• دوشنبه / ۳۰ آذر ۱۳۹۴ / ۰۹:۱۰
  • دسته‌بندی: خوزستان
  • کد خبر: 94093017578
  • منبع : نمایندگی خوزستان

/گزارش/

یلدا شب بلند غزل‌های مشرقی است

یلدا شب بلند غزل‌های مشرقی است

ایسنا/خوزستان در میان ما ایرانیان هنوز این رسم هر چند در ضمیرمان بر جای مانده که در بلندترین شب سال یا شب چله باید افراد خانواده گرد هم آیند و آجیل و شیرینی خورند آنها که گرم مزاجند خنکی مانند هندوانه و آنها که سرد مزاج‌اند گرمی مانند خرما، انجیر، ارده و شیره خورند تا طبع و مزاج‌شان برگردد. با حرف و خاطره و فال حافظ تا دیرگاه و نزدیک سحر و گاه تا طلوع آفتاب بیدار نشینند تا برآمدن آفتاب و تولد خورشید را نظاره کنند. رسمی که در غبار رنگ باخته و نام و نشان از دست داده و آیینی که صدا و سیمایش در هیاهو زندگی این روزها به سختی شنیده و دیده می‌شود.

در میان ما ایرانیان هنوز این رسم هر چند در ضمیرمان بر جای مانده که در بلندترین شب سال یا شب چله باید افراد خانواده گرد هم آیند و آجیل و شیرینی خورند آنها که گرم مزاجند خنکی مانند هندوانه و آنها که سرد مزاج‌اند گرمی مانند خرما، انجیر، ارده و شیره خورند تا طبع و مزاج‌شان برگردد. با حرف و خاطره و فال حافظ تا دیرگاه و نزدیک سحر و گاه تا طلوع آفتاب بیدار نشینند تا برآمدن آفتاب و تولد خورشید را نظاره کنند. رسمی که در غبار رنگ باخته و نام و نشان از دست داده و آیینی که صدا و سیمایش در هیاهو زندگی این روزها به سختی شنیده و دیده می‌شود.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان در این روزها اصلاً عجیب نمی‌آید اگر دعوتت کنند مراسم جشن شب یلدا را در کافی شاپ کنار دوستانت برگزار کنی. به هر حال چه بخواهیم و چه نخواهیم، خوش‌مان بیاید یا نیاید، کرسی‌نشینی و فرهنگ آن رنگ و بوی خودش را کاملا از دست داده است و این روزها حتی شاید نامش به گوش جوانان غریبه بیاید. هر بار صدای آن دوست در گوشم زنگ می‌خورد که: "با بچه‌ها قرار گذاشتیم شب یلدا رو تو همون کافی شاپ آخر کوچمون جشن بگیریم. تو هم بیا. صاحب کافی شاپ رفته انار و هندوانه و آجیل و از این جور چیزها خریده. از چند نفر هم دعوت کرده که بیان اونجا تک‌نوازی و حافظ‌خونی کنن. آخر شب هم بچه‌ها میرن خونه. ما که اهواز هیچ فامیلی نداریم. خونه هم حال نمی‌ده. خیلی سوت و کوره. اگر تونستی حتماً بیا." هول برم می‌دارد. به خوب و بد ماجرا نقدی وارد نمی‌کنم. حتی می‌توانم چشمم را بر انبوه پدر بزرگان و مادر بزرگانی که در خانه‌های سالمندان، تنها، خاطره می‌خورند، خاطره می‌نوشند، خاطره استشمام می‌کند و خاطره تزریق می‌کنند ببندم اما نمی‌توانم ترسم را پنهان کنم. من از برگزاری جشن یلدا در کافی شاپ می‌ترسم. می‌ترسم در ذهن آیندگان یلدا تنها جشنی ساده باشد که انتهای آذر ماه در کافی شاپ‌ها برگزار می‌شود.

