در ادامه مناظره تلویزیونی هشت نامزد انتخابات ریاستجمهوری قرار شد که کاندیداها به عنوان جمعبندی دیدگاههای خود در بخش اول، دقایقی صحبت کنند.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، پیش از آغاز این بخش، مرتضی حیدری مجری برنامه اعلام کرد که وقتهای اضافه کاندیداها برای جمعبندی آنها اختصاص مییابد.
وی همچنین توصیه کرد که به موضوعات اجتماعی که قدری از آن غفلت شده پرداخته شود؛ اگرچه به گفته وی، مسائل فرهنگی و اجتماعی دارای تنوع زیادی هستند.
مجری مناظره همچنین گفت که نتیجه این مناظره برای مردم در انتخابشان تعیینکننده است.
صحبتهای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در بخش جمعبندی بر اساس قرعه کشی به این شرح است:
حسن روحانی: معتقدم در بحث سلامت مردم مشکلات زیادی وجود دارد و برای راهحل آن باید در بحث بیمه اول پوشش بیمه را همگانی کنیم و پنج میلیون نفری که بیمه ندارند، صاحب بیمه شوند. همچنین باید بیمه را رقابتی کنیم. در حال حاضر بیمه منحصر به دو تا سه سازمان است. ما باید بیمههای متعدد ایجاد کنیم تا مردم انتخاب کنند و دولت هم کمک کند، سهم مردم برای درمانشان که اکنون 70 درصد است قدم به قدم کاهش یابد تا به نرم جهانی برسیم. در مساله معلولین هم پنج درصد جامعه معلول هستند و بر اساس قانون سه درصد آنها باید در استخدام قرار گیرند، اما این قانون اجرا نمیشود و مقررات دیگری هم راجع به معلولین است که به آن عمل نمیشود.
در ادامه، مرتضی حیدری مجری مناظره اعلام کرد که بر اساس اعلام کمیسیون تبلیغات، امکان واگذاری وقت کاندیداها به سایرین وجود ندارد.
پیش از این روحانی که کمترین زمان را برای ارایه جمعبندی با احتساب زمان صرف شده در اختیار داشت، سوال کرد که آیا کاندیداها میتوانند وقت خود را در اختیار یکدیگر قرار دهند.
علیاکبر ولایتی: نکتهای که فراموش شد یا فرصت نبود به آن پرداخته شود، نقش مردم در حفظ فرهنگ اسلام و ایران است. ما میبینیم بعد از پذیرش اسلام توسط مردم ایران، وقتی ایرانیان دیدند بنیامیه و بنیعباس به روال پیامبر (ص) حرکت نمیکنند، اولین کسی که در این زمینه کار کرد و نماینده مردم بود، حکیم ابوالقاسم فردوسی بود که با تمسک به جوانمردی ایرانی و اهل بیت (ع) شاهنامه را بنا کرد و نقش بزرگی در احیای مجدد فرهنگ ایرانی موحد داشت. بعد از آن به فاصله پنجاه سال ما دیوان علینامه را داریم که به سبک شاهنامه درباره جنگهای علی (ع) و به سبک حماسی سروده شد و به دنبالش فرهنگ فتوت و جوانمردی در ایران شکل میگیرد. با راهنمایی علما و عرفا و جوانمردان پلی میشوند بین علما و عرفا و مردم و عملا ساختار ابدایی ایران درست میشود و صرفنظر از اینکه حکومتی بوده یا نه، اینها جامعه را حفظ میکردند و توانستند ساختار فتوت را در ایران سامان دهند که گاهی میشد ایران مورد حمله قرار میگرفت مثل حمله مغول و سالها، دههها و قرنها تحت اشغال بیگانه بود اما این ساختار مردمی، علمایی و عرفانی با فرهنگ اسلامی و اهل بیت (ع) توانست انسجام ملت ایران را نگه دارد. نمونه بارزش سربداران هستند. سربداران مردمی ایرانی، مسلمان و پیرو اهل بیت (ع) بودند و با رهبری علما و عرفا توانستند ایلخانان را شکست دهند. همین مردم در کسوت سلسله صفویه توانستند ایران پانزده تکه شده را دوباره تحت لوای فرهنگ اسلام به هم وصل کنند.
