به گزارش ایسنا، بخش فارسی شبکه دویچهوله در ادامه گزارش خود آورده است: هشتم نوامبر سال جاری برای آمریکا روز حساسی است؛ نه تنها به این دلیل که انتخابات ریاست جمهوری به رسم هر چهار سال یکبار در این تاریخ برگزار میشود، بلکه به این دلیل که در انتخابات امسال دو چهره جنجالی روبهروی هم ایستادهاند: در یک طرف هیلاری کلینتون، نامزد حزب دموکرات و اولین زن نامزد ریاست جمهوری در تاریخ آمریکا با پیشینهای چون وزارت امور خارجه و بانوی اول و در دیگر سو یک مالک میلیاردر بدون پیشینه سیاسی چشمگیر و با ادبیاتی سرشار از مسلمانستیزی، خارجیستیزی و طرحهایی غیرواقعی همچون کشیدن دیوار میان آمریکا و مکزیک.
ظاهر این معادله برای خیلیها محرز میکند که "طرف خوب" ماجرا همان هیلاری کلینتون است و ترامپ "بدمن" این داستان. اما نگاهی به اظهارنظرهای این دو نفر و موضعگیریهای آنان به خصوص درباره ایران داستان را از این حالت سیاه و سفید خارج میکند.
به گزارش دویچهوله، رابطه ایران با آمریکا در حال حاضر حول سه محور اصلی در چرخش است: اجرای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، بحران سوریه و یمن و رابطه با کشورهای عربی، و رابطه با اسراییل.
هیلاری کلینتون در زمینه بحران سوریه و یمن و رابطه با کشورهای عربی در آن سوی جبهه ایران ایستاده است. رابطه خوب او با کشورهای عربی با مواضع اوباما در این مورد قابل قیاس نیست. او در بحران سوریه و یمن نیز آشکارا از موضع مخالف ایران صحبت کرده و در جبهه مقابل قرار دارد.
رابطه خوب کلینتون با اسراییل نیز نشانه دیگری بر تفاوت دیدگاه او – اگر نگوییم تناقض - با ایران است.
دونالد ترامپ اما در مقابل، نه رابطه چندان خوبی با کشورهای عربی دارد و نه با اسراییل. در بحران سوریه او معتقد به تمرکز مبارزه با داعش است و نه بشار اسد؛ دیدگاهی بسیار شبیه ایران.
علاوهبراین، کلینتون اظهارنظرهای مستقیم علیه ایران دارد: در صورت راهیابی به کاخ سفید بر روی اقدامات مخرب ایران در منطقه و برنامه موشکی این کشور متمرکز خواهم شد و با آن مقابله خواهم کرد.
یا اینکه: اگر ایران از توافق هستهای عدول کند و سلاح هستهای بسازد، برای حمله به این کشور تردید نخواهم کرد.
البته ترامپ نیز اظهارنظرهای مشابه داشت، از جمله درباره قایقهای تندروی ایران در خلیج فارس گفته بود: وقتی آنها با قایقهای کوچکشان دور ناوشکنهای زیبای ما میپلکند، دارند دست به کاری میزنند که قاعدتا نباید اجازه آن را داشته باشند؛ به آنها شلیک خواهیم کرد.
با همه اینها آیا میتوان پیشبینی کرد که در صورت پیروزی هریک از این دو نامزد در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، سیاست این کشور در قبال ایران تغییری اساسی خواهد کرد؟
صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی در تهران معتقد است که هرکس رییسجمهور آمریکا شود، اگر ادبیاتی تند و خشن در قبال ایران به کار گیرد، کار را برای دولت روحانی سختتر خواهد کرد و هر نطق رییسجمهور آمریکا درباره ایران میتواند بر رابطه این دو کشور تاثیرگذار باشد.
رسول نفیسی، استاد جامعهشناسی سیاسی در واشنگتن نیز معتقد است که سیاستهای کلی خارجی در آمریکا با روی کار آمدن رییسجمهور جدید تغییر نخواهد کرد. در صورت پیروزی کلینتون همان سیاستهای اوباما ادامه پیدا خواهد کرد منتهی با کمی چرخش به راست.
