به گزارش ایسنا، رایان کروکر سفیر سابق آمریکا در عراق در سال های ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ و سفیر آمریکا در افغانستان در سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۲ به همراه باربارا اسلاوین یک کارشناس حوزه ایران در اندیشکده شورای آتلانتیک در یادداشتی در روزنامه دنورپست، به بررسی رویکرد دونالد ترامپ در قبال توافق هستهای ایران و گروه ۵+۱ و سیاست های احتمالی وی در این خصوص پرداختند.
در این یادداشت آمده است: ایران و قدرت های جهانی در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵به یک توافق هستهای تاریخی دست یافتند که بر اساس آن، ایران در ازای محدودیت برنامه هستهای اش از لغو تحریم های بینالمللی برخوردار شده است.
برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) پس از یک سال اجرا به اصلی ترین هدف خود رسیده است، محدود کردن فعالیته های هستهای ایران و اطمینان از آن از طریق راستی آزمایی های سخت دونالد ترامپ چهار روز پس از اولین سالگرد اجرای برجام به طور رسمی کار خود را کاخ سفید آغاز خواهد کرد و عاقلانه است که به اجری توافق هستهای ادامه دهد و به طور همزمان سیاست آمریکا در قبال ایران را بازبینی کند. همانطور که جان برفان رئیس اسبق سازمان سیا گفته است، پاره کردن برجام اوج حماقت است.
کروکر در ادامه این یادداشت با اشاره به محدودیت هایی که برجام بر برنامه هستهای ایران اعمال کرده است، نوشت که این دستاوردهای بزرگ در زمینه منع اشاعه به آمریکا و متحدانش اجازه می دهد تا روی دیگر مسائل مورد نگرانی درباره ایران تمرکز کنند.
هر چند این توافق، آن گونه برخی حامیانش انتظار داشتند موجب بهبود روابط دو جانبه تهران- واشنگتن یا روابط ایران با همسایگان عربش نشد. به علاوه ایران همچنان به فعالیت های خود در خصوص موشک های بالستیک و سیاستهایش در منطقه ادامه می دهد.
اگر هیلاری کلینتون، رقیب انتخاباتی ترامپ به پیروزی رسید، احتمالا موضعی سختتر در قبال این سیاست های ایران اتخاذ می کرد اما مشخص نیست که ترامپ نیز کار مشابهی انجام خواهد داد یا نه. وی باید توجه داشته باشد که بسیاری از دشمنان منطقه ای ایران، شامل عربستان و اسرائیل اکنون از ترامپ می خواهند که توافق هستهای را پاره نکند. نگرانی آنها درباره برجام بیشتر نسبت به این بود که این توافق سمبلی است از تمایل آمریکا به سمت تهران و آنها کمتر نسبت به جنبه های هستهای توافق توجه داشتند اما این وضعیت در دولت جدید آمریکا محتمل به نظر نمیآید.
در ادامه این یادداشت آمده است : سیاست های غلط و ضعیف آمریکا از جمله در حمله به عراق در دوران ریاست جمهوری جورج بوش و سپس خروج نیروهای آمریکا از افغانستان به تهران این فرصت را داد تا این خلاء قدرت را پس از سقوط صدام حسین پر کند. همچنین عدم تمایل باراک اوباما رئیس جمهور کنونی آمریکا برای حمایت از مخالفان سوری دربرابر روسیه و ایران سبب شده است تا دستیابی به یک آتش بش با دوام و راه حل سیاسی در سوریه سخت تر باشد.
با توجه به نفوذ ایران در هر دو کشور سوریه و عراق، غیرواقع بینانه است که تهران را از مذاکرات درباره آینده سیاسی ایران دو کشور مستثنی کرد اما این بدان معنی نیست آمریکا به ایران اجازه دهد منافع واشنگتن و متحدانش را به نفع خود برگرداند.
این کارشناسان در ادامه یادداشت خود تاکید کرده اند که ترامپ میتواند در ازای تحریم های بیشتری را علیه ایران به طور یک جانبه وضع کند یا مانع از عرضه تسلیحات به بشار اسد رئیسجمهور سوریه و حوثی در یمن شود.
متحدان اروپایی آمریکا به ویژه مشخص کردهاند که از توافق هستهای کناره گیری نخواهند کرد و اینکه تحریمها علیه ایران را تنها به این دلیل که واشنگتن می خواهد این کار را انجام دهد مجددا وضع نخواهند کرد. نابود کردن توافق موجب بروز یک بحران زودهنگام و غیر ضروری در روابط منطقه فرا آتلانتیک خواهد شد که به نفع روسیه، چین و سیستم ضد آمریکایی ایران است.
ترامپ به عنوان یک معامله گر می داند که پاره کردن یک توافق که همچنان منافعی دارد کار عاقلانه ای نیست.
وی پس از آغاز به کارش در ۲۰ ژانویه با تصمیمات سخت بسیاری مواجه خواهد شد اما خوشبختانه با وجود برنامه جامع اقدام مشترک هیچ بحران هستهای در اوایل کارش با ایران نخواهد داشت.
انتهای پیام
نظرات