در پی داغ شدن بحث مساله تعیین جانشین رئیس جمهور عراق نویسنده خاطرات جلال طالبانی در اظهاراتی به معرفی نامزدهای احراز این پست و پیشینه آنها پرداخت.
عرفان قانعیفرد، کارشناس مسائل کردها و نویسنده خاطرات جلال طالبانی در گفتگویی با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در پاسخ به سوالی درباره اینکه چرا چند کاندیدا برای این پست ریاست جمهوری نامزد شدهاند، تصریح کرد: بنا به توافق مابین گروه های سیاسی، ریاست جمهوری عراق به حزب اتحادیه میهنی تعلق دارد و سه اسم برای این پست به چشم می خورد: دکتر فواد معصوم، برهم صالح و دکتر نجم الدین کریم. گرچه هر سه نفر را بارها در اتحادیه میهنی کردستان عراق در خلال این 8- 9 سال مراودت من با عراق دیده و هم صحبت هم بودهام اما هر کدام خصوصیات خاصی داشته و دارند و طبعا مشخصات شخصیتی، سابقه تاریخی و کاریزمای طالبانی در کرسی ریاست جمهوری، هویتی دیگر به آن کرسی داد اما اینکه کدام یک از این سه نفر می توانند جانشین مناسب تری برای طالبانی باشند، مهم بود.
دکتر فواد معصوم:
یک دیپلمات کهنه کار با شخصیتی آرام. کسی که به برادری بین کرد و شیعه اعتقاد دارد. دوستدار ایران و ایرانی است. قبل از ورود آیت الله خمینی به ایران، در پاریس نفر اول میان کردها بود که به دیدار ایشان در نوفل لوشاتو رفت و پیام مام جلال را به وی رسانید که راه کردستان برای ورود آیت الله به ایران، باز است.
دکتر فواد پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای شکل دادن رابطه کردها با جمهوری اسلامی، زحمات زیادی متقبل شد. زیرا پس از فروپاشی حزب دمکرات کردستان عراق و مرگ مصطفی بارزانی، اعضای این حزب در کرج پناهنده شده بودند و اولین حامی انقلاب و همراه جمهوری اسلامی شدند و در دیدارهایشان همواره به منحصر و خادم و دلسوز بودن شان اشاره داشتند تا بتوانند افکار سران دولت موقت و اعضای جمهوری اسلامی را علیه دیگر جناح ها و نهادهای سیاسی کرد، تحریک کنند. در چنین فضایی غبارآلود که رهبری موقت برای دوباره جان دادن به کالبد حزب بارزانی از هر کاری رویگردان نبود، مام جلال شخصیتی آرام و سیاستمداری باهوش را تعیین کرد که رابطه ای درست و منطقی شکل دهد. اولین نماینده حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق در ایران، دکتر فواد معصوم بود. همیشه به نقش درست و غیرقابل انکار ایران در منطقه باور داشته و دارد.
او رابطه ای دیرینه با مام جلال داشت، هرچند روزگارانی به کمونیست های عراق گرایش یافته بود اما وقتی که نوع نگرش آنها را نسبت به قوم کرد دریافت، از آن حزب رویگردان شد. او جزو موسسان حزب اتحادیه میهنی کردستان به شمار میرود. از آن دوران و پس از انقلاب، از وی به عنوان عامل خیر و واسطه سالم بین ایران و کردها نام برده می شود و سیاست مام جلال و اکثریت اتحادیه میهنی کردستان هم رفاقت و همراهی با سیاست و هویت ایران و ایرانی بوده و دکتر فواد هم پیرو اندیشه مام جلال بود. گرچه در میان اتحادیه میهنی کردستان عراق تندروهایی انحصارگرا هم وجود داشتند که علیه ایران حرکت کنند، اما وی همواره بر سیاست و دیپلماسی و صلح تاکید داشت و عاقبت تلاش های دکتر فواد در اواسط جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، به نتیجه رسید و دوستی جدی ایران و حزب طالبانی و همراهی آنها در جنگ علیه صدام، شکل گرفت.
