سه پسر عقبافتاده، یک برادر معلول، یک مادر نابینا و همسری که سالهاست نیست، میشود تمام دارایی «طاهره عشقی» که چیزی به اسم یک «خانواده» را در شهرک «مرتضی گرد» سرپرستی میکند.
«امیر» و «رضا» و «غلامرضا» که او را «قلی» صدا میزنند، سه جوان عقبافتادهای هستند که با داییشان «حبیب» میشوند چهار مرد عقبافتاده. آنان عملا نمیتوانند نانآور باشند چون کار چندانی از آنان برنمیآید و اگر هم بربیاید، نان چندانی بابت کارشان درنمیآید. گهگداری اگر همسایهای یا آشنایی، کاری در حد و اندازههای حمالی داشته باشد، برایش انجام میدهند؛ شاید پولی به اندازه خرید چند نان دستشان بیاید.
مادر نابینا، تا آنجا که جا داشته پیر و شکسته است. سن و سالش را هم یادش نیست. این را وقتی میتوان فهمید که «طاهره» برای گفتن سن او از مادر میپرسد «مامان یادته چند سالته؟» و او یادش نمیآید. «یاد»های مادر از یادش رفته است. بقیه هم همینطور. «طاهره» هم فقط یادش میآید که شاید 15 سال یا بیشتر از روزی میگذرد که شوهرش از خانه بیرون رفت و آنها را با همه نداشتههایشان تنها گذاشت.
شاید خوشبختترینشان «فاطمه» بوده است که به خاطر سالم بودن، خانوادهای سالها قبل سرپرستیاش را قبول کردهاند و حالا دیگر در آستانه ازدواج است.
از قوم و خویش و فامیل، چیزی در حد «هیچ» دارند و از نظر درآمد و منبع تامین زندگی، چیزی در حد کمتر از «هیچ». دو اتاق با یک حیاط کوچک، جایی است که روزها و روزمرگیهای این خانواده در آن جان میکنند تا شب شوند و این از خوشاقبالی آنان بوده که از وقتی که به «مرتضی گرد» پا گذاشتهاند، در همین خانه بودهاند و کسی هم مدعی نشده است که «اینجا مال ماست!»
در حال حاضر برای این خانواده اهل حوالی سراب، یک غذای ساده هم تقریبا نوعی تجمل است که میتوانند از خیرش بگذرند. تفریح و بهداشت را هم که اصلا بیخیال. اگر پولی از طرف عابری یا کسی که از وضعشان باخبر است به دستشان برسد، با آن نان خالی میخرند و چند نفری میخورند تا نمیرند.
یکی میگوید: «داریم این در اون در میزنیم تا شاید اگه خدا خواست بتونیم یه دستگاه سبزیخردکنی واسشون بگیریم لااقل بتونن باهاش یه بخور و نمیری در بیارن».
کمیته امداد، بهزیستی، شورای شهر، شهرداری و ... از جمله سازمانها و نهادهایی هستند که همت کردهاند و نه «ماهی» به این خانواده دادهاند و نه آنان را با «ماهیگیری» آشنا کردهاند. شاید میخواهند اینها روی پای خودشان بایستند!
شهرک مرتضیگرد، جایی کمی پایینتر از ناف تهران، در محدوده منطقه 19 پایتخت، از شمال به ضلع جنوبی بزرگراه آزادگان، از شرق به شهرک علیآباد قاجار از توابع شهر چهاردانگه، از غرب به شهرک گلریز و اتوبان خلیج فارس و از جنوب به زمینهای ارتش و اراضی عباسآباد از توابع بخش آفتاب منتهی میشود.
***
امیر خلوصی عکاس ایسنا با راهنمایی کسی که این خانواده را میشناخته، چند روز قبل به «مرتضی گرد» رفته و با یافتن خانه این خانواده، یک روز را همراهشان زندگی کرده است. بازتاب یک روز زندگی این خانواده را میتوانید در گزارش «زندگی بدون رنگ» ببینید.
ایسنا - حسامالدین قاموس مقدم
انتهای پیام
نظرات