یکی از مهمترین دلایل خشونت در کودکان یادگیری و الگوپذیری کودکان از والدین است.
یعنی کودکانی که الگوهای رفتاری پرخاشگرانه داشتهاند، همانند الگوهای خود رفتار میکنند؛ چنانچه پدر یا مادری خلق و خویی عصبانی و پرخاشگر داشته باشند، مسلما فرزندشان نیز پرخاشگر خواهد شد.
از آنجا که کودکان با والدین همانندسازی میکنند، بنابراین بسیاری از رفتارهای پدر و مادر ناخودآگاه توسط فرزندان فرا گرفته میشود، زیرا فرایند همانندسازی کاملا ناخودآگاه صورت میپذیرد.
نکته دیگر این که حتما لازم نیست والدین مستقیما به کودک پرخاشگری کرده باشند؛ چنانچه او شاهد رفتارهای خشونتبار پدر و مادر با افراد دیگر نیز باشد، این رفتارها را فرامیگیرد؛ بنابراین کودکان از طریق مشاهده، رفتارهای والدین را میآموزند.
بر این نکته میتوان تاکید کرد که کودکان با چشمان خود میآموزند؛ یعنی آن چه را مشاهده میکنند، یاد میگیرند حتی اگر آن رفتار به طور مستقیم در مورد خود آنها صورت نگیرد.
کودکان ناکام، پرخاشگر میشوند
ناکامی یکی از مسائلی است که به پرخاشگری میانجامد؛ وقتی کودک به هدف خود دست نیابد و ناکام شود، یکی از رفتارهایی که از او سر میزند پرخاشگری است.
اضطراب و پرخاشگری
کودکان مضطرب نمیتوانند کودکان آرامی باشند، آنها رفتارهایی پرخاشگرانه از خود بروز میدهند، البته بلافاصله پشیمان میشوند و از والدین خود عذرخواهی میکنند، اگر از کودک مضطرب بپرسیم که «چرا پرخاش میکنی و عصبانی هستی، خواهد گفت نمیدانم یا خواهد گفت دست خودم نیست».
پرخاشگری، نشانهای از تضادهای درونی
گاهی کودکان در دوگانگی و تضادهای درونی قرار میگیرند یا بهتر بگوییم، گاهی بر سر دو راهیهایی قرار میگیرند و نمیدانند کدام راه را انتخاب کنند و این حالت آنها را دچار تعارض، اضطراب و خشم میکند.
مثلا کودکی که دوست دارد نزد مادرش در منزل بماند و از طرفی وقتی میبیند تمام کودکان به مدرسه میروند، همزمان تمایل به مدرسه رفتن نیز دارد، دچار دوگانگی میشود؛ به کودکان خود کمک کنیم که در دو راهیهای زندگی، مدتی طولانی قرار نگیرند، آنها بایستی به سرعت و با دقت درستترین کار را انجام دهند.
پرخاشگری و کج خلقی در کودکان چنانچه با علامتهای دیگر همراه باشد، میتواند نشانهای از افسردگی باشد که در این صورت لازم است شرایط زندگی کودک تمام و کمال مورد بررسی قرار گیرد.
بعضی از بیماریها به مصرف دارو نیاز دارد و ممکن است از عوارض جانبی داروها کج خلقی و رفتارهایی باشد که خشونت را برمیانگیزند.
گاهی کودکان در مدرسه قربانی خشونت میشوند و این قربانی شدن باعث میشود که خود آنها نیز عامل خشونت شوند.
عواملی که به خشونت در مدرسه میانجامد، عبارتند از:
وقتی کودکی توسط دانش آموزان دیگر مورد تمسخر قرار گیرد، وقتی کودکی توسط دانشآموزان دیگر کتک بخورد و قادر به دفاع از خود نباشد، وقتی کودکی همیشه از مشاجرات فرار میکند و حتی در مواقعی به گریه متوسل میشود، وقتی کودکی مرتب اشیا، وسایل و پول خود را گم میکند، وقتی کودک از لحاظ ظاهری (پارگی لباس و یا نامناسب بودن آن ) مورد تمسخر قرار می گیرد، خجالتی بودن و سکوت مکرر در کلاس و افت تحصیلی، افسردگی و ناراحت بودن.
اولین راه برای درمان پرخاشگری کودکان پیدا کردن علت آن است
در مورد کودک پرخاشگری که الگوپذیری عامل این گونه رفتار او بوده، باید روی الگوی کودک کار کرد و راههای دیگری جز پرخاشگری را به آن الگو آموخت.
