رشد حجم عظیمی از مراکز پایان نامه نویسی درون و بیرون از ساختار آموزش عالی علاوه برآنکه نشان دهنده تقاضای فزاینده این محصولات از سوی دانشجویان و دانشگاهیان است، از تغییر جایگاه پژوهش و فعالیت علمی و ارزش واقعی آن در ساختار آموزش عالی و نظام اجتماعی جامعه ایرانی حکایت دارد و این خطر بزرگی است که در سطح بالاتر مسیر پیشرفت و توسعه کیفی کشورمان را نشانه رفته است.
آرش حیدری، پژوهشگر برجسته و دانشجوی دکتری جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی در گفت وگو با خبرنگار سرویس دانشگاهی ایسنا، در این زمینه و در خصوص چالش های اصلی پژوهش و فعالیت علمی در ساختار آموزش عالی کشور و دیگر بخش های جامعه گفت: نمی توان با صدور بخشنامه و نصیحت های اخلاقی مانع از فعالیت این مراکز شد و پژوهش را به جایگاه اصلی خود بازگرداند.
وی با توصیف جایگاه فعلی پژوهش و فعالیت های پژوهشی در ساختار آموزش عالی و دیگر سازمان ها راه حل را در نحوه مواجهه ما با پژوهش جستجو کرد و براین باور است که با توزیع عادلانه فرصتهای هویتی و مالی و اقتصادی و نقشی در بین پژوهشگران می توان این شرایط را بهبود بخشید.
با صدور نصیحت اخلاقی بخشنامه، دستور و امثالهم هیچ کاری از پیش نمیرود
به گزارش ایسنا حیدری بابیان اینکه یک وجه این بعد ساختاری حجم انبوه دانشجویان تحصیلات تکمیلی و حجم کم اساتید دانشگاه است، اظهارکرد: فکر میکنم نوک پیکان انتقاد ما باید به سوی اساتید و اعضای هیات علمی گرفته شود تا زمانی که به صورت ریشهای با مساله اعضای هیات علمی که اجتماعات علمی و جامعه را تشکیل میدهد برخورد نکنیم نمیتوانیم به مشکلات و چالشهای پژوهشی بپردازیم.
پژوهشگر برجسته دانشگاه علامه ادامه داد: برخی از اساتید و اعضای هیات علمی پایاننامههایی که در حیطه تخصصی آنها نیست را هدایت میکنند. همچنین اساتید حجم انبوهی تز دکتری و ارشد را در یک بازه یک ساله راهنمایی میکنند و با افتخار از آن یاد می کنند در حالی که ارتباط استاد با دانشجو در این فرآیند به ترمی یک بار محدود شده و ارتباط بسیار کمی با دانشجویان دارند و این اولین مشکل است.
وی با اشاره به اینکه مساله ما وجود یک ساختار استثمار علمی و نقدناپذیری اعضای هیات علمی و الگوی جذب نیروهای پژوهش در دانشگاه و تمام مراکز پژوهشی است، اظهارکرد: بنابراین فرد برای فرار از فشار ساختاری در نهاد علم به سمت خرید و فروش پایاننامه میرود.
حیدری با طرح این سوأل مبنی براینکه چه کسانی در بنگاههای خرید و فروش پایاننامهها فعالیت میکنند و پایاننامه مینویسند، بیان کرد: من فکر می کنم نخبهترین نیروهای پژوهشی در این بنگاههای خرید و فروش پایاننامه حضور دارند.
وی درهمین زمینه افزود: من فردی را میشناسم که به دلیل مشکلات مالی در طول یک ماه دو تز کارشناسی ارشد مینویسد بنابراین طبعا این فرد بسیار توانا است اما ساختار جذب ما چه کرده که این افراد نخبه را به سوی بازار غیررسمی پژوهش پرتاب کرده است.
دانشجوی دکتری دانشگاه علامه در ادامه اظهار داشت: در چنین شرایطی دانشجوی ناشی که در فضای علمی حضور دارد به فرد متبحری که در بنگاه فروش پایاننامه حضوردارد مراجعه می کند. بنابراین بسیاری از تحقیقات و متون علمی در یک فضای غیررسمی و از سوی افرادی که هیچ تعهد علمی و اخلاقی نسبت به آن ندارند تولید می شود و درنهایت این پژوهشها به فرآیند کپیپیست تنزل مییابد.
وی ادامه داد: و به همین دلیل است که پژوهشگر راستین ما به سوی دفاتر فروش پایاننامه پرتاب میشود و پژوهشگر ناشی ما در مراکز پژوهشی و نهادهای علمی فعالیت میکند.
