جلیل جعفری - خبرنگار ایسنای خوزستان
هنر چیزی نیست که باد آورده باشد چون برای به دست آوردنش باید خون دل خورد. تازه وقتی به دست آمد برای ماندگاریاش باید شش دانگ حواس در کار باشد، چراکه بارها پیش آمده در چشم بر هم زدنی از دست رفته است. یعنی آمدهاند و بردهاند؛ همانهایی که با شال و کلاه دیگران به مراسم پلوخوری میروند!
این جا است که آدم مارگزیده میشود و عقل حکم میکند که از ریسمان سیاه و سفید بترسد که اگر نترسید مولویاش در ترکیه غریبکُش میشود، چوگانش را آذربایجان در هوا میچرخاند، نان لواشش را ارمنستان تلیت میکند و یحتمل تار و کمانچهاش را از دست جلیل شهناز و علیاصغر بهاری درمیآورند.
موضوع چیست؟
نوروز، قالی فارس، قالی کاشان، ورزش زورخانهای، تعزیه، دانش ساخت لنج، نقالی ایرانی، موسیقی سنتی ایرانی، موسیقی بخشیهای خراسان و قالیشویان از جمله آثار میراث فرهنگی و معنوی ایران هستند که تاکنون با نام ایران در یونسکو به ثبت رسیدهاند.
شاید هنر خوشنویسی ایران نیز باید در فهرست بالا جایی داشته باشد، زیرا خوشنویسی از قدیمیترین و اصیلترین هنرهای ما ایرانیان است و جایگاه ویژهای در فرهنگ اسلامی دارد تا آن جا که همواره راهی برای انتقال فرهنگ اسلامی ایرانی به سایر ملل بوده است.
پیشینه
خط تعلیق را میتوان نخستین خط ایرانی دانست. خط تعلیق که ترسل نیز نامیده میشد از اوایل قرن هفتم پا به عرصه گذاشت و حدود یکصد سال دوام داشت. تعلیق از ترکیب خطوط نسخ و رقاع به وجود آمد و کسی که این خط را قانونمند کرد خواجه تاج سلمانی بود که بعدها به وسیله خواجه عبدالحی منشی استرآبادی بدان قواعد و اصول بیشتری بخشیده شد.
پس از خط تعلیق که نخستین خط شکل گرفته ایرانی بود. در قرن هشتم میرعلی تبریزی (۸۵۰ هجری قمری) از ترکیب و ادغام دو خط نسخ و تعلیق خطی به نام نسختعلیق به وجود آورد که نام آن در اثر کثرت استعمال به نستعلیق تغییر پیدا کرد. این خط بسیار مورد اقبال واقع شد و موجب تحول عظیمی در هنر خوشنویسی گردید و بعدها در دوران شاه عباس صفوی به دست میرعماد حسنی به اوج زیبایی و کمال رسید.
خط نستعلیق علاوه بر خوشنویسانی که در حیطه ایران کنونی میزیستند در خراسان بزرگ و کشورهای آسیای میانه، افغانستان و به ویژه خوشنویسان دربار گورکانیان در هندوستان (که تعلق خاطر ویژهای به فرهنگ ایرانی داشتند) رشد و پیشرفت قابل توجهی کرد.
به طور کلی قرنهای نهم تا یازدهم هجری را میتوان قرنهای درخشان در هنر خوشنویسی در ایران دانست. در اواسط قرن یازدهم سومین خط خالص ایرانی یعنی شکسته نستعلیق به دست مرتضی قلی خان شاملو، حاکم هرات، با تغییر دادن خط نستعلیق ابداع شد. علت پیدایش آن را میتوان به سبب نیاز به تندنویسی و راحتنویسی در امور منشیگری و بیش از آن ذوق و خلاقیت ایرانی دانست، همان طوری که بعد از پیدایش خط تعلیق ایرانیان به خاطر سرعت در کتابت، شکسته تعلیق آن را نیز به وجود آوردند. درویش عبدالمجید طالقانی این خط را به کمال رساند.
