• یکشنبه / ۱۴ شهریور ۱۳۹۵ / ۱۶:۲۵
  • دسته‌بندی: ایکسنا
  • کد خبر: 95061409314
  • خبرنگار : 71410

3 ساعت «دورهمی لوکس زنانه» در تهران

3 ساعت «دورهمی لوکس زنانه» در تهران

«تعداد زن‌های جوان و میانسالی که در سالن نشسته‌اند، به 100 نفر می‌رسد. گارسون‌ها با کافه‌گلاسه، قهوه، پاناکوتا و... از میهمانان پذیرایی می‌کنند. میزهای سفید سالن، پر شده‌اند از ارکیده‌های بنفش. با اینکه صدای موسیقی‌ شاد خیلی بلند است، گاهی صدای خنده‌های بلند به گوش می‌رسد و گاهی هم همه محو تماشای گروه‌های رقص می‌شوند...»

خیلی وقت است که برگزاری «دورهمی‌های لوکس زنانه» در تهران باب شده است؛ میهمانی‌هایی که با عنوان‌های مختلف مثل «میهمانی وی‌.آی‌.پی بانوان»، «دیسکوی زنانه»، «دورهمی لاکچری زنان» و... برگزار می‌شوند. البته دورهمی‌های زنانه موضوعی نیست که مربوط به همین چند سال اخیر باشد. زنان ایرانی از دیرباز به بهانه‌های مختلف مثل مراسم‌های مذهبی، خانه‌تکانی‌ یا مسائل روزمره دور هم جمع می‌شدند. حالا شکل این دورهمی‌ها تغییر زیادی پیدا کرده و جمع‌هایی که شاید سال‌ها پیش مثلا به پختن دسته‌جمعی یک آش‌رشته ختم می‌شد، حالا به پدیده‌ای جامعه‌شناختی تبدیل شده و به میهمانی‌های مجلل در سالن‌های مخصوص، تغییر شکل و کاربری داده‌ است.

نحوه‌ی شرکت در این میهمانی‌ها هم این‌گونه است که باید علاوه بر تعیین وقت قبلی، مبلغ مشخصی را به حساب بانکی برگزارکننده‌ مراسم واریز کنید و در زمانی مشخص به آدرسی که معمولا به تالارهای عروسی یا پارکینگ‌های خصوصی اختصاص دارد، بروید.

نمونۀ تراکت تبلیغاتی میهمانی بانوان

یکی از این میهمانی‌های مجلل در تالاری در غرب تهران برگزار می‌شود که معمولا ماهی یکبار با تبلیغات محدود در فضای مجازی از بانوان دعوت می‌کند در یک میهمانی با پذیرایی «وی‌.آی‌.پی» حضور پیدا کنند. برگزارکنندگان این میهمانی‌ها معتقدند که مراسمشان دارای امنیت بالایی است و شرکت‌کنندگان می‌توانند با حضور یک «دی‌.جی خانم» لحظات مفرحی داشته باشند.

با شماره تماسی که در تبلیغات اعلام شده است، تماس می‌گیرم و درباره‌ جزئیات جشن تابستانه‌شان می‌پرسم. مسئول برگزاری جشن هم توضیح می‌دهد: «میهمانی ما ساعت 12  ظهر آغاز خواهد شد و علاوه بر آن چند رقص نمایشی گروهی و انفرادی هم خواهیم داشت. خانم‌ها می‌توانند در این مراسم حسابی شاد باشند. پذیرایی هم علاوه بر میوه و شیرینی با بیش از 15 نوع غذا و دسر برای ناهار همراه خواهد بود.»

او درباره‌ امنیت و مجوزهای این مراسم هم ضمن تاکید بر مجوزدار بودن آن می‌گوید: «مدیریت جشن کاملا بر عهده‌ی بانوان و بدون حضور آقایان است. از مشروب و .. هم خبری نیست و عکسبرداری و فیلمبرداری هم ممنوع است.»

