این بانوی تشرف یافته به اسلام در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا، اظهار می‌کند: قصه مسلمان شدنم به روزهایی برمی‌گردد که ما در آمریکا زندگی می‌کردیم. حدود 3 سال از ازدواج ما گذشته بود، خداوند به ما یک دختر داد و من و همسرم دوست داشتیم دخترمان را با یک دین بزرگ کنیم. دین مسیحی برای من راحت‌تر بود لذا هر کدام از ما سعی می‌کردیم دیگری را قانع کنیم که دین من منطقی‌تر است، اما به یک باره همه چیز تغییر کرد. 

وی ادامه می‌دهد: تناقضهایی که در دین مسیح وجود داشت آنقدر زیاد بود که من نمی‌توانستم به همسرم بگویم مسیحیت منطقی‌تر و درست‌تر است و این گونه شد که در آمریکا مسلمان شدم و شهادتین را بر زبان آوردم. 

ماری هاسکی می‌گوید: زمانی که مسلمان شدم پدر و مادرم بیش از چهار سال با من سخن نگفتند و قهر بودند و می‌گفتند که ما اصلا تو را نمی‌شناسیم. وقتی 6 سال پیش به ملاقات پدرم رفتم خیلی سعی کردم با محبت دل او را به دست بیاورم نشد، او را نوازش و کفش‌هایش را تمیز می‌کردم مانند یک پرستار با او رفتار می‌کردم، اما هیچ محبتی کارساز نبود.

وی عنوان می‌کند: زمانی که می‌بینم مسلمانان به قرآن احترام می‌گذارند و آن را می‌بوسند برای من خیلی ارزشمند است، یا حتی دست نزدن آنان بدون وضو به قرآن، برایم خیلی جالب است. 

این خادم فرهنگی امام رضا(ع) می‌گوید: سرنوشت خواست که من فرد دیگری باشم و اینگونه سرنوشت من مانند شب و روز عوض شد. اکنون افتخار می‌کنم که مسلمان و شیعه حضرت علی(ع)هستم، افتخار می‌کنم که کتاب من قرآن و پیامبر من حضرت محمد(ص) است و با اهل بیت آشنا شدم و افتخار می‌کنم که وقتی یک نفر درباره امام حسین(ع) از من سووال می‌کند می‌توانم باتوجه به کتاب‌هایی که در این زمینه خواندم پاسخ دهم، همه چیز در اسلام برای من مایه افتخار است. 

وی درباره تناقضهای موجود در دین مسیحیت تصریح می‌کند: تثلیث و اعتقاد به پدر، پسر و روح القدس در یک زمان چیزی بود که من نمی‌توانستم به راحتی بپذیرم برایم سووال شده بود و پاسخ‌هایی که دریافت می‌کردم بسیار غیرمنطقی بود. به من می‌گفتند که مانند یک تخم‌مرغ که همزمان از سه لایه پوسته، سفیده و زرده تشکیل می‌شود و یا شخصی که همزمان سه نقش را دارد است چنانچه یک زن می‌تواند هم همسر، مادر و خواهر نیز باشد، تثلیث را توجیه می‌کردند. 

ماری هاسکی بیان می‌کند: تناقضهای زیادی در مسیحیت پیدا کردم، در انجیل آمده است که خداوند پس از اینکه دنیا را آفرید نیازمند استراحت بود؛ برای من سووال شد که یعنی خداوند آنقدر کوچک است که نیاز به استراحت دارد، مثلا در انجیل ذکر شده بود که حضرت عیسی برای جنگ آمده بود و در جایی دیگر این کتاب آمده که حضرت عیسی برای صلح آمده است. 

وی ادامه داد: همچنین باید به روایت انجیل از پیامبران(ص) اشاره کرد در برخی از موارد تصویرهای ناخوشایند و حتی زشتی برای پیامبران(ص) عنوان شده است. تصاویری که حتی نمی‌توانستم برای دخترم بازگو کنم مثلا در داستان حضرت نوح آمده است که زمانی که کشتی آمد حضرت نوح برهنه و مست بود.