آنچه اکنون به نام شب یلدا معروف است بلندترین شب سال در نیمکره شمالی است. به بیانی دیگر، خورشید در حرکت سالانه خود در آخر پاییز به پایین‌ترین نقطه افق جنوب شرقی می‌رسد که موجب کوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریکی شب می‌شود. اما از آغاز زمستان خورشید بار دیگر به سوی شمال شرقی بازمی‌گردد که نتیجه آن افزایش روشنایی روز زمستان، خورشید بار دیگر به شمال شرقی باز می‌گردد که نتیجه آن افزایش روشنایی روز و کاهش شب است. از چنین روزی، روزها به تدریج بلندتر می‌شود، گویی روز اول دی روز تولد خورشید است و خورشید از نو زاده می‌شود و از آن روز به بعد چون طفل هر روز رشد می‌کند. یعنی روزها بلندتر می‌شود. آغاز بازگردیدن خورشید به سوی شمال شرقی و افزایش طول روز در اندیشه و باورهای مردم باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگر باره خورشید دانسته می‌شد و آن را گرامی و فرخنده می‌داشتند. در گذشته آیین‌هایی در این هنگام برگزار می‌شده که یکی از آن‌ها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده بوده است. جشنی که از لازمه‌های آن، حضور کهنسالان و بزرگان خانواده به نماد کهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است و همچنین خوراکی‌های فراوان برای بیداری درازمدت که همچون انار، هندوانه، سنجد و سیب سرخ به رنگ سرخ خورشید باشند.

تاریخچه جشن یلدا

یلدا و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود یک سنت باستانی است و پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می‌کردند. در این باور یلدا روز تولد خورشید و بعدها تولد میترا و مهر است. نور، روز و روشنایی خورشید نشانه‌هایی از آفریدگار بود در حالی که در میان گذشتگان شب، تاریکی و سرما نشانه‌هایی از اهریمن. مشاهده تغییرات مداوم شب و روز مردم را به این باور رسانده بود که شب و روز یا روشنایی و تاریکی در جنگ همیشگی به سر می‌برند. روزهای بلندتر روزهای پیروزی روشنایی بود در حالی که روزهای کوتاه‌تر نشانه‌ای از غلبه تاریکی. یلدا برگرفته از واژه سریانی است به معنای میلاد و سریانی نام زبانی است که مردم سوریه و شمال عراق قبل از میلاد مسیح و تا چند قرن بعد از آن یعنی تا ظهور اسلام با آن صحبت می‌کرده‌اند و رابطه تنگاتنگ با زبان یونانی دارد. ایرانیان باستان شب یلدا را شب تولد الهه مهر "میترا" می‌دانستند و به همین دلیل این شب را جشن می‌گرفتند و گرد آتش جمع می‌شدند، شادمانه رقص و پایکوبی می‌کردند. در این جشن علاوه بر باقیمانده میوه‌هایی را که انبار کرده‌اند، خشکبار، تنقلات و خوراک‌های گوناگون، خوراک مقدس و آیینی ویژه‌ای که آن را "میزد" می‌نامیدند، استفاده می‌کردند. "میزد" نذری یا ولیمه‌ای بود غیرنوشیدنی مانند گوشت، نان، شیرینی و حلوا که در جشن‌های ایرانیان باستان استفاده می‌شده. یکی از باورهای رایج بین مردم آن دوران نیز این بوده است که در شب یلدا، قارون (ثرتمند افسانه‌ای) با پوشش هیزم‌شکنان به در خانه‌ها می‌آید و به مردم هیزم می‌دهد و این هیزم‌ها در صبح روز بعد از شب یلدا به شمش زر تبدیل می‌شود. بنابراین باورمندان به این باور شب یلدا را تا صبح به انتظار از راه رسیدن هیزم‌شکن بیدار می‌ماندند و مراسم جشن و سرور و شادمانی برپا می‌کردند و تولد خورشید را به نظاره می‌نشستند.

آیین‌های یلدا در برخی از نقاط مختلف ایران

استان خوزستان

مردم استان خوزستان در این شب به خانه بزرگترها رفته، دور هم جمع می‌شوند و این شب را به شوخی و خنده می‌گذرانند. آجیل، هندوانه، انار، شیرینی، خرما، لبو و آش و شیرینی‌های مختلف از جمله خوراکی‌ها این آیین کهن است.

استان لرستان

شب چله در میان مردم لرستان دارای آب و رسوم خاصی است و به آن "شو اول قاره" می‌گویند. شب‌نشینی، دید و بازدید اقوام، فال چهل سرو، فال حافظ، پختن غذاهای خاص این شب، دراز کردن شال یا چادری از پشت بام همسایه برای دریافت آجیل و میوه از سوی دیگر همسایگان و خواندن اشعاری به همین منظور از برنامه‌های ویژه شب یلدا در شهرهای مختلف استان لرستان است. در این شب همچنین مردم استان با استفاده از گندم، شاهدانه، کنجد و گردو، تنقلاتی خاص تهیه می‌کنند و با جمع شدن افراد خانواده کنار هم از آن استفاده می‌کنند.

