• یکشنبه / ۵ بهمن ۱۳۹۳ / ۱۲:۱۰
  • دسته‌بندی: ایکسنا
  • کد خبر: 93110502408
  • خبرنگار : 71245

رحیمی؛ از سریش‌آباد تا دروازه اوین

رحیمی؛ از سریش‌آباد تا دروازه اوین

بهرامعلی ذیحساب نهاد ریاست جمهوری در دولت اصلاحات می‌گوید: «رحیمی یک روز من را خواست و درباره مراقبت‌های خود از بیت‌المال گفت که یک روز مسئول دفترم چند برگ کاغذ از بیت‌المال به دخترم داده بود و من او را برکنار کردم.»

بهرامعلی ذیحساب نهاد ریاست جمهوری در دولت اصلاحات می‌گوید: «رحیمی یک روز من را خواست و درباره مراقبت‌های خود از بیت‌المال گفت که یک روز مسئول دفترم چند برگ کاغذ از بیت‌المال به دخترم داده بود و من او را برکنار کردم.»

این را روز 3 اردیبهشت 87، روزنامه مردمسالاری نوشت.

«یکی از مسلمانان سوریه اعتقاد داشت اگر بنا بود بعد از پیامبر، پیامبری بیاید، آن احمدی‌نژاد بود!»

این را 17 خرداد 85، محمدرضا رحیمی در کسوت رئیس دیوان محاسبات در جمع مدیران این دیوان و در حضور محمود احمدی‌نژاد به زبان آورد.

«به استناد اصل یکصد و بیست و چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و با توجه به شایستگی، تعهد، تجربه و توانمندی، جنابعالی را به سمت «معاون اول رییس‌جمهور» برمی‌گزینم.»

و این را هم محمود احمدی‌نژاد، 3 سال و سه ماه بعد از جملات رحیمی، خطاب به او روی کاغذ نوشت؛ روزی که 55 سال از تولد «محمدرضا» در روستای سریش‌آباد کردستان می‌گذشت.

نوجوان سریش‌آبادی، بعد از گذراندن تحصیلات ابتدایی و راهنمایی در زادگاهش، پا به محیطی فراخ‌تر گذاشت و دوران دبیرستان را در شهرهای همدان و دزفول گذراند. در نوع خودش درس‌خوان به حساب می‌آمد؛ وگرنه نمی‌توانست سال 51 پله‌های دانشکده حقوق دانشگاه تهران را بالا برود و در محضر نسلی از بهترین حقوقدانان، مشق حقوق کند. دوست و دشمن می‌گویند که مدرک لیسانس و فوق لیسانسش واقعی است. سایت سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران هم فوق لیسانسش را تایید می‌کند. اگر در این سایت، «محمدرضا رحیمی» را سرچ کنید، چند صفحه به عنوان نتیجه جست‌وجو می‌آورد که یکی از این نتایج می‌گوید رحیمی مدرک فوق لیسانس خود را در رشته جامعه‌شناسی در سال ۱۳۷۹ از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز دریافت کرده است و «بازتاب ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران در گلستان و بوستان سعدی» عنوان پایان‌نامه او بوده که غلامعباس توسلی از چهره‌های ملی - مذهبی به عنوان استاد راهنما و جمشید ایرانیان به عنوان استاد مشاور، او را در تدوین این پایان‌نامه همراهی کرده‌اند. نام رحیمی و پایان‌نامه او در سایت مرکز سعدی‌شناسی هم آمده است.

زخم زمین (درباره تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه)، سیر تاریخی تکوین سیاسی - عقیدتی اخوان‌المسلمین، مطالعه تطبیقی حقوق بیگانگان در حقوق بین‌المللی و حقوق اسلامی و مقاله تابعیت مضاعف نیز دیگر آثاری هستند که به نام رحیمی در سایت کتابخانه ملی ثبت شده‌اند.