دکتر فواد در تاسیس جبهه اپوزیسیون عراق نقش مثبت داشت و این حضور به سال 1980 و ( جبهه الوطنی التقدمیه الدیمقراطیه ) بازمی گردد که همواره فعالیتش را حفظ کرد و بدان خاطر هویتی مثبت و چهره ای سالم و قابل اعتماد میان شیعیان و کردها یافت و بعدها هم در تاسیس اقلیم - بنا به حمایت و تاثیر آمریکا و ایران - رئیس اول کابینه شد. گرچه در آتش افروزی 31 اوت 1996 توسط بارزانی در شهر اربیل دستگیر و به اعدام محکوم شد؛ تقاضای مام جلال از مداخله ایران و نجات دکتر فواد از زندان بارزانی، سبب نجات جان او شد.
تا سال 2003 در لندن همواره دوستی اش را با اپوزیسیون عراقی حفظ کرد و پس از 2003 هم بر همان دیپلماسی باقی ماند و دوستی کردها و عرب ها در عراق را مورد توجه قرار داد. در تاسیس انجمن وطنی عراق - مجلس شورا - پس از 2003 هم نقش و فعالیت او میان چهره های عراق جدید، غیر قابل انکار است که همواره بر تعامل و دوستی با نیروهای مختلف اصرار داشت.
اکنون هم این فیلسوف سیاسی که روزگارانی در الازهر مصر دکتری فلسفه گرفته و سالیانی معلمی کرده، به چهره ای پاک، آرام و نرم مشهور است که برای مصالح و منافع شخصی اش نه علیه حزبش کاری کرده و نه در اختیار نیروهای دیگر علیه آب و خاکش عمل کرده.
وی درباره اینکه چرا برهم صالح کنار زده شد، افزود: بیشتر در میان رسانهها به چهرهای عملگرا و پویا مشهور است که گویا شاگرد مکتب سیاسی مام جلال است اما او را از نظر دانش سیاسی هنوز خام و عجول می دانند. زیرا شلوغ کاری و جاه طلبی سیاسی او در ایام پس از کسالت طالبانی، رسما به ایجاد شکاف میان نیروهای طالبانی انجامید. گرچه برخی از چهره های نظامی غیر مقبول داخل اتحادیه میهنی کردستان - مانند شیخ جعفر که به همراهی اش با میت و بارزانی مشهور است - همراه و موافق برهم شده اند که شاید با حمایت وی در کنگره صاحب رای شوند. زیرا آنان برهم را شخصیتی ضعیف و رنگارنگ می دانند که در سایه او هم می توانند به زیست سیاسی خود ادامه دهند.
برخی از کادرهای حزبی و پیشمرگهای قدیمی پیرو مام جلال هم چندان حامی برهم نیستند و او را شخصیتی مقبول برای جانشینی طالبانی نمی دانند زیر معتقدند که " وی دور و نقش سلبی دارد و بیشتر اهل هیاهوی رسانه ای است و سخنانش چندان اعتبار سیاسی ندارد و علیه خط و آرا مام جلال است و شاهد ماجرا را هم عدم رضایت کادرهای حزبی، دستگاه امنیتی حزب، پیشمرگها و خانواده های شهدای مبارزه می دانند که حمایت و اقدام های برهم را منفی تعبیر می کنند که بیشتر مصالح و منافع خودش اهمیت دارد تا مصلحت حزبی. بیشتر رابطه با آمریکا را به دوستی با ایران و ایرانی ترجیح می دهد و شاید تحویل گرفتن اولیه آمریکایی ها هم بخاطر شخص مام جلال بود وگرنه باور چندانی به وی نداشتند و برهم صالح در سایه مام جلال به ثروت و سامانی افسانه ای دست یافته و همین ضعف مالی وی، موجب تاثیر و نفوذ شدید بارزانی شده است" و از این سخنان منتقدان علیه او استفاده شد و بار دیگر یک قدرت محور از قدرت دور شد.