اگر پرخاشگری در اثر ناکامی به وجود آمده باشد، بایستی کودک ناکام را در رسیدن به اهداف مطلوب و دوست داشتنی کمک کرد.
در مواردی که علت پرخاشگری اضطراب است، باید از نگرانی درونی و اضطراب کودک مطلع شویم.
ورزش کردن برای کودکان پرخاشگر بسیار موثر است و باعث تخلیه هیجانی میشود.
در کشمکشهای درونی بایستی کودک را از حالت دوگانگی خارج ساخت، کمک به کودکان در تصمیمگیری، باعث میشود که بیاموزند به حالتهای دوگانه درونی خود پایان بخشند.
در پارهای از موارد، کودک افسرده پرخاشگری شدیدی از خود نشان میدهد؛ در این میان لازم است به این نکته پی ببریم که او چه چیز دوست داشتنی را از دست داده و چگونه میشود مورد از دست رفته را برای او جبران کنیم.
در مورد پرخاشگری، شیطنت و مصرف دارو بایستی حتما با پزشک متخصص ارتباط داشته باشیم تا کودک از نزدیک مورد معاینه قرار گیرد.
هنگامی که کودک قربانی خشونت در مدرسه شده است، بایستی با مسئولان مدرسه صحبت کنیم و لازم است که آنها طبق قانون و مقررات خاص با کودکان خشونتگرا برخورد کنند؛ همچنین کودکانی را که قربانی خشونت شدهاند براساس رفتارهای خوبشان مورد تشویق و تایید قرار دهند.
چنانچه نوع پرخاشگری کودک خصمانه است، بایستی کودک را از آزار و اذیت کردن دور کنیم تا مجبور نباشد، برای تلافی و انتقام، افراد دیگر را اذیت کند و اگر پرخاشگری از نوع وسیلهای است، بایستی راههای دیگری را جهت مطرح کردن کودک برگزینیم تا او ناچار نباشد از روش خشونت برای جلب توجه استفاده کند.
به طور کلی خشونت و پرخاشگری بیشتر عامل بیرونی دارد و فقط در موارد خاص به علل درونی مربوط میشود، والدین در درجه اول، بایستی محرکهای محیطی را که باعث تحریک خشم و ایجاد خشونت در فرزندشان میشود شناسایی و سپس برای رفع آن به کمک روانشناسان و متخصصان اقدام نمایند.
روشهایی برای درمان پرخاشگری کودکان:
محدودیتهایی برای کنترل پرخاشگری وضع کنید و آنها را به اطلاع کودک برسانید. مدلهای پرخاشگری را به حداقل برسانید. ساعاتی را که کودک فیلمهای خشونتآمیز تلویزیونی میبیند، محدود کنید. فیلمها، تصاویر و روزنامه کودک را به دقت انتخاب کنید. الگوهایی را در اختیار کودک بگذارید که پرخاشگرانه نباشند و همراه کودک برنامههای تلویزیونی را ببینید و صحنه پرخاشگرانه آن را تفسیر کنید. همدلی را افزایش دهید. آگاهی کودک را نسبت به رنجی که بر اثر پرخاشگری او در افراد یا حیوانات به وجود می آید، افزایش دهید. رفتارهایی را که مغایر با رفتار پرخاشگرانه است، تقویت کنید. به جای کودک پرخاشگر، به کودکی که به وی پرخاش شده توجه کنید. نحوه ارتباط کودک را با افرادی که با او زندگی میکنند، مورد بررسی قرار دهید. اگر قرار است کودک به دلیل رفتار خشونتآمیزش تنبیه شود، بهتر است به طریقی باشد که منجر به حمله انتقامی و تلافی جویانه از طرف کودک نشود.
فرصت تخلیه هیجانات را برای کودک فراهم کنید. مباحث گروهی یا خانوادگی را که تاکید بر همکاری با دیگران دارد، به کار گیرید. همکاری، مسئولیت و پیگیری مسائل مورد علاقه را با دادن مسئولیت به کودکان تشویق کنید. برای مهار رفتار کودکان، فنون محروم سازی ممکن است تا حدودی مفید واقع شود؛ بنابراین رفتارهای پسندیده را به وضوح تشریح کنید و پاداشها و کیفرهای آنها را بیان نمایید. فعالیتهای ساعتی او را در صورت امکان با شرکت کودکی دیگر طراحی کنید. از تنبیهات بدنی پرهیز کنید. علت رفتار پرخاشگرانه وی را بیابید. ثبت وقایع روزانه، بازی درمانی، بازیهای جالب، جمله سازی و گوش دادن فعال ممکن است به عنوان کمکی در جهت درک کودکان خشن به کار گرفته شود. به کودک بفهمانید که با هر رفتار خشونت آمیز، خود را از شما بیشتر دور میکند. از کودک پرخاشگر بخواهید الگوی مطلوبی برای خود بیابد و فهرستی از رفتارهای الگو را در کوتاه مدت اجرا نماید و با کودک قرارداد رفتاری ببندید تا برای رفتارهای مطلوبش جایزه دریافت کند و نتیجه اعمال نامطلوبش را ببیند.