وقتی از او می‌پرسم، چطور می‌توانم در یکی از این جشن‌ها حضور پیدا کنم، پاسخ می‌دهد: «هزینه‌ی ورود برای هر نفر 90 هزارتومان است. مبلغ را برای من کارت به کارت کنید و بعد هم زنگ بزنید و شماره پیگیری را بخوانید؛ این طوری رزرو شما انجام می‌شود.»

مبلغ را برایش واریز می‌کنم و کارها همان‌طور که او گفت، پیش می‌رود. در موعد مشخص هم آژانس می‌گیرم تا به مراسم بروم.

همین که سوار ماشین می‌شوم، شروع می‌کنم به خواندن آدرس برای راننده‌ آژانس. وقتی نام خیابان فرعی را می‌آورم، سریع می‌گوید: «ببخشید خانم! جسارتا «...» تشریف می‌برید؟»

 ـ «مگه شما اونجا رو بلدید؟»

 ـ « تا حالا چندتا خانم رو اونجا رسوندم و از لابلای حرفاشون هم یه چیزایی شنیدم. جسارت نباشه خانم، اما یه سری زن پولدار و بیکارن که جمع می‌شن دور همدیگه و...»

ـ «یعنی اونجا معروفه؟ شما چند بار مسافر بردید؟»

ـ «خانم این خیابونی که شما دارید، تشریف می‌برید، چند تا «دیسکو» داره. کم نیست. فقط هم زنونه نیستن. همه جور مراسمی برگزار می‌شه.»

به تالار که می‌رسم، نگهبان راهنمایی می‌کند تا از در پارکینگ وارد تالار شوم. پارکینگ تا نزدیکی آسانسور پر است از انواع ماشین‌های خارجی؛ سانتافه، آزرا، لکسوس، سوناتا و... سوار آسانسور می‌شوم. کنار دکمه‌ آخرین طبقه روی کاغذ کوچکی نوشته است: «مراسم جشن بانوان» چهار طبقه‌ای بالا می‌روم و هنوز در آسانسور به روی سالن محل برگزاری جشن باز نشده است که صدای دست و موسیقی به گوش می‌رسد.

یکی از مسئولان برگزاری درست مقابل در ورودی نشسته است. اسمم را به او می‌گویم و رزروم مورد تاییدش قرار می‌گیرد. در حالی‌ که مرا به سمت رختکن هدایت می‌کند، تاکید دارد: «روی میزها نام میهمان‌ها را نوشته‌ایم. لطفا سر میز خودتان بنشینید. اگر هم قصد دارید که در تمام جشن‌های ما حضور داشته باشید، شماره موبایل بدهید که در گروه تلگرامی جشن ما عضو شوید.»

شماره تماسم را می‌دهم و وارد سالن اصلی می‌شوم. تعداد زن‌های جوان و میانسالی که در سالن نشسته‌اند، به 100 نفر می‌رسد. گارسون‌ها با کافه‌گلاسه، چای، قهوه، پاناکوتا، آب‌میوه و... از میهمانان پذیرایی می‌کنند. با اینکه صدای موسیقی‌ شاد خیلی بلند است، گاهی صدای خنده‌های بلند به گوش می‌رسد و گاهی هم همه محو تماشای گروه‌های رقصنده می‌شوند. زن‌ها، حسابی برای حضور در میهمانی وقت گذاشته‌اند و از عملکرد خوب آرایشگرشان برای هم تعریف می‌کنند.