در زمان اشغال ایران توسط استعمارگران، میبینیم وقتی مرحوم میرزای شیرازی فتوا را صادر میکنند کسانی که حتی در جامعه بعضا معصیتهایی مرتکب میشدند چپقها را میشکستند و میگفتند مرحوم میرزا حرام کرده است. زمانی که میرزامحمدحسن شیرازی مجتهد بسیار عالیرتبه مقیم تهران قلیان نکشید و ناصرالدین شاه به او پیغام داد قلیان بکش یا از تهران برو بیرون، به محض اینکه ایشان خواست از تهران بیرون برود مردم به صورت هیاتهای مذهبی مانع از تبعیدشان شدند.
بعد از مشروطه موقعی که محمدعلی شاه استبداد صغیر را به پا کرد، جوانمردانی مثل ستارخان و باقرخان در تبریز قیام میکنند و موقعی که به ستارخان پیشنهاد پرچم روسیه را میدهند، میگوید هفت دولت باید به زیر بیرق ایران بیایند و ما زیر بیرق روس نمیرویم و با فتوای علمای نجف به سمت تهران حرکت میکند. همینطور که جلوتر میآییم میبینیم در زمان اشغال ایران توسط متفقین و در جنگ اول جهانی، ایران اصلا حکومتی نداشت اما مجموعه ملت ایران با همین فرهنگ و تمسک به فرهنگ اسلامی، شیعی و اسلامی توانستند این جامعه را سر پا نگه دارند در حالیکه عثمانی به محض اینکه کشورش در جنگ اول اشغال شد از هم پاشید و دیگر تشکیل نشد، در حالیکه دولت نظامالسلطنه مافی جایی را نداشت که تحت اشغال نباشد اما در مرز عثمانی، دولت در تبعید را تشکیل داد ولی ملت ایران سر جای خود ماند. در زمان رضاخان با وجود همه تهاجمی که علیه فرهنگ اسلامی و ایرانی شد، میبینیم چطور هیاتهای مذهبی توانستند اساس اسلام و فرهنگ اهل بیت (ع) را نگه دارند. در قضیه انقلاب اسلامی میبینیم ستون فقرات انقلاب پانزده خرداد توسط هیاتهای مذهبی بود و در تهران بزرگترین هیات مذهبی، هیات مرحوم طیب حاجرضایی بود که او هم یکی از آن جوانمردان بود و هیاتی را راه انداخت از میدان اتابک تا دانشگاه تهران و پایه انقلاب پانزده خرداد در شهرها توسط هیاتهای مذهبی بود. انقلاب اسلامی ایران با دست به دست هم دادن هیاتهای مذهبی در تبعیت از علما و فرمان امام خمینی (ره) شکل گرفت و اینها بیشترین نقش را در پیروزی انقلاب و هدایت مردم به این سمت داشتند. در دفاع مقدس روشن است میبینید افرادی مثل آهنگران و دیگران همواره وقتی میخواستند مردم را تهییج کنند با یک روضهخوانی، مدیحهخوانی و اشعار حماسی مردم را به شور حسینی وا میداشتند.
در زمان جنگ تابلو میزدند و خود راهنمای مسائل جنگ بودند. بعد از پیروزی انقلاب در فتنه 88 باز میبینیم که هیاتهای مذهبی نقش اساسی داشتند و راهبرد مقام معظم رهبری که ایستادگی در مقابل فتنه بود را به خوبی نشان دادند و در مقابل توطئههای خارجیان ایستاده و میبینیم که خط اصیل انقلاب را هیاتهای مذهبی با تبعیت از مقام معظم رهبری توانستند به عنوان محورهای مردم کوچه و بازار نگه دارند، بدون اینکه از جایی پول بگیرند، بلکه بر عکس هر جای کشور که نیاز به پول داشت، باز هم از طریق هیاتهای مذهبی پول جمع میشد و هیچ نیازی به کمک دولت نداشتند.
اگر حوادث غیر مترقبهای رخ بدهد مثل سیل و یا زلزله باز هم هیاتهای مذهبی هستند که کمک میکنند. پس اگر بخواهیم جمعبندی کنیم در رابطه با نقش مردم و جامعه در حفظ فرهنگ اسلامی و ایرانی اینها بیشترین نقش را در مقایسه با دولتها دارند و در حقیقت اگر بخواهیم بگوییم آن چیزی که فرهنگ ما را استوار نگه داشته، تلفیق فرهنگ اسلامی اهل بیتی و ایرانی است که تجلی آن را در هیاتهای مذهبی مشاهده میکنیم و اگر بخواهیم بگوییم که چه چیزی باعث شده که انقلاب، ملت و فرهنگ ما با این مشخصاتی که عرض کردم باقی بماند، باید به راه حضرت اباعبدالله الحسین (ع) تمسک بجوییم و عصاره فرهنگ ما فرهنگ عاشورایی است ویژگی فرهنگ ما ویژگی عاشورایی است و اگر غیر از این بود فرهنگ ما اینچنین کارایی نداشت و نمیتوانستیم در مقابل چهل و چند کشور در جنگ تحمیلی بایستد و هماکنون هم از مواضع مختلف مثل قضیه هستهیی، تقابل با صهیونیستها، در مقابل توطئه بیگانگان در منطقه، هیاتهای مذهبی و مردم منتظرند ببینند رهبر و ولی فقیه چه میفرماید بر اساس آن عمل کنند این آن چیزی است که دولت آینده باید این تفکر را داشته باشد. مردم احتیاج به کمک دولت ندارند، زمانی که رضاشاه سینه زنی و روضه خوانی را ممنوع کرده بود مردم در جاهای مخفی میرفتند و مراسم را برگزار میکردند و مرثیهخوانی را حفظ میکردند. حفظ فرهنگ جوانمردی که مقتدای ما امیرالمومنین (ع) هست و حفظ فرهنگ عاشورایی مهمترین مقدمات جامعه ما است و این فرهنگی است که ما به آن افتخار میکنیم.
عارف: دکتر جلیلی و آقای روحانی درمورد فضای دانشگاهها مطالبی مطرح کردند که من میخواهم در این باره صحبت کنم. آقای جلیلی استاد دانشگاه است و قاعدتا باید بدانند در سالهای اخیر فضای امنیتی بیسابقهای حاکم شد که نتیجهاش بیانگیزگی دانشجویان و کاهش مشارکت بود. به طوری که حتی به برخی دانشجویان و تشکلهای دانشگاهی اجازه فعالیتهای صنفی نمیدانند. متاسفانه با چماق کمیته انضباطی عملا دانشجو را در یک کانال خاص آموزش قرار داده بودند و بحث ستاره کردن نیز بحث روشنی است.
تشکلهای دانشجویی عملا حضوری نداشتند و در برخی از دانشگاهها حتی این تشکلهای دانشجویی تعطیل شدند. به طور مثال من نمی دانم که به چه دلیل دانشگاهها در نیمه دوم امسال فشرده شد. زمانی که دانشجویان و تشکلهای دانشجویی باید حضور فعال داشته باشند. قرار است که حماسه سیاسی شکل گیرد. اما ترم را فشرده می کنند و تا پایان اردیبهشت دانشگاه ها تعطیل میشود و الان هم زمان امتحانات است در حالی که دانشجویان باید حضور پیدا میکردند شور و نشاطی نمی بینیم یا از سوی دیگر استاد دانشگاه برای حضور در یک کنفرانس علمی توسط حراست دانشگاه مورد پرس و جو قرا رمی گیرد و یا اگر مخالفتی کند بازنشستگی میخورد یا با لغو استخدامش مواجه میشود.
کرسیهای آزاداندیشی همواره مورد تاکید مقام معظم رهبری بوده است این مسئله مطرح شد که چرا استقبال نمیشود طبیعی است که در فضای امنیتی دانشجو مجبور به هزینه دادن میشود ما امیدواریم این فضا برطرف شد و فضای امنیتی نیز برداشته شود. یکی دیگر از نگرانیهای امروز جوانان بحث اعتیاد است خانم میانسلی یک روز با من مواجه شد و التماس می کرد من را از شر شوهر معتاد و چهار فرزند معتاد نجات دهید متاسفانه سن مصرف مواد مخدر پایین آمده است و این به شدت جای نگرانی است درصد معتادان افزایش پیدا کرد من نمی خواهم آمار دهم چرا برخی مباحث امنیتی محدودیت ایجاد می کند باید چاره اندیشی کرد ما باید معتاد را به عنوان یک مریض بدانیم که بای درمان شود. ما باید راهکارهای جلوگیری از افزایش اعتیاد را عملی کنیم مسئله اقتصادی و بیکاری یکی از دلایل دامن زدن به این مسئله است بسیاری از جوانان دنبال شلغند و به جاهای مختلفی رجوع می کنند اما وقتی موفق نمی شود به سمت ناهنجاریهایی از جمله اعتیاد میروند. ما باید فضای مناسب برای اوقات فراغت جوانان ایجاد کنیم سرانه ورزش باید افزایش یابد.
جلیلی: ما وارد مرحله جدیدی میشویم که میگوییم باید برای معرفی تمدن اسلامی برنامه داشته باشیم. بحث عمده در رابطه با سختافزارهایی است که برای معرفی تمدن اسلامی لازم است یعنی اطلاعات و فناوریها. این بحث فرهنگی است که میخواهیم حاکم باشد که همین سبک زندگی است که باید در همین زمینه الگوسازیهای درست و حسابی داشته باشیم که بتوانیم به جهان معرفی کنیم. در رابطه با وظیفه دولت چند موضوع را عرض میکنم. یک بحث اساسی در این زمینه ساماندهی فرهنگی است یعنی باید بتوانند بین بخشهای فرهنگی که افتتاح میکند همآهنگی ایجاد کند و اینها بر اساس یک همآهنگی به سوی اهدافشان پیش بروند.
نکته دوم اینکه، آموزش و پرورش، آموزش عالی و ارشاد ما باید بتوانند در این زمینه با یک آهنگ واحد مکمل همدیگر باشند. حرکتها و سیاستهای خود را دنبال کنند همینجا استفاده میکنم به نقشی که دولت میتواند در اقتصاد و فرهنگ داشته باشد اشاره کنم. ما اگر بیاییم در برخی جاها هزینه کرده و سرمایهگذاری کنیم این موجب میشود دهها برابر هزینه، سرمایه و بودجه دیگر از جاهای دیگر صرفهجویی شود. مثلا آسیبهای اجتماعی اگر مسجد را یک ظرفیت تمام وقت حساب کرده و فقط روزی سه ساعت از آن استفاده نشود بلکه ظرفیتی است که 24 ساعته میشود از آن استفاده شود. کتابی که در هزار و 100 سال پیش نوشته شده اشاره دارد به اینکه در آن زمان به طور شبانهروز در سمرقند کتابخانههای شبانهروزی نان، غذا و کاغذ رایگان در اختیار مراجعه کنندگان قرار میداد و حتی اسب آنها را در اصطبل نگهداری میکردند و این ظرفیت در آنجا بوده من نمیدانم الان هم چنین ظرفیتی وجود دارد یا نه.ما باید از ظرفیتهای خود به خوبی استفاده کنیم.
موضوع دیگر نقش مادر است اگر ما به مادری به عنوان نقشی تمام وقت و موثر نگاه کنیم که بتواند فرزند خود را به خوبی تربیت کند همچنین من به نقش مسجد، مادر و معلم اعتقاد بسیاری دارم اگر ما بتوانیم ظرفیت لازم را فراهم کنیم تا اینها تمام وقت به وظیفه اصلی خود بپردازند، بسیاری از آسیبهای اجتماعی دیگر هم به وجود نمیآید و لازم نیست برای از میان بردن آنها هزینه کنیم. اگر این سانسور خانواده، مسجد و مدرسه در سه بحث مادر، امام جماعت و معلم کار شده و سرمایهگذاری شود و زمینهای فراهم نکنیم که آنها مجبور شوند به شغلهای دوم و یا سوم روی بیاورند خود بسیار ظرفیت ایجاد خواهد کرد. از آنجا که من فکر میکنم فرهنگ ما به اندازه کافی این ظرفیت را دارد که نشاط فرهنگی و افتخار فرهنگی را در بخشهای مختلف ایجاد کند. وقتی که من ارتقای فرهنگی میگویم به آن معنا نیست که همه استاد دانشگاه شوند.