شاید بتوان گفت که سیاست یکی از کشورهای شمالی همسایه عراق که می خواست که با همراهی بارزانی و نچیروان و تقویت روابط پیداو پنهان و فرستادن رئیس جمهوری ضعیف به بغداد میان کردها و همسایه شرق کردستان عراق را تحت شعاع قرار دهد. تنها حامیان اساسی برهم صالح مشخص شد که چه کسانی هستند اما لابد حضور برهم در بغداد ضامن منافع ایشان و عامل آشفتگی اتحادیه میهنی کردستان می بود که به جایی نرسید.
قانعی فرد درباره دکتر نجم الدین کریم نیز اظهار داشت: شاید نخستین بار عادل مراد، چهره مشهور داخل اتحادیه میهنی کردستان عراق، از وی به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری نام برد. آن هم برای مبارزه با نوع نگاه بارزانی بود که طرحی علیه اتحادیه میهنی داشت. دکتر کریم، چهره ای است که در کرکوک موفق بود و توانست اتفاق آرا بین ترک ها و کردها و آرایش حزب را در این شهر مهم عراق حفظ کند و مانع فتنه ها و خرابکاری های حزب بارزانی شود که بعدها با نیروی نظامی خود و همکاری با داعش، کرکوک را - در این مدت بلبشوی حضور داعش - تصرف کردند.
او روزگارانی پزشک مخصوص مصطفی بارزانی بود اما خانواده بارزانی چندان تمایلی به پیشرفت و حضور سیاسی او ندارد و مانند مالکی از هر اقدامی منفی علیه او هم روی گردان نیستند. قبل از تمدید غیرقانونی مدت ریاست بارزانی بر کرسی اقلیم، اتحادیه میهنی کردستان وی را برای ریاست اقلیم کاندیدا کرد و بارزانی ها دیگر نام او را هم تحمل نکردند و امروزه هم از جمع کردن آرا علیه او در پارلمان عراق تا هر اقدامی دیگر روی گردان نخواهند بود و شاید نتوان امیدی به موفقیت او در کاندیداتوری ریاست جمهوری داشت و به نظرم امروز به نفع دکتر فواد معصوم کنار خواهد رفت.
وی در پایان و نقش جمهوری اسلامی گفت: با بررسی اوضاع سیاسی و پیشینه تاریخی، شاید بتوان گفت که حضور دکتر فواد معصوم و دانش و تجربه او رمز موفقیت اوست که بتواند چهره های شیعه و سنی و کرد را به دور خود گردآورد. طبعا بازگشت مام جلال هم تاثیری در آرایش سیاسی جدید کردها داشته. دوست دوران کودکی مام جلال بر کرسی ریاست جمهوری تکیه می زند و مسلما دانش و پیشینه این معلم فلسفه سیاسی او را به عنوان دومین رئیس جمهور کرد در تاریخ معاصر عراق معرفی خواهد کرد و استحقاق اوست. جمهوری اسلامی هم طبعا به یک دوست سیاسی می اندیشد نه حضور یک تاجر سیاسی که پشت درهای بسته صرفا با وعده و وعید رنگی ، دیپلماسی مداحی را دنبال کند. یک رئیس جمهور عاقل و فرزانه و ضد تجزیه طلبی و عوام فریبی و دارای تجربه مسلما بهترین انتخاب است نه اینکه مثلا مانند یک رئیس عشیره با تفکر قبیله ای و عقب مانده، هر 10 دقیقه 1 بار بخواهد که 2 شهر و 3 ده را به عنوان کشور مستقل کردستان اعلام کند. به نظر شخصی من، دکتر فواد معصوم برای آینده کردها و عراق و دوستی با ایران و ایرانی، بهترین و عقلانی ترین گزینه و انتخاب او نشانه پختگی سیاسی بود.
انتهای پیام
نظرات