با اینکه اغلب زن‌ها همدیگر را نمی‌شناسند و برای هم غریبه هستند اما برخی فرصت را مناسب می‌بینند تا کارت ویزیت‌هایشان را با هم تبادل کنند. یکی از مزون لباسش تبلیغ می‌کند و یکی دیگر هم از جدیدترین متدهای رنگ و مش می‌گوید که در آرایشگاهش انجام می‌دهد. «دی‌.جی» بدون اینکه کاری به کسی داشته باشد، برنامه‌ی سه ساعته‌اش را اجرا می‌کند و برایش مهم نیست که دیگران به او توجه دارند و یا سرگرم حرف خودشان هستند. موزیک‌هایش را یکی پس از دیگری پخش می‌کند و گاهی هم صحنه را تاریک می‌کند تا با رقص نور هیجان بیشتری به میهمانان بدهد.

در گوشه‌ای از سالن اما چند زن میانسال خیلی ساکت نشسته‌اند که دو نفرشان هم از فرط پا درد یا کمر درد به سختی راه می‌روند. وقتی از یکی از آن‌ها می‌پرسم، اولین بارشان است که به این مراسم می‌آیند؟ پاسخ می‌دهد: «بله. به پیشنهاد یکی از دوستانمان آمدیم، دور هم باشیم. ما چند همکلاسی قدیمی هستیم که هر چند وقت یک‌بار دور هم جمع می‌شویم. امروز تولد شهین و مهری بود. (به دو نفر از دوستانش اشاره می‌کند.) گفتیم، به بهانه‌ی تولد 60 سالگی‌شان بیاییم اینجا و مثلا جشن بگیریم. خب؛ اینجا با هم خوشحالیم.»

یک طرف دیگر دختر جوانی است که به سختی روی صندلی‌اش بند می‌شود، می‌گوید: «من و مادرم اغلب با هم به این جشن‌ها می‌آییم. خانه‌مان هم به اینجا نزدیک است. ما کلا میهمانی دوست داریم اما اغلب اقواممان ایران نیستند و کم پیش می‌آید به عروسی یا میهمانی دعوت شویم. اینجا که می‌آییم، علاوه براینکه به ما خوش می‌گذرد، دوستان جدید هم پیدا می‌کنیم.»

همه یک جوری خودشان را سرگرم کرده‌اند؛ با خوردن، صحبت‌کردن، موسیقی گوش دادن و...  به صورت اتفاقی از میان صحبت دو نفر با هم شنیدم که هسته‌ی شکل‌گیری این میهمانی این‌طور بوده است که چند دوست قدیمی میهمانی دوره‌ای با هم برگزار می‌کردند اما بعد از چند وقت تصمیم می‌گیرند میهمانی‌هایشان را وسیع و زن‌های دیگر را هم در دوره‌هایشان شریک کنند که نتیجه‌اش شده است، این میهمانی زنانه که هزینه‌ حضور در آن برای هر شخص 90 هزارتومان است.

وقت ناهار می‌شود و میزها پر می‌شوند از انواع کباب‌ها، ماهی‌ها، خوراک زبان، میگو، بیف‌استراگانف، جوجه‌چینی، خورشت‌ فسنجان، سبزیجات، انواع سالادها و دسرها و... که در واقع حسن ختامی برای این میهمانی سه ساعته‌ی زنانه است. زن‌ها با احتیاط زیادی طوری که لک چربی بر روی لباس‌هایشان ننشیند، به سمت میزهای سرو غذا می‌روند. دی‌.جی هم دست از موسیقی می‌کشد و سریع خداحافظی می‌کند تا به مراسم دیگری برود. چند زن می‌خواهند برای مراسم‌هایشان از او وقت بگیرند اما او می‌گوید که تا چند ماه آینده اصلا وقت ندارد! تالار کم‌کم خالی می‌شود و خیلی‌ها هم دنبال بلیت برای میهمانی بعدی هستند...

