به گزارش ایسنا، روزنامه «ایران» افزود: مسألهای که این میان مغفول مانده، این است که پرونده زیر سیطره نام عباس کیارستمی است؛ در حالی که مسأله شاکیان پرونده، یعنی خانواده کیارستمی، اهمال در پیگیری حقوق یک بیمار است که پیش از کیارستمی کارگردان، پدر خانواده است.
شک نیست در رسیدگی به چنین پروندههایی تفاوتی میان کیارستمی و یک عضو عادی جامعه نیست و چیزی که مهم است، نام انسان است، نه رسم آن. حواشیای که مسئولان پرونده هر از گاهی با انتشار یادداشت یا گفتوگویی ایجاد میکنند امید رسیدن به نتیجهای عادلانه را با ابهام هایی مواجه می کند. از حکم سبک ممنوعیت سهماهه کار برای احمد میر، آن هم تنها در بیمارستان جم که بگذریم واکنش دادستان نظام پزشکی علیه منتشرکننده حکم یعنی بهمن کیارستمی یکی از حواشی پروندهای است که خود هیأت رسیدگی، گویا از حکم اعلام شده اطمینانی قطعی نداشت.
اوایل آبان بود که ایرج خسرونیا، رئیس هیأت بدوی سازمان نظام پزشکی و رضا لاریپور مشاور رئیس سازمان نظام پزشکی اعلام کردند که پرونده درمانی عباس کیارستمی در فرانسه بعد از گذشت چهار ماه از درگذشت او، اخیراً به سازمان نظام پزشکی تحویل داده شده که مانوش منوچهری وکیل خانواده کیارستمی با رد این مطلب اعلام داشت که این پرونده تازه به ایران نیامده و اواخر شهریور ماه توسط او به خسرونیا داده شده و مفاد پرونده شامل گزارش روزانه بیمار و گزارش پروفسور گایه، پزشک معالج مرحوم کیارستمی در بیمارستان مونسوری پاریس است.
اما آخرین حاشیه پیش آمده، اظهارات سیدحسن قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است که در مورد قصور پزشکی است که در جلسه شورای سلامت استان بوشهر آن را مطرح کرده است. وی در این جلسه درباره پرونده زنده یاد کیارستمی، گفته است: در این پرونده فقط من، بهمن کیارستمی و آقای صمدیان - عکاس و فیلمساز - میدانیم که چه اتفاقی رخ داده و مخالفت مؤکد من با اعزام به فرانسه بارها مطرح شده است. بنابراین نباید علیه جامعه پزشکی حاشیهسازی و فضاسازی شود؛ چرا که پزشکان، سرمایه اجتماعی هستند و در صورتی که این سرمایه از بین برود، جامعه و مردم آسیب میبینند.
اما این اتفاق چیست که حالا بعد از گذشت چند ماه وزیر تصمیم به صحبت در مورد آن گرفته است؟
بهمن کیارستمی در مورد اظهارات جدید وزیر بهداشت به «ایران» گفت: من از رازی که آقای هاشمی از آن صحبت میکنند بیخبرم. در جلسهای در تاریخ چهارم تیرماه، پیش از اعزام پدر به فرانسه، با آقای صمدیان نزد آقای هاشمی رفتیم، میخواستیم François Desgrandchamps، پروفسور جراح و رئیس بخش اورولوژی بیمارستان سن لویی پاریس در اسرع وقت به ایران بیاید و بیمارمان را ببیند و با توجه به وخامت حال ایشان نمیخواستیم معطل مراحل صدور ویزا شویم. وزیر هم قول مساعدت و همکاری داد.
کیارستمی در مورد جزئیات جلسه مذکور خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه لازم بود اطلاعات دقیق به همراه پرونده، به صورت کامل به تیم فرانسوی داده شود از آقای هاشمی خواستم تا این مسئولیت را آقای میر به عهده بگیرند، چرا که او هم فرانسه میداند و به هرحال هنوز پزشک معالج کیارستمی محسوب میشد و بهتر از هرکسی میدانست که در آن چهار ماه چه گذشته بود.
