• یکشنبه / ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ / ۱۰:۱۷
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 95020502060
  • منبع : فضای مجازی

شوهر شکنجه‌گرِ «اعظم»: بی‌گناهم!

شوهر شکنجه‌گرِ «اعظم»: بی‌گناهم!

این روزها عکس‌ها و اخبار مربوط به شکنجه وحشیانه اعظم و دو فرزند خردسالش توسط شوهر وی در رسانه‌های مختلف بازتاب فراوانی داشته است. حالا این شوهر شکنجه‌گر می‌گوید بی‌گناه است.

این روزها عکس‌ها و اخبار مربوط به شکنجه وحشیانه اعظم و دو فرزند خردسالش توسط شوهر وی در رسانه‌های مختلف بازتاب فراوانی داشته است. حالا این شوهر شکنجه‌گر می‌گوید بی‌گناه است.

به گزارش ایسنا، روزنامه «ایران» می‌نویسد: مرد شکنجه‌گر که همسر و دو کودکش را 21 روز زندانی کرده بود، می‌گوید بی‌گناه بوده و اگر کاری کرده تحت تأثیر شیشه بوده است. این مرد خشن در گفت‌وگویی، گاهی خونسرد و گاهی ترشرو می‌شد و مرتب ادعا می‌کرد همسر و دو کودکش را دوست دارد.

ساعت 16:15 نوزدهم فروردین ماه سال جاری ساکنان خیابان طاهری منطقه خواجه ربیع در تماس با پلیس از اسارت زنی جوان و دو کودک 5 و 8 ساله او در همسایگی‌شان خبر دادند. با اعلام این گزارش به پلیس 110 مأموران کلانتری خواجه ربیع برای رسیدگی در محل حاضر و متوجه قفل بودن در شدند. از آنجا که احتمال هرگونه خطری برای ساکنان خانه می‌رفت، با هماهنگی قاضی موحدی راد، معاون دادستان مشهد، قفل در شکسته شد و اعظم 30 ساله و ‌هانیه و هدیه 8 و 5 ساله در وضعیت نابسامانی پیدا شدند. از آنجا که این سه گروگان مرد شیشه‌ای به دلیل شکنجه وحشیانه، در شرایط وخیمی به سر می‌بردند تکنیسین‌های اورژانس پس از انجام اقدام‌های اولیه مجروحان را به بیمارستان شهید‌هاشمی‌نژاد مشهد منتقل کردند.

آغاز تحقیقات میدانی

پلیس که خود را در برابر یک گروگانگیری وحشیانه می‌دید در گام نخست تحقیقات به سراغ همسایه‌ها رفت. ساکنان محلی که این خانواده را می‌شناختند مدعی شدند پدر جوان‌هانیه و هدیه و شوهر اعظم را می‌شناسند و چند روزی است متوجه شدند «محمد» که معتاد است از دو هفته قبل همسر و دو فرزندش را در خانه مسکونی‌اش حبس کرده است.

دستگیری پدر شیشه‌ای

با روشن شدن اینکه عامل این جنایت وحشیانه خانوادگی محمد بوده است، پلیس بلافاصله پس از انتقال مجروحان به بیمارستان جست‌وجو برای یافتن این مرد معتاد را آغاز کرد و با تلاش مأموران پلیس مشهد این پدر معتاد در کمتر از یک ساعت از رهایی خانواده‌اش در حاشیه «کال دروی» مشهد دستگیر شد.

سرهنگ محمد بوستانی رئیس پلیس مشهد در این باره به شوک گفت: این مرد به دلیل بدبینی و توهم خانواده‌اش را مورد شکنجه قرار داده است. محمد 30 ساله پس از دستگیری منکر شکنجه خانواده‌اش شد و با اظهارات ضد و نقیض خود سعی کرد روند تحقیقات را منحرف کند. این مرد با دستور معاون ناحیه 4 دادسرای عمومی و انقلاب شهید بهشتی مشهد روانه زندان شد و بازجویی‌ها از او ادامه دارد.

اظهارات تکان‌دهنده مادر جوان

اعظم که پس از رهایی از شکنجه‌گاه همسر شیشه‌ای‌اش با صورت و بدن مجروح نگران دو کودک خردسالش بود درباره 21 روز شکنجه و اسارتش گفت: محمد معتاد و به همه چیز بدبین بود. او در این روزها اجازه خوردن غذا و آب به من و دخترانم نمی‌داد یا با چاقو به جانمان می‌افتاد یا ما را در صندوق فلزی می‌گذاشت و با روشن کردن آتش زیر صندوق آزارمان می‌داد.

گفت‌وگو با مرد شکنجه‌گر

محمد آرام نشسته و چشم‌هایش سرخ است. کاملاً می‌شود دید که به خاطر دوری از شیشه کمی باهوش‌تر شده است.

- چند ساله‌ای؟

30 ساله.

- شکسته‌تر دیده می‌شوی؟

اعتیاد داغونم کرد!

- از کی معتادی؟

نمی‌دانم اما یادم نمی‌آید که یک روز مواد نکشیده باشم.

- چه نوع موادی می‌کشی؟

همه نوع مصرفی داشتم اما شیشه راحت‌تر گیرم می‌آید و نیازی به زغال و اینجور چیزها ندارد، همه‌جا می‌شود راحت آن را کشید به خاطر همین سراغ شیشه رفتم.

- روز عروسی‌ات یادته؟

روز خوبی بود. زنم دختر بسیار خوبیه، همه شاد بودند و منم خیلی خوشحال بودم.

- اون موقع هم معتاد بودی؟

تفریحی می‌کشیدم حتی به اعظم قول دادم دیگر نکشم اما بعد بدتر شد.

