با وجود این همه مهمان ناخواندهای که افسونهای جزیره رنگین کمانی را به کمین نشستهاند، آیا نباید از احتمال وقوع فاجعه زیست محیطی طی سالیان نه چندان دور در مهمترین گنبدهای نمکی دنیا و از دیدگاه زیبایی شناسی بی رقیب ترین تابلوی نقاشی خالق طبیعت سخن بگوییم.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه خلیج فارس، حتی اگر چندان اهل گشت و گذار دریایی هم نباشید، حتماً نام جزیره هرمز برای یک بار هم که شده به گوشتان خورده است؛ سرزمینی که شگفتی زمین شناسی ایران و جهان محسوب میشود. جزیرهای در بیخ گوش بندرعباس در مرکز استان هرمزگان. جایی که خاک سرخ و کوههای رنگارنگ گرد هم آمدهاند تا یکی از عجایب خلقت به وجود آید؛ خلیج فارس جزایر متعددی دارد اما هرمز منحصر بفرد ترین آنهاست و این را به خاک رنگین کمانی اش مدیون است. محققان زمان تولد این جزیره کهنسال را به دوره نخستین زمین شناسی مربوط میدانند که بر همین اساس، این سرزمین رنگارنگ، سنی افزون بر 500 میلیون سال در شناسنامه خود دارد. چندین دوره زمین شناسی سپری شد، دایناسورها منقرض شدند، گونههای جانوری تکامل یافتند، گیاهان بر سطح خشکیها روییدند و کوهها از زیر آب سر برآوردند، تودههای نمک لابلای گسلها را درنوردیدند و با خود از هر لایه زیرین زمین کانیهای مختلفی را به ارمغان آوردند تا توده گنبدی بیضی شکل نمک از دامن خلیج فارس سربرآورد و طی 20 هزارسال اخیر نیز شکل و شمایل امروزین به خود بگیرد. اگر چه همه سوی هرمز همانند همه جزیرهها به آب می رسد اما خشکی برآمده اش توده بزرگ نمکی است؛ نه سنگ و خاک.
با گذشت میلیونها سال و چندین دوره زمین شناسی، اما زمان حاضر روزگار بدی برای این جزیره پیر ایرانی به شمار میرود. "فاجعه زیست محیطی" شاید بهترین تعبیری باشد که بتوان آن را برای حال و روز سالیان اخیر جزیره هرمز به کار برد؛ جزیره پیر خلیج فارس آنچنان پریشان است و وضع ظاهریش بهم ریخته که برای آبروداری، صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشته است؛ هر چند محققان زمین شناسی چهره گلگونش را به قرمزی خاک آتشین رنگ موجود در آن منتسب میکنند اما دوستداران محیط زیست باور دیگری دارند. آنان معتقدند که طبیعت این جزیره دیگر به دلیل بی توجهیهای صورت گرفته و تاخت و تاز عوامل انسانی در این سرزمین، با واژه پرمعنایی همچون "بکر و دست نخورده" چندان قرابتی ندارد.
طلای سرخ جزیره؛ ثروتی که سالهاست غارت میشود
خاک سرخ هرمز ارزش اقتصادی بالایی دارد؛ تا همین چند سال قبل، هزاران تن از این خاک گرانبها به کشورهای دیگر صادر می شد تا در صنایع مختلف رنگ سازی، لوازم آرایش، شیشه و سرامیک سازی از آن استفاده کنند. البته آخرین خبرها- درست یا غلط- از کم شدن این صادرات بی رویه حکایت میکند؛ صادراتی که اگر بخواهد ادامه یابد، به از بین رفتن خاک سرخ هرمز میانجامد.