الگوهای پرخاشگری در کودکان
همه جوامع باید راههایی را بیابند تا مانع از آن شوند که اعضای آن به هم آسیب برسانند؛ همه مردم رفتار پرخاشگرانه را تا اندازهای کنترل میکنند ولی از لحاظ ارزشی که برای آن قایلند و میزان محدود کردن آن، با هم فرق دارند.
نوجوانان خشونتگرا معمولا قدرت کنترل رفتار خود را ندارند و رسوم و اخلاقیات جامعهای را که در آن زندگی میکنند، زیر پا میگذارند، تحقیقات نشان میدهد که پسران بیش از دختران در رفتارهای خشونتآمیز و پرخاشگرانه خود از نیروی بدنی استفاده میکنند.
اما دختران بیشتر متوسل به جدالهای لفظی میشوند؛ این گونه افراد معمولا در میان گروه به عنوان افرادی گستاخ، بیتربیت و بیرحم نسبت به اطرافیان و همسالان، شناخته میشوند.
خشونت در قالب پرخاشگری فیزیکی یا لفظی ممکن است ناشی از ناکامیهای اساسی باشد یا به دلیل وجود مدلهای پرخاشگرانه در محیط زندگی (خانه یا مدرسه) نوجوان ایجاد شود.
نوجوانان خشن معمولا والدینی پرخاشگر دارند که روشهای تربیتی آنها بیشتر مبتنی بر سختگیری، خشونت و تنبیه بدنی است.
عامل وراثت هم میتواند در رفتار خشن یک نوجوان نقش داشته باشد که بیشتر رفتاری اکتسابی و آموخته شده است؛ تحقیقات نشان میدهد که در اغلب مواقع، تربیتهای کارآمد و قوی میتواند آثار وراثت را تحت پوشش خود قرار دهد.
نوجوانی که پرتوقع و نازپرورده بار آمده است و انتظار دارد که همگان به خواستهای او احترام گذارند، هنگام برآورده نشدن انتظاراتش، عصبانی شده و به خشونت و پرخاشگری متوسل میشود.
نابسامانیهای خانواده میتواند از عوامل دیگر ایجاد خشونت در قالب پرخاشگری باشد؛ مانند غیبتهای طولانی پدر یا مادر، درگیری و اختلاف، جدایی و متارکه و محیطهای زندگی دور از تفاهم و مسالمت.
پیشگیری و درمان پرخاشگری
در دوران بلوغ که بحران روحی و عاطفی نوجوان را دربرمیگیرد، بهترین راه برای پیشگیری از خشونت، مسامحه و سازگاری است؛ اغماض، گذشت و نادیده گرفتن رفتارهای او همراه با آرامش، در اغلب مواقع از استمرار و پیشروی خشونت در قالب پرخاشگریهای فیزیکی و لفظی جلوگیری میکند.
راهنمایی و مشاوره با دانشآموز در خصوص عواقب خشونت و آثار اجتماعی آن و همچنین مشاوره با خانواده دانش آموز درباره کاهش رفتارهایی که منجر به خشونت نوجوان میشود، بسیار موثر خواهد بود.
ایجاد زمینه فعالیتهای موثر در خانه و مدرسه برای اشتغال بیشتر نوجوان و تخلیه انرژیهای جسمی و روانی او در کاهش خشونت و رفتارهای پرخاشگرانه بسیار تاثیرگذار است.
خودداری مدرسه از به کاربردن روشهای انضباطی غلط و ایجاد فضای صمیمیتر میان معلمان و دانش آموزان نوجوانِ خشونتگرا، به کاهش رفتارهای خشونتآمیز و پرخاشگرانه میانجامد.
نویسنده: نسرین حسینپور، کارشناس مسئول پیشگیری از مواد مخدر و روانگردان اداره رفاه و تامین اجتماعی از خراسان رضوی
انتهای پیام
نظرات