مظاهر فرهنگی زیبایی مثلا در راننده کامیونی که کنار جاده نماز میخواند میبینیم. باید ارتقای فرهنگی بخشهای مختلف جامعه را فراهم کنیم. باید حیات طیبه شکل بگیرد که این به معنای یک زندگی دلنشین آرام است، هر چه این حیات دلنشین بیشتر محقق شود جامعه بیشتر بهرهمند میشود. دولت در این زمینه بسیار مهم است. اگر دولت در الگوی مصرف خوب عمل کرد مردم هم خوب عمل میکنند. ما باید ببینیم دولت چه فرهنگی را القا میکند. ما مشاهده میکنیم آثار فرهنگی اگر به خوبی بروز کند همه را جذب میکند. رفتار مناسب امام در نوفللوشاتو باعث جذب ساکنین آن محل شده بود که اکنون میبینیم که چند هزار نفر در هیاتهای مذهبی مثلا آقای کریمی شرکت میکنند و با نشاط از این جلسه بیرون میآیند، ما باید از این ظرفیتها استفاده کنیم. ما باید از ظرفیت هنر برای انتقال پیام خود استفاده کنیم و مهمترین بحث این است که از ظرفیت مردم در این زمینه استفاده کنیم.
در مورد صحبتهای آقای عارف باید بگویم که در جلسه بسیار آزادی بسیاری از اساتید از من انتقاد کردند. ما باید سال 80 را ببینیم، در آن سال هیچ کاری در زمینه برگزاری کرسیهای مناظره و پاسخگویی به شبهات انجام نشد. افکار عمومی میتوانند قضاوت کنند که آیا این کارها انجام شد یا خیر؟
رضایی: در بخش اول آسیبشناسی را در سه محور در مسائل فرهنگی، هنر، ورزش عرض کردم. مسائل اجتماعی در سه بعد آسیبپذیر شدند؛ یکی از بعد فقر و مسائل اقتصادی، یکی رفتار دولتمردان و همچنین فعالان سیاسی و جناحهای سیاسی در مقوله فرهنگ و اخلاق برخورد سیاسی امنیتی داشتند. من به جرأت اعلام میکنم که حتی اپوزیسیون خارج از کشور هم که جمهوری اسلامی را نقد میکنند هنوز در فضای دهه اول انقلاب که فضایی سیاسی - امنیتی بوده قدرت را تحلیل میکند در حالیکه توضیح خواهم داد که ما از آن عصر عبور کردهایم و وارد عصر جدیدی شدهایم. مساله سوم ظرفیت مراکز فرهنگی است همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی که اختیارات بسیار گسترده و وسیعی داشته و طبق قانون میتواند مصوبه داشته باشد اما وضعیت فرهنگی کشور نشان میدهد که تصمیمگیریهای این شورا نقاط ضعف داشته و کارآمد نبوده است. حال ما میخواهیم وارد راهحل شویم و با این آسیبشناسی میخواهم با زاویه دیگری وارد مساله شوم. خیلی از مسائلی که گفته شد واقعا اولین باری است که مطرح میشود و آیا در دولتها و انتخاباتهای قبل گفته نشده است؟ پس چرا بیان این مطالب راهگشا نبوده است؟ مشکل کلیدی ما کجاست؟ من میخواهم به این نکته اشاره کنم که ما در انقلاب اسلامی گام بلندی برداشتهایم و اسلام سیاسی را در کشور تحقق دادیم یعنی اسلام سیاسی منجر شده به اینکه حکومت تشکیل شود، قدرت به دست مردم برگردد و این تحولی بسیار بزرگ و اساسی بوده است اما تنها این نبوده که سیاست و قدرت اسلامی شده یعنی سکولاریسم سیاسی حداقل بین معتقدین به نظام نداریم و یا خیلی کم داریم.
