به گزارش خبرنگار ایسنا، به همت انجمن علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان میزگردی درباره روند انتخابات آمریکا و تأثیر آن بر برجام با حضور عنایت الله یزدانی و شهروز ابراهیمی از اساتید علوم سیاسی دانشگاه اصفهان و علیرضا یوسفی- رییس گروه مطالعات خاورمیانه وزارت امور خارجه برگزار شد.
انتخابات آمریکا چند مرحله ای است
در ابتدای این میزگرد عنایت الله یزدانی، استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه در جهان امروز انتخابات برخی کشورها نه تنها در بعد ملی بلکه در سراسر جهان قابل توجه است، اظهار کرد: نوع و ساختار نظام انتخاباتی آمریکا چند مرحله ای و پرچالش است که طبیعتاً مورد توجه همه رسانه ها است، اما جالب است بدانید دومین کشوری که انتخابات آن در جهان از اهمیت خاصی برخوردار است انتخابات ریاست جمهوری در ایران است که کانون توجه تحلیل گران سیاسی و رسانه های بین المللی قرار دارد چرا که ایران در منطقه و جهان جایگاه خاصی دارد.
وی افزود: نتایج انتخابات آمریکا تا حد زیادی امروز مشخص می شود، اما هیأت های انتخاباتی تقریباً یک ماه زمان می خواهند تا آراء الکترال کالج هر ایالت را تعیین تکلیف کنند. بنابراین هر فردی که در ایالات متحده آمریکا حداکثر آراء را کسب می کند، لزوماً رییس جمهور نمی شود بلکه این الکترال کالج ها هستند که در هر ایالت نقش اساسی را ایفا می کنند.
استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان در همین خصوص گفت: برای مثال ایالت کالیفرنیا با داشتن 55 رأی الکترال در میان سایر ایالت های آمریکا از اهمیت بیشتری برخوردار است.
اروپایی ها از ترامپ وحشت دارند
شهروز ابراهیمی- استاد استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه انتخابات آمریکا از چند نظر اهمیت دارد، اظهار کرد: یکی از دلایل اهمیت این انتخابات ابرقدرت بودن این کشور در سطح جهان است. همانطور که همه می دانند در ادبیات علوم سیاسی قدرت نقش مهمی در تحولات دارد. در انتخابات آمریکا نیز حساسیت در همه دوره ها وجود داشته است، اما در این دوره این حساسیت به دلیل مواضع دو کاندیدا از حساسیت بیشتری برخوردار است. به طوری که اروپایی ها وحشت دارند که ترامپ رییس جمهور آمریکا شود.
وی افزود: همچنین دومین عامل مهم، رشد پوپولیسم در آمریکاست. برای مثال در زمان هیتلر پوپولیسم در آلمان رشد زیادی پیدا کرد که در این برهه از زمان در آمریکا نیز شاهد پوپولیسم هستیم. البته بحث تقلب در انتخابات آمریکا نیز مطرح شده است که این خود بر حساسیت اعلام نتایج آراء می افزاید.
در ادامه علیرضا میریوسفی- رییس گروه مطالعات خاورمیانه وزارت امور خارجه درباره اهمیت انتخابات آمریکا، اظهار کرد: یکی از دلایلی که بر اهمیت انتخابات آمریکا می افزاید، آن است که سیستم آمریکا ریاستی است. به طوری که با تغییر رییس جمهور در این کشور یک سری افراد به قول خودشان با اتوبوس وارد کاخ سفید و دولت می شوند و بخش اعظم مدیران عالی دولتی تغییر می کنند، اما در ساختارهای غیر ریاستی نظیر انگلیس تغییرات حکومتی حتی با تغییر نخست وزیر بسیار کمتر از آمریکا است.
وی درباره شعارهای انتخاباتی کاندیداها در سیاست خارجی گفت: درصد کمی از این شعارها به سیاست واقعی تبدیل می شوند. انتخابات آمریکا را معمولا به یک سیرک بزرگ سیاسی تشبیه می کنند و شعارهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری بیشتر یک فریب سیاسی در نظر گرفته می شود. مخاطب تبلیغات انتخابات آمریکا عقل و منطق مردم نیست، بلکه سعی دارند با احساسات آنها مخاطب قرار دهند.
وی افزود: یکی از بحث های مهم در آمریکا موضوع چرخش نقطه ثقل تمرکز و قوای نظامی این کشور از خاورمیانه به سوی آسیا است که عده ای مخالف این سیاست و عده ای هم موافق آن هستند. همچنین بحث فضای دو قطبی و تخریبی نامزدها علیه یکدیگر خیلی در آمریکا جدی است که یکی از دلایل این دو قطبی شدن فضا، تولد سوپرپک ها در آمریکاست که منابع مالی عظیمی دارند ولی عمدتا به فعالیت های تخریبی علیه نامزد مقابل مشغولند.