و اما مدرک دکترا که همیشه مایه دردسر بود، آن هم در دولت‌های نهم و دهم ... درباره مدرک دکترای رحیمی، تردیدهایی مطرح شده است و اطلاعات دقیقی هم درباره آن وجود ندارد. علیرضا زاکانی نماینده اصولگرای مجلس در جلسه استیضاح مرحوم علی کردان و در واکنش به شکایت رحیمی از رسانه‌هایی که درباره مدرک کردان خبر منتشر کرده ‌بودند، مدرک رحیمی را قُلِ دوم مدرک کردان توصیف کرده بود. احمد توکلی رئیس وقت مرکز پژوهش‌های مجلس هم مدرک رحیمی را «قطعاً مدرکی قلابی و مشابه مدرک کردان» دانسته بود. اما خود رحیمی یک ‌بار در پاسخ به خبرنگاران در مورد مدرک دکترایش گفته بود: «مگر در مملکت هیچ مشکلی وجود ندارد که نماینده‌ها به دنبال اثبات جعلی بودن مدرک دکترای من هستند؟» با همه این اوصاف، او نامه‌های اداری خود را گاهی با پیشوند «دکتر» امضاء کرده است و به هر حال، جعلی و واقعی بودن مدرک او هم امروز تاثیر چندانی در کلیت ماجرا ندارد.

احمدی‌نژاد از اثر هنری رحیمی رونمایی کرد

محمدرضا رحیمی، دستی از نزدیک بر آتش هنر هم دارد. مجموعه نقاشی - خط «بسم‌الله الرحمن الرحیم» با نام «دیباچه نام پروردگار»، اثر هنری اوست که در دوران معاون اولی، از سوی رئیسش آن هم در حاشیه یکی از جلسات هیات دولت رونمایی شد. حوالی همان روزهایی بود که احمدی‌نژاد، به رحیمی و چند نفر دیگر، «نشان» داد؛ آن هم نشان درجه یک «خدمت» به همراه 100 سکه تمام‌ بهار آزادی!

رحیمی در عرصه اجرایی، حضور در هر سه قوه را در سطوح نسبتا بالا تجربه کرده است. 12 سال سابقه نمایندگی دارد. در مجلس هفتم، رئیس دیوان محاسبات بوده است؛ همان دیوانی که بازوی نظارتی مجلس شورای اسلامی برای پیشگیری از مفاسد دولتی‌هاست. روزگاری دادستان قروه و سنندج بوده و داد همشهریانش را می‌ستانده و نهایتا در قوه مجریه، یکی مانده به بالاترین مقام اجرایی مملکت را داشته است. البته ریاست ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، معاونت حقوقی و مجلس ریاست جمهوری، مشاوره قوه قضائیه، استانداری کردستان و ریاست دانشکده حقوق دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز هم در کارنامه او دیده می‌شود که در برابر مسئولیت‌های پیش‌گفته، قابل بیان نیستند.

احمدی‌نژاد به رحیمی نشان «خدمت» داد

درباره عملکرد او در استانداری کردستان هم حرف‌هایی زده شده است. از جمله ارادت او به هاشمی، تا آنجا که می‌گویند برای سفر هاشمی به کردستان، دستور داده بود کشاورزان، تراکتورهای خود را طوری بچینند که از بالا «درود بر هاشمی» خوانده شود! راست و دروغ این ماجرا گردن آنها که می‌گویند، اما به هر حال در مورد ارادت رحیمی به هاشمی در آن سال‌ها تردیدی وجود ندارد.

به هر حال کسی چندان به رحیمی کاری نداشت و همین طور برای خودش بود تا اینکه زمزمه‌هایی شنیده شد. می‌گفتند محمود احمدی‌نژاد می‌خواهد رحیمی را معاون اول خود کند. با آمدن نام رحیمی، برخی نمایندگان، ماجرای چک‌های 5 میلیونی و پیشنهاد به برخی نمایندگان برای جلوگیری از استیضاح مرحوم کردان از سوی مدیر تحت امر محمدرضا رحیمی را به یاد آوردند و واکنش‌ها شروع شد.

