از تبعات دردناک 11 سپتامبر، علاوه بر اینکه هزاران نفر جان خودشان را از دست دادند، این بود که دنیا به تفسیر «جرج دبلیو بوش» رئیسجمهور وقت آمریکا، به دو قسمت تقسیم شد؛ آنها که به تعبیر آمریکا در جبهه حق بودند؛ همان کسانی بودند که قول داده بودند با این کشور علیه تروریسم متحد شوند؛ دیگران، همه محور شرارت شدند و مورد سوءظن.
با اینکه القاعده مسئولیت حملهها را به عهده گرفت و جنگ علیه افغانستان آغاز شد، آنها که آتش این جنگ را روشن کرده بودند، همه از جایی دیگر آمده بودند.
در حملات 11 سپتامبر، 19 نفر هواپیماربا حضور داشتند؛ همه مسلمان و همه به غیر از یکی از آنها با سنی کمتر از 30 سال. و البته بیشتر آنها تبعه عربستان سعودی.
محمد عطا، یکی از اصلیترین برنامهریزهای حملات 11 سپتامبر، اصالتی مصری داشت، مهندس معماری بود و مدتی در آلمان در دانشگاه تحصیل کرده بود تا اینکه با سه نفر دیگر در این کشور، هسته آلمان را تشکیل داد.
با این کار، او ناچار شد آلمان را ترک کند، سر از افغانستان درآورد و با اعضای ارشد القاعده و از جمله خود بنلادن دیدار کرد و بعد به آمریکا رفت تا در یک مدرسه خلبانی آموزش ببیند. بعد از آن در قراری در اسپانیا با دیگرانی که درگیر برنامه بودند ملاقات کرد و اطلاعاتی بینشان رد و بدل شد. نتیجهاش شد دزدیدن هواپیمای شماره 11 خطوط هوایی آمریکا که به برج شمالی تجارت جهانی برخورد کرد.
عبدالعزیز العمری هم در همان پرواز بود، شهروند 22 ساله عربستان سعودی که با ویزای توریستی به آمریکا رسیده بود. در عربستان به عنوان مامور حفاظت فرودگاه کار میکرد و امام جماعت یک مسجد هم بود. گفته میشود که او علاوه بر اینکه توسط القاعده آموزش دیده است، در کنفرانس سال 2000 القاعده در کوالالامپور مالزی هم شرکت داشته است. بعد از حملات 11 سپتامبر، تلویزیون الجزیره ویدئویی از او پخش کرد که در آن یادداشت خودکشیاش را میخواند. او در این ویدئو گفت: «من این کار را در کمال سلامت انجام میدهم، تا پایانی که در همین نزدیکی است را توضیح دهم ... خداوند به همه کسانی که مرا آموزش دادند پاداش دهد، از جمله شیخ ما، اسامه بنلادن».
وائل و ولید الشهری، دو برادری که در این هواپیماربایی حضور داشتند، اهل شهر کوچک و فقیری در منطقه نزدیک مرز عربستان با یمن بودند. اولی 28 و دومی 22 ساله. وائل در عربستان معلم مدرسه بود، برای درمان مشکلات روحی به مدینه سفر کرده بود و از آنجا با برادرش به کمپهای آموزشی القاعده در افغانستان رفته بود. او هم چند ماه قبل از حملات به آمریکا رفته بود، در یک متل ارزانقیمت در فلوریدا ساکن شده و منتطر بود تا برای عملیکردن نقشه حمله، به بوستون برود.
ولید الشهری 22 ساله، زمانی که با برادرش در مدینه بود، میخواست به چچن برود و به عنوان مجاهد مسلمان بجنگد اما بعد سر از افغانستان درآورد و آنجا آموزش دید. او چند ماهی زودتر از برادرش با ویزای توریستی به آمریکا وارد شد. او هم قرار بود معلم شود، اما میگویند آموزش خلبانی هم دیده بود، هرچند بعدها آکادمیای که میگفتند در آن آموزش خلبانی دیده است، این موضوع را رد کرد. هر دو برادر بعد از اینکه دوره آموزششان در کمپ الفاروق تمام شد، به عربستان رفتند تا پاسپورتهای تازه بگیرند و بعد خودشان را به آمریکا برسانند.
آخرین کسی که در دزدیدن هواپیمای شماره 11 دخیل بود، ساطم السقامی 25 ساله بود که در عربستان درس حقوق میخواند اما بعد از اینکه با ماجد موقد یکی دیگر از کسانی که در حملات دخیل بود آشنا شد، راهی افغانستان شد، به القاعده پیوست و آموزش دید و به آمریکا رفت. با اینکه بعضی تحقیقات افبیآی نشان میدهد او در سنت آنتونیو زندگی میکرد، بعضی دیگر هم میگویند او را با برادران الشهری در هالیوود فلوریدا دیده بودند.