حیدری با اشاره به اینکه این آسیب در فضای کتب انتشاریافته هم وجود دارد،گفت: در ساختار نشر ما هم تعداد انبوهی کتاب وجود دارد که محتوای آن شامل مطالب کپی شده وبلاگ هاست. علاوه بر این بعضی از پژوهشگران که در دانشگاه حضور دارند با جمعآوری تحقیقات دانشجویان و سرهمبندی آن مطالب کتابی را چاپ و روانه بازار میکنند.
وی با تأکید براینکه با صدور نصیحت اخلاقی بخشنامه، دستور و امثالهم هیچ کاری از پیش نمیرود، گفت: بنابراین در چینن شرایطی شما نمیتوانید با یک برخورد اخلاقی آن هم اخلاق در معنای فردی، فعالان مراکز پایان نامه نویسی را از انجام این کار بازدارید چون آنها در بازارهای غیررسمی از این طریق تامین معاش میکنند.
در علوم انسانی هیچ نسبت وثیقی بین اجتماع و پژوهش پیدا نمیکنید
به گزارش ایسنا پژوهشگر برجسته دانشگاه علامه در پاسخ به سوال دیگر ما درمورد معضل عدم انطباق موضوعات پایاننامه و تحقیقات دانشگاهی با چالشهای جامعه و ضرورتهای نهاد آموزش عالی، گفت: موضوع عدمانطباق موضوع تحقیقات با چالش های پیش روی جامعه در حوزه علوم انسانی از حوزه علوم و مهندسی و تجربی جدیتر است.
وی ادامه داد: در حوزه علوم فنی و پزشکی پژوهش تا حد زیادی نسبت وثیقتری با زندگی مردم دارد و در جهت حل بحرانهای اجتماعی گام برمی دارد اما در علوم انسانی هیچ نسبت وثیقی بین اجتماع و پژوهش پیدا نمیکنید.
حیدری یکی از مهم ترین دلایل مهم این امر را مواجهه سیاستزده با علوم انسانی دانست و اظهارکرد: زمانی که در روند اجرای پژوهش قرار میگیرید با قید و بندهای ایدئولوژیک مواجه میشوید که نمیتوانید خیلی از مسائل عینی زندگی معمول جامعه بپردازید بنابریان اینجا یک بن بست، اتفاق میافتد که سبب میشود موضوع پژوهشها در حوزه علوم انسانی با واقعیتهای جامعه فاصله زیادی پیدا کند.
دانشجوی دکتری دانشگاه علامه درهمین زمینه افزود: نکته دوم ایزوله بودن فضای علم ایران به خصوص در حوزه علوم انسانی در مواجهه با فضای جهانی است که باعث عدم ارتباط با اجتماعات علمی جهانی و بینالمللی میشود.
دلیل دور بودن پژوهش از واقعیت جامعه نحوه مواجهه ما با پژوهش است
حیدری بابیان اینکه غلبه منطق بازار بر فضای پژوهش سومین عاملی است که سبب میشود پژوهشها در حکم تولید درآمد تنزل پیدا میکنند، خاطرنشان کرد: این مساله ما را به این نکته هدایت میکند که علوم موجود در دانشگاهها به خصوص علوم انسانی تنها برای خالی نبودن عریضه است و شما هیچ پیوند مشخصی بین تحقیق علم انسانی و اداره مملکت در سطوح کلان، میانی و خرد نمی بینید.
وی با انتقاد از اینکه نتایج پژوهش های زیادی که انجام شده نه منتشر و نه عملی می شود، گفت: بنابراین دلیل دور بودن پژوهش از واقعیت جامعه به دلیل کمکاری و زشت بودن پژوهش نیست به دلیل نحوه مواجهه ما با ساختار حاکم بر نهاد پژوهش است که از منطق بازار، مدرک و سیاستزدگی تبعیت میکند.
دانشجوی دکتری دانشگاه علامه با اشاره به اینکه تاکید بر کاربردی کردن در حالی صورت میگیرد ما درک دقیقی از معنای کاربردی کردن نداریم، خاطرنشان کرد: بدون وجود پژوهشهای بنیادین نمیتوان تحقیقات کاربردی انجام داد.
وی درهمین زمینه ادامه داد: سابقه تاسیس علوم اجتماعی و جامعه شناسی بیش از نیم قرن نیست اما دراین مدت چند پژوهش بنیادی در مورد شناخت وضعیت بین انسان ایرانی در زیست جهان در تاریخ او انجام شده است؟ بنابراین زمانی که پژوهشهای بنیادین صورت نمیگیرد واضح است که پژوهشهای کاربردی هم ایجاد نمیشود.
راهحل، دموکراتیزه کردن فضای علم است
وی با بیان اینکه دخالت هنجارهای اخلاقی، هنری و دیگر هنجارها از مکانها و نهادهای دیگر در دانشگاه موانعی برای انجام یک پژوهش واقعی ایجاد میکند، اظهارکرد: در یک تعبیر کاملا علمی باید گفت راهحل، دموکراتیزه کردن فضای علم، علم و نهادعلم است.