میریوسفی در همین خصوص اضافه کرد: در انتخابات آمریکا برای کمک به ستاد کاندیداها یا کمیته های اجرایی آنها دو محدودیت ٢٧٠٠ و ٥٠٠٠ دلار در سال وجود دارد، اما بعد از تولد سوپرپک ها با حکم دادگاه عالی آمریکا در سال ٢٠١١ این محدودیت ها برداشته شد، به شرطی که مستقیما برای نامزدی خاص تبلیغ نشود. به همین دلیل در انتخابات 2016 این کشور شاهد هزینه های سرسام آور انتخاباتی با جهت تخریبی هستیم.
ترامپ نگاه منفی به برجام دارد
در ادامه عنایت الله یزدانی، استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان به تأثیر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بر برجام اشاره کرد و گفت: در ابتدا باید شعارهای انتخاباتی و تبلیغاتی دو کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا را بررسی کنیم تا ببینیم انتخاب کلینتون و ترامپ چه تأثیری بر توافق برجام خواهد داشت. به لحاظ تبلیغاتی ترامپ یک نگاه منفی به برجام دارد به طوری که می گوید این بدترین توافقی بوده که آمریکا با ایران کرده است.
وی افزود: در مقابل هیلاری کلینتون چون در جبهه اوباما است اعتقاد دارد بهترین کاری که آمریکا درخصوص برنامه هسته ای ایران می توانست انجام دهد توافق بود. حال باید ببینیم شعارهای این دو کاندیدا واقعی است یا توخالی.
استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: جامعه آمریکا ساختارمند است و هیلاری کلینتون کاملاً در این ساختار جا داشته است به طوری که او چند سال وزیر امور خارجه آمریکا و هشت سال بانوی اول این کشور بوده است، اما ترامپ این پس زمینه را ندارد و کاملاً در سیاست بی تجربه است.
یزدانی گفت: برای مثال ترامپ می گوید جامعه آمریکا از بین رفته است و باید بازسازی شود. در یک کلام نگاه ترامپ یک نگاه هزینه – فایده است، اما نکته ای که در اینجا حائز اهمیت است این است که توافق هسته ای ایران با گروه 5+1 یک توافق بین المللی است و تنها توافق آمریکا با ایران محسوب نمی شود. به همین دلیل رییس جمهور آینده آمریکا نمی تواند آن را نقض کند. هرچند اگر ترامپ سکان دار کاخ سفید شود شاید دست اندازی های زیادی در روند اجرای برجام انجام دهد.
وی ادامه داد: اگر هیلاری کلینتون رییس جمهور شود این نکته را باید مدنظر قرار دهیم که سیاست های او با باراک اوباما فرق دارد. کلینتون از جناح راست دموکرات هاست که نسبت به جناح اوباما تندخوتر هستند و این دلیل نمی شود که کلینتون کاملاً بر برجام وفادار بماند.
استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان افزود: به هرحال اگر ترامپ رییس جمهور آمریکا شود بدون شک هزینه های امنیتی ایران کاهش پیدا می کند چرا که نگاه ترامپ به داعش یک نگاه مبارزه ای است، اما کلینتون این نگاه را ندارد که داعش را کاملاً از بین ببرد.
ترامپ برخلاف کلینتون توان ائتلاف سازی ندارد
در ادامه این میزگرد شهروز ابراهیمی- استاد استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه در کل موافق این نظر هستم که ساختار نقش مهمی در آمریکا دارد، اظهار کرد: اگر هر کدام از این دو کاندیدا پیروز شوند می توان گفت 50 درصد وعده های برجام عملیاتی می شود و می توان استنتاج کرد که اگر ترامپ سر کار بیاید مواضع سرسختانه تری از کلینتون نسبت به برجام خواهد داشت.
وی با بیان اینکه ترامپ برخلاف کلینتون توان ائتلاف سازی را ندارد، افزود: کلینتون بدون شک توان ائتلاف سازی بر ضد ایران را دارد و در بلند مدت به نفع ایران است که کلینتون رییس جمهور آمریکا شود، اما ترامپ پیش بینی ناپذیر و دشمن غیرقابل پیش بینی خطرناک است. بنابراین ترامپ قاعده مند رفتار نمی کند و بسیاری از دوستان در ایران هم دوست دارند دونالد ترامپ بر سر کار بیاید تا دولت حسن روحانی آسیب ببیند.