پرواز شماره 175 خطوط هوایی یونایتد را هم پنج نفر دزدیدند؛ مروان الشحی و فائز بنی حامد به ترتیب 23 و 24 ساله، اهل امارات متحده عربی. مروان، دانشجویی بود که به آلمان رفته بود و دوست نزدیک محمد عطا بود. او یکی دیگر از اعضای هسته هامبورگ بود که حمله به برج جنوبی مرکز تجارت جهانی را هدایت میکرد. او در اواخر 1999 با بنلادن در افغانستان دیدار کرد، بعد راهی آمریکا شد. در فلوریدا همراه محمد عطا آموزش خلبانی دید و دیپلم خلبانی تجاریاش را بهدست آورد. او جوانترین خلبانی بود که در حملات 11 سپتامبر حضور داشت.
فائز بنیحامد، وقتی خانوادهاش را در امارات ترک میکرد به آنها گفته بود قصد دارد با کار امدادی به زندگیاش ادامه دهد. میخواست عضو سازمان کمکهای اسلامی شود، اما بعد از ترک خانه تنها یکبار با خانوادهاش تماس گرفت. خیلی زود با ویزای توریستی به آمریکا رسید. قبل از رسیدنش به آمریکا، 30 هزار دلار پول به حساب بانکیاش در امارات واریز شده بود که منبع آن معلوم نیست. او یکی از 9 نفری بود که در آمریکا هم حساب بانکی باز کرده و منتظر پول بودند.
مهند الشهری، 22 ساله، و برادران القامدری، حمزه و احمد 20 و 22 ساله، سه نفر دیگر تیم هواپیماربا بودند. مهند یک دانشآموز کالج بود که بعد از اینکه نتوانست نمرات قابل قبولی بهدست بیاورد درس و مدرسه را رها کرد تا در چچن برای اسلام بجنگند؛ اما سر از کمپهای آموزش القاعده در افغانستان درآورد و بعد که برای انجام عملیات در 11 سپتامبر انتخاب شد توانست ویزای دانشجویی بگیرد و خودش را به آمریکا برساند.
شبکه خبری عربنیوز ادعا کرده است که مهبد و حمزه القامدری در چچن با هم آشنا شدند. حمزه و احمد هم مثل مهبد بعد از جنگ با روسیه در چچن به افغانستان رفتند، بعد به امارات متحده و از آنجا به آمریکا. چند روز قبل از حمله، حمزه برای خودش و برادرش بلیتهای یکطرفه پرواز 175 خرید و خیلی طول نکشید که نقشهشان عملی شود.
پرواز شماره 77 خطوط هوایی آمریکا را که به پنتاگون برخورد کرد نیز یک تیم پنجنفره به رهبری هانی حنجور دزدیدند. هانی 29 ساله، اولینبار در 1991 به آمریکا رفت تا در دانشگاه آریزونا درس بخواند. بعد از چند ماه به زادگاهش در عربستان سعودی برگشت. در 1996 دوباره به آمریکا آمد تا زبان انگلیسی بخواند و به یک مدرسه خلبانی برود. در 1999 به عربستان برگشت تا با مدرک خلبانی تجاریاش کار پیدا کند. بعد به خانوادهاش گفت میرود در امارات کار پیدا کند و آنها را ترک کرد تا سر از افغانستان در بیاورد؛ در سال 2000 دوباره به آمریکا رفت چند دوره خلبانی دیگر را پشت سر گذاشت. بعد به واشنگتن سفر کرد تا برنامه حمله به پنتاگون را عملی کند.
خالد المحضار 26 ساله، که در این حمله حضور داشت، هم اهل عربستان سعودی بود و در دهه 90 در جنگ بوسنی حضور داشت. بعد از آن به افغانستان رفت تا آمورشهای بیشتری ببیند. در آنجا توسط بنلادن برای انجام عملیات 11 سپتامبر انتخاب شد. او و نواف الحازمی، در سال 2000 به آمریکا سفر کردند و هر دو از کسانی بودند که در کنفرانس مالزی القاعده شرکت داشتند.
نواف الحازمی 25 ساله بعد از جنگ بوسنی در افغانستان به همراه طالبان علیه جبهه ملی متحد برای نجات افغانستان جنگید، در 1999 به عربستان برگشت و با یک ویزای توریستی راهی آمریکا شد. او هم مانند خالد در کنفراس مالزی القاعده حضور داشت.
برادر 20 سالهاش سالم الحازمی هم او را در هواپیماربایی و حمله به پنتاگون همراهی کرد. پدرش میگوید او مشکل مصرف الکل داشت اما سه ماه قبل از این که خانوادهاش را به مقصد افغانستان ترک کند، الکل را کنار گذاشته بود و بیشتر به مسجد میرفت. او که مانند برادرش در مکه به دنیا آمده بود، پیش از سفر به افغانستان مدتی هم در چچن جنگید، در 1999 به عضویت القاعده درآمد و در کنفرانس کوالالامپور مالزی شرکت داشت.