استان آذربایجان (شرقی و غربی)

در استان آذربایجان رسم بر این است که در این شب خوانچه‌های تزیین شده به خانه تازه عروسی‌ها بفرستند. مردم آذربایجان در سینی خود هندوانه‌ها را تزیین می‌کنند و شال‌های قرمزی را اطرافش می‌گذارند. در حالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزیین می‌کنند و به خانه عروس می‌برند.

استان خراسان

در خراسان واژه یلدا به کار برده نشده است. در تمام ادوار تاریخی در این استان ترکیب "شب چله" یا "چله‌نشینی" به کار رفته و در این شب طولانی آیین‌ها و مراسم‌ خاصی وجود داشته که شاید در سایر مناطق ایران کمتر مرسوم بوده است به آن "شب چراغانی" یا "شب چراغ" می‌گفتند. از آن جا که هر مهمانی برای رفتن به شب‌نشینی چراغی را همراه خود می‌برده و به دلیل فراوانی چراغ‌ها عبارت "چهل چراغ" را که نشانه کثرت است به کار می‌بردند. در شهرهای خراسان خواندن شاهنامه فردوسی در این شب مرسوم است. یکی از آیین‌های ویژه شب چله در این استان برگزاری مراسم کف زدن است. در این مراسم ریشه گیاهی به نام "چوبک" را که در این دیار به "بیخ" مشهور است در آب خیسانده و پس از چند بار جوشاندن در ظرف بزرگ سفالی به نام "تغار" می‌ریزند. مردان و جوانان فامیل با دسته‌ای از چوب‌های نازک درخت انار به نام "دسته گز" مایع مزبور را برای ساعت‌ها هم می‌زنند تا به صورت کف سفت درآید. این کار باید در محیط سرد صورت گیرد تا مایع کف و سپس سفت شود. خشک شده آن مانند گز اصفهان می‌شود. کف آماده شده در پایان با مخلوط کردن شیره شکر آماده خوردن شده و پس از تزیین با مغز گردو و پسته برای مهمانان برده می‌شود.

استان کردستان

در کردستان نیز مانند سایر مناطق کوهستانی ایران این آیین تاریخ کهنی دارد که به همان نام قدیمش "شو چله" خوانده می‌شود. در شهر سنندج از قدیم اکثر خانه‌ها غذای دلمه و نان سنگگ برای پذیرایی از مهمان‌ها آماده می‌کنند.

استان مازندران

در مازندران شب یلدا بسیار با اهمیت و گرامی داشته می‌شود. در این شب همه مردم به خانه پدر بزرگ‌ها و مادر بزرگ‌ها رفته و ضمن دور همنشینی و خواندن فال حافظ و فردوسی‌خوانی به خوردن تنقلات و میوه‌جات خصوصا انار و هندوانه و ازگیل می‌پردازند و با خوردن و نوشیدن و شنیدن صبحت‌ها و داستان‌های بزرگترها شب را به صبح می‌رسانند و معتقدند که صبح بعد از یلدا روز پیروزی خورشید بر سیاهی و تاریکی‌ها است.

استان فارس

سفره مردم شیراز مثل سفره نوروز رنگین است. مرکبات و هندوانه برای سرد مزاج‌ها و خرما و رنگینک برای گرم مزاج‌ها موجود است. حافظ‌خوانی جزء جدانشدنی مراسم این شب این شیرازی‌ها ست.

حافظ‌خوانی در شب یلدا

یکی از رسم‌های شب یلدا حافظ‌خوانی و فال حافظ گرفتن است. اگر رسم‌ها و آیین‌های دیگر یلدا را میراثی از فرهنگ چند هزار ساله بدانیم حافظ‌خوانی و فال حافظ گرفتن در شب یلدا در سده‌های اخیر به رسم‌های شب یلدا افزوده شده است و بدین صورت است که معمولا در شب یلدا صاحب خانه دیوان حافظ را بزرگتر فامیل که سواد دارد می‌دهد. سپس هر یک از مهمانان نیت کرده و بزرگ مجلس تفعلی به گنجینه حافظ می‌زند.