از سوی دیگر، طبق بررسیهای انجام شده توسط مرکز تحقیقات محیط زیست دریایی هرمز، معلوم شده است که ذرات خاک سرخ پراکنده شده در هوا که ناشی از برداشت غیراصولی از بزرگترین معدن خاک سرخ کشور در این جزیره میباشد، بر سلامت هوای پاک منطقه اثر گذاشته و باعث کاهش شفافیت و نفوذ نور شده است که به طور غیرمستقیم بر جوامع زنده منطقه اثر میگذارد. طبق گزارش کارشناسی اداره کل حفاظت محیط زیست هرمزگان جهت برگشت پذیری این وضعیت به حالت نرمال اولیه یک زمان حداقل 5 ساله مورد نیاز خواهد بود و در درازمدت باعث افزایش فلزات سنگین در منطقه میشود. همچنین با توجه به اینکه معدن خاک سرخ در جنوب هرمز قرار دارد و کارخانه و محل دپوی خاک سرخ و اسکله تخلیه و بارگیری آن در شمال هرمز واقع شده، تخریب فضای سبز و پوشش گیاهی مسیر اولیه حمل مواد از معدن را در پی داشته و این مواد بر اکوسیستم خشکی و گیاهان منطقه اثر گذاشته است که البته طبق ارزیابی کارشناسی، طی یک مدت زمان 2 ساله برگشت پذیر خواهد بود.
از سوی دیگر، فقدان محوطه سازی و فضای سبز و حصار مناسب در اطراف محدوده معدن باعث افزایش فرسایش در منطقه شده است همچنین با ایجاد گودالی عمیق، بدون هیچ مدیریتی جهت بهبود منظر آنجا، شکل زمین به فرمی ناخوشایند و دلخراش تغییر یافته است.
نامناسب بودن انبار مواد معدنی شرکت در داخل شهر(همجوار قلعه پرتغالیها و منازل مسکونی)، تخریب اثر تاریخی قلعه پرتغالیها به دلیل تردد تخلیه و بارگیری مواد را به دنبال داشته است. علاوه بر این مسایل، اسکله مواد معدنی خاک سرخ نیز متأسفانه در محدوده شهر واقع شده که کودکان از آن محل جهت شنا در سواحل شهر هرمز استفاده میکنند.
متوقف شدن فعالیتهای معادن خاک سرخ جزیره هرمز، گرچه ممکن است خسارت اقتصادی محدودی به برخی از ساکنان جزیره تحمیل نموده باشد، اما نادیده گرفتن ملاحظات زیست محیطی خسران بیشتر و ماندگار تری را بر آیندگان به دنبال دارد. بر همین اساس تا زمانی که بهره برداری از این معدن با ملاحظات محیط زیستی همراه نباشد، توسعه و تداوم چنین فعالیتی به هیچ وجه قابل پذیرش نیست. زیرا در حال حاضر بخشهایی از جزیره هرمز از این رهگذر با آسیبهای زیادی مواجه شده که ناموزون شدن سیمای فیزیکی و طبیعی جزیره و دگرگون شدن زیستگاههای طبیعی و تغییر کیفیت آبهای ساحلی نمونهای از این پیامدهای ناخوشایند به شمار می رود.
معادن جدید؛ آتشی به خرمن بهشت زمین شناسی ایران
نقاش طبیعت هنرنمایی خود را در گنبد نمکی 6 هزار متری به رخ آدمیان کشیده، تنوع رنگی سنگهای کنده شده از لایههای مختلف اعماق زمین توسط تودههای نمک آن قدر زیاد است که هرمز را به زیباترین و کم نظیرترین گنبد نمکی در دنیا تبدیل کرده تا جایی که از آن به آزمایشگاه سنگ شناسی یاد میکنند. این جزیره به تعبیری دیگر موزه کانیهای جهان نیز قلمداد می شود؛ یعنی همان عناصر اولیه ای که از مجموع آنها، سنگها شکل می گیرند. کانیها برای زمین شناسان بسیار با ارزشمند چرا که از طریق مطالعه آنها نه تنها پی به ماهیت آن سنگ میبرند و میتوانند ترکیب کلی سنگهای منطقه را به دست آورند؛ بلکه میتوانند رابطه خویشاوندی بین لایه های زمین شناسی یک منطقه را هم با مناطق دورتر بیابند شاید این مطالعات به نتایج شگفت آوری هم برسند.
هرمز از این نظر یک آزمایشگاه تمام عیار است؛ جزیرهای است که دهها نوع کانی را در خود جا داده تا سنگهای این جزیره زیبا از آن ها شکل بگیرد. این کانیها با خرد شدن سنگهای قدیمی و جریان آب باران به رودخانهها و سپس دریاها رسیده و در آنجا رسوب می کنند، طی سالها به هم می چسبند و سنگهای رسوبی را شکل می دهند.