زمستان 88 یعنی تنها سه - چهار ماه بعد از انتصاب رحیمی به عنوان معاون اول رئیس‌جمهور، سایت اصولگرای «جهان‌نیوز»، نزدیک به علیرضا زاکانی و به مدیرمسئولی پرویز سروری، بدون آنکه نامی از رحیمی بیاورد، نوشت: «رد پای یک مسئول در باند فساد بیمه‌ای کرج دیده می‌شود که البته این تخلف و سوءاستفاده، از چشم تیزیبن نهادهای نظارتی در امان نبوده است.»

این سایت، از فردی که اتهامات مذکور را به وی نسبت می‌داد، به عنوان «یک چهره جنجالی و مسئول که دارای اتهامات متعدد فساد مالی و سیاسی است و در حال حاضر دارای مسئولیت است» یاد کرد و افزود که این شخص «متهم به همکاری و شراکت با یک باند فساد مالی در بیمه شهرستان کرج است».

جهان‌نیوز درباره شیوه فساد مورد ادعای خود نیز نوشت: «فعالیت این جریان فساد به این نحو بوده است که پرونده‌های مختومه را یک بار دیگر به جریان می‌انداختند و دوباره برای آنها حکم صادر کرده و پول آن را خودشان برداشت می‌کردند و با همین شگرد بیش از 7 میلیارد تومان اختلاس کرده‌اند.»

این قبیل خبرها ضمیمه شد به دو نامه‌؛ یکی با 216 و دیگری با 233 امضای نمایندگان مجلس که در اسفند ۱۳۸۸ خطاب به رییس قوه قضائیه در مورد پیگیری فساد اقتصادی، نوشته شده بود و به این ترتیب، نام رحیمی میانسال، کم‌کم دهان به دهان گشت و رسانه‌ها نیز «م.ر»گویان به پیگیری ماجرا پرداختند.

به تدریج، نام رحیمی در شهر پیچید. برخی آن را علنی می‌گفتند، برخی دیگر به سمتش اشاره مبهمی می‌کردند و تعدادی هم به همان «م.ر» وفادار بودند تا اینکه دادگاه‌های سریالی موسوم به رسیدگی به پرونده اختلاس از بیمه ایران در دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد و از این مرحله به بعد، نام رحیمی، بی‌پرواتر به گوش رسید.

نهایتا یک روز دادستانی تهران با سنت‌شکنی، در پاسخ به آنچه که آن را اتهام‌زنی علی مطهری علیه دستگاه قضایی می‌خواند، اطلاعیه‌ای صادر کرد و حالا این بالاترین مقام قضایی پایتخت بود که صراحتا از محمدرضا رحیمی نام می‌برد: «از آقای رحیمی تحقیق به عمل آمده و در حال حاضر این فرد با صدور قرار وثیقه‌ مناسب و تأمین آن، آزاد می‌باشد».

با پیچیده‌تر شدن اوضاع، کاسه صبر محمود احمدی‌نژاد که همیشه هوای آدم‌های مورد علاقه‌اش را داشت، لبریز شد و هشتم تیرماه 90 هشدار داد: «کابینه خط قرمزی است که اگر بخواهند به آن دست‌اندازی کنند، دیگر من باید وظیفه‌ قانونی خود را انجام دهم و این حتما به کشور آسیب می‌زند.» عبارت آخر این جمله، کمی کنایه‌آمیز بود و هیچوقت معلوم نشد «این حتما به کشور آسیب می‌زند»، مربوط به انجام وظیفه قانونی رییس‌جمهور در پی نزدیک شدن به خط قرمزش بوده یا خود نزدیک شدن به خط قرمز را موجب آسیب دانسته است.

موضع‌گیری‌های بعدی او هم در نوع خود کم‌نظیر بود؛ او حدود یک ماه بعد، در دیدار با برخی اعضای ستاد انتخاباتی‌اش در سال‌های ۸۴ و ۸۸ در مورد اتهامات محمدرضا رحیمی گفت: «دو سال است که رییس قوه قضاییه معاون اول دولت را متهم به فساد اقتصادی کرده است ولی نمی‌توانند این اتهام را ثابت کنند. من به رهبری هم گفته‌ام که اگر ثابت شود که رحیمی حتی یک ریال هم اختلاس کرده من به تلویزیون آمده و ضمن عذرخواهی اعلام می‌کنم که شایستگی این سمت را ندارم.»

