به گزارش ایسنا، عصر ایران نوشت: «هر چند بلافاصله پس از اعلام نام «مهندس مصطفی میرسلیم» به عنوان کاندیدای حزب مؤتلفه اسلامی در این باره تحلیلی ارایه شد و بیشتر به پیشینه سیاسی او در سال ۱۳۵۹ پرداختیم و این که اولین رییسجمهوری ایران قصد داشت او را به عنوان نخستوزیر معرفی کند ولی بعد منصرف شد و نیز این که پس از آن دیگر حضور چشمگیر سیاسی نداشت تا آن که در سال ۷۲ وزیر ارشاد شد. تحلیل حاضر اما به این خاطر است که حزب مؤتلفه آقای میرسلیم را به عنوان نامزد رسمی معرفی کرده؛ در حالی که گمان میرفت با دیگران رایزنی کند.
تأکید بر این که این معرفی رسمی است و تا آخر در صحنه میماند موضوع این تحلیل است و به این بهانه میتوان به رفتارشناسی قدیمیترین حزب اصولگرا پرداخت:
۱- معرفی سیاستمدار ۷۱ ساله به این معنی است که حزب ۵۰ ساله ترجیح میدهد یک نیروی قدیمی را به عنوان کاندیدا معرفی کند و بدین ترتیب با نواصولگرایانی که به احتمال زیاد میخواهند مهرداد بذرپاش را به عنوان نامزد نهایی و مورد حمایت آقای احمدینژاد معرفی کنند، مرزبندی کرده است. هر چند که این نقد هم متوجه آنها شده آیا در طول این همه سال نیروی جدید پرورش ندادهاند؟ در حالی که با مشکلات و تضییقات احزاب دیگر نیز هرگز رو به رو نبودهاند.
۲- معرفی چهره قدیمی را میتوان به این معنی تلقی کرد که در این حزب سنتیها دست بالا را دارند یا نگران بودهاند که چهره جدید موجب شکاف شود، زیرا مرحوم عسگراولادی در اواخر عمر - هر چند دیگر دبیر کل مؤتلفه نبود - اما به خاطر مواضع اعتدالی و توصیهای که برای گشایش یکی از گرههای مهم سیاسی داشت مورد توجه گروههای دیگر نیز قرار گرفت. مؤتلفه با این معرفی میخواهد بگوید بر دیگران حق تقدم دارد و همان یک بار که به دنبال احمدینژاد راه افتادند؛ ظاهرا کفایت میکند.
۳- معرفی مصطفی میرسلیم به عنوان کاندیدای رسمی در حالی است که احتمال ورود نظامیان به این عرصه وجود دارد و مؤتلفه با نظامیان نیز مرزبندی کرده است. تعجیل هم احتمالا به این خاطر است که در رودربایستیهای بعدی قرار نگیرند.
۴- از سال ۷۶ به این طرف نامزد مؤتلفه و جامعه روحانیت مبارز واحد بودهاند و از این منظر باید دید این بار هم جامعه روحانیت ائتلاف میکند یا نه. جالب این که حسن روحانی، عضو شورای مرکزی همین تشکل بوده ولو ارتباط خود را قطع کرده باشد.
۵- وجه مثبت این قضیه این هم هست که کار حزبی را همچنان ترجیح میدهند. مکاتبات دبیر کل سابق مؤتلفه با دبیر کل سابق جبهه مشارکت از اسناد تاریخ سیاسی معاصر و تاریخ احزاب در ایران به شمار میآید و یکی از دلایلی که مؤتلفه نقش سابق را ایفا نمیکند این است که رقبای او از ادامه راه بازماندند. در هر عرصهای رقابت موجب رشد میشود؛ چه در سیاست چه در فوتبال. مثلا تیم پرسپولیس هنگامی رشد میکند که استقلال هم باشد و برعکس. بدون رقیب روند رشد و تأثیرگذاری کند میشود.
۶- معرفی رسمی مهندس میرسلیم را میتوان به این معنی هم دانست که ائتلاف واحد اصولگرایان اتفاق نخواهد افتاد و احتمالا با چند نامزد به صحنه میآیند تا انتخابات به مرحله دوم بکشد و در آنجا طبعا ائتلاف کنند.
۷- از احزاب انتظار میرود عضو خود را به میدان بفرستند و از این نظر معرفی میرسلیم گامی مثبت به حساب آید. این حزب البته با مشکل رد صلاحیت روبهرو نیست و از این نظر دستش باز است. احزاب اصلاحطلب اما ناگزیرند به گزینههایی تن دهند که امکان عبور از فیلتر شورای نگهبان را داشته باشند. در انتخابات ۲۹ اردیبهشت ۹۶ البته تکلیف اصلاحطلبان روشن است و از حسن روحانی حمایت میکنند و چنین دغدغهای ندارند اما سال ۸۴ را در نظر آورید که بخشی از اصلاحطلبان در حالی از مصطفی معین حمایت کردند که عضو هیچ یک از دو تشکل اصلی حامی نبود.
۸- راست سنتی با معرفی میرسلیم نگاه خود به مقوله فرهنگ و هنر را نیز بار دیگر نشان داده است. شهرت او بیشتر به خاطر همان ۴ سالی است که در دولت دوم هاشمی رفسنجانی وزیر ارشاد بود و سانسور و محدودیتهای فرهنگی و هنری شدت گرفت؛ تا جایی که در فروردین ۷۶ هنرمندان حمایت کننده از سیدمحمد خاتمی را تهدید کرد که از حمایت رییسجمهوری منتخب بعدی برخوردار نخواهند شد؛ چرا که گمان میبرد علیاکبر ناطق نوری به ریاستجمهوری میرسد. یکی از تفاوتهای اصولگرایان سنتی با رادیکالها در حوزه فرهنگ و هنر است. سنتیها با موسیقی و سینما مشکل دارند. فارغ از این که چه کسی بخواند و چه کسی بسازد. با خود ساز و نت مشکل دارند و با تصویر. نواصولگرایان اما با خود موسیقی و سینما مشکل ندارند بلکه در خدمت اهداف خود میخواهند. از این رو فیلمی که فلان کارگردان ارزشی بسازد یا ترانهای که حامد زمانی بخواند خوب است. از آقای میرسلیم سالها پیش سؤال شد «آخرین فیلمی که دیده کدام است» و او پاسخ داد: «خوشبختانه بعد از وزارت ارشاد دیگر ناگزیر نیستم فیلم تماشا کنم.»
۹- در سال ۵۹ مهندس میرسلیم ۳۵ ساله بود و به عنوان مصداقی از صفاتی شناخته شده بود که امام برای نخستوزیر برشمرده بود: مکتبی، جوان و متعهد.اکنون اما مشخص نیست که بعد از ۳۶ سال و هنگامی که ۷۱ ساله و وارد دهه هشتم عمر شده چگونه به این نتیجه رسیدهاند؟ شاید پاسخ دهند به جز جوانی که دیگر موجود نیست و ضرورتی هم ندارد، باقی صفات را واجد است.
۱۰- این که مؤتلفه در غالب انتخابات نامزد اختصاصی دارد این نگرانی را که راستگرایان درصدد تقلیل جمهوریت به نوع دیگری از حکومت باشند تا اندازهای مرتفع میکند. نگران روزی باید بود که از صندوق قطع امید شود.»
انتهای پیام
نظرات