کم نیستند زوجینی که به طلاق عاطفی دچار هستند اما شرایط اجتماعی و فرزندان آنان را در زیر یک سقف جا داده است، در حالی که زوجدرمانی میتواند شیرینی روزهای اول زندگی را به آنها برگرداند تا از حقیقتهای سطحی زندگی مشترک همدلانه محافظت کنند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقهی ایلام، مقاومت در برابر حرف زدن در مورد موضوعات حساس با همسر، گرفتن تصمیماتی که میدانیم موجب ناراحتی همسر میشود، در میان نگذاشتن اهداف و آرزوها با همسر معمولاً برای جلوگیری از انتقاد، عدم پشتیبانی یا بیاحترامی از جانب او، نادیده گرفتن یا تحقیر نظرات و تلاشهای همسر، استفاده از دوستان با همکاران برای گرفتن مشورتهایی که سابقاً با همسر در میان میگذاشتیم، خیالپردازی در خصوص زمانی که از همسرمان جدا شویم، ایجاد یا کشف دلایل دیگر برای ماندن در محل کار بهجای گشتن بهدنبال دلایلی برای زودتر به خانه رفتن، رو آوردن به فرزندانمان برای پشتیبانی و محبت بهجای همسرمان و اصرار ورزیدن بر اینکه وقتی برای گذراندن با همسرمان نداریم نشانههایی از طلاق عاطفی هستند.
آمار رسمی از این نوع طلاق وجود ندارد چون این افراد بهجایی مراجعه نمیکنند که بگویند دچار طلاق عاطفی شدهاند.
ثبت طلاق رسمی در ایران خیلی افزایش پیداکرده اما نمیتوانیم بگوئیم طلاق عاطفی چه وضعی دارد هرچند بیشتر طلاقها ابتدا طلاق عاطفی بوده و شیوع طلاق عاطفی در جامعه زیاد شده است.
«نسرین شهبازی»، کارشناس ارشد روانشناسی به ایسنا گفت: طلاق عاطفی پدیدهای خاموش است که زندگی را به رنجی روزانه برای زوجین تبدیل میکند و متأسفانه در جامعه با سرعتی بیش از طلاقهای رسمی در حال رشد است، چنین زندگیهایی ویترین شاد و خوشبخت اما درونی عذابآور برای زن و مرد دارند و تغییر افراد بعد از ازدواج یا نداشتن شناخت کافی قبل از ازدواج شکل میگیرد درهرصورت عاملی که افراد را به ادامه چنین زندگی وادار میکند از اهمیت بالایی برخوردار است.
این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی گفت: در طلاق عاطفی، زن و شوهر بدون اینکه بهطور رسمی از هم جدا شوند، عواطف خود را از هم دریغ میکنند در این فرم زندگی نمایی از اعتماد و احساس ناب و بکر اولیه مشاهده نمیشود بدینصورت زن و مرد بااینکه در یکخانه و زیر یک سقف زندگی میکنند، باهم غذا میخورند، با هم کار میکنند، با هم به مسافرت میروند و بهاصطلاح همراه هم هستند اما در اصل دو انسان بیگانه، بیتفاوت و بیاحساس نسبت به هم هستند و سر هرکدامشان به مسائل و امور زندگی خود گرم میشود و بهعبارتی دیگر این افراد صرفاً همخانه به شمار میروند.
وی با بیان اینکه «یل هانان» نظریهپرداز و جامعهشناس، طلاق عاطفی را نخستین مرحله در فرآیند طلاق و بیانگر رابطه زناشویی روبهزوالی میداند که احساس بیگانگی جایگزین آن میشود، ادامه داد: به عقیده او زن و شوهر اگرچه ممکن است باهم بودن را مانند یک گروه اجتماعی ادامه دهند، اما جاذبه و اعتماد آنها نسبت به یکدیگر از میان رفته است.
