ساختمان 17 طبقهی پلاسکو را نخستین ساختمان بلندمرتبه و مدرن ایران در تهران میدانند که بیش از نیم قرنِ پیش ساخته شد.
این ساختمان توسط حبیبالله القانیان (معروف به حاجحبیب!) رییس انجمن کلیمیان تهران، مالک کارخانهی پلاسکو - بزرگترین مجموعهی تولیدی پلاستیک و ملامین ایران - ساخته شد.
حبیبالله القانیان، متولد 1288 شمسی، از خانوادهای بود که بهمدت چند دهه پیشگام نوآوریهای تجاری و صنعتی در ایران بودند. در واقع این خانواده پس از جنگ جهانی دوم، با امتیازی که برای فروش لباسهای متفقین بهدست آوردند، در مسیر ثروتاندوزی قرار گرفتند. حبیب که کارش را در نوجوانی، در هتل یکی از اقوام آغاز کرده بود، با برادرانش در بازار به کار تجارت پرداخت. گفته میشود برادر حبیب به آمریکا سفری داشت و با صنعت تازهی پلاستیکسازی آشنا شد و ایده را به ایران آورد. آنها در سال 1337 شرکت پلاسکو و پس از آن، صنایع پروفیل آلومینیوم را تاسیس کردند.
ساختمان پلاسکو و ساختمان آلومینیوم، بهعنوان نخستین برجهای ایرانی، بخشی از اموال این سرمایهدار ایرانی در جهان بودند که عرصهی تجاری بازار تهران را هم گسترش دادند. در سالهای 1970 حبیبالله القانیان و برخی دیگر از تجار ایرانی به چین دعوت شدند و روابط تجاری و اقتصادی بین ایران و چین را بنا نهادند.
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دادگاهی به جرم فساد از طریق تماس با اسرائیل و صهیونیسم محاکمه و در دادگاهی توسط حجتالاسلام صادق خلخالی به اعدام محکوم شد. حکم اعدام او چند روز بعد، در اردیبهشت 1358 اجرا شد.
در دادگاه به اسنادی اشاره شد که ساواک دربارهی ارتباط او و بسیاری دیگر از سران یهودیان ایران با اسرائیل داشته و طبق آن ها، این افراد به سرمایهگذاریهای گسترده در فلسطین اشغالی پرداخته بودند. در این اسناد گفته شده بود، القانیان، مشغول احداث ساختمان چندین طبقه در نزدیکی تلآویو است؛ با بلندی سه برابر ساختمان پلاسکو تهران!
ساختمان پلاسکو و ساختمان آلومینیوم پس از اعدام القانیان، مانند دیگر اموالش مصادره و به بنیاد مستضعفان تحویل داده شد.
ساختمان پلاسکو در تمام این سالها، در اختیار تولیدکنندگان و فروشندگان عمدهی پوشاک بود.
ساختمان پلاسکو پس از ابتلای یک واحد آن به آتش در صبح پنجشنبه 30 دی 95، اطفای آتش توسط آتشنشانان و شیوع دوبارهی آن، پس از چند ساعت، کمی مانده به ظهر، بهطور کامل فرو ریخت؛ اما روی سر خودش، نه ساختمانهای اطراف.
ایسنا - علیرضا بهرامی
انتهای پیام
نظرات