شب یلدا در توصیف شاعران

اکثر شاعران زلف یار و همچنین روز هجران را از حیث سیاهی و درازی به شب یلدا تشبیه می‌کنند اما بوده‌اند شاعرانی که سمی کرده‌اند از آن به عنوان مضامینی اجتماعی بهره جویند. در زیر اشعار برخی از شعرا به عنوان شاهد می‌آید:

چون حلقه ربایند به نیزه تو به نیزه

خال از رخ زنگی بربایی شب یلدا

(عنصری)

نور رأیش تیره شب را روز نورانی کند

دود چشمش روز روشن را شب یلدا کند

(منوچهری)

گرد نیابد خوی ایشان در نیابد خلق را

روز روشن در بر دانا شب یلدا شود

(ناصر خسرو)

قندیل فروزی به شب قدر به مسجد

مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا

(ناصر خسرو)

کرده خورشید صبح ملک تو

روز همه دشمنان شب یلدا

(مسعود سعد)

تو جان لطیفی و جهان جسم کثیف است

تو شمع فروزانی و گیتی شب یلدا

(خاقانی)

گر آن کیخسرو ایران و تور است

چرا بیژن شد اندر چاه یلدا

(خاقانی)

آری که آفتاب مجرد به یک شعاع

بیخ کواکب شب یلدا برافکند

(خاقانی)

همه ش‌بهای غم آبستن روز طرب است

یوسف روز به چاه شب یلدا بینند

(خاقانی)

با جفای تو بر که خورد از عمر

شب یلدا رفو که کرد پرند

(خاقانی)

هست چون صبح آشکارا کاین صباح چند را

بیم صبح رستخیز است از شب یلدای من

(خاقانی)

روز رویش چو برانداخت نقاب از سر زلف

گویی از روز قیامت شب یلدا برخاست

(سعدی)

همه بر آن همه دردم امید درمان است

که آخری بود آخر شبان یلدا را

(سعدی)

یاد آسایش گیتی بزن بر دل ریش

صبح صادق ندهد تا شب یلدا نرود

(سعدی)

برآی ای صبح مشتاقان اگر هنگام روز آمد

که بگرفت این شب یلدا هلال از ماه و پروینم

(سعدی)

نظر به روی تو هر بامداد نوروزی است

شب فراق تو هر گه که هست یلدایی است

(سعدی)

در سالی اگر شبی است یلدا

در یک مه آن صنم دو یلداست

(رضا قلیخان هدایت)

می‌کند زلف دراز تو به دل‌های حزین

آنچه که خسته روانان شب یلدا نکند

(صائب تبریزی)

هست در سالی شبی ایام را یلدا و لیک

کس نشان ندهد که ماهی را دو شب یلدا بود

(خواجوی کرمانی)

شب هجرانت ای دلبر شب یلداست پنداری

رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری

(اوحدی مراغه ای)

من از روز جزا واقف نبودم

شب یلدای هجران آفریدند

(فروغی بسطامی)

این‌ها تنها نمونه‌ای از شاعرانی هستند که شب یلدا را برای انتقال مفاهیم مورد نظر خود به خواننده استفاده کرده‌اند.

در پایان امیدوارم که این جشن و آیین با وجود اشاعه و دگرگونی‌های فنی و صنعتی امروز به عنوان گوشه‌ایی از نمودهای فرهنگی و قومی و تاریخی این مرز و بوم به دست فراموشی سپرده نشود و به عنوان حسن ختام این نوشته بیتی از حافظ را می‌آورم که به حق آوردن آن خواننده را از خواندن این گزارش مصاف می‌دارد چراکه وی در بیت زیر با تشبیه کردن ملال همنشینی با حاکمان ستم‌پیشه به بلندی شب یلدا و توکل کردن بر طلوع خورشید به عنوان نماد عدالت و آزادی برای به پایان رسیدن شب تاریک فلسفه و چیستی شب یلدا را بر مخاطب عرضه می‌دارد:

صحبت حکام ظلمت شب یلداست

نور ز خورشید خواه بو که برآید

(حافظ)

گزارش از: یونس بریحی‌زاده (خبرنگار ایسنای خوزستان)

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha