• یکشنبه / ۱۰ آبان ۱۳۹۴ / ۰۰:۴۷
  • دسته‌بندی: ایکسنا
  • کد خبر: 94081005057

شما هم پاسخ دهید؛چرا بد رانندگی می‌کنیم؟

شما هم پاسخ دهید؛چرا بد رانندگی می‌کنیم؟

برخی می‌گویند بهبود وضعیت ترافیکی این شهر راهی ندارد جز سخت‌گیری؛ رانندگان بد را با جریمه می‌توان کنترل کرد و برخی هم معتقدند که فرهنگ‌سازی راه حل است و باید قوانین ترافیکی را آموزش داد و اینقدر ساده به همه گواهینامه نداد و گرفتن گواهینامه رانندگی آموزش و سخت‌گیری بیش‌تری می‌طلبد.

برخی می‌گویند بهبود وضعیت ترافیکی این شهر راهی ندارد جز سخت‌گیری؛ رانندگان بد را با جریمه می‌توان کنترل کرد و برخی هم معتقدند که فرهنگ‌سازی راه حل است و باید قوانین ترافیکی را آموزش داد و اینقدر ساده به همه گواهینامه نداد و گرفتن گواهینامه رانندگی آموزش و سخت‌گیری بیش‌تری می‌طلبد.

راه حل هرچه هست، تا به حال عملی نشده است؛ جریمه کردن‌های پلیس شل‌کن سفت‌کنی است، یک روز سر هر چهارراه پلیسی می‌گذارند و سفت و سخت قوانین را اجرا می‌کنند و گاهی خودروهایی که جلوی خود پلیس خلاف می‌روند، جریمه نمی‌شوند. درباره موتورسیکلت‌ها هم که مصیبت ظاهرا غیرقابل علاج است انگار همه تسلیم شده‌اند که کاری نمی‌شود کرد. فرهنگ‌سازی‌ هم که سخت است و راه درازی برای رفتن دارد، صداوسیما هم که حرف‌های مهم‌تری دارد تا پرداختن به قوانین ترافیکی.

هرچه هست، حالا «رانندگی بد» در کشور بیمار بدحالی است که دکترها جوابش کرده‌اند، موضوعی که که دیگر از دامنه بررسی‌های مدیریت شهری به موضوعی جامعه‌شناسانه بدل شده؛ موضوعی که دارد عمق قانون‌گریزی و نقض حقوق شهروندی را در کشور ما نشان می‌دهد و تا شرایط پیچیده‌تر از این نشده باید فکری به حال آن کرد.

با همین رویکرد، سراغ آدم‌هایی رفتیم که گرچه هیچکدام بطور مستقیم ربطی به رانندگی ندارند، اما هر کدام در جایگاه خود نقشی در شکل‌گیری فرهنگ عمومی ما دارند. از رضا کیانیان (بازیگر)، علی مطهری (سیاستمدار و نماینده مجلس)، حمیدرضا صدر (جامعه‌شناس ورزش و شهرسازی)، غلامعلی افروز (استاد دانشگاه و مشاور خانواده)، داریوش ارجمند (بازیگر) و محمود پاک‌نیت (بازیگر) خواستیم از دغدغه‌های خود در این باره بگویند:

رضا کیانیان - بازیگر

رضا کیانیان

وقتی 8 سال رئیس‌جمهور می‌گوید «قانون منی چند؟» نمی‌شود به مردم خرده گرفت

«مشکل رانندگی در کشور ما قانون‌مدار نبودن همشهری‌ها و هم‌وطنانمان است. انگار کسی دوست ندارد قانون را رعایت کند، قوانین رانندگی برای این است که ما زودتر به کارمان برسیم. این کمی پارادوکسیکال است. ما باید پشت چراغ قرمز بایستیم که زودتر به مقصد برسیم. چون اگر پشت چراغ قرمز توقف نکنیم، یک گره ترافیکی ایجاد می‌شود که یا خیلی دیر می‌رسیم یا اصلا به مقصد نمی‌رسیم.

متاسفانه این موضوع را مردم‌ ما نمی‌خواهند متوجه شوند، البته وقتی هشت سال رئیس‌جمهوری می‌گوید: «قانون منی چند؟» نمی‌شود به مردم خرده گرفت. کوچکترین تخلفات رانندگی و رعایت نکردن قانون در ترافیک و حمل و نقل شهر اختلال ایجاد می‌کند و موجب تصادف می‌شود و همه چیز به هم می‌پیچد. اما اگر همه قوانین را رعایت کنند و در خط خود بمانند و سعی نکنند حقوق بقیه را ضایع کنند، همه به مقصد خود می‌رسند، اما شاید با کمی تاخیر.

اگر همه وقتی که می‌خواهیم از فرعی به اصلی بپیچیم، کمی درنگ کنیم با امنیت بیشتری رانندگی خواهیم کرد. وقتی کسی دوبله پارک می‌کند به فکر این است که کارش زودتر انجام شود و خودش زودتر به مقصد برسد اما یک لاین را اشغال می کند، ترافیک ایجاد می‌کند و باعث می‌شود دیگران دیرتر به مقصد برسند.

مشکل دیگر ما در رانندگی عقده‌گشایی است. بعضی از مردم ما در جامعه سر خورده و سرکوب می شوند و انگار می‌خواهند این تحقیر و سرکوب را با پیچیدن جلوی دیگری و یا جلو زدن از بقیه جبران کنند.

وقتی کسی با ماشین مدل پایین جلوی کسی که ماشین مدل بالا دارد می‌پیچد، انگار می‌خواهد برتری خودش را نشان بدهد. رانندگی ما در فرهنگ عمومی ریشه دارد.

خود من سعی می‌کنم قانون را رعایت کنم، وقتی که عابر پیاده در حال عبور از خط عابر است سعی می‌کنم صبر کنم تا رد شود. اما گاهی توی این خیابان‌ها آن قدر عصبانی می‌شوم که می خواهم انتقام بگیرم، اما به خودم می گویم رضا! اینجا خیابان است، جای انتقام گرفتن نیست.

موتورسوارها سال‌هاست مثل ویروسی شده‌اند که ترافیک را مریض کرده‌اند. کسی که موتورسوار می شود ورود ممنوع می رود، از پیاده رو رد می شود و هیچ قانونی را رعایت نمی‌کند. چون اکثر موتورسوارها اهالی شهرهای کوچکتر بوده‌اند که به شهرهای بزرگتر مهاجرت کرده‌اند و نمی دانند قوانین رانندگی به خود آن ها کمک می‌کند. بیشتر آن‌ها کارشان به سرعت بستگی دارد. مثلا مسافر یا کالا جابه‌جا می کنند و هر چه سریع‌تر بروند دفعات بیشتری می‌توانند کالا یا غذا جابه‌جا کنند. برای همین فقط به سریع‌تر به مقصد رسیدن فکر می کنند. از سوی دیگر این مشکل هم وجود دارد که انگار موتور جزو وسایل نقلیه موتوری نیست. تازه چند سال است که قوانین مربوط به وسایل نقلیه موتوری درباره موتور سیکلت هم اعمال می‌شود. قبلا با موتور به عنوان عابر پیاده برخورد می شد.

هیچ‌کسی را نمی‌توانیم در تهران پیدا کنیم که از موتوری‌ها آسیب ندیده باشد، متاسفانه بخشی از بزهکاری‌ها مثل کیف‌قاپی و قمه‌زنی هم با موتور انجام می‌شود. هر کدام از ما تجربه تلخی از موتور سوارها داریم.

در بقیه جاهای دنیا مردم مثل شمر از پلیس می‌ترسند چون پلیس اصلا با کسی شوخی ندارد و رییس جمهور هم که باشی جریمه‌ات می کند .اگر در آمریکا هم یک هفته جریمه نکنند، بلبشو می شود. اما در اروپای شمالی قوانین نهادینه شده است. اما در کشور ما هیچ‌کدام نیست؛ نه قانون نهادینه شده و نه پلیس جدی عمل می‌کند. پلیس باید مثل شمر بایستد و شوخی هم نداشته باشد.

یک جاهایی این بحث است که مأموری ممکن است رشوه بگیرد، چون بعضی این کار را می‌کنند، البته اکثر پلیس‌ها هم این کار را نمی‌کنند. سردار مؤمنی جزو کسانی است که من او را شخصاً می‌شناسم و می‌دانم که چقدر کار می‌کند و زحمت می‌کشد. اما این تلاش باید جمعی باشد که نتیجه بدهد.

در جاهای دیگر دنیا که پلیس رشوه نمی‌گیرد، زندگی‌اش تامین است. اما مگر چقدر افسرانمان تامین هستند و حقوق آن‌ها خوب است. همه این موارد پیچیدگی‌هایی است که در بحث رانندگی مطرح است و تا حل نشود مشکل بد رانندگی کردن هم حل نمی‌شود.»

علی مطهری - سیاستمدار و نماینده مجلس

علی مطهری

از خوبی‌های مردم دیگر کشورها درس بگیریم

«ما در مساله رانندگی در کل کشور و تهران که نمونه‌ای از کشور است، مشکل اساسی داریم. کسانی که از کشورهای خارجی به ایران می‌آیند، شاید اولین مساله‌ای که در ایران توجه آن‌ها را جلب می‌کند، نحوه رانندگی ماست؛ نکته‌ای که آقای رئیس جمهور هم به آن اشاره کردند. الان کسانی که می‌خواهند به ایران سفر کنند، به آنها در گذرنامه‌شان درباره خطرناک بودن رانندگی در تهران، هشدار داده می‌شود. این مشکل باید حل شود. اگرچه ما نسبت به مثلا 20 سال پیش پیشرفت کرده‌ایم، اما هرگز اراده ملی برای بهبود این وضعیت در کار نبوده و هیچ دولتی به فکر حل این مشکل نبوده و مربیان جامعه مثل روحانیت، صدا و سیما و آموزش و پرورش به فکر حل این مشکل نبوده‌اند و در تربیت مردم برای رانندگی درست، تلاش نشده است. وقتی فرزندان ما این وضعیت را می‌بینند، فکر می‌کنند این شیوه، طبیعی و رانندگی صحیح همین است. اما وقتی به یک کشور دیگر می‌روند می‌بینند چقدر تفاوت وجود دارد. مثلا در تهران خط عابر پیاده چه برای راننده و چه برای عابر معنا ندارد. شاید یک عده فکر می‌کنند این خطوط، نقاشی و برای زیبایی است.

یکی دیگر از مشکلات ما شیوه اعطای گواهینامه است که به آسانی و به هر کسی گواهینامه می‌دهند در حالی که در همه‌جای دنیا دریافت گواهینامه نیاز به آموزش زیادی دارد و به این راحتی نیست. ما سالانه خسارت مالی و جانی زیادی را به دلیل رعایت نکردن قوانینی چون احترام به خط عابر پیاده تحمل می‌کنیم. در اکثر قریب به اتفاق کشورهای دیگر با ورود شخص به خط عابر، خودروها به فاصله چند متری می‌ایستند. اما اینجا معمولا راننده‌ها یا بر سرعت خود می‌افزایند تا زودتر عبور کنند و عابر رد نشود و یا به گونه‌ای اجازه رد شدن به او می‌دهند که به فاصله اندک و گاهی مماس با لباس او رد می‌شوند. ما که از اسلام پیروی می‌کنیم و در روز عاشورا سینه می‌زنیم، باید انضباط اجتماعی داشته باشیم.

متاسفانه آموزشی هم در این زمینه داده نمی‌شود. صدا و سیما یا به این موضوع نمی‌پردازد یا با رودربایستی این موضوع را طرح می‌کند و فکر می‌کند اگر نقاط مثبت ملت‌های دیگر را نشان دهد موجب تحقیر ملت ماست، در حالی که این اندیشه خطاست و ما باید نقاط ضعف مردم خودمان را برطرف کنیم و از خوبی‌های مردم دیگر درس بگیریم، همان طور که آنها باید از خوبی‌های ما درس بگیرند.

به هرحال ما برای حل این مشکل نیازمند عزم و اراده ملی هستیم. وزارت کشور وظیفه دارد که این موضوع را پیگیری کند و جای سوال است که چرا وزارت کشور به موضوع رانندگی عنایت کافی ندارد.»

داریوش ارجمند - بازیگر

داریوش ارجمند

انگار ممنوع رفتن و عبور از چراغ قرمز شاهکار است!

«مشکل ما در رانندگی مشکل فرهنگی است، باید روی این قضیه کار شود. اخیرا کمی روی خط سفید و احترام به آن کار شده و تاثیر داشته، بنابراین می‌شود کاری کرد؛ توی جاده هم دوربین و گشت نامحسوس موثر بوده، درست است که تا دوربین را رد می‌کنند گازش را می‌گیرند و می‌روند اما به هر حال این نشان می‌دهد که با قانون‌گذاری و زور می‌شود کاری کرد. متاسفانه ما چندان فرهنگ‌پذیر نیستم، چون فرهنگ‌سازی و تربیت را نمی‌شود در 18 سالگی و 20 سالگی شروع کرد، فرهنگ‌سازی از کودکی آغاز می‌شود. کدام پدر و مادر در خانه با فرزندش درباره قوانین رانندگی خرف می‌زند؟ ما بیشتر از شلوار جین و کتانی با بچه‌های‌مان درگیر نمی‌شویم. خیلی‌ها نمی‌دانند بچه‌شان کلاس چند است. از سوی دیگر آموزش و پرورش هم مشخص نیست که چه کار می‌کند؟

صدا و سیما هم مدتی این عزم را داشت، عموپورنگ هم کمی در این باره حرف می‌زد، اما این‌ها انگار جواب نمی‌دهد، دوربین اما جواب می‌دهد. حتی پلیس هم راه حل نبود.

من امیدوارم روزی ما به پای کشورهای اسکاندیناوی برسیم که خودشان قانون را رعایت می‌کنند و چراغ‌ها مردم را تربیت کرده‌اند؛ اینجا نوعی آزادی‌خواهی غلط شکل گرفته است، انگار دور زدن‌ در جای ممنوعه و عبور از چراغ قرمز شاهکار است؛ این مشکلات فرهنگی ماست. ما کتاب راهنمایی رانندگی داریم؛ اما فقط قوانین را آموزش می‌دهد، نه اخلاق و راهنمایی درست را. مثل کنکور دادن، مدرسه می‌رویم اما برای کنکور باید برویم کلاس گاج، کاج و گندم‌کار و جو کار. بچه‌، وقتی ترکه است می‌شود با آن سبد بافت نه وقتی تنه درخت شد.»

غلامعلی افروز - استاد دانشگاه تهران و مشاور خانواده

غلامعلی افروز

مهم‌ترین مشکل ما رانندگی تهاجمی است

«ما دو جور رانندگی خوب داریم؛ یکی رانندگی معقول و مناسب است و دیگری رانندگی تدافعی است که بهتر هم هست، در رانندگی کافی نیست شما به کسی نزنید، کسی هم نباید به شما بزند.

الان مهم‌ترین مشکل رانندگی ما رانندگی تهاجمی است، در ایران خیلی‌ها تهاجمی رانندگی می‌کنند، این نوع رانندگی هیچ‌جای دنیا معنا ندارد و وقتی یک ایرانی هم می‌رود خارج و می‌داند باید کلی جریمه بپردازد و ممکن است او را اخراج هم بکنند، از خود اروپایی‌ها بهتر رانندگی می‌کند. این نشان می‌دهد این طور نیست که ما نوع دیگری از رانندگی را بلد نباشیم، باور عمیق به اینکه ما باید قانون مدار باشیم و حق را به دیگری هم بدهیم، وجود ندارد. یعنی این ارزش ملی نیست و قانون برای خیلی‌ها هیچ است. فکر می‌کنند قانون را می‌شود با پول خرید و وقتی هم خلاف می‌کنند، تنبیه نمی‌شوند، تهدید نمی‌شوند.

همچنین اضطراب، کلافگی، خستگی، به‌هم ریختگی فکری و کوفتگی ذهنی، سبقت گرفتن و برتری جویی و آموزش غلط از طرف پدر و مادر باعث می‌شود که شرایط بدتر شود. فکر می‌کنند رانندگی در خیابان فیلم اکشن است، لایی‌کشیدن و تک چرخ زدن با موتور را هنر می‌دانند. وقتی می‌خواهیم ارزش حاکم شود باید قانون حاکم شود، اینها ضد ارزش است. دروغ، غیبت، اختلاس، تهمت، خودستایی، خودبینی، رشوه قیامت می‌کند. اینکه برای رفتن به هر اداره و هر مکانی دنبال آشنا هستیم، نشان دهنده این است که ارزش‌ها حاکم نیست».

حمیدرضا صدر - جامعه‌شناس ورزش و مدیریت شهری

حمیدرضا صدر

قانون‌گریزی، با قبیله‌گرایی ترکیب شده است

«بزرگترین مشکل ما قانون‌گریزی است. ما از زیر بار همه قوانین شانه خالی می‌کنیم؛ مثلا مالیات نمی‌دهیم یا به قوانین ترافیکی احترام نمی‌گذاریم. تفکر ما در ایران، تفکر قبیله‌ای است، اگر همدیگر را بشناسیم به هم راه می‌دهیم، به همسایه‌مان تعارف می‌کنیم که «نه تو اول برو»، اما اگر یکدیگر را نشناسیم راه را به هم می‌بندیم. کالبد تهران شهری مدرن است، اما در درون آن شهری سنتی قرار دارد.

متاسفانه قانون‌گریزی با این قبیله‌گرایی ترکیب شده و نتیجه شرایطی است که می‌بینیم؛ اگر هر کدام از ما به سوئیس برویم، درست رانندگی می‌کنیم، اما اینجا قانون را نادیده می‌گیریم. قانون باید جدی اجرا شود، قانونی که هر روز نقض می‌شود، برندگی خودش را از دست می‌هد؛ شب‌ها تقریبا پلیسی در خیابان نیست که بر نقش قانون نظارت کند. در کشور ما وقتی خلافی رخ می‌دهد، اتوموبیل جریمه می‌شود و نه راننده، راننده هم جریمه را پرداخت می‌کند و تمام. در حالی که در جاهای دیگر دنیا، راننده را جریمه و حتی گاهی زندانی می‌کنند. اینطور که ما رانندگی می‌کنیم، حکمش حتما زندان است، چون با جان بقیه بازی می‌کنیم.

با همه احترامی که برای پلیس قائلم و ‌می‌دانم که چقدر آنها زحمت می‌کشند، اما آن‌ها موفق نیستند؛ هم توان و هم تعدادشان کم است؛ مثلا موتورسوارها در تهران توقف ندارند، از هر راهی عبور می کنند و هیچ چیز سد راه آن‌ها نیست. وقتی به رانندگی موتورسوارها نگاه می‌کنیم، تفاوت مدنیت تهران با شهرهای دیگر خودش را نشان می‌دهد.

من خودم آدم محافظه‌کار و شکیبایی هستم؛ آرام می‌روم و می‌آیم و برای همین کمتر اذیت می‌شوم و اگر هم برخوردی داشته باشم با آرامش از آن عبور می‌کنم. فکر می‌کنم باید به این شرایط عادت کنیم، چون اگر هر روز بخواهیم درگیر شویم، ممکن است اتفاقات غیرقابل جبرانی رخ بدهد.»

محمود پاک‌نیت، بازیگر

محمود پاک‌نیت

همه ما فکر می‌کنیم خودمان بر حق هستیم

«مهم‌ترین مشکل رانندگی ما ایرانی‌ها، نداشتن خیابان خوب و ترافیک‌های سنگین است، اما چیزی که خیلی مهم است و کسانی که پشت فرمان می‌نشینند اصلا به آن توجه نمی‌کنند، حق تقدم دیگرانی است که در حال رانندگی هستند. هیچ‌کس رعایت دیگری را نمی‌کند و فقط به فکر خودشان هستند که زود به مقصد برسند. اما به این فکر نمی‌کنند که راننده ماشین کناری هم می‌خواهد زود به مقصد برسد. این رعایت کردن حقوق دیگران مهم‌ترین چیزی است که در رانندگی باید به آن توجه شود.

موضوع آزاردهنده‌ دیگری که من می‌بینم رانندگان انجام می‌دهند، ریختن زباله مثل دستمال کاغذی، پوست میوه، غذا و غیره به بیرون است. از بغل دست جوری که بقیه نبینند این زباله‌ها را بیرون می‌ریزند، در حالی که می‌شود زباله را در یک کیسه ریخت و انداخت توی یک سطل زباله سر راه. اما دلیل این رعایت نکردن‌ها این است که کسانی که پشت ماشین می‌نشینند فقط به فکر خودشان هستند و دیگران را نادیده می‌گیرند.

متاسفانه همه ما فکر می‌کنیم خودمان بر حق هستیم؛ ما مردم با فرهنگی هستیم، اما خیلی از هموطنان ما در موضوع رانندگی عملکرد متفاوتی دارند، فکر می‌کنند خودشان با فرهنگ هستند و بقیه نیستند. بنابراین فکر می‌کنند، اگر حق کسی را هم در نظر نگیرند، به دیگران ضربه‌ای نزده‌اند، در حالی که اگر رعایت کنیم و هوای همدیگر را داشته باشیم به عنوان کسانی که با فرهنگ هستیم و شناخت داریم نسبت به همدیگر می‌توانیم کنار هم زندگی کنیم.

متاسفانه صدا و سیما هم توجه چندانی به این قضیه ندارد؛ گاهی در تلویزیون کشور برنامه‌هایی پخش می‌شود که به قومیت‌ها بی‌احترامی می‌شود؛ قوم لر، قوم ترک، شیرازی‌ها زیر سوال می‌روند. وقتی در این زمینه فرهنگ‌سازی نمی‌شود و حتی بی‌فرهنگی و دودستی تبلیغ می‌شود، نوعی نفاق شکل می‌گیرد. از اینجا این نفاق آغاز می‌شود و به خیابان می‌آید؛ این زیر سوال بردن هم‌دیگر، قومیت‌ها و انسان بودن خودمان رشد و نمو پیدا می‌کند و در خیابان علنی می‌شود.»

آنچه خواندید، دیدگاه آدم‌هایی آشنا درباره این پرسش مهم است که «چرا ما بد رانندگی می‌کنیم؟». شما هم اگر برای این سؤال پاسخی دارید، می‌توانید آن را پایین همین مطلب به اشتراک بگذارید.

ایسنا - آزاده شمس

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۰ ۰۱:۲۵

آنقدر غرق در سياست هستيم که اين مسايل بي اهميت شده

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۲۵ ۱۸:۰۲

همه چيزمان به همه چيزمان مي آيد. خوش باشيم

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۰ ۰۲:۱۲

بخشي از مشکل پزشکاني هستند که معاينه چشم مي کنند و سرسري اجازه مي دهند. چون به نظر مي رسد بخش عمده اي از رانندگان ما دچار کوررنگي هستند و رنگ چراغ را تشخيص نمي دهند و حتي راه بندان جلوي خودشان را هم نمي بينند و تا منتها درجه گاز مي دهند . چون نمي دانند چراغ قرمز است يا جلو راه بسته است. من از پزشکان شکايت دارم

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۲ ۱۱:۴۰

خخخخخخخ

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۰ ۱۱:۰۰

با سلام، بزرگترين مشکل: رانندگي نکردن در بين خطوط است. هر وقت ياد گرفتيم در بين خطوط رانندگي کنيم 90% کار حل شده است. پليس بايد براي رانندگي نکردن در بين خطوط جرايم سنگيني در نظر بگيرد. باتشکر

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۰ ۱۱:۱۱

چون بي شعوريم.

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۰ ۱۱:۵۴

ما در رانندگي مردمي خودخواه، خودمحور، حق به جانب و متجاوز به حقوق ديگران هستيم. خلاف مي کنيم و اسمش را زرنگي مي گذاريم. عجله مي کنيم زودتر به مقصد برسيم که هيچ کاري مفيدي انجام نمي دهيم فقط مي خواهيم زودتر برسيم. کسي را که درست رانندگي مي کند هالو و بچه مثبت قلمداد مي کنيم. تمام اينها يک طرف، اينکه پليس راهنمايي فکر مي کند برقراري نظم يعني جريمه کردن متخلف طرف ديگر. در واقع قبض جريمه شده مجوز براي ارتکاب خلاف.

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۰ ۱۲:۴۳

بايد فرهنگ سازي بشه همين و بس.فرهنگ سازي در حد گسترده و نه باري به هر جهت

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۰ ۱۳:۵۰

قوانين ما بازدارندگي کافي ندارند بايد مثل ساير کشورها رانندگان متخلف هزينه هاي گزاف و متفاوتي را بپردازند مثل افزايش حق بيمه ، جريمه هاي مالي سنگين محروميت از ساير حقوق مثل کارتهاي اعتباري و بسياري موارد ديگر که تجربه موفقي در ساير کشورهاست متاسفانه پليس هم با برخورد مقطعي با قوانين باعث تشديد بي قانوني است

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۱ ۱۲:۱۴

دليلش اين هست که همه چيز با جريمه هاي پولي و نگه داشتن ماشين چند روز تو پارکينگ نبايد حل بشه. در کشورهاي ديگه برخي جرايم رانندگي جزو پروفايل آدمها ميشه و پروفايل بد داشتن همه جا دردسر سازه. يعني شما وقتي راننده عصبي هستي و به خاطر عدم کنترل روي اعصابت منجر به تصادف شدي و دعوا کردي و... پس اين حتي روي شغل شما هم تاثير ميزاره و خيلي مهمتر از اينه که يه پولي بدي و رد شي بری. مورد ديگه اي که در ايران ما داريم متاسفانه رواج زياد رشوه خواري در بين کسانيه که بايد قانون رو اعمال کنند.

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۱ ۱۲:۵۲

چند ساله اين بحث ميشه؟ با اينهمه راهکار، چرا اتفاقي نيفتاد؟! راه حل، در اولويت دادن به حمل ونقل عمومي به انضمام همه پيش فاکتورهايش است.

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۱ ۱۲:۵۶

اين را از شهردار بپرسيد که دارد دار و ندار مملکت را توي مترو ميريزد در حالي که با يک هزارم آن ميتوان اکثر خيابان ها را دو طبقه کرد تا مشکل ترافيک حل شود و مردم مجبور نباشند براي فرار از تصادف يا تنگي جا تخلف کنند

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۱ ۱۳:۴۵

واقعا براي شما متاسفم که ترجيح ميدي به جاي توسعه مترو خيابوناي تهران بيشتر از هر زمان پر ماشين بشه!!

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۲ ۱۶:۱۱

چه تفکر عجيبي؟ تا حالا نشنيده بودم کسي با مترو مخالفت کنه...عزيزم بگو با شهردار مخالفي چرا مترو رو بهونه مي کني . البته مخالفت با شهردار بد و عیب نيست ولي از راه درستش نه اسمون ريسمون بافتن

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۱ ۱۳:۴۴

به علل مختلف ايراني خودخواه شده است! فکر مي کند همه در حال غارت چيزي هستند و او بايد سعي کند که عقب نماند! حس نوع دوستي کم شده است

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۱ ۱۴:۲۳

بدرانندگي کردن ريشه در فساد در نظام و جامعه دارد وقتي من مي بينم پارتي بازي و رانت صورت مي گيرد من هم براي برطرف کردن حس سرخوردگي خود دست به تخلف مي زنم که کوچک ترين نمونه اش در رانندگي است

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۱ ۱۵:۳۰

خواهشا همه چيزو الکي به نظام ربط نديد همه ي دولت ها حداقل مشکلاتي دارند چرا بايد بي مسووليتي و بي فرهنگي خودمان را گردن نطام بياندازيم انگار که ديواري کوتاه تر از نطام پيدا نکردند دوستان

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۱ ۱۵:۵۴

اگر براي مردم توضيح داده شود يکي از عبرتها همين رعايت مقررات رانندگي و رعايت حقوق مردم است انشالله کارساز خواهد بود

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۱ ۲۰:۰۱

ميخواستم به کسي که در اين مورد پاي نظام رو وسط کشيده بگم آخه عزيزه من اينکه شما موقع رانندگي به ديگران احترام نميگذاري و قانون رو رعايت نميکني چه ربطي به نظام داره؟ مگه قرار نيست هرکدوم از ما مسوول عمل خودمون باشيم؟ چرا مدام سعی می کنیم عوامل بیرون از خودمون رو مسوول مشکلات خودمون معرفی کنیم؟ تا وقتی تمام مردم واقعا نخوان و کمک نکنن هیچ حکومتی نمیتونه فرهنگ رو تغییر بده. مگه همیشه نمیگیم فرهنگ سازی دستوری و حکومتی نمیشه؟؟ حالا چرا اینجا بی فرهنگی در رانندگی رو به سیاست و حکومت ربط میدیم؟ ماجرا خیلی ساده است: سعی کنید با فرهنگ رانندگی کنید

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۱ ۲۱:۴۴

نبود فرهنگ رانندگي دليل عمده است و دليل ديگر بافت شهري است بطور مثال خيابانهاي تهران براي جمعيت 1 تا 2 ميليون نفري طراحي شده اند نه براي جمعيت 10 ميليون نفري

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۲ ۰۰:۰۱

بهترين کار در نظر گرفتن مجازات بسيار سنگين نظير محروميت از رانندگي و حبس براي افراد به اصطلاح راننده‌اي است که خيابان را با ميدان جنگ اشتباه گرفته و با عدم رعايت خطوط و نزديک شدن بيش از حد به خودروي ديگران و مانورهاي عجيب و غريب با اعصاب ديگران بازي مي کنند. معابر تهران را بايد از وجود اين عوامل مخرب پاکسازي کرد.

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۲ ۰۷:۱۱

درست است عزيزان من همانطور که مشکلات کشور ما ربطي به کشورهاي ديگر و استکبار جهاني ندارد و دليل آن در درون خود کشور ما و رانندگي بد مسئولين و مردم در امور سياسي و مديريتي است، مشکلات رانندگي و بد رانندگي کردن هم ربطي به نظام ندارد و مسئول آن خود مردم هستند

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۲ ۰۷:۳۲

هيچکدام از دلايل مطرح شد در گزارش بالا، دليل اصلي اين گرفتاري ها نيستند! دليل اصلي و علت العلل اين گرفتاریها، همان دليل است که در جاهاي ديگر هم ديده مي شود، در رفتار اجتماعي مردم، در مديريت مسئولين، در ورزش، در اقتصاد، در دستگاه قضايي، در انتخابات، و ... دليل اصلي در اين است که ما فرآيندهاي تاريخي فرگشت تمدني را درست طي نکرده ايم، خرد انساني براي زندگي در جامعه امروزي را درست دريافت نکرديم، دانش بشري و خرد بشري را خوار کرده ايم، اين بزرگترين موهبت الهي را ناديده گرفتيم و آن را ناچيز کرده ايم، تفاوت بنيادي کشور ما با ديگر کشورهايي که اين گرفتارها را به مراتب کمتر دارند، در ميزان به کارگيري خرد و دانش بشري در همه امور زندگي و اجتماعي و مديريتي و سياسي و اقتصادي و ... است.

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۲ ۰۷:۳۳

شعور رانندگي، چيزي فراتر از فن رانندگي است. انسان ها باهوش هستند، بي سواد و باسواد مي توانند فن رانندگي را ياد بگيرند، ولي چگونگي رانندگي کردن به شعور رانندگي نيازمند است، درکي از ارزش قوانين و احتمال خسارات و آسيب ها در ناديدن گرفتن اين قوانين که تضمين کننده امنيت جان و مال ما هستند. شعور رانندگي، بستگي به همان مسئله بنيادي دارد، اينکه خردورزي نرم افزار مرکزي (سيستم عامل مرکزي) مديريت رفتار و شخصيت ما شود، در همه ي امور فردي و اجتماعي، براي همه است.

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۲ ۱۰:۱۰

ريشه مشکل و معضل رانندگي و اکثر مشکلات جامعه خودمان را ميتوان در کامنت آقاي داريوش [ چون بي شعوريم. ] و مقايسه آن با ديگر کامنت ها ديد و فهميد ! خيلي جالب است که بيشتر کامنت ها بدون امتياز و يا يکي دوتا امتياز گرفتند ولي کامنت آقاي داريوش که از همه هم کوتاهتر ميباشد تا اين ساعت 11 امتياز گرفته و ده برابر کامنت هاي ديگر مورد توجه و اهميت قرار گرفته است ! چون (( ما باور کرديم بيشعور هستيم و با جديت به يکديگر القاء ميکنيم که بيشعور هستيم و بيشعوري خودمان را تبليغ و تاييد ميکنيم و به بيشعوري خودمان بيشتر از هر چيز ديگر توجه ميکنيم و اهميت ميدهيم و انگار که دوست داريم بيشعور باشيم و بيشعور بمانيم ! )) و تا زمانيکه اينگونه فکر و رفتار ميکنيم , مطمئن باشيد هيچ تغيير مثبت و چشمگيري در هيچکدام از سطوح زندگي اجتماعي ما رخ نخواهد داد چون يک فرد بيشعور نيازي به رعايت قانون و تغيير و تحول ندارد و خودش را نسبت به همه آنها مصون ( بيشعور ) نموده و براحتي از همه آنها سلب مسئوليت کرده است .

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۲ ۱۰:۴۴

دوست عزيز مسلما دولت هم در اين زمينه بي تاثير نيست، آموزش و پرورش و صدا و سيما به عنوان دو رکن بزرگ فرهنگ ساز دست کيه؟ دست من و شما که نيست. به هر حال مسئولان مي توانند بسترسازي کنن. همچنين پليس هم رکن مهمیه که مي توانه با سخت گيري بر اجراي قوانين تاثير داشته باشه.

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۲ ۱۵:۱۸

بيشترين عامل در رفتار راننده ها مخصوصا جوانان بي حوصلگي و نداشتن صبر است. البته نکته مهم ديگر بي انضباطي رانندگان است که يک اصل تربيتي است و بايد از دوران کودکي و در دبستان به صورت جدي به آن پرداخته شود.

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۳ ۰۸:۳۰

فرهنگ رها شده است

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۳ ۱۱:۰۹

تا حالا به رانندگي ماشين ها و موتورهاي راهنمايي رانندگي دقت کردين؟؟؟ من بارها بهشون تذکر دادم درست رانندگي کنن، راهنما بزنن، دوبله نايستن ... من آرزو دارم يه بار یکی از این مامورای راهنمايي رانندگي رو گير بيارم ازش يه امتحان رانندگي بگيرم ببينم چيکاره است!

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۶ ۲۲:۴۵

نظر کاملا درستي است. در کشورمان رانندگي مانند ساير مسائل شهروندان را به درجات مختلف تقسيم بندي مي کند. برخي مانند ماموران ....کمترين ارزشي برای مقررات قائل نيستند. جالب اين که راننده آنها که اغلب نيروي پيماني بوده و هيچ تخصصي ندارند. راهکارهايي که براي حل مشکل ترافيک انتخاب مي کنند فاقد کارايي است چون نمي توانند درک کنند يک راننده وقتي گاهي يک ساعت (مانند اتوبان همت) در سد راهبندان ايجاد شده توسط پليس مي ايستند، پس از گذر از اين معبر جهنمي با چه خشونتي رانندگي مي کنند.

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۳ ۱۹:۵۷

يکي حس خوبي است که پس از هر خلافکاري در رانندگي دست مي دهد مثل زرنگي و دست فرمان انچناني و پيش افتادن و...ديگري ماموران هستند انگار تا تصادف نشود معلوم نمي شود که مجسمه هستند يا مامور راهنمايي و...

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۴ ۱۵:۴۰

حس خودخواهي و طلبکاري و بي‌اخلاقي که مثل خوره به جان مردم ما افتاده و در اتوبوس و تاکسي و اداره و ... نمود دارد رانندگي را نيز بي‌نصيب نمي‌گذارد

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۵ ۰۲:۲۴

اولا فرهنگ سازي نشده حتي يه فيلم در مورد درس رانندگي کردن پخش نميشه. دوما- دولت هم از بد رانندگي کردن ضرر نمیکند بلکه در بودجه سالانه هم رديفي براي اين کار در نظر ميگيرد سوما بعضي موانع هست که بعضي ها را وادار به خلاف کردن ميکند مثلا يکي چاله چوله خيابانهايش و غيره

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۵ ۱۰:۱۸

موافق نظر جناب دکتر صدر و رضا کيانيان بزرگوار هستم، از قبيله اي زندگي کردن در کالبد يک شهر مدرن و نبود قانون حتي در بين مديران اجرايي....

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۵ ۲۳:۰۷

اگر دغدغه درست رانندگي کردن تبديل به خواست و عزم عمومي جامعه شود، مي تواند روي لايه هاي مختلف جامعه تاثير گذار باشد. اول: هم خودمان خلاف نکنيم دوم: فکر مي کنم اگر کاري قبيح و زشت است، مثل کار زشت به آن نگاه کنيم، نه اينکه مثل يک امر عادي از کنار آن عبور کنيم. سوم: ميشه در شبکه هاي اجتماعي، شکل کمپين به آن داد و مثلا از يک روز از ماه شروع کنيم و بگوييم ما همين 1 روز به قانون احترام مي گذاريم. (و نگوييم چون ديگران قانون را رعايت نمي کنند، ما هم نمي توانيم درست قانون را رعايت کنيم.) ...

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۷ ۰۸:۱۷

دليل بد رانندگي کردن خود من اينه كه وقتي با نظم و انضباط رانندگي ميكنم مسير نيم ساعته رو يك و نيم ساعته ميرسم ولي وقتي با زرنگ بازي رانندگي ميكنم همون مسير نيم ساعته رو و بيست دقيقه ميرسم بلهههه اينجورياست

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۲۲ ۱۹:۳۴

نتيجه : شما در امور مالي چه مي کنيد؟ از راه درست طول مي کشد ولي با بي قانوني و ... سريع پول دار مي شويم. شما آن يک ساعت سريعتر را از هموطنانتان مي دزديد. از امنيت خودتان و ديگران مي دزديد.

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۸ ۱۰:۴۸

مشکل از جايي آغاز مي شود که پليس به جاي دست گيري در جامعه مشغول مچ‌گيري مي شود و اولويت ترافيک تعداد قبض‌هاي صادر شده جريمه مي شود و يا در جاده هاي مواصلاتي بعد از يک پيچ خطرناک و پشت يک تپه جهت به دام انداختن متخلفين مي‌ايستد. در صورتيکه همين پليس محترم وظيفه راهنمايي دارد نه شکار متخلف، اگر ايشان در جايگاه راهنمايي کننده و در ديد رانندگان قبل از آن پيچ خطرناک بايستد موضوع دگرگون خواهد شد. مطلب بعد، مشکل ديگر ما در رانندگي عقده‌گشايي است. بعضي از مردم ما در جامعه سرخورده مي‌شوند و انگار مي‌خواهند اين تحقير را با پيچيدن جلوي ديگري و يا جلو زدن از بقيه جبران کنند. البته بخش اعظمي از اين سرخوردگي ريشه در مسائل اقتصادي جامعه دارد......

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۹ ۱۹:۵۸

بهتره بدونيد بخشي از بودجه سالانه دولت از محل جريمه هاي رانندگي تامين مي شه

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۸ ۱۱:۴۹

با سلام. فرهنگ رانندگي ما متاسفانه در حد رانندگي موتورسيکلت باقيمانده است. در مورد متخلفين رانندگي مي توانيد اين بررسي را تکميل نمائيد که رانندگي آنها روي دو چرخ با سرعت بالاي 100 کيلومتر است که هيچ متر و معياري را به رسميت نمي شناسد

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۱۹ ۲۰:۰۰

چرا فساد اقتصادي است چرا فاصله فقر و غني زياد شده وصدها چرا ديگر که اين تبعيضها باعث بداخلاقي مردم و ايجاد ناهنجاري اجتماعي و لجبازي مردم گرديده است.

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۲۰ ۱۵:۳۲

قشر وسيعي از مردم ما قبلا هم بي اخلاق و بي فرهنگ بوده اند. شما دوره قاجار را هم كه مطالعه كنيد همين رفتارهاي امروز را كه ناشي از بي فرهنگي، بي قانوني و بي اخلاقي است ملاحظه مي فرماييد. 150 سال گذشته اما هنوز رفتارها ابتدايي است و قانونمند نشده. يعني هر كس تحت فشار اقتصادي بود يا تبعيض ديد، بداخلاقي كند و ناهنجار بشود؟ اين چه استدلالي است؟

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۲۱ ۱۲:۱۱

پليس و مامورين راهنمائي و رانندگي مي توانند نظمي را در امر ترافيک و کنترل رانندگي و برخورد با متخلفين برقرار کنند بطوري که بهترين نظم ترافيک را در دنيا در اين کشور ايجاد کنند اما اينکار را نمي کنند برويد روي اين مساله کار کنيد که چرا اينکار انجام نمي شود. من هروقت که وارد خيابان هاي تهران مي شوم انگار وارد ميدان نبرد شده ام و اين وضع براي کشور ما که ادعاي اسلامي بودن و با فرهنگ بودن دارد مايه تاسف است

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۲۲ ۰۰:۱۰

در عراق و سوريه و افغانستان بمب داعش قتل عا م مي کند در ايران بي قانوني رانندگي هر روز ده ها خانواده را عزادار مي کند.براي حل مشکلات و خطاها احتياج به پذيرفتن واقعيات تلخ داریم . يک فرهنگ غني و انساني پايه رشد جوامع بشري است شما بي احترامي و حقه زدن به همديگر را ببينيد که در جامعه رفتار عادي است. ما هنوز تو صف ايستادن را بلد نيستيم. يعني به همديگر بعنوان همنوع خود نگاه نمي کنيم. شما هم که رسانه هاي عمومي هستید روي رفاقت نظريه و راه حل مي دهيد

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۲۲ ۲۳:۳۲

رانندگي جزءامور اکتسابي است يعني مهارت هاي لازم کسب مي شود و ذاتي نيست. اولين قدم در راه آموزش ياد دادن قوانين آن امر است. و همچنين يادآوري خطرات قانون شکني. اگر از زمان کودکي به ما ياد داده شود که قانون شکني عملي بسيار زشت است و تخطي از قوانين راهنمايي و رانندگي تجاوز به حريم ديگران است و اين امر در بين کودکان يک سرمشق باشد مطمئنا اين امر در ذهن همه ملکه خواهد شد. متاسفانه در دروس ابتدايي و راهنمايي وجود ساعت هايي که به فرزندان ما زندگي کردن آموزش داده شود وجود ندارد و آموزگاران هم تمايلي به اين کار ندارند. همانطور که به ما ياد دادند که مثلا حق نداريم مداد دوستمان را برداريم و اين کار بسيار زشتي است بايد ياد داده شود که تخلفات رانندگي هم همينطور است. کوتاه شده کلام اينکه درست زندگي کردن از جمله رانندگي درست بايد از کودکي و مدرسه ملکه ذهنمان شود مثل خيلي از چيزها.

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۲۳ ۰۱:۴۳

بس که مردم بي فرهنگي هستيم! ادعاي فرهنگ خفه مون کرده، که چي؟! چند هزار سال پيش تمدنمون ال بود و بل بود! آبروي اجدادمون رو هم تو دنيا برديم، در همه زمينه ها بي فرهنگيم، يکيش هم رانندگي!

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۲۳ ۰۹:۰۰

علت رانندگي بد ما اينه که ما هميشه فرهنگ و ادب را برای ديگران خواستيم عليرغم اينکه خودمون موجودات بي فرهنگي هستيم

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۲۳ ۱۱:۵۹

وقتي راهنمايي ورانندگي فقط به فكر پركردن جيب خودشه و يه مشت دوربين الكي رو ريخته تو ي خيابون ها و حضور فيزيكي خودش رو به حداقل داره ميرسونه راه براي يك مشت قانون شكن هموار ميشه. آدم هايي كه با ترفندهاي مختلف ازدست اين دوربين ها فرار ميكنن.

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۲۳ ۱۲:۰۰

سلام علت بد رانندگي کردن ما ايرانيا و بطور کلي اغلب کارهاي ديگه اي که انجام ميديم، بخاطر عادت نکردن به قانون مداري و قانونمند شدن است، هنوز فرهنگشو ياد نگرفتيم البته ياد گرفتني نيست، نخواستيم اجرا کنيم چون هميشه و هر جا راه دومي بوده !

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۲۴ ۱۶:۱۷

اولا با اموزش فرهنگ صحيح رانندگي نهادينه شود دوما با بکارگيري سيسثم هوشمند کنترل درست تر و اعمال سليقه و تخلف گرفته شود سوما همه خود را بدون هيج گونه استثنا مطيع قوانين فرض نمايند

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۲۴ ۱۷:۱۷

تجاوز به حقوق ديگران و ياقي گري ميراث دولت قبلي است، برخی از مردم وحشي شده اند

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۲۵ ۱۰:۳۰

بنام خدا سوال بسيار خوبي است ،به عنوان يک کارشناس استاندارد در مديريت کيفيت عوامل زير را در رانندگي بد دخيل مي دانم: 1) فقدان استاندارد با کيفيت در آموزش رانندگي در کشور در کشور ما آموزش رانندگي بيشتر آموزش مکانيک رانندگي خودرو است چگونه خودرو را به حرکت در آوريم وکنترل کنيم اما درباره بهداشت محيط در رانندگي و ريسک‌هاي رانندگي آموزشي وجود ندارد به همين علت آمار تلفات خسارت تصادفي جرحي و فوتي بالا است، درگيري خياباني به علت تصادفات، توهين و دشنام سناريوی روزمره زندگي هاي شهري است 2) فقدان استاندارد آزمون رانندگي با کيفيت در کشور. در کشور ما آزمون رانندگي به دو صورت کتبي و عملی است ولي در آن از آزمون مهارتهاي روحي رواني و شخصيتي خبري نيست 3) فقدان راهنمايي ورانندگي و پليس راه استاندارد

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۲۶ ۰۸:۳۸

دروازه هاي شهر بسته بشه درست ميشه

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۲۶ ۰۹:۳۷

بد رفتاري و بد گفتاري در تمام ابعاد زندگي ما وجود دارد. از ارتباط بين اعضاي خانواده گرفته تا آخر. از حرمت شکني مسئولين و بزرگان تا هنرمندان و ورزشکاران که خواسته و ناخواسته الگوي جامعه هستند تا نهادهاي رسمي و غير رسمي. عزيزان! رانندگي يک بعد فني دارد و يک بعد اخلاقي که همانا احترام به قانون است. وقتي قانونگذار و مجري قانون خودشان با قانون مشکل دارند چه انتظاري از مردم عامي داشته باشيم؟! راه حل همه مشکلات در آموزش و پرورش صحيح نهفته است که متاسفانه اوضاع خوبي ندارد.

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۲۶ ۱۴:۲۵

بد رانندگي مي کنيم؟؟؟ چي ميگي بابا؟؟؟؟ کي؟ چي؟؟ کي؟ کجا؟؟؟؟ منکه اصلا نميفهميم چي مييگي؟؟؟ منکه روزي 7 بار بيشتر از چراق قرمز رد نميشم ورود ممنوع هم که دنده عقب ميرم پس مشکلي نيست فقط يه کم دوبله پارک ميکنم اونم همه اذعان دارن که جا پارک کمه پس بايد مهربونتر باشيم

avatar
۱۳۹۴-۰۸-۲۸ ۱۰:۴۰

فرهنگ و قانونمداري لازمه که اگه اشخاص و نهادهاي تراز اول رعايت کنند ما هم با ديدن آن ها رعايت مي کنيم وقتي اون ها به قانون اهميت نميدن و خودروهايي فاقد ايمني به دست مردم ميدن و جاده هايي پر از چاله و چوله... پس از مردم ديگه انتظاري نبايد داشت

avatar
۱۳۹۴-۰۹-۰۱ ۰۸:۳۲

به نظرم رانندگان تاکسي و بقيه وسايل نقليه عمومي بايد دوره هاي مداوم و پيوسته فرهنگ رانندگي داشته باشند. رانندگان تاکسي که بايد الگوي رانندگي باشند در حاضر عامل بينظمي و اختلال در رانندگي محسوب ميشوند.

avatar
۱۳۹۴-۰۹-۰۵ ۰۱:۱۴

درسته همه چيز بايد از خود ما شروع بشه اما برخی پليسها که وظيفه شناس نيستند و به وظيفه قانوني خود که برخورد با متخلف است عمل نمي کنند يکي از عوامل اصلي اين ناهنجاري در جامعه ماست.

avatar
۱۳۹۴-۰۹-۰۹ ۰۹:۳۵

نيسان ، اتوبوس ها ، تاکسي ها اين سه مورد فرهنگ رانندگي ياد بگيرن 70 درصد مشکل حل ميشه

avatar
۱۳۹۴-۰۹-۱۴ ۱۴:۲۶

در جامعه اي که موفقيت به هر قيمت و با زيرپا گذاشتن ديگران و حقوق آنها افتخار و زرنگي شد رانندگي هم اينطوري مي شود