آقای هاشمی اما از این پیشنهاد اعلام نارضایتی کرد و در پاسخ گفت: «صلاح نمیدانم که هیچ مسئولیتی به دکتر میر داده شود و بهتر است او که باعث همه گرفتاری هاست به هیچ وجه در ادامه روند درمان دخیل نباشد».
وی ادامه داد: اما روز بعد از آن جلسه حال پدر خرابتر شد و وقتی با شوک سپتیک (عفونت خونی) روبهرو شدیم و او را نیمه شب به بخش ICU بیمارستان آراد منتقل کردیم، با مشورت و توصیه تیم پزشکی فرانسه تصمیم گرفتیم او را بلافاصله به پاریس منتقل کنیم. طبعاً برای این کار به همکاری وزیر احتیاجی نداشتیم و ترتیبات کار را خودمان دادیم. با این حال آقای هاشمی بعد از اطلاع از این تصمیم یادداشتی با این مضمون برای من فرستاد که امیدوار است همه چیز خوب پیش برود و سفارشات لازم را به سفیرمان در پاریس و آقای دکتر ظریف کرده است. گرچه در روز سفر نماینده ایشان دکتر پایدار از قول وزیر پیغام دادند که: «ما دوست داشتیم شما همین جا میماندید.»
کیارستمی در مورد واکنش خود به سخنان وزیر گفت:
«من از آقای هاشمی خواستم تا در مورد این موضوعی که ادعا میکنند تنها سه نفر از آن مطلع هستند توضیح دهند و ایشان در پاسخ این یادداشت را برای من نوشتند: شب گذشته (اربعین) در جلسه شورای اداری استان بوشهر که از خانواده ۱۰ نفر از داغدیدگانی که اهدای عضو کرده بودند تقدیر شد، فردی که خود را وکیل پرونده رسیدگی به قصور پزشکی پدر معرفی کردند، علیه پزشکان و جامعه پزشکی بهطور عام مطالبی فرمودند که من عرض کردم برخلاف تصور ایشان معتقدم هیچکس مقدس و مصون از خطا و پیگیری و مجازات نیست، مگر آنها که آسمانی هستند که البته آنها هم اگر خطا کردهاند مجازات میشوند. اگر اشکالی هست یا در قانون است یا همکاران ایشان که وکیل وقاضی هستند و یا در خود ایشان که رأی را عادلانه نمیدانند.
عرض کردم قانون به ایشان اجازه داده است ازمسیرهای مختلف حق خود را مطالبه کنند و تا امروز هم همه ما معتقد به احقاق حق همه مظلومین بوده و هستیم. اتهام زدن وتخریب سرمایههای اجتماعی چاره درد نیست.
ضمناً عرض کردم در جامعه نمیتوانیم بگوییم اخلاق یک صنف تنزل یافته ودیگری ارتقا. اگربداخلاق شدهایم همه گرفتاریم. درهمه طبقههای اجتماعی و صنوف. اخلاق جامعه مثل ظروف مرتبطه است. سال هاست که این سقوط تدریجی اخلاق را با تلخکامی در همه ارکان جامعه بویژه نخبگان و سیاسیون شاهدیم و...
و نهایتاً به ایشان گفتم که من و آقای بهمن کیارستمی و آقای صمدیان میدانیم که چه گذشته است وعباس کیارستمی.
دوباره پرسیدم چه چیزی را ما میدانیم و بقیه نمیدانند؟ که گفتند بعد از بازگشت از سفر چین در جلسهای حضوری در این باره صحبت میکنیم. پس باید منتظر بمانیم تا ایشان از سفر برگردند و پرده از این راز سر به مهر بردارند.»
انتهای پیام
نظرات