بعد از برگشت از این میهمانی خاص زنانه، با فکر فضای سالن و شادی‌ای که به نظرم تصنعی آمده و روابط آدم‌ها، یاد درس‌های جامعه‌شناسی‌ام می‌افتم که خوانده بودم: «میل شدید بشر به دورهم جمع شدن ریشه در رفتارهای اجداد انسان دارد.» و یا این گفته امیل دورکیم جامعه‌شناس که معتقد بود «اساسی‌ترین رفتار در اجتماعی‌ شدن انسان همان دور هم جمع‌ شدن است.» او نام این نظریه‌ را «جنب‌وجوش جمعی» گذارده بود و می‌گفت علت اصلی پیدایش این رفتار، یافتن احساس امنیت و آرامش در شرایط زندگی گروهی است. اما آیا واقعا حضور در فضایی که تجربه کرده بودم باعث ایجاد احساس امنیت و آرامش می‌شد؟

تا چند روز بعد از میهمانی با دوستانم در این باره گپ می‌زدم. خیلی‌ از آن‌ها تا بحال درباره‌ی این میهمانی‌ها چیزی نشنیده بودند و از من کمک می‌خواستند تا آدرس و نحوه‌ی رزرو را به آن‌ها یاد دهم. پرسش اصلی‌شان هم این بود که باید در این گونه مراسم‌ چه بپوشند!؟ تعداد دیگری از دوستانم هم معتقد بودند که این میهمانی‌ها صرفا یک دورهمی لوکس است و اگر در جمع این «زنان الکی شاد و ثروتمند» حضور پیدا کنند، فقط افسرده‌تر خواهند شد.

در همین زمینه با دکتر "سمیرا وکیل‌ها"ی جامعه‌شناس هم صحبت می‌کنم. بعد از توضیح درباره تجربه این دورهمی‌های زنانه از او می‌پرسم آیا چنین تجربه‌هایی می‌تواند تامین‌کننده خلاء عاطفی، امنیت روانی و نشاط روحی باشد؟ از نظر خانم وکیل‌ها  موضوع البته قابل ملاحظه و بررسی بود. او می‌گوید که انسان‌ها واقعیت‌های منحصر به فردی هستند که در تعامل با یکدیگر به معنا می‌رسند و بنابراین تعامل و برقراری ارتباط نه تنها اجتناب‌ناپذیر نیست؛ بلکه از نیازهای اولیه و اساسی جوامع پیچیده امروزی است.

وقتی از او می‌پرسم که چرا میهمانی‌های مدرن و مجلل این‌قدر راحت جایگزین همنشینی‌های صمیمانه و ساده شده‌اند؟ تاکید می‌کند که هیچ پدیده‌ای از مزایا و گزندهای مدرنیته در امان نمانده و روابط اجتماعی و اصول اخلاقی هم دستخوش تحولاتی شده که خود نشان از دگرگونی در شالوده و بنیان ساختار جامعه دارد.

او معتقد است از زمانی که فردگرایی به عنوان یک هدف در قراردادهای اجتماعی و اذهان عمومی مورد توجه قرار گرفته، روح همدلی، مشارکت و احساس امنیت و تعلق اجتماعی هم به نسبت کمرنگ‌تر شده که تاثیر آن در روابط خرد و کلان مشهود است.

بعد می‌روم سر اصل مطلب و این سوال مهم که بالاخره این میهمانی‌ها تا چه حد می‌تواند آرامش و رضایتمندی را به ارمغان بیاورد؟ او  اول به سابقه پهن‌شدن «سفره‌های ایرانی» چه در نوع مذهبی و چه اجتماعی با مدیریت زنان و تاثیر مثبت آنها در ایجاد همدلی اشاره می‌کند و بعد وقتی به دوران جدید و رواج فردگرایی و در واقع پاسخ سوال من می‌رسد، می‌گوید: «برگزاری چنین مراسم‌هایی در واقع یک فرصت مناسب برای نمایش قدرت هنر و ثروت زنان شده است و با وجود افزایش این قبیل مهمانی‌ها در عناوین مختلف کمتر شاهد آرامش، رضایتمندی و اعتماد در بین مدعوین و حتی میزبانان هستیم. افرادی که بدون منافع و طبقه‌ اجتماعی مشترک و حتی بدون اهداف و نگاه مشترک دور هم جمع می‌شوند، هرگز نمی‌توانند گروهی را تشکیل دهند که چون گذشته همدلی، احساس امنیت و تعلق اجتماعی در آن نمود داشته باشد.»

با همه این‌ها باز هم نمی‌توانم قضاوت مطلق‌گرایانه‌ای داشته باشم، می‌توانم بگویم آنجا به من خوش نگذشت، اما کسی چه می‌داند؟ شاید به بقیه خوش گذشته باشد.

ایسنا- سهیلا صدیقی

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۵-۰۶-۱۴ ۱۸:۵۲

گزارش جالبی بود!

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۱۴ ۲۰:۰۵

آفرین عالی بود!

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۱۴ ۲۰:۳۵

به این میگن تصرف سنگر مون بدست دشمن بدون جنگ وخونریزی

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۱۴ ۲۲:۱۳

به هر حال مردم راهی برای سرگرم کردن خود و یا شاید زیر برف فروبردن سر خود و ندیدن و نخواستن دیدن دردهای اجتماع پیدا میکنند

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۱۵ ۰۰:۲۱

گند زدین به شعور به مردم با این جداسازی جنسیتی

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۱۵ ۰۱:۰۳

خخخخ. باحال بود. دستخوش...

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۱۵ ۰۶:۲۷

قرآن کریم: تعاونوا علی البر و ... در امور خیر همدیگر را یاری دهید ولی از همکاری در امور خلاف و دشمنی بپرهیزید. من هم نظر محمد را دارم که گزارش جالبی بود و ممنون از تهیه کننده آن. البته با برداشت جامعه شناختی که: سفره های مذهبی تبدیل به رفتار کنونی شده است زیاد موافق نیستم (رشته ام جامعه شناسی). نباید استمرار تجمعی با محور معنویت که ریشه در عمق فطرت داشته و سرشار از همدلی و صمیمیت است را در تجمعی که میدان تاخت و تاز قدرت مالی و به رخ کشیدن نمادهای برتری به شکل مدرن است دانست بلکه این بیشتر ادامه همان پزهای سرمایه داری است که از کاخ و دربارها و قصر ثروت اندوزان آن زمان سراز این جلسات درآورده است.

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۱۵ ۱۰:۲۱

سلام .به نظر من هر شخصی نیاز دارد به این دور همی ها مخصوصا بعد از ازدواج .چه عیبی دارد که مثل دوران مدرسه که خاطرات خوبی همه ی ما از دور هم بودنهایمان داریم گاه گداری هم دور هم خاطرات شادی البته در محیطی سالم بسازیم.

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۱۵ ۱۳:۱۳

بعد یک عده ای می فرمایند اشتغال زنان خیانت به ملت است....اینا اگر شاغل بودند علاوه بر اینکه سبک زندگی بهتر و هویت اجتماعی داشتند در تولید ملی و توسعه کشور هم نقش بهتری ایفا میکردند و نیازی به نمایش قدرت و پول و .... نداشتند.

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۱۵ ۱۳:۱۶

این گزارش وضع اکثریت جامعه زنان و دختران ما را نشون میده.. کار و زندگی و تلاش براشون اهمیت نداره. فقط دنبال مد و تفریحات پرخرج و آرایش و بزک و خودنمایی هستن... سنگینی بار زندگی هم روی دوش مردان هست