اتفاقات مختلف زمین شناسی سبب شده تا جنوب جزیره هرمز مملو از خاکی باشد به رنگ سرخ که بومیها آن «گِلَک» می نامند؛ همان منطقهای که به «گل اخری» یا کانسار خاک سرخ مشهور است. کانسار تجمع مواد معدنی در یک نقطه است که در وقت استخراج، معدن نامیده میشود.
در میان اهالی جزیره حرف و حدیثهایی راجع به کشف و راه اندازی معادن جدید از جمله معدن آهن شنیده میشود که احتمال صدور مجوز برای استخراج آن شدت نگرانیهای طرفداران محیط زیست برای سرنوشت آینده جزیره هرمز را مضاعف کرده است. باتحقق این امر شاید تجربه ای تلخ تر از معدن خاک سرخ در انتظار جزیره و ساکنانش باشد.
هجوم زبالهها به ساحل؛ بلای جان اکوسیستم حساس جزیره
جزیره هرمز در دهانه رودخانههای شور، شیرین، میناب، حسن لنگی و جلابی قرار گرفته و بر همین اساس، ناحیه بین جزیره تا سرزمین اصلی از جمله نقاط بسیار مهم زیستگاهی در خلیج فارس محسوب میشود. وجود جنگلهای مانگرو و مصب رودخانهها در منطقه باعث افزایش تنوع و تراکم آبزیان شده است که در نتیجه آن نیز فعالیتهای صیادی به منظور بهره برداری افزایش می یابد. هجوم شناورهای صیادی که بخش غالب آنها متعلق به ساکنان محلات ساحلی بندرعباس هستند، باعث تراکم شناورها در این محدوده و افزایش آلودگی های ناشی از ترددهای غیراستاندارد دریایی شده است.
تخلیه زباله شامل شیشه، بطری پلاستیکی، کیسه پلاستیکی، ظروف فلزی حامل روغن موتور، طناب پلاستیکی، تورهای مستعمل صیادی، ضایعات صید و ... ، همچنین تخلیه آب موتور خانه لنجها(آب خن)، تخلیه روغن موتور مستعمل، رها سازی کالاهای قاچاق از جمله کارتن، پلاستیکهای حامل آنها، لاشه حیوانات قاچاق و... امری معمول در آبهای ساحلی جزیره هرمز به شمار می رود. این کار باعث شده تا گوشه گوشه ساحل زیبای این جزیره به محل دپوی زبالهها و ضایعات پلاستیکی بازگشت ناپذیر به طبیعت تبدیل شود که علاوه بر تخریب جلوه بصری ساحل، زیست و زاد ولد گونههای در حال انقراض و در معرض خطر جانوری همچون لاک پشت پوزه عقابی را نیز به مخاطره انداخته است.
خاک های رنگین کمانی؛ مداد رنگی هنرمندان یا سرمایهای برای آیندگان؟
هرچند چهره گلگون هرمز شهره آفاق شده اما این جزیره، بهشت رنگهاست. مجموع رنگهای این جزیره حاصل یک ترکیب شیمیایی است؛ حاصل یک اتفاق؛ اتفاقی از ترکیب کانیهای مختلف برای شکل گیری سنگ، رنگهای هرمز یا به صورت خاک و کلوخند یا به صورت سنگهایی محکم. البته هرمز سنگهای فلزی هم دارد. این جزیره دارای خاکهای رنگی بسیاری است که در کنار یکدیگر طیف وسیعی از رنگهای سفید زرد، نارنجی، قرمز، قهوه ای، سبز و حتی طلایی ایجاد می کند. هرمز رنگ های شمارش ناپذیری دارد که از طیف رنگی گرم تا سرد را شامل می شود؛ یعنی همه رنگهایی که یک هنرمند برای کشیدن تابلوی نقاشی خود به آنها نیازمند است. همین تابلوی نقاشی است که نه تنها زمین شناسان، هنرمندان و گردشگران ایرانی را مبهوت خود کرده؛ بلکه هر هنرمندی را که به ایران آمده، مجذوب خود کرده است. حدود شش هفت سالی است که هرمز به پاتوق علاقمندان شاخه ای از هنر مدرن با عنوان "هنر محیطی" تبدیل شده است؛ رویدادی که نمود رسانهای و تبلیغاتی آن بیشتر در قالب پروژه سریالی فرش های خاکی ظهور و بروز یافته است؛ بزرگترین، منحصربفردترین، و ده ها عنوان دهن پرکن با پسوند "ترین" دیگر. گویا گردانندگان این پروژه هنری در هرمزگان قصد دارند تا با اجرای چنین گردهمایی های سالیانه ای در قالب یک آیین فرهنگی(!) ایستادن بر بلندای شانههای نحیف گنبد نمکی هرمز را تداوم بخشند.