در دوران قاجار خط کاربرد اصلی خود یعنی کتابت را از دست داد. از یک سو با تاکید و توسعه سیاهمشقنویسی به سمت هنر ناب رفت و از دیگر سو با پدید آمدن روزنامهها و چاپ سنگی، خود را به هنرهای کاربردی نزدیکتر کرد. در دوران پهلوی روند نیازهای مدرن تجاری و تبلیغی خط را از کنج کتابخانهها و مجموعههای خصوصی به بستر اجتماع کشاند و جریانهای هنری مدرنی شیوههایی چون نقاشی خط را به وجود آوردند که همچنان مورد توجه محافل هنری جهان است.
در سالهای پس از انقلاب اسلامی خوشنویسی با اقبال عمومی روبهرو شد و انجمن خوشنویسان ایران که در سال ۱۳۲۹ تشکیل شده بود نقش بارزی در رشد و توسعه کمی و کیفی این هنر به عهده گرفت.
همچنین خطی به نام معلی در سالهای اخیر با تاثیر از خطوط اسلامی ایرانی ثلث و شکسته نستعلیق توسط حمید عجمی ابداع شد که تا حدی مورد استقبال قرار گرفت. آخرین دستاورد خوشنویسی ایران را میتوان به ابداعات خوشنویسی سبحان مهرداد محمدپور اشاره کرد.
خط سبحان یک خط قانونمند همانند نسخ و ثلث بوده و قابلیت کتابت و کتیبهنویسی فارسی و عربی را دارد و آن را در دسته خطوط کامل همانند خطوط شش گانه قرار دادهاند.
تاسیس انجمن خوشنویسان ایران را میتوان نقطه عطفی در تاریخ خوشنویسی معاصر ایران دانست. تاسیس این انجمن به عنوان یک باشگاه، محفل هنری و آموزشگاه منسجم روح تازهای در تن فرتوت خوشنویسی ایرانی دمید. این انجمن با نام کلاسهای آزاد خوشنویسی از سال ۱۳۲۹ با همت استادان سیدحسین میرخانی و علیاکبر کاوه، ابراهیم بوذری و سیدحسن میرخانی با اهتمام زندهیاد دکتر مهدی بیانی، محقق و استاد دانشگاه، و تنی چند از عالی همتان فرهنگخواه با همکاری وزارت فرهنگ و هنر وقت تاسیس و راهاندازی شد. این نهاد اصیل و مردمی بنیادنامه رسمی خود را با نام انجمن خوشنویسان ایران در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۴۶ اخذ و فعالیتهای خود را پی گرفت.
به تدریج و در آغاز دهه سوم حیات خود پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران(۱۳۵۷) دوره رونق و گسترش را تجربه کرد و در مواجهه با رویکرد وسیع و پرشور اقشار مختلف جامعه به ویژه جوانان و نوجوانان به خوشنویسی که همچنان تا حدی ادامه دارد رشد چشمگیری داشت. انجمن خوشنویسان ایران شعبههای متعددی در اغلب شهرهای بزرگ و کوچک ایران و برخی کشورهای دیگر دارد و هنرجویان زیادی را تربیت کرده است.
در دوران معاصر خوشنویسان توانمندی به گسترش و احیای هنر نستعلیقنویسی همت گماردند، مانند استادان سیدحسن میرخانی، سیدحسین میرخانی، علیاکبر کاوه، ابراهیم بوذری، حسن زرینخط، غلامحسین امیرخانی، اباصلت صادقی، عباس اخوین، کیخسرو خروش، محمد احصایی، فتحعلی واشقانی و بسیاری خوشنویسان دیگر. همچنین در زمینه شکسته نستعلیق از استادان یدالله کابلی خوانساری، رضا مشعشعی و محمدحسین عطارچیان میتوان نام برد.
قلم و دواتمان را سفت بچسبیم!
تا آن جا که راقم این سطور پس از انجام مطالعه و گفتوگو با تنی چند از هنرمندان دریافته است تاکنون تلاش جدی برای ثبت جهانی هنر خوشنویسی ایران صورت نگرفته است. این در حالی است به نظر میرسد مسؤولان، دستاندرکاران و صاحب نظران پیش از آن که کار از کار بگذرد و این هنر بومی و دیرینه مانند بعضی چیزهای دیگر به نام اغیار ثبت شود باید به فکر ماندگار کردن آن به نام ایران و ایرانی در سطح جهانی باشند. لطفا نگویید که نگفتیم!
انتهای پیام
نظرات