ماجد موقد 24 ساله پنجمین هواپیماربایی بود که در حمله به پنتاگون حضور داشت. او در مدینه در عربستان دانشجوی حقوق بود، اما در 1999 دانشگاه را ترک کرد تا به القاعده بپیوندد. در افغانستان در کمپی نزدیک کابل آموزش دید، بعد از آن به بحرین و از آنجا به امارات رفت، در سال 2001 به آمریکا رفت تا زبان انگلیسی بخواند. در آمریکا چند باری با هانی و خالد دیده شد. در پروازی که میرفت تا به پنتاگون برخورد کند، او درست کنار خالد نشسته بود.
پرواز شماره 93 خطوط هوایی یونایتد را چهار نفر دزدیدند. مسئول تیم و خلبانشان، زیاد جراح 26 ساله لبنانی بود. گفته میشود او که در 1996 به آلمان رفته بود، یکی دیگر از اعضای هسته هامبورگ بوده است. او تنها کسی بود که به ادعای کمیته تحقیق در مورد 11 سپتامبر، با انجام عملیات موافق نبود. با این حال در سال 2000 به آمریکا رفت و در فلوریدا آموزش خلبانی دید و قرار بود هواپیما را به ساختمان کنگره آمریکا بکوبد. او که تقریباً رابطهای با سایر هواپیمارباها نداشت، مرتب به یمن که خانوادهاش در آنجا زندگی میکردند و آلمان که دوست دخترش در آن زندگی میکرد رفت و و آمد داشت. بعد از تمام کردن یک دوره ششماهه آموزش خلبانی در حال گذراندن دوره پرواز با هواپیماهای پهنپیکر بود و هنوز دلیل مذهبی یا سیاسی مورد همکاری او با هواپیمارباها پیدا نشده است.
سه هواپیماربای دیگر، احمد الحزناوی، احمد النعمی و سعید الغامدی، به ترتیب 20، 24 و 21 ساله، هر سه اهل عربستان سعودی بودند. احمد الحزناوی در جنگ چچن حضور داشت و از آنجا به القاعده پیوسته و با ویزای توریستی به آمریکا رسیده بود. پسر امام جماعتی در یک مسجد در عربستان سعودی بود و تا 1999 با خانوادهاش زندگی میکرد.
نعمی 24 ساله که دانشجوی کالج بود، در سال 2000 خانوادهاش را ترک کرد تا حج به جا بیاورد اما به افغانستان رفت و در آنجا توسط القاعده آموزش داده شد و با ویزای توریستی به آمریکا رفت.
الغامدی هم بعد از اینکه به خاطر نمرههایش از کالجی در عربستان سعودی اخراج شد، به جبهه جنگ در چچن پیوست و مثل باقی هواپیمارباهایی که سابقه جنگ چچن را داشتند به افغانستان رفت، به عضویت القاعده درآمد و توسط بنلادن برای انجام حمله انتخاب شد.
پرواز 93 یونایتد تنها پروازی بود که ربوده شد اما عملیات انتحاریای را که برای آن برنامهریزی شده بود انجام نداد. گروه تحقیق درمورد این پرونده میگوید مسافران پرواز اجازه ندادند که هواپیمارباها کارشان را انجام دهند. این پرواز در نزدیکی یک دریاچه در پنسیلوانیا به زمین خورد و تمام کسانی که در آن بودند کشته شدند؛ با این حال هیچکس دیگر بر روی زمین آسیب ندید.
با چنین پیشینهای از هواپیمارباها و حامیان مالی آنها که در گزارش کمیته تحقیق در مورد 11 سپتامبر به آنها اشاره شده است، هیچ بعید نیست که افکار عمومی در آمریکا، عربستان سعودی را درمورد این حملهها مقصر بداند و منتظر فرصتی برای شکایت از این کشور باشد؛ چراکه 15 نفر از شهروندان آن باعث کشتار 11 سپتامبر در آمریکا شدهاند.
با این حال، عربستان سعودی متحد نزدیک آمریکا در منطقه خاورمیانه و اصلیترین تأمینکننده نفت در بازارهای دنیاست. به همین دلیل بخشهایی از گزارش کمیته تحقیق در مورد نقش احتمالی گروههایی در عربستان سعودی در حمایت از حملات 11 سپتامبر برای مدتی نادیده گرفته شد و محرمانه باقی ماند. در سال جاری میلادی تلاشها برای منتشر شدن این اسناد ادامه پیدا کرد و در نهایت کنگره آمریکا تأیید کرد که خانواده قربانیان حملات 11 سپتامبر حق دارند از دولت عربستان سعودی در این مورد شکایت کنند.
ممکن است این تصمیم کنگره از طرف رئیسجمهور آمریکا وتو شود، اما خیلیها منتظر هستند که با گذشت زمان سرنخهای بیشتری در مورد درگیری کسانی به جز آدمهای مشهود القاعده در حملات 11 سپتامبر منتشر شود. هرچند تا آن موقع، هنوز کشورهایی که جرج بوش آنها را محور شرارت خوانده بود، باید هزینه اقدامات دیگران را بپردازند.
ایسنا - فاطمه کریمخان
انتهای پیام
نظرات