او افزود: نظر بیشتر کارشناسان این است که بعد از انتخابات تفاوتهای اساسی در روابط بینالملل ایالات متحده ایجاد نخواهد شد و خانم کلینتون هم خودش گفته که سیاستهای فعلی دولت اوباما را ادامه خواهد داد. منتهی همان طور که میدانیم خانم کلینتون آن زمان که وزیر خارجه بود، در قسمت راست سیاستهای دولت اوباما بود و کشتن محمد قذافی و حمله به لیبی احتمالا با حمایت ایشان انجام شد و سایر اعضای کابینه مخالف بودند. یا پیشتر هم وقتی که در سنا بود به جنگ علیه عراق رای مثبت داد و درخصوص ایران هم در یکی از مصاحبههای اولیه وقتی که از ایشان پرسیده شد که دشمن درجه اول شما کیست، ایشان بدون تامل گفت دشمن درجه اول من ایران است. بنابراین نظر خانم کلینتون، با توجه به رابطه بسیار نزدیکی که با اسراییل دارد و بعد از آن با عربستان، نظر مخالف با ایران است. ولی باز قطعا سعی خواهد کرد که در چارچوب سیاست فعلی و روابط بینالمللی، روابط با ایران و سایر کشورها را ادامه بدهد.
نفیسی اما درباره ترامپ معتقد است که این فرد غیرقابلپیشبینی است و روی حرفهایش نمیشود حساب کرد.
وی گفت: اول اینکه او به هیچ وجه اطلاعی از ضوابط حقوقی روابط بینالملل ندارد. دوم؛ از موضع آمریکا در بسیاری مسائل آگاه نیست. سوم این که یک حالت محافظهکاری در مورد خود آمریکا دارد و جداشدن و انزوای آمریکا را خواهان است. ایشان صاحب نظر نیست که ما بتوانیم بگوییم که براساس این نظرها چه جوری عمل خواهد کرد.
از نظر رسول نفیسی، تفاوت عمده ترامپ با کلینتون در این است که ترامپ صاحب ایدئولوژی مشخصی نیست درحالی که کلینتون یک فرد کاملا ایدئولوژیک و نزدیک به نومحافظهکاران آمریکاست. به همین دلیل به نظر این جامعهشناس، ترامپ میتواند برای ایران بسیار خطرناک باشد.
وی در این باره گفت: ترامپ به همان اندازه که میتواند یک فرد بهتری در رابطه با ایران باشد (به دلیل این که مثلا راحتتر میشود با او معامله کرد)، به همان اندازه میتواند بسیار خطرناک باشد. به خاطر این که آدمی است که به خصوص در اوایل ریاست جمهوری سعی خواهد کرد نشان بدهد که آدم بسیار قدرتمند و خشنی است و همیشه هم ایران بهترین هدف برای این جور فعالیتهاست که رییسجمهورهای آمریکا بخواهند خودشان را اثبات بکنند. مثلا اتفاقا آن چیزی که ترامپ در مورد قایقهای تندرو ایرانی گفته، اولین کاری است که احتمالا انجام خواهد داد و اگر قایقهای ایران به نحوی دوباره به کشتیهای آمریکا نزدیک بشوند، او قطعا دستور شلیک به آنها خواهد داد بدون ملاحظه این که بعد از آن چه اتفاقی بیفتد. دونالد ترامپ چنین شخصیتی دارد.
صادق زیباکلام هم معتقد است تیرگی روابط ترامپ با کشورهای عربی یا اسراییل نمیتواند دلیلی بر نزدیکی او با ایران باشد.
او تصریح کرد: آقای ترامپ جمهوری اسلامی ایران را هم چیزی در ردیف داعش، القاعده و طالبان میداند و معتقد است که جمهوری اسلامی هم تندرو هست و باید در برابر آن هم قرص و محکم ایستاد و هیچ امتیازی در برجام یا در جای دیگر نباید به آن داد. آقای ترامپ معتقد است با همان قاطعیتی که ما باید در برابر عربستان، داعش و سنیهای بنیادگرا و تندرو بایستیم، با همان شدت و حدت هم باید در برابر ایرانیانی که پرچم آمریکا را آتش میزنند، به آمریکاییها توهین میکنند، مرگ بر آمریکا میگویند، بایستیم. بنابراین لزوما سردی رابطه ترامپ با اعراب و مسلمانان و اسراییل به نفع جمهوری اسلامی ایران نیست چون وی همان سردی را نسبت به خود جمهوری اسلامی ایران هم دارد.
این استاد علوم سیاسی درباره رویکرد ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هم معتقد است که تیم آقای ظریف و روحانی همان سیاست فعلی را که به نظر او "حفظ و حراست از منافع ملی جمهوری اسلامی ایران و کم کردن تنش و دشمنی با آمریکاست" ادامه خواهد داد.
انتهای پیام
نظرات