مساله بيکاري فارغ التحصيلان دانشگاهي که چندين سال از بهترين سال هاي جواني خود را صرف تحصيل علم و دانش کردند ولي حالا بيکار و بي پول در گوشه خانه نشستند و به علت بيکاري و نداشتن شغل ثابت قادر به ازدواج نيستند

طبق قانون اساسي جمهوري اسلامي - تامين شغل بر عهده دولت است - يا با پرداخت وام اشتغال زايي 50 ميليون توماني به هر بيکار - يا استخدام دولتي - يا پرداخت بيمه بيکاري

اين افتخار نيست که پدر خانه بعد 30 سال کار کردن دوباره برود سر کار دولتي ولي فرزند بيکارش صبح تا شب در خانه بنشيند و تلويزيون نگاه کند و عصرها از خانه بيرون برود براي دور دور بازي در خيابان چون شرايط ازدواج جوان بيکار مهيا نيست چون به پسري که شغل ثابت نداشته باشد زن نمي دهند

هيچ چيز سرجاي خودش نيست - ناشايسته سالاري در ايران حاکم شده چون يک نظامي بازنشسته ميشود شهردار افلان جا که حتي فرق بين مترو و تراموا را نمي داند و هر پروژه عمراني را 10 سال طول مي دهد بعد يک استاد دانشگاه با مدرک فوق ليسانس مهندسي عمران ميشود راننده تاکسي

مرض چندشغله بودن کارمندان و مديران دولت مثل خوره به جان مردم افتاده چون جوانان بيکار وارد هر شغلي ميشوند با حضور کارمندان و بازنشستگان چندشغله مواجه ميشوند . چرا سازمان نظام مهندسي ساختمان به کارمندان و بازنشستگان دولت , پروانه اشتغال مي دهد که فرصت کار و اشتغال را از يک مهندس بيکار و بدبخت بگيرند ؟؟؟

اون زماني که مديران دانشگاه آزاد تو هر دهات کوره اي مجوز پذيرش دانشجو بدون کنکور مي دهند بايد به تامين شغل اين فارغ التحصيلان بعضا بي سواد در آينده - توجه داشته باشند مثلا دانشگاه آزاد مرکز آستانه واحد اراک در ساختمان انبار جهاد سابق شازند احداث شده حالا شده دانشگاه ولي از يک مدرسه هم پايين تر است چون نه استاد قوي دارد نه سلف سرويس نه کتابخانه نه آزمايشگاه نه حضور و غياب دانشجو نه سالن امتحانات