احمدی‌نژاد، کابینه را خط قرمزش خواند

اما به فاصله سه سال از این دفاع جانانه و وعده عذرخواهی، سخنگوی قوه قضائیه خبر حبس و جزای نقدی رحیمی را بدون ذکر جزئیات، اعلام کرد؛ خبری که باعث شد رحیمی با نوشتن نامه‌ای به آیت‌الله آملی لاریجانی، نسبت به انتشار محکومیت بدوی‌اش اعتراض کند و در گفت‌وگویی نیز خود را «معاون اول نظام» بخواند.

حالا بهمن ۱۳۹۳ است و رای دیوان عالی کشور در تایید محکومیت او منتشر شده است. دیوان البته برخلاف وظیفه ذاتی‌اش، تقریبا سرکی به ماهیت پرونده کشیده و با یک اصلاحیه روی رای اول، حکم دادگاه مبنی بر ۱۵ سال حبس را به پنج سال و ۹۱ روز حبس کاهش داده است. علاوه بر حبس، رحیمی که برخلاف اطمینان رئیس سابقش، طبق آنچه دستگاه قضایی جمهوری اسلامی رای داده، دو میلیارد و ۸۵۰ میلیون تومان اختلاس کرده، حالا باید این پول را هم بازگرداند و یک میلیارد تومان هم به عنوان جریمه بپردازد.

از اینجا به بعد ماجرا چندان مهم نیست. اینکه رحیمی واقعا زیر تابلوی ندامتگاه اوین در هوای خسته هواخوری‌های اندرزگاه و بندهای شلوغ یا حتی سلول شیک و تر و تمیز، 63 ماه و یک روز از عمر خود را آن هم درست در ایامی که دیگر وقت استراحتش بود و مباهات به گذشته، می‌گذراند یا خیر، نه اینکه کلا بی‌اهمیت باشد، اما اهمیت اصلی، متوجه کل این اتفاقات است. هرچند طرفداران رحیمی همچنان احتمالا معتقدند که او قربانی شده و ماجرا کلا سیاسی است و ...، مهم این است که بالاخره مردم توانستند نمونه وطنی برخورد جدی با مفاسد مسئولان ارشد را هم ببینند و فقط نشنوند که فلان مسئول چشم‌بادامی فلان کشور به اتهام فساد اعدام شد یا خودکشی کرد یا فلان مسئول در فلان نقطه‌ از عالم به دلیل فلان فساد، رسوای خاص و عام شد. این مهم است که حالا کمی مبارزه با مفاسد، رنگ توصیه‌های مکرر مقام معظم رهبری را به خود گرفته و محدود به برگزاری همایش و چاپ بنر و سخنرانی نشده است. اینکه مردم می‌توانند به یک چیزی مثل اقتدار نظام قضایی‌شان دل‌آرام باشند و به مجموعه حاکمیت در برخورد با مفاسد اقتصادی اعتماد کنند. اینکه «م.ر» می‌تواند امروز کلیدواژه‌ نهضت «مبارزه با رانت» باشد.

حالا اینکه محمود احمدی‌نژاد عذرخواهی تلویزیونی بکند یا نه هم مهم نیست واقعا، کسی منتظر دیدن او در تلویزیون نیست. مهم این است که دولتی‌های الان و دولتی‌های فردا و فرداها، حواسشان شش‌دانگ به همه چیز و همه کس باشد و هر لحظه خود را در معرض این تهدید بدانند چرا که نفس قدرت، فسادآور است. حالا وقت اصلاح ساختارها و ساز و کارها برای جلوگیری از زایش و تکثیر گونه‌هایی از همین سنخ است.

رحیمی 63 ماه فرصت دارد به گذشته فکر کند

حالا وقت این است که بیشتر فکر کنیم به اینکه تعریف و تمجیدها در حد بالا بردن آدم‌ها تا سطح پیامبر و تراکتور چیدن برای عرض ارادت، نهایتی جز فساد ندارد. به اینکه برکناری یک فرد به خاطر چند برگ کاغذ، خود افراط است و آدم را به این ناکجا‌آباد می‌رساند.