فرهنگ سیاسی ما از مرزها بیرون رفته یعنی مفهوم ایستادگی و مفهوم مقاومت، ظلمستیزی و استکبارستیزی همگی از مرزهای کشور بیرون رفته اما قرار نبود کشور تا همین جا پیش رود. ما باید گام دوم را برداشته و اسلام اجتماعی را از معرفتشناسی آغاز میکردیم چرا که بدون اسلام اجتماعی نمیتوان جامعه را درست کرد، نمیشود زندگی را درست کرد، نمیشود اقتصاد و فرهنگ را درست کرد. ما چون در این گام ناکام ماندهایم میخواهیم با اسلام سیاسی؛ فرهنگ، هنر، ادبیات، اخلاق و معماری را درست کنیم اما مگر میشود این کار را کرد، آن کسانی که اسلام را فقط با بعد سیاسی محدود میکنند به یک دیکتاتوری جدید منجر خواهند شد و استبدادی جدید ایجاد میکنند. بسیاری از دوستان ما هستند که سکولاریسم سیاسی ندارند اما سکولاریسم اجتماعی دارند یعنی به جای اینکه دین را جامعه و در فرهنگ و هنر دخالت دهند مسائل سیاسی و امنیتی را دخالت میدهند، این اشتباه بزرگی است.
ما نباید فقر معرفتی خود را به گردن دیگران بیندازیم. درست است که ما در بعد اسلام سیاسی، سیاست، قدرت، مقاومت و ایستادگی پیشرفت کردهایم. موشکهای ما چند هزار کیلومتر عبور میکنند اما در گوشت و مرغ ماندهایم. دعواهایی که در کشور راه افتاده همه بر سر قدرت است، بر سر حل مسائل اقتصادی نیست، بر سر حل مساله فقر نیست، بر سر ایجاد یک جامعه اسلامی نیست. سبک زندگی را میخواهیم با اسلام سیاسی درست کنیم یا با اسلام اجتماعی؟ اسلام اجتماعی آن است که امیرالمومنین(ع) میفرمود و اجرا میکرد.
پیامبر اسلام (ص) به قدری در مورد همسایه به ما تاکید کرده است که همگی گمان میکردند همسایه از شما ارث میبرد. کو آن محبتها،دوستیها، برادریها، پیوندها؟ چرا نمیتوانیم با همدیگر زندگی کنیم؟ با نگاه سیاسی و امنیتی نه اصولگرا میتواند با اصلاحطلب زندگی کند، نه اصولگراها با همدیگر میتوانند زندگی کنند تا زمانی که یاد نگیریم در حکومت باید با همدیگر زندگی کنیم، نمیتوانیم کاری انجام دهیم که این ریشه در سبک زندگی دارد که ناشی از معرفت اسلامی است که به جامعه دارد. نگاه اسلام به جامعه یک نگاه توحیدی است و در حال حاضر به مردم سالاری دینی و ولایت فقیه تبدیل شده که این در کشور ما شگفتی ایجاد کرده است و بزرگترین قدرت منطقه شدهایم، اما هنوز نگاه اسلامی به زندگی و اقتصاد نداریم.
اگر این نگاهها را داشته باشیم یک تحول بزرگی در کشور ما صورت میگیرد و از این طریق میتوانیم شکوفاترین اقتصاد و زندگی و هنر را درست کنیم. اگر این عینک سیاست را کنار بگذاریم و عینک اسلام اجتماعی را بزنیم این اسلام اجتماعی که میگویم مکمل اسلام سیاسی است و هر دو مکمل اسلام فردی است، لذا در ساحت اسلامی تنها سیاست نیست، جامعه و فرد هم حضور دارد. با کمک این سه دیدگاه میتوانیم خود و کشور را اداره کنیم. حال اگر از این زاویه وارد فضا شویم و پیشنهاد کنیم که چه کاری انجام دهیم، چند کار اساسی باید صورت بگیرد. اول پای سیاست و امنیت را از مسائلی که به آن مربوط نیست بیرون بکشیم نه اینکه به دنبال جریانات انحرافی برویم. جایی که فرهنگ باید باشد سیاست و حکومت و دولت چه میخواهد؟ ما خلاء دین را نباید با سیاست پر کنم. این اولین نگاه است. یعنی نگاه امنیتی سیاسی را کنار بگذاریم و نگاه فرهنگی اجتماعی را به مردم در پیش میگیرم.
رضایی: باید به مردم نگاه فرهنگی اجتماعی داشته باشیم. باید اقوام نگاه فرهنگی اجتماعی داشته باشند، چرا شورای عالی انقلاب فرهنگی زمانی که به آذریها توهین شد کاری نکرد، به لرها توهین شد کاری نکرد،آقای قالیباف در بخش معماری گفتند کو بخشنامهای که شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره معماری داده باشد. معماری در تهران باید براساس ضوابط اسلامی باشد، آموزش و پرورش اصل است، اما معماری را هم باید جدی گرفت.
