سردار قاسم سلیمانی که این روزها گاه ژنرال هم نامیده میشود، در نظرسنجی چند رسانه تا حدودی مستقل به عنوان چهره سال و شخصیتی محبوب شناخته شده است. چرا؟ چرا قاسم سلیمانی توانسته نظر خیلیها را جلب کند؟ چرا خیلیها که ممکن است منتقد صریح و رادیکال وضع موجود باشند، حساب او را از بقیه جدا میکنند و از او به نیکی یاد میکنند؟
به گزارش ایسنا، سیدعبدالجواد موسوی با این مقدمه در «خبرآنلاین» نوشت: «من چند دلیل را که به ذهنم میرسد در اینجا میآورم و از دوستان میخواهم مرا در یافتن پاسخ صحیحتر و دقیقتر یاری رسانند.
۱- سردار سلیمانی از تمامیت ارضی این سرزمین دفاع میکند و با دشمنان این آب و خاک در هر کجای این کره آسفالت که باشند مبارزه میکند. تکریم مدافعان این آب و خاک ریشهای تاریخی دارد و بسیار دیدهایم مردمانی را که شاید هیچ اعتقادی به نظام جمهوری اسلامی نداشته باشند اما از شهیدان پاکجان میهنشان با غرور و افتخار یاد میکنند.
۲- سردار سلیمانی مرد عمل است. او بیش از آنکه دعوی داشته باشد مرد میدان بوده. فرمود:
فردا که بر من و تو بوزد باد مهرگان
آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست
یا به قول عامیانهترش:
روی تمبک بیپوست، همه شیر خدان. بسیاری از آنان که امروز دعوی انقلابیگری دارند و جز خودشان مابقی را خائن و وطنفروش میدانند، در روز آزمون معلوم نیست به کدام سو خواهند گریخت. سردار سلیمانی اما مرد میادینی است که نفس کشیدن در آنها زهره شیر میخواهد. پس نمیتوان او را به لاف و گزاف متهم کرد.
۳- سردار سلیمانی بابت حماسههایی که آفریده است از مردم طلبکار نیست. لحن و سخن او مودبانه است و موقر. آنچه را هم برای خدا انجام داده نمیخواهد پاداشش را از مردم بگیرد. او فکر نمیکند حالا که در دفاع از این آب و خاک جانش را کف دستش گذاشته پس مردم حق خندیدن و شادی و کنسرت رفتن ندارند. او از هیچکس طلبکار نیست. او با خدا معامله کرده است.
۴- کسی نشنیده تا به امروز که فلان برج به نام سردار سلیمانی است یا فلان شرکت خصوصی را پسر یا دختر سردار سلیمانی اداره میکند. پاکدستی سردار سلیمانی دلیل دیگر محبوبیت اوست.
۵- سردار سلیمانی اگر چه مثل هر کس دیگری تعلق خاطر سیاسی دارد اما از قدرت و نفوذ و محبوبیتش برای رسیدن به قدرت استفاده نمیکند و نردبانی هم نمیشود برای به قدرت رسیدن دیگران.
۶- سردار سلیمانی شکل عقیدهاش زندگی میکند و مردم تعارضی بین گفتهها و عملکرد او تا به امروز ندیدهاند.
بعدالتحریر: از بین این چند دلیلی که ذکر شد، خود من ششمی را مهمتر از همه میدانم. صدق آن هم در روزگاری که دروغ از در و دیوار باریدن گرفته است تاثیر بهسزایی در اقبال عمومی دارد. سخن خواجه شیراز را جدی بگیریم که فرمود:
به صدق کوش که خورشید زاید از نفست
که از دروغ سیهروی گشت صبح نخست»
انتهای پیام
نظرات