فراموش نکنیم که رحیمی در آخرین لحظات ثبت‌نام برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری 92، ثبت‌نام کرد و هیچ بعید نبود حتی رئیس‌جمهور شود! مطمئنا هیچکس از وضعیت امروز او خوشحال نیست، البته این ماجرا سخنان منتقدان دولت قبل را ثابت کرد که دولت احمدی‌نژاد پاک‌ترین دولت نبوده است، اما واقعا ثابت شدن این هم جای خوشحالی ندارد، چون احمدی‌نژاد لااقل 8 سال نماینده اراده ملی ما و محمدرضا رحیمی هم 4 سال جانشین او بوده است.

دست آخر اینکه، محمدرضا رحیمی یک انسان است، با همه ضعف‌ها و قوت‌ها. او امروز قبل از آنکه یک مدیر معزول محکوم باشد، پدر یک خانواده است، همسر یک خانم است، دو دختر بزرگ دارد، مویی سپید کرده، خدماتی داشته و در عین حال مرتکب «جرم» شده است و باید تقاصش را پس بدهد. پس مثل یک شهروند عقلانی، با او مثل یک محکوم رفتار می‌کنیم، اگر دلمان خواست برایش دل می‌سوزانیم یا حتی او را می‌بخشیم اما می‌توانیم هرگز فراموش نکنیم.

ایسنا - حسام‌الدین قاموس مقدم

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۳-۱۱-۰۵ ۱۲:۵۳

چرا بايد ببخشيمش؟ چرا بايد حكمش رو كم كنن؟ ميدونيد داريد چي ميگيد؟

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۰۵ ۱۳:۳۷

در اينکه رحيمي هم يک انسان و يک شهرونده و خانواده داره و نبايد بيشتر از جزاي حکمش با او رفتار کرد بحثي نيست ولي در اينکه رييس دولت قبل 8 سال نماينده ملي بوده يا نه و از اين بابت بايد خوشحال بود يا نه بحث فراوان است

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۰۵ ۱۳:۳۷

شرافت رو به صورت مويرگي فروختين يا کلا فازتون اينه؟ کسي که مردم بهش فرصت خدمت داده بودند به جاي خدمت اختلاس کرده اونم از بيت المال آيا واقعا جايگاهش جايگاه يک شهروند عادي بوده؟ هرکه بامش بيش برفش بيشتر،متاسفم برات آقاي قاموس

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۰۵ ۱۵:۰۹

با سلام متني که نوشته شده مشکوک به نظر مي رسد

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۰۵ ۱۶:۳۰

به نظر نميرسه نويسنده از رحيمي دفاع كرده باشه. اين يه روايته. آخرشم منصفانست. اگه ميخوايم مث آدم رفتار كنيم بايد به يه محكومم فقط به چشم يه محكوم نگاه كنيم. واسه دلسوزي و اينا هم كه گفته اگه دلتون خواست. خب دلتون نميخواد دل نسوزونيد. اتفاقا جمله آخرش خيلي خوبه به نظرم. نبايد فراموش كنيم كه امثال رحيمي چه بلايي سر مملكت آوردن تا دوباره گرفتار همچين دولتي نشيم

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۰۵ ۱۷:۵۱

گزارش عالي بود. تيتر مناسب، چيدمان پاراگراف‌ها بر اساس توالي تاريخي و تنظيم بي نقص. اما به نظر مي‌رسد پاراگراف آخر تلاشي براي گرفتن زهر گزارش و اعلام بي‌طرفي نويسنده بوده که با روح کلي گزارش همخواني ندارد. آقاي مقدم جزو بهترين گزارش نويس‌هاي حال حاضر رسانه‌ها هستند. گزارش‌هاي ايشان را معمولا مي‌خوانم. موفق باشيد.

