معاون توانبخشی بهزیستی آذربایجان غربی گفت: خانوادههای دارای معلول ذهنی در معرض انواع ناراحتیها و مشکلات قرار دارند که در نگهداری و رسیدگی به وضع فرزندشان موثر است.
"علی پرمقیاس"، در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه آذربایجان غربی، گفت:
وجود فرد معلول ذهنی در یک خانواده موجب میشود که خانواده روند زندگی طبیعی خود را از دست بدهد و ادامه این وضع ممکن است به فروپاشی نظام خانواده یا طرد فرزند معلول منجر شود که لازم است در موقع مناسب و با تمهیدات لازم از بروز چنین واقعهای جلوگیری به عمل آید و این مهم عملی نیست، مگر در شرایطی که شناخت کامل از خانوادهها و معلولان آنها موجود باشد و برنامهها با توجه به این اطلاعات و شناختها انتخاب شود.
وی افزود: داشتن یک کودک با ناتوانی تکاملی، برای نظام خانواده ایجاد بحران میکند و وجود فرزند معلول ممکن است موجب فشار بر بودجه خانواده که صرف تدارک مراقبت پزشکی، حمل و نقل یا روشهای درمانی میشود، گردد، پس در سنینی که میتوان کودک بهنجار را به حال خود گذاشت، کودکان عقب مانده هنوز به تسهیلات مراقبتهای روزانه نیاز دارند، تدارک این امور برای کودکانی که کنترل رفتارشان مشکل است، غیر ممکن است.
وی تشریح کرد: خانوادههایی که از کودک عقبمانده خود در خانه مراقبت میکنند، در محاصره مسائل متنوع در همه اشکال و اندازهها قرار دارند که این مسائل با میزان عقبماندگی کودک، معلولیت جسمی و هیجان همراه با آن، ارزشها،علایق و شرایط خارجی دیگر اعضای خانواده فرق میکنند.
به گفته وی، ایجاد و تشدید اختلافات زناشویی، جدایی، تحمل بار سنگین اقتصادی، تحمل صحبتهای دیگران در رابطه با کودک عقبمانده و بسیاری از مسائل دیگر میتواند از تظاهرات داشتن کودک عقب مانده ذهنی در یک خانواده باشد.
پرقیاس ادامه داد: برخی تحقیقات نشان داده است که میزان فشار و استرس مادران دارای کودک معلول ذهنی نسبت به مادران دارای کودک نابینا و ناشنوا به مراتب بیشتر است.
وی گفت: علاوه بر مشکلات مرقبتی و اختلالهای رفتاری کودک معلول عوامل دیگری نیز استرس والدین را تحت تاثیر قرار میدهد از جمله این عوامل شدت معلولیت، جنسیت و سن کودک عقب مانده ذهنی است.
معاون توانبخشی بهزیستی آذربایجان غربی اضافه کرد: هر چه معلولیت ذهنی بیشتر باشد، تاثیرات آن در خانواده بیشتر و عینیتر است.
وی اظهار کرد: طبق تحقیقات و آزمایشات انجام شده درباره تاثیر کودک عقب مانده بر والدین و رویارویی پدرومادرها انجام شده، این آزمایشات نشان میدهد که والدین به واکنشهای مختلفی دچار میشوند که عبارت است از؛ احساس خجالت 41 درصد)، احساس گناه(32 درصد)، پنهان کردن فرزندان ( 10 درصد).
وی خاطرنشان کرد: تاثیر کودک عقب مانده ذهنی برروی سایر فرزندان بیشتر باعث ایجاد محبت و همکاری میشود تا رفتارهای دیگر از قبیل پرخاشگری، حسادت یا رفتارهای کودکانه.
معاون توانبخشی بهزیستی آذربایجان غربی ادامه داد: همچنین در پژوهشی که تحت عنوان بررسی اثرات ارائه کمکهای مالی و حمایتی در نگهداری معلول ذهنی در خانواده در استان مازندران انجام شده، علت تقاضای پذیرش فرزند معلول ذهنی در سازمان بهزیستی(موسسه شبانه روزی) توسط والدین، مشکل مالی با 35 درصد بوده و این مساله در رأس مشکلات خانواده قرار دارد.
پرمقیاس تشریح کرد: علاوه بر درک و فهم پیچیدگیهای زندگی با یک عضو مبتلا به ناتواناییها، اتوبیوگرافیهای متعدد نشان دادهاند که برخی از خانوادهها از چه مشکلات حادی رنج میبرند. کودک مبتلا به ناتوانیها همیشه بهزیستی خانواده را تهدید نمیکند، بلکه واکنشهای اعضای خانواده نسبت به فرد مبتلا به ناتوانی میتواند از طرد کامل تا حمایت مضاعف را شامل شود.
وی اضافه کرد: نقش خانواده در آموزش و شرکت در برنامههای توانبخشی از اهمیت بسزایی برخوردار است، بخصوص مادران که اوقات بیشتری را با فرزند معلول ذهنی میگذارند و نادیده انگاشتن خانواده دانشآموز ناتوان، کوتهنظری است، چرا که این امر میتواند از ثمربخشی تعلیم تربیت بکاهد.
معاون توانبخشی بهزیستی آذربایجان غربی خاطرنشان کرد: امروزه اهمیت توجه به نقش والدین و خانوادهها در درمان و برنامههای تربیتی برای افراد ناتوان مورد توجه است، اما همیشه چنین نبوده است و زمانی متخصصان والدین کودکان استثنایی را دریافت کنندگانی منفعل برای پندها و تدابیر آنها به حساب میآورند، در حالیکه امروزه آنان بیشتر والدینشان را شرکای همشأن خود در درمان و برنامه ریزی تربیتی برای کودکان تلقی میکنند.
انتهای پیام
نظرات