ترامپ همچون یک جعبه سیاه برای دیگران است
همچنین علیرضا میریوسفی- رییس گروه مطالعات خاورمیانه وزارت امور خارجه با بیان اینکه تأثیر انتخاب هر یک از این دو نامزد در برجام یک جواب ساده و یک جواب پیچیده دارد، گفت: پاسخ ساده این است که موضع نامه یا پلت فرم احزاب دموکرات و جمهوری خواه در خصوص برجام را بررسی کنیم. دموکرات ها در پلت فرم ٢٠١٦ درخصوص برجام گفته اند که این توافق را حفظ می کنند منتها تحریم ها را در بعضی از حوزه ها بیشتر خواهند کرد و گزینه معتبر نظامی را نیز برای الزام ایران در ادامه اجرای برجام حفظ خواهند کرد. در مقابل پلت فرم جمهوریخواهان درباره برجام مغشوش و معطوف به مشروعیت زدایی از اصل برجام است.
وی اضافه کرد: بطور کلی، سیاست خارجه کلینتون مدون و مشخص، اما سیاست خارجی ترامپ مغشوش و پراکنده است. اگر بخواهیم پیش بینی کنیم که انتخاب هر یک از این دو کاندیدا چه تأثیری بر برجام خواهد داشت باید بگوییم که ترامپ یک جعبه سیاه برای همه کشورها محسوب می شود، چراکه سابقه سیاسی روشنی ندارد. در یک کلام برجام یک قطعه ای از پازل سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه است و کنار گذاشتن آن ممکن ولی بسیار پر هزینه است.
رییس گروه مطالعات خاورمیانه وزارت امور خارجه، اظهار کرد: اگر بخواهیم ترامپ را با چند نفر در تاریخ مقایسه کنیم به سه نفر برمی خوریم. اوایل قرن بیستم با روی کار آمدن ویلهلم در آلمان بیسمارک به عنوان نماد بوروکراسی حاکم برکنار شد و در نتیجه جنگ جهانی اول به وقوع پیوست و تکرار این تجربه بسیار خطرناک است.
میریوسفی در همین باره افزود: تجربه دوم در ایتالیای معاصر است. زمانی که سیلویو برلوسکونی نخست وزیر شد، شباهت های زیادی با ترامپ امروز داشت و سوابق و تاکتیک های این دو بسیار شبیه است، اما دیدیم که برلوسکونی پایدارترین دولت ایتالیا را بعد از جنگ جهانی دوم تشکیل داد و انقلاب رخ نداد. تجربه سوم نیز رونالد ریگان در آمریکا است که در دهه 80 میلادی رییس جمهور آمریکا شد و مانند ترامپ تجربه سیاسی کمی نداشت. نکته دیگر هم معاون اول ترامپ است که دارای سوابق ضد ایرانی در مجلس نمایندگان آمریکا است.
وی ادامه داد: اعتقاد دارم قدرت اجماع سازی کلینتون کمتر از اوباما خواهد بود، اما این فرد کارآزموده تر از ترامپ است. در آمریکا سه اصل همیشه مطرح بوده است یکی از این اصل ها استثناگرا بودن آمریکا در جهان است که ترامپ به این اصل یک نگاه ایدئولوژیک دارد و دیدگاه کلینتون عملگرایانه تَر است.
رییس گروه مطالعات خاورمیانه وزارت امور خارجه در همین خصوص گفت: اصل دوم بحث افول آمریکا است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان آمریکا به دلیل هزینه های سرسام آوری که در جنگ عراق و افغانستان صرف کرد دیگر آن توان سابق خود را ندارد. همچنین بروز اقتصادهای نوظهور در جهان بر قدرت آمریکا تأثیر منفی گذاشته است. به علاوه بعد از جنگ جهانی دوم تعداد کشورهای تحت سیطره آمریکا افزایش پیدا کرده که این امر برای آمریکا بسیار هزینه بر است. هم کلینتون و هم ترامپ مجبورند با واقعیت افول قدرت آمریکا کنار بیایند.
وی اضافه کرد: تفاوت دیگر ترامپ با کلینتون این است که ترامپ اعلام کرده قصد دارد تأثیرگذاری کارخانجات اسلحه سازی و شرکت های نفتی در اقتصاد آمریکا را کاهش دهد و به نوعی نفوذ سرمایه داران در دولت را از بین ببرد. حال آن که سیاست خارجی کلینتون کماکان تحت سیطره و نفوذ این شرکت ها و صنایع نظامی خواهد بود.