هرچند تاکنون انتقاداتی جدی و گسترده از سوی فعالان زیست محیطی به نحوه اجرای چنین پروژههایی در محافل مختلف هنری، رسانه ای و علمی مطرح شده اما برآیند کلی فعالیتهای تبلیغاتی- رسانه ای در این رابطه بیشتر در جهت تشویق و تدوام چنین حرکت های چالش برانگیز زیست محیطی بوده است.
متأسفانه به دلایلی که هنوز هم چندان مشخص نیست، فضای آرام و معقولی برای نقد موشکافانه و آسیب شناسانه ابعاد زیست محیطی پروژه فرش خاکی در استان هرمزگان به عنوان پایگاه اصلی این چنین رویدادهای هنری خبرسازی فراهم نشده است. در این هنگامه های و هوی، اما آنچه زیر دست و پای همگان له شده، یا به تاراج رفته و یا روانه آب های ساحلی خلیج فارس شده، کانی های کمیاب جزیره هرمز به عنوان مهم ترین ثروتهای خدادادی این سرزمین است.
هر چند عدهای معتقدند هرساله چهار یا پنج تن از انواع طیفهای رنگی خاک جزیره اگر هم فدای یک اثر جهانی هنری شود، قابل اغماض است اما حرص و ولع نهادها و دستگاه اجرایی استانی و فرا استانی برای نقش بستن انواع نقشه ایران، آرم و لگوی سازمانی و ... بر سطح گوشهای زمین خدا از یک سو و از سوی دیگر، رغبت روزافزون مسافران و ساکنان جزیره به سوغات بردن این هدیه خدادادی همه و همه باعث شده تا هر ساله قطعاتی از پیکر گلگون جزیره هرمز به یغما برود، فرسایش خاک شدت بیشتری به خود بگیرد؛ اما انتظار هم این باشد که هیچ کس را از این ماجرا کک نگزد.
امپراتوری گلخانهای فیس بوک و دیگر شبکههای مجازی و حتی برخی رسانههای رسمی متأسفانه جولانگاه افرادی شده که هریک در قامت تئوریسینهای هنری خود را مبدع یا میراث دار بزرگترین فرش خاکی جهان می پندارند و هر سال رکورد گذشته خود را چندده و شاید چندصدمتری بیشتر ارتقا می دهند.
این درحالی است که فعالان اصیل زیست محیطی استان چندان علاقهای برای ورود به چنین جدال های زرگری در بین جماعت هنرمند ندارند و آن را نوعی دعوا بر سر لحاف ملا می دانند، اما تقسیم بندی منتقدان و موافقان پروژه فرش خاکی به طرفداران آقای فلانی و یا جناب بهمانی حربهای است از سوی حامیان احساساتی این پروژه برای گل آلود کردن آب؛ اقدامی ناجوانمردانه و نابخردانه که تنها دود آن به چشمان محیط زیست جزیره هرمز و طرفداران این گونه مباحث غیرکاسبانهای می رود.