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۰۶ ۰۹:۴۸

مگر اين اقا به ملت رحم کرده که ملت هم ايشان را ببخشند؟

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۰۶ ۱۰:۳۳

خوب بود ولي کاش هم از سوابقش بيشتر مي‌اورديد و هم اون جمله معروف احمدي‌نژاد رو که وقتي استاندار هاشمي بود درباره‌اش گفت " نام هاشمي بر تارک تاريخ ايران مي‌درخشد" مي‌اورديد تا مردم بدونن کيا يا بهتر بگيم چه کسي بعدها از راه‌انداختن کارناوال مخالفت با هاشمي چه کارا که نکردن. نه اينکه هاشمي معصوم باشه ولي اون حمله تاريخي تو تلويزيون اونم به اون شکل ناجوانمردانه براي متهم کردن کسي که ربطي به هاشمي نداشت يه فاجعه اخلاقي بود اونم از احمدي‌نژاد که اون جملات مشعشع رو درباره هاشمي بيان‌ کرده بود..فقط متاسفم..اين رسيدگي‌ها هم انشاءاالله هميشگي باشه نه سياسي...

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۰۶ ۱۰:۳۵

اشکال اساسي ما اينه که قلبا نپذيرفتيم که نفس قدرت فسادآوره و براي همين هم اينقدر توي کشورهاي غربي در مورد قانون و اجراي اون سخت‌گيرن؛ چون قدرت حتي از ثروت جاذبه‌اش ويرانگرتره. نظارتها بايد بي‌رحمانه و دقيق باشه والبته ناظران تامين باشن که خودشون خلاف قانون نکنن؛ اتفاقي که الان داره مي‌افته.

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۰۶ ۱۲:۱۴

حالا وقت اين است که بيشتر فکر کنيم به اينکه تعريف و تمجيدها در حد بالا بردن آدم‌ها تا سطح پيامبر و تراکتور چيدن براي عرض ارادت، نهايتي جز فساد ندارد. به اينکه برکناري يک فرد به خاطر چند برگ کاغذ، خود افراط است و آدم را به اين ناکجا‌آباد مي‌رساند. اين تيكه عالي بود

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۰۷ ۰۹:۴۵

داشتم يه لحظه فکر ميکردم قراره بخشيده بشه چون "رحيمي در ايامي است که ديگر وقت استراحتش رسيده". اين افراد نه تنها بخشيده نخواهند شد، بلکه ديد ما نسبت به خودشون و خانواده اشون تغيير نخواهد کرد. مگر طلب بخشش از ملت کنند.

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۰۷ ۱۵:۰۱

جناب آقاي دکتر احمدي نژاد رييس مکرم جمهوري اسلامي ايران با سلام و عرض ارادت انتخاب محمدرضا رحيمي به سمت معاونت اول رييس جمهور نشان از توجه شما برادر به نيروهاي زحمتکش، انقلابي، دلسوخته و فعاليني است که در طول انقلاب اسلامي همواره از حاميان ولايت بوده اند و براي توسعه عمران وآبادي کشور توأم با عدالت اجتماعي و حاکميت روح ديني از تلاشي فروگذار نکرده‌اند. سابقه درخشان ايشان در استانداري کردستان، ديوان محاسبات و به ويژه معاونت حقوقي رييس جمهور بر اهل انصاف و مروت مکتوم نيست. ما جمعي از نمايندگان بر خود فرض دانستيم از انتخاب موصوف تشکر و قدردانيمان را اعلام نماييم. " امضاء 211 نفر از نمايندگان مجلس مهرماه 1388

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۰۸ ۰۱:۲۳

نسبت پاراگراف آخر به کل مقاله را نفهميدم.

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۰۸ ۱۱:۴۷

آقاي حسام مقدم بسيار زيبا و دقيق بود.ما هم اميدواريم فساد و فقر ناشي از آن در ايران اسلامي ريشه کن شود.

