به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه خبری هیل، نیروگاههای زغال سنگ دیگر منبع اصلی تولید انرژی در آمریکا نیستند؛ نیروگاههای زغال سنگ هماکنون کمتر از 30 درصد از برق آمریکا را فراهم میکنند. این در حالی است که چند سال پیش سهم نیروگاههای زغال سنگ در تامین برق آمریکا 50 درصد بود.
در آلاباما، اوهایو، میشیگان و ایالات دیگر دهها نیروگاه زغال سنگ دیگر در حال تعطیل شدن هستند. همچنین طرح ساخت حتی یک نیروگاه زغال سنگ دیگر در افق برنامهریزی آمریکا وجود ندارد.
هماکنون گاز طبیعی تا حدودی جایگاه زغال سنگ را برای تولید برق به خود اختصاص داده است که البته تنها گزینه موجود نیست. با وجود پاکتر بودن گاز مایع نسبت به زغال سنگ؛ گاز طبیعی هماکنون به مهمترین منبع تولید آلایندههای کربنی در آمریکا تبدیل شده است در حالی که سرمایهگذاریهای عظیمتر در بخش انرژیهای تجدیدپذیر باد و خورشیدی، این منابع انرژی نتوانستهاند انتظارات را برآورده کنند.
به دلیل نبود ثبات در وجود منابع تجدیدپذیر انرژی؛ این منابع تنها قادر به تامین 7 درصد از انرژی مورد نیاز آمریکا بودهاند. تا زمانی که ما ذخیرهسازی انرژی برای شبکهها را نیاز داریم، انرژی خورشیدی و باد به انرژی پشتیبان از سوی نیروگاههای گاز طبیعی برای تضمین اطمینان از شبکه نیاز دارند.
سوالی که مطرح میشود این است که سهم خالی مانده متعلق به نیروگاههای زغال سنگ چگونه جایگزین میشود؟ بهترین گزینه انرژی هستهای است. هم اکنون 100 راکتور هستهای آمریکا 20 درصد از برق مورد نیاز آمریکا و 60 درصد از انرژی پاک را تامین میکند. اما تنها 4 راکتور جدید در حال ساخت هستند که این تعداد برای جایگزینی با راکتورهای فرسوده کافی نیستند و بسیار کمتر از آن میزانی است که فضای خالی ایجاد شده توسط صنعت زغال سنگ را پر کنند.
هزینه فاکتور کلیدی کندی توسعه انرژی هستهای است. نیروگاههای هستهای ابر پروژههایی هستند که برای تکمیل آنها به هزاران کارگر و هزینهای بالغ بر 10 میلیارد دلار برای ساخت هر راکتور نیاز است که تکمیل ساخت و بهرهبرداری از آن حدود 10 سال طول میکشد. با وجود نیاز به ساخت نیروگاههای هستهای جدید شرکتهای بسیار اندکی حاضر به سرمایهگذاریهای عظیم در حوزه انرژی هستهای هستند.
البته راکتورهای مدولار کوچک (SMR) را میتوان راهحلی برای این چالش دانست؛ راکتورهای مدولار کوچک نه تنها از نظر اندازه کوچکتر از راکتورهای کنونی هستند بلکه در کارخانههایی با ترکیبات مدولار استاندارد شده ساخته میشوند و پس از تکمیل شدن میتوان آنها از طریق کامیون یا راهآهن به یک سایت نهایی منتقل کرد.
شرکتها میتوانند تنها یک یا دو راکتور مدولار یا میتوانند دهها SMR را برای فعالیت در یک سایت و تامین برق یک شهر با جمعیت متوسط سفارش دهند. اتخاذ این موضع نسبت به انرژی هستهای میتواند تغییر دهنده مسیر آن باشد. به جای هزینه 10 میلیارد دلاری برای یک راکتور بزرگ و صرف یک دهه یا بیشتر زمان ساخت آن؛ یک نیروگاه با 12 راکتور مدولار انتظار میرود با هزینه 3 میلیارد دلار در حدود 3 سال ساخته شود.
با این حال صدور مجوز و تعیین مکان راکتورهای مدولار کوچک حتی با این که ساخت آنها بر پایه فنآوری کنونی است و دارای برتریهای ایمنی بهبود یافتهتری هستند، یک چالش محسوب میشود. با این که نظارت هستهای؛ پیشرفتهترین در جهان محسوب میشود اما باعث از بین رفتن نوآوری میشود.
تنها دریافت مجوز طراحی یک راکتور مدولار کوچک از کمیسیون نظارت هستهای (NRC) میتواند حدود یک دهه یا بیشتر با صرف هزینههای میلیارد دلاری طول بکشد. در کشورهای دیگر، چنین روندی میتواند با بخشی از این مدت زمان و هزینه انجام شود. بنابراین موانع راهکارهای نوآورانه در صنعت هستهای در صورت تمایل برای دستیابی به یک پیشرفت باید از سر راه برداشته شود.
بخشی از مشکل مربوط به NRC است. اصلاح روند صدور مجوز برای طرحهای جدید میتواند گام نخست مهمی در جهت تشویق نوآوریهای هستهای باشد. این اقدام میتواند از طریق دو برابر کردن کارکنان NRC با تمرکز بر روی تعداد کارشناسان ایمنی مشغول در مجوز طراحی انجام شود. به عنوان تلاش برای کاهش آلایندههای کربنی و جایگزینی نیروگاههای زغال سنگ فرسوده، نیاز برای استفاده از انرژی پاک افزایش مییابد و ضرورت افزودن نیروگاههای هستهای بیشتر احساس میشود. بنابراین کاهش موانع توسعه انرژی هستهای باید جزو اولویتهای سیاستهای انرژی رییسجمهوری آتی آمریکا باشد.
انتهای پیام
نظرات