ماری هاسکی عنوان می‌کند: 25 سال است که مسلمان شدم  و باید بگویم که فرهنگ و عادات آمریکایی‌ها با ایرانی‌ها از زمین تا آسمان تفاوت دارد در ابتدا این شیوه زندگی کردن برایم خیلی سخت بود. زمانی که به ایران آمدم نه فارسی می‌دانستم و نه با سیستم و فرهنگ ایران آشنایی داشتم، چنانچه اکنون اگر بخواهم برگردم به آمریکا باز هم مشکل دارم‌.

 بانوی تشرف یافته به اسلام می‌گوید: اخلاق نیکو همان چیزی بود که سبب ‌شد که مردم بر گرد پیامبر (ص) جمع شوند. باید برای تازه مسلمانان خیلی عطوفت و مهربانی به خرج دهیم تا مردم جلوه شیرینی از دین اسلام مشاهده کنند.

وی یادآور می‌شود: در غرب متاسفانه به دلیل تبلیغات سوئی که صورت گرفته است از مسلمانان تصویر خوبی وجود ندارد. من شنیدم که در غرب برخی کتاب‌هایی که درباره اسلام است از کتابخانه‌ها جمع‌آوری می‌شود و یا حتی کسانی که به دنبال کتاب با این موضوع هستند مورد پرس‌وجو قرار می‌گیرند. البته باید اشاره کرد برای کسانی که می‌خواهند مسلمان و به خصوص شیعه شوند اطلاعات و منابعی در خارج وجود ندارد. من در ابتدا با اهل سنت آشنا شدم. آن‌ها نیز خیلی به من کمک کردند و من با کمک آن‌ها از طریق حروف انگلیسی سوره‌ها را یاد گرفتم.

وی خاطرنشان می‌کند: نمی‌توان به یکباره، به فردی که به تازگی مسلمان شده است گفت که باید صبح این کار را انجام دهی، ظهر نماز بخوانی و در این وقت روزه بگیری. در واقع مسلمان شدن را با قرآن شروع کردم، با نماز خواندن آرامش می‌گرفتم و سه سال به طول انجامید که حجاب داشته باشم.

ماری هاسکی ادامه می‌دهد: در آمریکا پرستار بودم حتی آن زمانی که حجاب داشتم، خیلی مقید به تمام اصول نبودم و دست همه بیماران را می‌گرفتم. خیلی طول کشید که کاملا همه موارد را رعایت کنم و درباره این اتفاق که شیعه شدم هم به روایتی در ایران برمی‌گردد که از امام حسین(ع) و واقعه کربلا شنیدم.

وی درباره نحوه همکاری‌اش با آستان قدس رضوی می‌گوید: معتقدم امام رضا(ع) خیلی زود پاسخ درخواست‌ها را می‌دهد، یک روز به امام رضا(ع) گفتم که دوست دارم کمکی انجام دهم، خیلی طول نکشید که از بخش بین‌الملل آستان قدس تماس گرفتند و گفتند با ما همکاری کنید.

تینا ماری هاسکی اکنون درباره اهل بیت دلنوشته‌ها و شعرهایی را می‌سراید و بیشتر شعرهایش درباره امام حسین(ع)، امام علی(ع) و امام زمان(عج) است.

یک روز در آمریکا خدا پرده از روی چشمم برداشت و أشهد أن لا اله إلا الله گفتم

یک روز در آمریکا پرسیدم حسین(ع) کیست و گریه بر او چه معنایی دارد

یک روز در کربلا صدای پاره شدن مشک آب حضرت عباس را شنیدم

یک روز در نجف صدای قطره قطره‌های اشک مثل باران را در چاه حضرت علی را شنیدم...

گفت‌وگو از ریحانه تارقیان،خبرنگار ایسنا- منطقه خراسان

انتهای پیام