- چرا؟

ساعت خالی در روز زیاد داشتم. با دوستانم دور هم جمع می‌شدیم و مواد می‌کشیدیم تا ساعتی خوش باشیم.

- روز تولد بچه‌هایت را به خاطر داری؟

بله، مگر می‌شود فراموش کرد.

- وقتی بچه‌ها متولد شدند چرا تصمیم نگرفتی اعتیاد را ترک کنی؟

خواستم‌ حتی قسم خوردم اما نشد.

- زن و بچه‌ات را چقدر دوست داری؟

خیلی، اندازه دنیا.

- پس چرا شکنجه‌شان دادی؟

(محمد اخم می‌کند): نگویید. من از گل نازک‌تر هم به آنها نمی‌گویم.

- اما همسرت زخمی و بچه‌هایت هم افسرده و کبود هستند و می‌گویند کار تو بوده!

اصلاً به خاطر نمی‌آورم، حتماً‌ شیشه کشیده بودم و نفهمیدم.

- این‌که دلیل نمی‌شود!

اگر این کار را کرده‌ام معذرت می‌خواهم. آزادم کنید جبران می‌کنم.

- زن و بچه‌ات 21 روز در خانه زندانی بودند؟

دوست نداشتم زیاد بیرون بروند، مزاحم در خیابان‌ها زیاد است اما آنها را زندانی نکردم.

- تا کی می‌خواهی معتاد باشی؟

امروز آزادم کنید دیگر نمی‌کشم.

- پشیمان نیستی؟

از چی؟! از اعتیاد، خیلی، اما کاری از دستم برنمی‌آمد!

- نه از شکنجه زن و بچه‌ات؟

پشیمانم، اما کاری نکرده‌ام.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۵-۰۲-۰۵ ۱۰:۳۱

من كارشناس زخم بهزيستي استان تهران مخصوصا ضايعات نخاعي ميباشم. حاضرم به رايگان و با هزينه شخصي خودم زخم هاي اين خانم را درمان كنم.

avatar
۱۳۹۵-۰۲-۰۵ ۱۰:۵۰

آخه اين چه سوالاييه که پرسيدن؟روز عروسي ات يادته؟روز تولد بچه هات؟ انتظار داريد بگه نه؟يا بگه نه دوستشون ندارم؟کسي که جانيه بايد مجازات بشه و براي هميشه اون تو بمونه.بياد بيرون بدترشو انجام ميده.حتما بايد زن و بچه اشو بکشه تا يه کاري بکنيم؟

avatar
۱۳۹۵-۰۲-۰۵ ۱۰:۵۲

دلسوزي براي اين جاني خيانت به جامعه وناديده گرفتن جنايت است ومجوزي است براي جنايتکاران در اين صورت هر قاتلي ميتواند ادعا کند من تحت تاثير شيشه بودم وادم کشتم ديگه اين کار را نميکنم .

avatar
۱۳۹۵-۰۲-۰۵ ۱۱:۰۲

رها کردن چنين جانيان بيماري امنيت جامعه ومردم را به خطر مي اتدازد پليس و دستگاه قضا مسول امنيت مردم هستند اعظم ودختران مظلومش به ما پناه اورده اند پس فريب اين جاني را نخوريد.

avatar
۱۳۹۵-۰۲-۰۵ ۱۲:۱۸

جالبه طرف زن وبچه هاي بيگناهش را به اين روز دراورده انوقت دارند ازاو ميپرسند که خانواده اش را دوست دارد يا نه.اگردوست داشت اين کارا را نميکرد و بخاطر انها مواد را کنار ميگذاشت. بايد زن و بچه‌اش را گرفت و او را به کمپ ترک اعتياد برد. اين اقاي معتاد خطرناک نبايد دستش به زن وبچه هايش برسد. چون فرديست خطرناک وجاني. بگذاريد بعد ازاين خانواده اش روي خوش زندگي راببنند. گذشت نکنيد.

avatar
۱۳۹۵-۰۲-۰۵ ۱۳:۰۳

گر آزاد شود همين آدم زن و بچه اش را ميکشد. من هم مدت زيادي اعتياد داشتم اما خواستم و رها کردم پس ميشه اينها دروغ ميگن که نميشه ترک کرد.

avatar
۱۳۹۵-۰۲-۰۵ ۱۶:۱۱

اين فرد يک بيمار است...خود او هم محتاج کمک است کمااينکه همسرش نيز فردي است که داري مشکلات فرهنگي و ارتباطي است وگرنه بايد خيلي زودتر به فکر مي‌افتاد...ما بايد مهارتهای ارتباطي را به زنان و مردانمان آموزش دهیم و اگر فرد واقعا از هنجارها دور بود فکري برايش بکنيم...در همين مورد بايد ديد چرا اعظم از خشونت فرار نکرده؟ چون گفته شده شوهرش حداقل سه بار ديگر سابق خشونت داشته؟ ايا مساله تامين مال يا جاني بود؟ با مساله ديگري در کار بوده است؟

avatar
۱۳۹۵-۰۲-۰۵ ۱۸:۱۴

انشاالله که اعدامش کنند

avatar
۱۳۹۵-۰۲-۰۶ ۰۲:۴۴

کاش از اين زن و بچه هاش حمايت بشه.کاش يه راه ارتباطي بين افراد و اين خانم باشه تا کساني که ميتونن ازش حمايت کنن. فقط خدا ميدونه چند نفر مثل اعظم وجود دارن...

avatar
۱۳۹۵-۰۲-۰۶ ۱۱:۳۶

بايد يه همچين کاري رو سر خودش آورد تا درس عبرتي براي ساير مردان باشه........