در ادامه عنایت الله یزدانی، استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه اصل سروری در آمریکا رواج زیادی دارد، گفت: بسیاری قرن 21 را قرن آمریکایی تلقی می کنند. کلینتون در مقایسه با ترامپ بیشتر به دنبال این سروری است و ترامپ بیشتر نگاهش به داخل است.
وی افزود: اصل بین الملل گرایی نیز بر این نکته تأکید دارد که اگر آمریکا حضور فرامرزی خود را کاهش دهد، افول آن آغاز می شود. بنابراین هیلاری کلینتون بر حضور بین المللی تأکید بیشتری دارد.
استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان گفت: بنابراین حضور بین المللی آمریکا ایجاب می کند که اگر کلینتون سرکار بیاید همه توقع یک برخورد را داشته باشند.
سیاست خارجی ترامپ و "نوانزواگرایی"
در ادامه شهروز ابراهیمی- استاد استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه هنوز تئوری پردازان نمی دانند که سیاست خارجی دونالد ترامپ چیست، اظهار کرد: سیاست خارجی ترامپ در مبحث "نوانزواگرایی" جا دارد. نوانزواگرایی در تاریخ آمریکا سابقه دارد اما به 100 سال قبل برمی گردد. جنگ جهانی دوم به اقتصاد آمریکا این فرصت را داد که 50 درصد اقتصاد جهان را به دست بگیرد.
وی افزود: بعد از جنگ جهانی دوم مداخله آمریکا در جهان بیشتر شد. برای مثال دوره اول ریاست جمهوری بیل کلینتون را می توان سیاست انزواگرایی نامید. این سیاست بر آن تأکید داشت که آمریکا تا جایی که می تواند حمایت گر باشد.
استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان اضافه کرد: اما نکته قابل تأمل این است که انزواگرایی به یک جانبه گرایی می انجامد و انزواگرایان به دنبال درست کردن ائتلاف های موردی هستند. برای مثال در زمان جرج بوش شاهد ائتلاف های موردی در جنگ عراق و افغانستان بودیم. شاید دونالد ترامپ نیز به دنبال ائتلاف موردی بر علیه ایران باشد.
ابراهیمی افزود: فرض می کنیم که برجام نقض شود در این صورت بدون شک خطر جنگ افزایش پیدا می کند چرا که بعد از نقض برجام شاهد توافق دیگری نخواهیم بود، اما در صورت نقض برجام توسط آمریکا دوستان این کشور از آمریکا رویگردان خواهند شد.
سیاست آمریکا چرخش به آسیا است
در ادامه میریوسفی- رییس گروه مطالعات خاورمیانه وزارت امور خارجه با بیان اینکه بالاترین قانون آمریکا قانون اساسی آن کشور است، اظهار کرد: در آمریکا دستور اجرایی رییس جمهور، قوانین کنگره و قواعد بین المللی هم سطح هستند، لذا از نظر تئوری امکان نقض مصوبات بین المللی توسط ترامپ وجود دارد، اما در عمل چند مانع بر سر راه او قرار دارد.
میریوسفی گفت: یکی از این موانع کنگره است و نظرسنجی های ناظر بر کنترل سنا توسط دموکرات هاست. با این حال تجربه ثابت کرده رییس جمهور و کنگره مایل نیستند وارد کشمکش با یکدیگر شوند.
وی با بیان اینکه برجام حاصل سیاست ایران دوستی آمریکا نبوده است، اضافه کرد: این توافق حاصل محاسبات راهبردی و یک سیاست بلندمدت بوده است. برجام می تواند قطعه ای از یک پازل بزرگتر در سیاست آمریکا در خاورمیانه باشد. اولین سیاست، سیاست مستحکم سازی است به این معنا که به یک جنگ جدید وارد نشوند.
رییس گروه مطالعات خاورمیانه وزارت امور خارجه اضافه کرد: سیاست بعدی آمریکا سیاست چرخش به سوی آسیا است. آمریکا به این نتیجه رسیده که هزینه های خاورمیانه بر منافعش می چربد، بنابراین باید تمرکز قوا و سیاست های خود را به سوی کشورهای شرق آسیا سوق دهد. سومین سیاست آمریکا سیاست هدایت از پشت است به این معنا که متحدان آمریکا پیشاپیش آمریکا درگیر جنگ های احتمالی منطقه ای شوند و هزینه بدهند.
میریوسفی ادامه داد: بنابراین براساس این سیاست ها و با توجه به توان دفاعی و بازدارنده ایران معقول نیست برجام نقض شود. به تظر می رسد ترامپ و کلینتون هر دو مجبور رعایت سیاست چند جانبه گرایی و قطعنامه های شورای امنیت از جمله درباره برجام باشند.