شهبازی خاطرنشان کرد: در طلاق رسمی دو نفر در دادگاه از یکدیگر جدا میشوند ولی در طلاق عاطفی زن و مرد به دلیلی مانند فرزندان، فرهنگ و جامعه ترجیح میدهند باهم زندگی کنند. شاید در ظاهر ارتباط خود را خیلی خوب نشان دهند اما در واقع اینطور نیست از این جهت طلاق عاطفی، پدیدهای است که زوجین زیر یک سقف زندگی میکنند اما هیچ ارتباط عاطفی و اعتمادی به هم ندارند، در مراحل آخر روابط جنسی قطع میشود.
وی ادامه داد: در این شرایط ارتباط عاطفی بین این افراد کمتر میشود و احساس عاطفی خود را کمتر به زنان میآورند بهمرور ارتباط عاطفی، عملی و رفتاری بسیار کمتر میشود. این افراد که یا در ابتدا درست یکدیگر را انتخاب نکردهاند و یا تغییر رفتار در یکی از زوجین بروز کرده یا نیازهای یکدیگر را تأمین و برطرف نمیکنند و مشکلات ارتباطی باهم دارند و نمیتوانند باهم وقت بگذرانند.
این روانشناس با اشاره به اینکه طلاق عاطفی در افرادی که در ابتدای زندگی از همسر خود شناخت ندارند پس از ورود به زندگی با فردی متضاد شخصیت خویش روبرو میشود و همین امر تحمل زندگی را برای زن بهویژه به دلیل عدم استقلال مالی سخت میکند، تصریح کرد: آمار طلاق نشان میدهد که طلاق عاطفی در شهرستانها بیشتر از پایتخت است و علت غالب آنهم نبودن دوران آشنایی است از سوی دیگر با عهدهدار شدن نقش پدر و مادر سعی در تحمل زندگی دارند و برای تباه نشدن زندگی فرزند اقدام به طلاق نمیکنند.
وی خاطرنشان کرد: زنان شهرستانی در سنین بالا(شاید 40 یا 50 ساله) هیچ ارتباط عاطفی با همسران خود ندارند اما به علت شرایط مذهبی، اجتماعی و فرهنگی ترجیح میدهند با همسر خود زندگی کنند چونکه سنت گفته است زن باید با لباس سفید به خانه بخت برود و با کفن بیرون بیاید.
شهبازی با بیان اینکه اجتماع روی ساختار خانواده تشکیل میشود پس در واقع اجتماع بزرگ یک خانواده بزرگ است، ادامه داد: وقتی اجتماعهای کوچک که خانواده هستند از هم بپاشند گویی جامعه ازهمپاشیده و انگار افرادی به اجتماع میآیند که هیچ ارتباطی باهم ندارند چون ارتباط عاطفی مختص زن و شوهر نیست بنابراین از نظر عاطفی تأمین نمیشویم نمیتوان بیرون از خانه ارتباط اجتماعی درستی داشت.
عضو هیئتمدیره انجمن بانوان استان ایلام با اشاره به اینکه خانوادههایی که به طلاق عاطفی دچار هستند آسیبهای گوناگونی کودکان آنها را تهدید میکند، گفت: از جمله پیامدهای طلاق عاطفی بروز شخصیت ضداجتماعی کودک است چون ازنظر عاطفی تأمین نمیشوند در سنین بزرگسالی بدون هیچ هیجان و عاطفهای خواهد بود.
شهبازی خاطرنشان کرد: فرزندان طلاق عاطفی دوست دارند علیه همه رفتار کنند و به نظر میرسد مهمترین آسیب، رشد کودکانی بدون عاطفه در این خانوادهها است، کودکان طلاق عاطفی امکان دارد بهطرف اعتیاد کشیده شوند چون فکر میکنند میتوانند از این طریق خود را ارضای عاطفی کنند و احتمال دارد خود دچار مشکلی شوند که زندگی پدر و مادرش را به خطر انداخته بود.
شهبازی خاطرنشان کرد: متأسفانه زوجین زمانی که به وضعیت طلاق عاطفی گرفتار میشوند سعی میکنند موضوع را در محیط خانه نگهدارند و به همین علت نیز ظاهرسازی میکنند اما اگر چنین زوجینی به روانشناس مراجعه کنند در صورت تمایل به زوجدرمانی امکان برگشت به ارتباطات احساسی و عاطفی آنها وجود دارد.
انتهای پیام
نظرات