«... و خوشحالم که نشان دادم قرار نیست دخترها کنیز باشند.» این جمله را دختر 17 سالهای میگوید که منتقدان هموطنش او را «قربانی غرب»، «ملعبه برای انتقاد از اسلام» و «مروج سکولاریسم» میدانند.
خردسال که بود دوست داشت دکتر شود؛ نمیدانست که دختران هم میتوانند خبرنگار، تاجر یا سیاستمدار شوند تا اینکه دنیای خارج از دره سوات - محل زندگیاش - را دید. او زنانی را دید که سیاستمدار بودند. «بینظیر بوتو» الگویش شد و فهمید که یک زن هم میتواند نخستوزیر شود و حقوقی برابر مردان داشته باشد.
در کلاس درس شیمی در مدرسهای در بیرمنگام نشسته بود که فهمید برنده جایزه صلح نوبل شده است. خوشحال بود. در ابراز خوشحالیاش تشکر از پدر (ضیاءالدین یوسف زی) و خانوادهاش را فراموش نکرد. «پدرم به جهانیان نشان داد که دختر و پسر از حقوقی برابر برخوردارند. گرچه برادرانم فکر میکنند که با من بهتر از آنها رفتار شده است.»
روز گذشته کمیته اعطای جایزه صلح نوبل در انتخابی غیر مناقشه انگیز برخلاف سالهای گذشته، جایزه صلح نوبل را به صورت مشترک به «ملاله یوسف زی» 17 ساله و «کایلاش ساتیارتی» فعال هندی دفاع از حقوق کودکان به خاطر فعالیتهایشان جهت دفاع از حقوق آموزشی تمام کودکان و ارتقاء سطح تحصیلات دختران اهدا کرد.
ملاله، این جوانترین دریافتکننده جایزه صلح نوبل، بعد از تعطیل شدن مدرسهاش در یک کنفرانس خبری با بیان اینکه "این جایزه متعلق به تمام کودکان بیدفاع است که حق اعتراضی ندارند و حرف آنها باید شنیده شود"، از نخستوزیران هند و پاکستان خواست به خاطر صلح در مراسم اهدای این جایزه که ماه دسامبر سال جاری میلادی برگزار میشود، شرکت کنند.
پاکستان 67 سال پیش از هند جدا شد و از آن زمان روابط این دو کشور اغلب تیره و آمیخته به جنگ، خصومت و بدبینی بوده است. البته رهبران این دو کشور با یکدیگر در تماس هستند و از جمله نخستوزیران فعلی دو کشور، «محمد نوازشریف» و «ناریندا مودی» در ماههای اخیر دیدار کردهاند.
«این جایزه به من برای انگیزه و آرمانهایم جرأت میدهد. من از تمام کودکان سراسر جهان میخواهم تا برای گرفتن حقوق خود بپاخیزند. من حقیقتاً احساس افتخار، قدرت و جرأت میکنم چراکه این جایزه تنها یک جسم فلزی یا مدالی نیست که به گردن انداخته یا آن را در گوشهای از اتاق خود قرار دهید. این جایزه به من جرأت میدهد تا راه خود را ادامه دهم.»
ملاله در زمانی که 11 سال بیشتر نداشت فعالیتش را در حمایت از حق تحصیل کودکان بویژه دختران آغاز کرد و به نوشتن یادداشتهای روزانهاش در وبسایت اردوی زبان بی.بی.سی بدون ذکر نام در ارتباط با زندگی زنان دره سوات پاکستان پرداخت؛ منطقهای که زندگی مردمانش بویژه کودکان و دخترانش زیر سایه سنگین آزار و خشونتطالبان است. جایی که بعد از حملات یازده سپتامبر و حمله آمریکاییها به افغانستان به تدریج تحت نفوذ و قدرت شورشیان طالبان و تندروهای پاکستانی قرار گرفت و این نفوذ به قدری پیش رفت که در سال 2008 ملا فضلالله رهبر محلی طالبان در این منطقه تهدید کرد که اگر مدارس دخترانه ظرف یک ماه بسته نشود مردم این منطقه عواقب این موضوع را خواهند دید.
در آن هنگام ضیاءالدین یوسف زی پدر ملاله که صاحب مدرسهای بود که دخترش در آن تحصیل میکرد، از این تهدید ترسید و از ارتش پاکستان تقاضای کمک کرد. آنها نیز به او اطمینان دادند که امنیت را برقرار میکنند و از او خواستند مدرسه را نبندد.
وقتی ملاله از طریق گوگل فهمید که طالبان او را به عنوان یکی از اهداف ترور خود تعیین کردهاند، ابتدا بسیار متعجب شد. « واقعاً نمیتوانستم باور کنم. به خودم میگفتم نه، این درست نیست. بعد از این تهدید بیشتر از اینکه نگرانم خودم باشم نگران پدرم بودم، چون فکر نمیکردم طالبان آنقدر وحشی باشند که بخواهند یک بچه را بکشند؛ من آن موقع 14 سالم بود.»