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۱۵ ۱۴:۱۸

حرف شما خیلی غیرمنصفانه و غیرمنطقیه. واقعا اکثریت زنان جامعه ما اینطوری هستن؟ آدم باید خودشو به ندیدن زده باشه که این همه زنان موفق و فعال و توانمند که همپای مردها چرخ تولید و اقتصاد و فرهنگ جامعه رو میچرخونن، نبینه. یا این همه زنان محترم سرپرست خانوار که بار سنگین زندگی رو به تنهایی به دوش میکشن. واقعا اکثریت زنان جامعه رو کدوم دسته تشکیل میدن؟ وقتی شما میگی اکثریت، یعنی اکثریت زنان دور و بر شما هم باید تابع همین حکمی باشن که شما صادر کردی. آیا واقعا همینطوره؟ اظهارنظر شما کاملا از روی عصبانیت و خارج از چارچوب انصاف و منطق هست

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۱۵ ۱۴:۴۴

سلام.به نظرم پارتی خوبی باشه. دی جی خانم و ... خدا به ما مردها رحم کنه که ناموسن از این جا سر در نیارند که به اسم مجلس رقص و پایکوبی سر از کلانتری و اداره منکرات درآرند. بهر حال کسی بخواد شاد باشه تو خونش در کنار خانواده‌اش حالشو ببره. شاد و خرم کنار همسرانتان و یا پدر و مادرتان باشید.

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۱۵ ۱۵:۰۵

در اصطلاح یک مراسم دورهمی زنانه هست که توسط دوربین مدار بسته دختران و زنان مردم رو رصد میکنند و فیلم هاشون توی شهر پخش میشه و باعث آبروریزی. ه بهرحال مجلس زنانه هست هر کسی با هر نوع پوشش زنانه اونجا حضور داره... ولی گول ظاهر این افراد رو نخورید امیدوارم همیشه شاد وخرم باشید

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۱۵ ۱۷:۲۸

به نظر من نفس این کار خوبه ولی شیوه اجرا غلطه! بشر به ارتباط جدید نیاز داره اما این روش دور هم جمع شدن اشرافی کلی دردسر داره! اما در مورد تفکیک جنسیتی! اینکه تفکیک جنسیتی هست محیطی امن برای خانمهاست همین!

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۱۵ ۲۲:۰۴

خانم صديقي پرداختن به اين موضوع بسيار جالب بود. دستتان درد نكند. بنده معتقدم اين مرضوع نياز به تحليل هاي همه جانبه و بيشتري دارد... و اينكه بايد آسيب شناسي كنيم و ببينيم چرا اين ديسكوهاي زنانه در سطح شهر پديد اومدن؟ با آن خانم جامعه شناس هم كه اين پديده رو با سفره هاي مذهبي قياس كرده اند، خيلي مخالفم

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۱۵ ۲۳:۳۹

گزارش بسیار خوبی بود. فقط ببخشید کلمه «مراسم‌ها» غلط است، چون جمعِ جمع است. مراسم خود جمع رسم است. مثل اخبارها که برخی به اشتباه می‌گویند.

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۱۶ ۱۰:۴۸

چه اشکالی داره مگه؟ هیچ فعل حرامی که توش انجام نمیشه، چندتا خانم دورهم جمع شدن خوش باشند، چرا ما عادت داریم در هر خوشی دنبال دلیل فلسفی و عقلانی و اجتماعی بگردیم، وقتی هیچ فعل حرامی انجام نمیشه حق نداریم به دید منفی بهش نگاه کنیم، خوشحالی و شاد بودن احتیاج به دلیل نداره...شادی رو از مردم نگیریم" مهمان راضی، میزبان راضی"...

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۱۶ ۱۲:۲۵

با سلام .مطمئناً اگر کمی دقت کنیم اینگونه مجالس در بین مردان بیشتر است.(به دلیل آزاد بودن مردها در به اختیار داشتن باشگاهها و باغها و...) به عنوان یک خانم کارمند وقت زیادی برای مهمانی حتی با دوستان و خانواده ندارم اما به نظر من میتوان اینگونه مهمانیها را با مدیریت صحیح نظم و شکل بهتری داد.به عنوان مثال دور همی هایی نظیر دور همی پزشکان ، کارمندان ، دانشجویان فلان دانشگاه یا دانشکده و ... . شاید برای کسی که در شهری دور از خانواده و دوستان باشد گزینه ای بهتر از اینگونه گرد هم آیی های مدیریت شده نباشد.با تشکر... منفی نگر نباشیم، توهین نکنیم، و به آیندۀ ایران عزیزمان امیدوار باشیم و تلاش کنیم.