تئوری دشمن سازی در آمریکا رواج داشته
در ادامه یزدانی، استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان اظهار کرد: بدون شک کلینتون و ترامپ به ایران به عنوان یک دوست نگاه نمی کنند. همواره تئوری دشمن سازی در آمریکا رواج داشته و آنها با این ترفند می خواهند حضور خود در دیگر کشورها را توجیه کنند. بعد از رشد کمونیسم در پایان جنگ جهانی دوم آمریکا به دشمن سازی پرداخت، اما بعد از فروپاشی شوروی این دشمن از بین رفت.
وی افزود: اما دشمن جدید چه کسی بود؟ با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مسأله اسلام سیاسی به عنوان دشمن جدید در سیاست خارجی آمریکا جلوه پیدا کرد. در نتیجه حادثه 11 سپتامبر جایگزین تازه ای برای اسلام سیاسی پیدا شد و آن تروریسم بود. این نگاه در آمریکا سابقه 200 ساله دارد.
استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان گفت: بین کلینتون و ترامپ به نظر می رسد نگاه ترامپ به ایران نگاه تهدید ویژه باشد، اما در نگاه کلینتون شاید این نگاه کمی تغییر کند.
یزدانی با بیان اینکه در ایران سه گروه متفاوت در رابطه با برخورد با آمریکا وجود دارد، ادامه داد: یک گروه فکرشان این است که حل تمام مشکلات در گرو برقراری رابطه با آمریکاست. گروهی دیگر دقیقاً برعکس فکر می کنند و معتقدند که هیچ رابطه ای نباید با آمریکا برقرار کرد. در این میان یک نگاه سومی وجود دارد که یک نگاه محتاطانه است که بحث اعتمادسازی با آمریکا را مطرح می کند. با این سه نگاه خیلی سخت می توان آینده روابط ایران با آمریکا را تحلیل کرد.
همچنین شهروز ابراهیمی- استاد استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه آمریکا به نوعی نیاز به دشمن سازی دارد، گفت: اگر ترامپ رییس جمهور آمریکا شود، به احتمال قوی آن هژمونی را در خلیج فارس در رابطه با ایران دنبال می کند، اما اگر کلینتون سرکار بیاید به دنبال موازنه قدرت در منطقه است تا یک ائتلاف علیه ایران برقرار کند، پس ترامپ به دنبال حذف دشمن است، اما کلینتون در پی ضعیف نگه داشتن دشمن آمریکا.
در ادامه میریوسفی- رییس گروه مطالعات خاورمیانه وزارت امور خارجه اظهار کرد: روایت برخی آمریکایی ها در برجام این است که تحریم های فلج کننده ایران را به پای میز مذاکره آورد، اما واقعیت ماجرا این است که ادعای آمریکایی ها مبنی بر استحاله سیاست های اشتباه قبلی شان منجر به حصول به توافق برجام شد. البته این ادعا باید ثابت شود و تا به امروز نمره خوبی نگرفته اند.
وی افزود: همیشه سیاست آمریکا در جهان بر اصل ارباب رعیتی استوار بوده است به طوری که آمریکا در دهه های گذشته مستقل بودن هیچ کشوری را قبول نمی کرد، اما این هژمونی دیگر به پایان رسیده است. زمانی آمریکا قدرت های منطقه ای هند و برزیل را به رسمیت نمی شناخت و امروز موضع آمریکا در روابط دوجانبه یا درقالب گروه بیست نسبت به این قبیل کشورها متفاوت است، البته موضوع ایران با هند و برزیل به دلیل مسائل منطقه ای و لابی های عربی و رژیم صهیونیستی متفاوت است.
رییس گروه مطالعات خاورمیانه وزارت امور خارجه گفت: در باره این ادعا، دو تردید اصلی وجود دارد. اول این که آیا واقعاً آمریکا حسین نیت دارد و دوم این که به فرض وجود حسن نیت، آیا این کشور توان فایق آمدن بر مشکلات داخلی و انجام تعهدات خود در برجام را دارد؟ در پاسخ باید گفت همانطور که مقام معظم رهبری اشاره کردند برجام تجربه ارزشمندی است .از طرفی نه رابطه با آمریکا کشوری را گلستان می کند و نه فقدان آن فاجعه بار است. ایران 37 سال بدون رابطه با آمریکا توانست سیاست های اصولی خود را پیش ببرد و به قدرت اول منطقه تبدیل شود. تجدید نظر آمریکا در سیاست های غلط خود و خروج از منطقه می تواند خاورمیانه را أمن تَر کند.
انتهای پیام
نظرات