حیدری درهمین مورد ادامه داد: دموکراتیزه کردن یعنی اینکه تمام فرآیندهای جذب اختصاص بودجه، پژوهش و امثالهم شفاف باشد، دانشجو ولی نعمت دانشگاه باشد و نهاد علم از سایر خرده نظامهای موجود در جامعه استقلال نسبی داشته باشد و به صورت مستقل هنجارها و قواعد حاکم بر نهاد خود را تعیین و تدوین کند.
دانشجوی دکتری دانشگاه علامه با اشاره به اینکه هنوز دانشگاههای ما چنین اختیاری ندارند، افزود: دانشگاهها هنوز اختیاری در تعیین انتخاب ریاست دانشگاه خود ندارند، ارزیابی دانشجویان، اساتید و پژوهشگران در دانشگاه تنها براساس قواعد علمی باشد، نظرسنجی دانشجویان منتشر نمیشود، و هیچکس به نتایج آن توجه نمیکند و در فرایند برنامه ریزی از نتایج آن استفاده نمی کند.
پژوهشگر برجسته دانشگاه علامه مواجهه گروههای علمی با پژوهش را یکی دیگر از مشکلات سرراه پژوهش در دانشگاهها دانست و درهمین زمینه اظهارکرد: به جرات میتوان گفت دانشجویان در انتخاب موضوع و استاد راهنمای خود آزادی مناسبی ندارند. در حقیقت دانشجوی تحصیلات تکمیلی مجبور میشود خود را با فضای ذهنی حاکم بر گروههای علمی موجود در دانشگاهها انطباق دهد و در خیلی از موارد دانشجویان مجبور میشوند در مورد موضوعاتی تحقیق کنند که هیچ علاقه ذهنی و قلبی به آن ندارند.
وی ادامه داد: مشکل دوم این است که گروه به صورت حلقههای بسته درآمدهاند و با وجود آنکه آییننامهها به دانشجویان اجازه میدهد استاد راهنمای خود را از میان اساتیدی که در تمام دانشگاههای کشور فعال هستند انتخاب کند اما اعضای گروه مانع میشوند.
حیدری با اشاره به اینکه مشکل سوم که مهمترین مشکل موجود است، مشکلات مالی است، گفت: گرندهای پژوهشی فقط به اساتید و اعضای هیات علمی اختصاص داده میشود و به نیروی پژوهشی خارج از این حوزه هیچ کمک مالی اختصاص داده نمیشود.
وی با طرح این سوال که گرند پژوهشی دانشگاههای بزرگ کشور صرف فعالیت های تحقیقاتی می شود یا اینکه به خرید تجهیزات اختصاص داده میشود، ادامه داد: یک پژوهش ساده نیازمند جمعآوری 400 پرسشنامه است که حداقل مبلغ مورد نیاز برای این امر حدود دومیلیون است این درحالیست که ازسوی دانشگاه هیچ کمکی به دانشجو نمیشود بنابراین در چنین شرایطی دانشجو مجبور به دادهسازی میشود.
توزیع ناعادلانه فرصت ها عامل فرارنخبگان است
دانشجوی دکتری دانشگاه علامه درادامه بیان کرد: وقتی همه این موارد را در کنار هم قراردهیم میبینیم که توزیع ناعادلانه فرصتهای هویتی و مالی و اقتصادی و نقشی در بین پژوهشگران است که باعث میشود پژوهشگر محیط خود را عوض کند و فرار نخبگان اتفاق میافتد.
وی برعدم غلبه هنجارهای علمی در مکانیزم توزیع فرصتها هم به عنوان یکی دیگر از مواردی که به شرایط موجود دامن میزند، تأکیدکرد و درهمین خصوص گفت: باید امکانات تحصیل برای تمام دانشجویان از هر ملیت و نژاد و مذهبی فراهم باشد، فضای آزاداندیشی در دانشگاهها وجود داشته باشد و برخورد مناسبی با دیدگاههای فکری متکثر صورتگیرد و درنهایت اینکه امکان غلبه الگوی سیاسی و ایدئولوژیک بر علم فراهم نشود.
حیدری در پایان تأکید کرد: تا زمانی که این اتفاقات نیفتد و در همه روندها در دانشگاهها شفافیت وجود نداشته باشد و همه دادههای اقتصادی، علمی پژوهشی الگوی جذب هیات علمی نظرسنجیهای دانشجویی را در اختیار همه قرار ندهند و فرصتهای علمی، هویتی و اقتصادی برابر توزیع نشود تا صد سال آینده هم پژوهش هیچ نسبتی با فضای کشور نخواهد داشت.
انتهای پیام
نظرات