ساخت و سازهای غیرمجاز ؛ ساحل جزیره هرمز هم حراج می شود
طی یکی دوسال گذشته که بحث الحاق جزیره هرمز به منطقه آزاد قشم قوت گرفته و طی ماههای اخیر نیز پرونده این طرح روی میز اهالی بهارستان باز است، عدهای برای تصاحب شبانه سواحل و اراضی بکر جزیره هرمز دندان تیز کرده اند. حتی برخیها نیز چند قدم جلوتر رفته و با احداث سازههایی ناهمگون با اقلیم و معماری سنتی جزیره در سواحل جنوبی آن با کاربری گردشگری (از جمله منطقهای پرتگاهی و مرتفع که با عنوان بام خلیج فارس بین اهالی جزیره مشهور است) میخ خود را زودتر از بقیه بر تابوت خونین رنگ هرمز کوبیده اند.
تجربه تخریب سواحل بکر خلیج فارس، خشک کردن ساحل و دست درازی به حریم دریا را طی سالیان پایانی دولت گذشته در سواحل جزایر کیش و قشم به کرات شاهد بودهایم؛ این پدیده آن چنان جنجال آفرین شد که حتی پای مراجع نظارتی همچون سازمان بازرسی را نیز به پرونده آن باز کرد.
اما در پهنه سرزمین رنگین کمانی هرمز، گویا عدهای با علم کردن شعار توسعه گردشگری جزیره به دور از چشم مراجع نظارتی و بدون طی کردن مراحل اخذ مجوزهای زیست محیطی، کلنگ تخریب سواحل این جزیره را بر زمین زدهاند و هیچ فریادی و اعتراضی هم از کسی بلند نمی شود.
کهور پاکستانی؛ سبزجامگانی که انگل حیات درختان بومی شدهاند
موضوعی که در این بین کمترین انگشت اتهام به سوی آن نشانه رفته است، تکثیر قارچ گونه گیاهان غیربومی و مهاجم در سطح تمامی اراضی این جزیره به ویزه "کهور پاکستانی" است؛ گیاهی فریبنده که به دلیل سبزجامه بودن در تمامی فصول و همچنین به علت برخی محاسبات غلط کارشناسان منابع طبیعی برای گسترش جنگلکاری و همچنین بیابانزدایی در جنوب کشور در سطح وسیعی بساط آن گسترده شد؛ کهور پاکستانی مدتهاست که به صورت چراغ خاموش در جای جای جزیره رنگین کمانی هرمز ریشه دوانده و به انگلی برای تداوم حیات گیاهان بومی جزیره تبدیل شده است.
این گونه گیاهی که عامه مردم را با جامه سبزرنگ و همیشه بهاری خود فریب می دهد و آنان را شیفته جلوه ظاهری خود میکند، تا بدانجا تکثیر شده که فضای چندانی برای تنفس و رشد و نمو کهور و کرت و کنار – از اصیل ترین گونههای گیاهی جزایر خلیج فارس- باقی نمانده است؛ گویا گیاهان بومی جزیره نیز هر شب کابوس تهاجم مرگ آفرین این مهمان ناخوانده را به خواب میبینند.
جبیرهای در معرض انقراض؛ نماد حیات وحش هرمز روبه نابودی است
جبیر از کوچکترین اعضای خانواده آهوان بشمار میآید که زیستگاه جنوبی آن در جزیره هرمز و تعدادی از جزایر دیگر خلیج فارس همچون قشم، لارک و هنگام نیز وجود دارد. این جانور که از پستانداران تحت حمایت سازمان محیط زیست در ایران به شمار می رود، بر خلاف شکل ظاهری نحیف و شکنندهاش از مقاومترین حیوانات جهان محسوب میشود؛ به گونهای که حتی قادر است در مناطق بسیار گرم کویری که فاقد آب و علوفه کافی است نیز به آسانی زندگی کند. در جزایر خلیج فارس از جمله هرمز جبیرها آب مورد نیاز بدن خود را از سرشاخهها و برگهای همیشه سبز در ختان آکاسیا - در گویش محلی کرت- تامین میکنند.
طی سالیان اخیر، این جانور به علت تعقیب و شکار بی رویه، زندهگیری برای فروش غیرقانونی به شیخ نشینان جنوبی خلیج فارس، بروز بیماری های ناشناخته، جدال با سگان ولگرد جزیره و همچنین تخریب مناطق زیستگاهی آن به دلیل دستکاریهای غیراصولی طبیعت همچون استخراج معادن، راه سازی و گسترش بی رویه گونه مهاجم کهور پاکستانی، نسلش در معرض خطر انقراض قرار دارد.