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۰۸ ۱۲:۳۶

واقعا جک جالبي هستش که چند برگ کاغذ قيمتش چند ميليارد تومان واسه ملت آب خورده آقا رحيمي. بزار ملت اون چند برگ رو بردارن اما شما چند ميليارد چند ميليارد ور ندار. به قول اون جوکه که ميگفت : مارادونا رو ول کنيد و غضنفرو بگيريد شده هاهاهاهاها

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۰۸ ۱۹:۲۴

سلام حقش بود هر کسي که فاسد باشد بايد مجازات کارهايش راببيند. حقش اعدام بود، اعدام. مردم ما در حالي که نان شب را ندارند

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۰۸ ۲۲:۵۴

خدايا حق مظلومان را از احمدي نژاد و ياران او در دنيا بستان. امين يا رب العالمين

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۰۹ ۰۹:۰۱

گر پرده بيفتد نه تو ماني و نه من. همه افراد بدون در نظر گرفتن موقعيت اجتماعي و اقتصادي و غيره داراي ضعف هايي هستند و بدين دليل است كه مي گويند الله ستار العيوب

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۰۹ ۱۱:۱۱

سلام نويسنده عزيز و ايسناي گرامي وقتي مي خواستيد تعريفش كنيد و مقام و منصبي داشت اسم سريش آباد را نياورديدحالا كه محكوم شده حالا سريش آبادي است و شما هم اسم اين شهر ولايي و شهيد پرور رو تيتر خبري كردين و فارغ از اين مساله هستين كه سريش آباد چه جايگاهي در استان داره.ان شا الله نيت شما خير باشد و قصد آسيب زدن نداشته باشين.

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۰۹ ۱۳:۳۴

احساس ميکنم خبرگزاري ايسنا هم دارد از طيف اصولگرا حمايت ميکند قبلا خبرها و مقالات بسيار خوبي منتشر ميکرديد ولي الان خبرگزاري شما چند وقتي است که آن خبرهاي هيجان انگيز گذشته را ندارد و از اصلاح طلبان حمايت قبلي را نداريد

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۱۰ ۱۴:۳۲

جريمه اش در مقابل مبلغ اختلاس خيلي كم است!!!!!!!! ياد شعار ((فقر و فساد و تبعيض احمدي نژاد به پا خيز افتادم)) راستي اگر يك اصلاح طلبي به جاي رحيمي بود چه راهپيماييهايي كه بر پا نمي شد؟!!

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۱۳ ۰۹:۴۰

ايشون متولد شهر قروه هستن

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۱۳ ۱۴:۰۷

خدا همه آنهائي راکه به اين ملت ظلم مي کنند رسوا کند ولي واي به حال آنها که تهمت وافترا ميزنند بايد دادگاه آقاي رحيمي نيز براي تنوير افکار عمومي بصورت علني برگزار مي شد.

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۱۳ ۲۲:۵۵

رحيمي 35 سال قروه اي بود حالا شد سريش ابادي ؟؟؟؟

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۱۵ ۲۲:۰۵

حالا اين نماينده ها گذاشتن طرف بيت المالو چپو کنه حالا صداشون دراومده

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۱۶ ۱۹:۴۹

اين اقاياني که اينقدر چوب فتنه را بر سر اصلاحات ميکوبند چرا در مقابل اين همه اختلاس و اين همه حيف و ميل شدن بيت المال سکوت کرده اند ؟؟؟

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۱۹ ۱۰:۲۳

خيلي جالبه زماني که رحيمي در اوج موفقيت بود مدام مي گفتن رحيمي کُرده! الان که دارن مي‌فرستنش زندان ميگن رحيمي سريش آباديه! رحيمي کسيه که خيرش هيچ موقع به زادگاهش نرسيده و الانم فقط بدنامي براي مردم شهيدپرور سريش‌آباد داره

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۱۹ ۱۳:۱۲

آقاي رحيمي كُرد نيستند. حتما احمدي‌نژاد و بابك زنجاني هم فردا خودشون را اصالتا كُرد معرفي مي كنند و سندش را هم ارائه مي دهند

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۱۹ ۱۴:۳۹

بند آخر مقاله خيلي خوب است و حکايت از انسانگرايي فلسفه سياسي جمهوري اسلامي دارد. خدمات مسئولان هر جند هم لغزشي داشته باشند، نبايد در صفر ضرب شود. آقاي رحيمي 30 سال براي کشور زحمت کشيده و احتمالا خطاي کوچکي هم داشته است. بنابراين کمي از امتيازات خود را ازدست مي‌دهد و شخصيت سياسي وي بايد قابل احترام باشد. در ارزيابي يک فرد بايد هم نکات منفي و هم نکات مثبت لحاظ گردد. بزرگنمايي نقاط منفي و نديدن خدمات، يک بي‌انصافي جاهلانه است.