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۱۶ ۱۷:۱۴

نظر شما راجع اين نوع مهماني ها بسيار مغرضانه بود. نوع تعريف منظورم هست ! شما گويا از اين موضوع خيلي ناراحتيد كه عده اي دارن به اين شكل گذران وقت ميكنن ، منظور شما رو متوجه شدم. نوع گفتارتون گونه اي هست كه چرا من ندارم يه عده ديگه دارن ! يا اينكه من و مردم اينهمه مشكل داريم اونوقت اينها سرخوشن!! به نظرم اصلا درست نيست كه شما يك تريبون داشته باشيد براي صحبت چون ديدگاهتون اصلا درست نيست ، كل مطلبي كه از زبان يك متخصص بود دو خط بود و باقيش تعريف هاي با حسادت يك زن ، جامعه رو با اين نوع افكار مريض مريضترش نكنيد ! مثل همين كه هركس كه ماشين خوب داشته باشه مرفه بي درده يا كسي كه پولداره مال مردم رو بالا كشيده ، اگر از مبحث جامعه شناسي يا روانشناسي به اين موضوع ميخواستيد نگاه كنيد ، متوجه اين مسئله میشديد كه... از حوصله اينجانب خارج شما هم اگر قرار بود بفهمي خودت ميفهميدي از دوركيم ميگي ولي چه فايده

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۱۷ ۰۰:۴۳

من که از مهمونیهایی که کلا همه غریبه هستن و فقط با پرداخت پول اجازه ورود پیدا کردند اصلا خوشم نمیاد و فکر نکنم بهم خوش بگذره ،‌ ولی خب به ما چه ؟!! ولشون کنید ، یه مهمونی زنونه هست دیگه ، حالا یک عده دوست دارن فرم مذهبی داشته باشه و سفره نذری و سفره حضرت ابوالفضل میزارن و کلی خرج میکنن یه عده هم دوست دارن این مدلی غیرمذهبی باشه ، اگه خطایی صورت نگیره و از زن و بچه مردم فیلم و عکس نگیرن و سواستفاده ای صورت نگیره اشکالی نداره ،‌ بذارید آزاد باشن ،‌ افراط و تفریط هر دوش غلطه .

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۲۲ ۱۰:۱۱

گزارش خوبی بود. این گونه دورهمی‌ها در نقاط مختلف تهران داره برگزار میشه و هزینه‌ها هم متفاوت هستند. به نظر من اگر در حد تفنن و هر چند وقت یکبار باشه مشکلی نداره به شرط آنکه محفلی برای خودنمایی و .... نباشه. بویژه اینکه جامعه افسرده ما نیاز به شاد شدن داره

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۲۵ ۱۵:۳۰

خوبه . ماهم از این جلسات داریم اما یکنفره یعنی خودم با غمهام و اشکهام و وگرفتاریهام . دیدی یک گروه شدیم. همه هم در یک سطهیم . لکسوس نداریم اما به اندازه وزن لکسوس و کامیون کشنده غم و غصه وگرفتاری داریم . لباس آنچنانی نمی پوشیم نداریم که بپوشیم ولی به درازای و قیمت لباس اشرافی پولدار ها مشکل حل نشده داریم . از مشکل خود گرفته تا فرزند و تا جامعه .آیا کسی حاظره در مجلس ما شرکت کنه. در کلبه رونق اگر نیست . صفا هست . به زن بر طبل بی عاری که آن هم عالمی دارد . یاحق