بی توجهیها به سرنوشت این گونه جانوری که به نوعی نماد حیات وحش جزیره هرمز نیز قلمداد میشود، تا بدانجاست که تاکنون هنوز آمار و اطلاعات دقیقی از وضعیت این پستاندار زیبا و دوست داشتنی در جزیره هرمز وجود ندارد.
طرح الحاق به منطقه آزاد؛ پازل تخریب محیط زیست جزیره کامل می شود؟
از آنجایی که جزایر دارای کارکرد بوم شناختی(اکولوژیکی) منحصر بفردی نسبت به اکوسیستمهای مشابه خود در خشکیها هستند، بسته بودن زیست بوم این مناطق باعث شده تا در روند تکامل، سیری خاص طی شود به همین جهت تمامی سطوح بوم شناختی آن نوعی شاخص زیستی محسوب میشوند. از طرفی قرار گرفتن در میان دریا باعث مهیا شدن مناطقی کم عمق در سواحل آنها برای حضور بانکهای زیستی همچون آبسنگهای مرجانی، بسترهای علفی، جلبکی، محل زادآوری آبزیان و محیطهای پرورشی شده است که از جمله زیستگاههای حساس ساحلی و دریایی محسوب میشوند و بالقوه جاذب طبیعت گردان هستند. از سوی دیگر وفور منابع طبیعی، گونههای خاص حیات وحش و فرصتهای اقتصادی معدنی و شیلاتی و حتی برپایی جشنوارههای هنری در جزیره هرمز باعث شدت گرفتن حضور فعالیتهای انسانی به ویژه گردشگران غیرسازماندهی شده در این جزیره گردیده و در نتیجه شکل گیری توسعه مغایر با اصول زیست محیطی، فشارهایی را بر زیست بوم جزیره به دنبال دارد که میتواند بر جاذبههای طبیعی منطقه آثار جبران ناپذیری بگذارد.
این روند بحران آفرین زمانی شدت بیشتری به خود میگیرد که گویا قرار است این جزیره به عنوان بخش الحاقی منطقه آزاد قشم ایفاگر شکلی جدید از توسعه گردشگری و اقتصادی در منطقه باشد؛ آنگونه که رسانههای مختلف اخیراً گزارش دادهاند به منظور رفع مشکلات معیشتی و اقتصادی ساکنان این جزیره فقرزده، طرح منطقه آزادی تجاری و گردشگری شدن آن در کمیسیونهای تخصصی مجلس در دست بررسی است. طرحی که هم اکنون باید الزامات زیست محیطی آن بر دوستداران زیست محیطی روشن و شفاف شود.
در شرایطی که همسایگان جنوبی ایران برای جذب گردشگران داخلی و خارجی با هزینه کردن میلیاردها دلار در حال ساخت سازه هایی مخرب محیط زیست با عنوان جزیره مصنوعی در دامن نیلگون خلیج فارس هستند، در سرزمین شمالی این خطه جزایری بکرو زیبا وجود دارند که تعدادی از آنها همچون جزیره هرمز شاهکار خالق طبیعتند، اما افسوس که عدهای از آدمیان- دانسته یا ندانسته- کمر به نابودی آن بستهاند و مسئولانش هم یا در خواب زمستانی اند و یا با سرکوب وجدان خویش، خود را به خواب زدهاند!
با کنارهم قراردادن این قطعات به ظاهر پراکنده و شاید هم نامربوط، می توان پازل چهره تخریب شده محیط زیست جزیره هرمز را در ذهن خود تکمیل کنیم؛ حال این سوال مطرح می شود که با وجود این همه مهمان ناخواندهای که افسونهای جزیره رنگین کمانی را به کمین نشستهاند، آیا نباید از احتمال وقوع فاجعه زیست محیطی طی سالیان نه چندان دور در مهمترین گنبد نمکی دنیا و یکتاترین تابلوی نقاشی خالق طبیعت سخن بگوییم.
تهیه و تنظیم از مهدی ده دار یک فعال زیست محیطی
انتهای پیام
نظرات