«وقتی به این نتیجه رسیدم که طالبان به تهدید خود عمل میکند به خودم میگفتم: ملاله اگر آنها بیایند چه میکنی؟ و پاسخم این بود که با کفشم به آنها حمله میکنم! بعد باز با خودم فکر کردم که اگر این کار را بکنم چه فرقی با طالبان خواهم داشت؟ به خودم میگفتم: تو نباید با خشونت به دیگران حمله کنی؛ میتوانی با آنها مبارزه کنی، اما در صلح و از طریق گفتوگو و آموزش فکری. باید به آنها بگویی که آموزش چقدر اهمیت دارد. باید بگویی: من آموزش را حتی برای کودکان شما نیز میخواهم. حالا هر کاری میخواهید بکنید!»
در نهم اکتبر 2012 میلادی طالبان تهدیدهای خود را در ارتباط با ملاله یوسف زی عملی کرد و در حالی که او با بقیه بچهها در اتوبوس نشسته بود گروهی از مردان طالبان در حالی که فریاد میزدند بگویید کدامتان ملالهاید؟ اگر دهانتان را باز نکنید همه را میکشیم اتوبوس مدرسه او را متوقف کردند. ملاله شناسایی شد و مردان به سر او شلیک کردند.
گرچه در این عملیات تروریستی او به شدت زخمی شد ولی زنده ماند و برای درمان در ابتدا به یک بیمارستان نظامی در پیشاور منتقل شد و شش روز بعد در حالی که قسمتی از جمجمهاش را برداشته بودند تا فشار از روی مغز او کم شود به بیمارستان کوئین الیزابت به بیرمنگام منتقل شد و مراحل درمان را طی کرد.
در روز تولد شانزده سالگیاش - 12 ژوئیه سال 2013 که به نام روز ملاله نامگذاری شده - برای اولینبار در بعد از حادثه ترور در ملاء عام حضور پیدا کرد، به مجمع عمومی سازمان ملل متحد رفت و از مسئولان کشورهای مختلف خواست برای تضمین اینکه همه کودکان از حق راهیابی به مدرسه برخوردار باشند دست به اقداماتی عملی بزنند.
«برای دفاع از حقوق تحصیل همه کودکان خواهم کشید، چراکه آنها بیش از همه در رنج هستند. یک کودک، یک معلم، یک کتاب و یک قلم میتواند دنیا را تغییر دهد و آموزش و پرورش یگانه راه حل است.»
ملاله در ادامه فعالیتهای خود در دفاع از حق تحصیل کودکان بویژه دختران کتاب «من ملاله هستم» را منتشر کرد؛ کتابی که زندگی ملاله زیر فشار حکومت طالبان در دره سوات را در سالهای اولیه زندگیاش به تصویر میکشد، اما او میگوید که این کتاب فقط داستان او نیست بلکه داستان میلیونها کودکی است که از درس و تحصیل محروم هستند. گرچه مقامات پاکستانی به دلیل فشار تندروها و با ادعای اینکه محتوای این کتاب ضد ایدئولوژی و ارزشهای اسلامی است تدریس آن را در مدارس خصوصی پاکستان منع کردند، ولی او باز هم خسته نشد و با جمعآوری سه میلیون امضا در یک دادخواست عمومی از رهبران کشورش خواست برای حمایت از حق تحصیل کودکان اقدام عملی انجام دهند.
او صندوق ملاله را ایجاد کرد و از شخصیتهای مختلف سیاسی، فرهنگی، هنری درخواست کرد که حق تحصیل کودکان توجه جدیتری داشته باشند و قسمتی از بودجههای نظامی کشورهایشان را به این موضوع اختصاص دهند، چنانچه او هنگامی که در سال گذشته در واشنگتن با رئیسجمهور آمریکا و خانوادهاش دیدار کرد، از باراک اوباما خواست بودجه حملات پهپادی در پاکستان را به در راستای آموزش کودکان و نوجوانان در این منطقه خرج کند.
افتخارات ملاله که در سال گذشته از سوی مجله تایمز به عنوان چهره برتر سال انتخاب شد، همچنان ادامه دارد. او قرار است در 21 اکتبر (29 مهر) در فیلادلفیا مدال آزادی را دریافت کند. ملاله همچنین پیش از این جایزه ساخاروف اتحادیه اروپا را دریافت کرده است.
باید در انتظار سالهای آتی بود و دید که آیا این دختر پاکستانی که امروز مایه غرور ملی هموطنانش است، به آرزوی سالهای نوجوانیاش در منطقهای که هر روز در آن تروریسم و خشونت علیه مردمانش بویژه کودکان و زنان رو به فزونی است خواهد رسید؟
ایسنا - اکرم احقاقی
انتهای پیام
نظرات