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۲۰ ۱۵:۱۷

فکر مي کنيد خودشما خبرنگاران درست کار مي کنيد؟ فکر ميکنيد که تمام دولتها سالم بودند و فقط اين رحيمي است که محکوم شده؟ رحيمي قطره اي بود در مقابل درياي هاشمي‌ها و خاتمي‌ها و الاني‌ها. بعضي از همين خبرنگاران هم سالم کار نمي کنند

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۲۰ ۱۵:۲۹

چي شده شما هم نون به نرخ روز خور شديد؟ چي شده حالا مطالبي مي نوسيد که بعضي‌ها خوششان بياد؟ چرا از قولي که دولت تدبير و اميد در مورد اينکه 100 روزه همه مشکلات را بر طرف میکنم و نتونست، چيزي نمي‌نويسيد؟

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۲۱ ۱۲:۱۲

اقاي رحيمي اهل سريش آباد است که بخشي ازشهرستان قروه ميباشد مردم خوب سريش آباد ترک زبان هستن وغالبا به زبان ترکي صحبت ميکنند وزبان دوم انها فارسي است

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۲۱ ۱۸:۵۷

شما از پول تو جيبي يا خرجي يک خانواده صحبت نمي کنيد ، موضوع بيت المال است ، خيانت در امانت است ، بعد فقط مي توانيم فراموش نکنيم؟

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۲۲ ۱۲:۵۱

دورد بر دلاورمردايراني احمدي نژاد قهرمان که دشمنان انقلاب را عاصي ونوکران غرب را مستاصل کرده است لذا به لطائف الحيل دنبال فرصت طلبي براي انزوا اوهستند

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۲۳ ۱۱:۲۰

مسلما حکمي که داده شده اگر تخلفي صورت گرفته باشد عادلانه ميباشد اما دربرابر پرونده کساني که بيست سال و ده سال پيش بازشده و هنوز اندر خم يک کوچه ميباشد ظلم بزرگي شده.

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۲۳ ۲۳:۰۹

پخشش کنيد...ايسنا يادته خدايي دوره دکتر ازاد تر بودي...چقدر مردمي بودي..ولي حالا مجبوري برا يه عده تبليغ کني..خوب ميدوني چي ميگم

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۲۵ ۰۲:۵۹

ايشون شايد فقط در سريش اباد به دنيا آمده باشد وگرنه هيچ گاه قدمي براي آنجا بر نداشته وخود را قروه اي اصيل ميداند

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۲۶ ۱۳:۳۶

ببخشيم ؟؟؟چي رو بايد ببخشيم ؟به نظر شما کجاي اين ماجرا يخشيدني هست؟شما بگو اگر حضرت علي بودن با کارگزاري اينچنين چي کار ميکردن .شما رو براي جواب اين سوال به شرف و وجدانتون راهنمايي ميکنم

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۳۰ ۱۶:۴۵

بخشش لازم نيست اعدامش کنيد

avatar
۱۳۹۳-۱۲-۰۱ ۲۳:۰۴

به نظرم نويسنده از روي احساسات برخي مطالب غلو اميزي نوشته که غير واقعي ميباشد،منظور نويسنده ازسريش اباد تا دروازه اوين يعني چي،اصلا ربطي به موضوع محکوميت اين اقا نداره،اگه به اين اقا زاده ها هم گوشه چشمي داشته باشند بد نيست .اميدوارم مبارزه با مفاسد اقتصادي به يک نفر ختم نشه

avatar
۱۳۹۳-۱۲-۰۴ ۱۰:۵۶

رحيمي کسي رو نداشت وگرنه عاقبتش اين طور نبود.