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۲۵ ۱۷:۵۷

سلام واقعا گزارش بدی بود... کاملا ایدئولوژیک و موضع دارانه... ای کاش کم یمدرن تر و حرفه ای تر بنویسید... این گزارش ها به درد شعارهای سال های 60 تا 70 شمسی میخورد... به خدا هر چیزی که ما خوش مان نیامد الزاما اسمش معضل و کمبود و ....نیست.... متاسفانه گویا برخی خبرنگاران مسیرهای دیکته شده ایدئولوگ های...را پیاده سازی میکنند

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۲۶ ۱۹:۲۱

سلام جامعه نیاز به این دور همیها دارد البته اگر مدیریت شود وهر کی هر کی نباشد اشکال ندارد خودش ار همه افسردگیها جلوگیری می کند البته باز هم می گویم مدیریت صحیح وحساب شده .

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۲۶ ۱۹:۲۱

سلام جامعه نیاز به این دور همیها دارد البته اگر مدیریت شود وهر کی هر کی نباشد اشکال ندارد خودش ار همه افسردگیها جلوگیری می کند البته باز هم می گویم مدیریت صحیح وحساب شده .

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۳۱ ۰۰:۰۳

اسراف اسراف اسراف ........

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۳۱ ۱۵:۰۵

مکر شادی کناه دارد.یک میلیاردونیم در چین یک میلیاردودویست میلیون در هند تمام قاره اروپا و قاره امریکا مرد و زنش در صورت تمایل میرقصند و شاد هستند.پیشرفت ممالکشون را هم ببینید. تا شاد نباشید نمیتوانید خلاق باشیدو مملکت را بسازیم.خوب حالا مردها و خانمهاجدا از همدیکر دور هم جمع بشوند کناه دارد؟ در هر صورت سپاس بابت گذارش. غلامرضا

avatar
۱۳۹۵-۰۶-۳۱ ۱۷:۱۱

خب چه ایرادی داره؟ این نشان میدهد که مردم شادی میخواهند و از انزوا و جنگ اعصاب و به همدیگر گیر دادن و گشت فلان و سخت گیری بهمدان و این چیزها خسته شدند. برای گارسون و تالاردار و غذا پزی و این ها کار بوجود میاد. گل میگویند و گل میشنوند و میرقصند و کیف هم میکنند. نه عیب است و نه خلاف. در همه دنیا از ممالک پیشرفته غربی و شرقی تا قبیله های عقب مانده زمان شادی دارند زمان غم و غصه هم دارند. هر چیزی سر جای خودش.

avatar
۱۳۹۵-۰۷-۰۱ ۱۷:۱۰

"با همه این‌ها باز هم نمی‌توانم قضاوت مطلق‌گرایانه‌ای داشته باشم، می‌توانم بگویم آنجا به من خوش نگذشت، اما کسی چه می‌داند؟ شاید به بقیه خوش گذشته باشد." ملاک قضاوت این است که خوش بگذرد یا خوش نگذرد؟؟؟؟

avatar
۱۳۹۵-۰۷-۰۳ ۱۷:۵۷

اینقدر منفی قلم نزنید ، شما به حمایت از ایجاد یک جامعه شاد قلم بزنید . تمام اقشار ما نیاز به این دور همی ها دارن .برای اینکه یه مدیر بالاسری از نوشته های شما خوشش بیاد هر چی دلتون میخواد بنویسین درست نیست

avatar
۱۳۹۵-۰۷-۰۴ ۱۱:۰۵

این مهمانی ها مخصوص یه عده خاص میباشد. زنان جامعه غالبا توان مالی اینطوری ندارن که همه شون خودروهای لوکس داشته باشن. به امید روزی که به طور سالمی مهمانی های خاص خانم ها برگزار بشه. ساده و شاد و به صورت رایگان. تا همه اقشار جامعه بتونن استفاده کنن. این فاصله طبقاتی چنین پر رنگ نباشه.