مسئله دومی که می خواهم مطرح کنم اخلاق است. من اخلاق را به رفتار دولتمردان برمی گردانم و ان شاءالله اولین دولت اخلاقی را شکل خواهم داد من برادری و تواضع را در جامعه درست خواهم کرد. برنامهها را سمت و سو می دهم به سمت جمهوری یعنی به سمت مردم می برم. چرا من می گویم "سلام بر زندگی یا ابوالفضل". در کربلا دو بعد وجود داشت یکی جبهه نظامی و دیگری خیمهها بود. امام حسین(ع) به قویترین فردش که حضرت ابوالفضل(ع) بود گفت شما بروید به سمت خیمهها و آب برسانید. ما را می خواهند محاصره اقتصادی کنند نباید اجازه دهیم ما قدرت را و سیاست را پشت سر گذاشتیم رسیدهایم به گردنه فرهنگی،اقتصادی اگر این گردنه را رد کنیم یک گفتمان بزرگ جدید به گفتمان سیاسی انقلاب اضافه میشود چرا انقلاب را در بعد سیاسی و ایستادگی و مقاومت خلاصه کنیم انقلاب می تواند گفتمان ایجاد کند هنر را در دنیا تحت تاثیر قرار دهد و در دنیا منشا تحول باشد.
من پیشنهاداتی دارم که آنها را مطرح می کنم هنر را به وزارت فرهنگ وارشاد اضافه خواهم کرد و آن را وزارت فرهنگ، هنر و ارشاد اسلامی خواهم گذاشت، صندوق فرهنگ را به زیر مجموعه صندوق ملی اضافه خواهم کرد. اقتصاد فرهنگ و هنر و اقتصاد ورزش را سامان خواهم داد. شورای عالی راهبردی فرهنگ را برای ارتباط با بخش های فرهنگی راه اندازی می کنم که تا این گونه نباشد یک نفر در دولت به هر کسی بخواهد پول بدهد.
اهانت به مرجعیت را خط قرمز اعلام می کنم. حوزه های علمیه را تقویت می کنم کار ورزش را به دست ورزشیها میدهم. پارتی بازی را در ورزش، فرهنگ و هنر پایان میدهم. فرهنگ اقوام را اعم از آذری، ترک، لر ، بلوچ و عرب که منبع فرهنگ ما هستند حفظ میکنم و روحیه پهلوانی را به ورزش بازمی گردانم.
غرضی: ایران یک مجموعه فرهنگی در طول تاریخ است، قبل از اسلام و بعد از اسلام. این که ابوالکلام آزاد بیان میکند که کوروش همان ذوالقرنین است و کوروش ناجی یهودیان میشود و این که کشوری که بیش از 30 میلیون کیلومتر مربع است بدون جنگ داخلی اداره میشد عظمتی است که ملت با خود داشته است. اسلام بر حاکم پیروز شد نه بر ملت. فرهنگ عظیم اسلام توانایی پیدا کرد که علاوه بر اینکه بتواند با فرهنگ مهاجم آمیزش کند و آن را از دستش بگیرد و خودش بر آن پیروز شود یک واقعیت عظیم تاریخی است. ببینید چه اتفاق عظیمی افتاده که خاندان پیامبر گرامی دچار گرفتاری بنی امیه میشوند. چه کسی این خاندان را از دست بنیامیه نجات میدهد؟ ایران و ابومسلم خراسانی این را میکنند ما از این جا به دمشق رفتیم و به این خاندان ایمان آوردیم. بنی عباس گفتند تبعیت میکنیم. نگاهمان را از نگاه سیاسی به سمت نگاه اجتماعی ببریم. هرگز در تاریخ خاورمیانه این عظمت مورد دقت قرار نگرفته و کسی نرفته اینها را بررسی کند. حالا در قدرت سیاسی ما کمکم این مسائل به شکلی مطرح میشود که ایران عجب عظمتی داشته، دارد و خواهد داشت.
جریان اجتماعی ملت ما یک جریان فرهنگی بسیار وسیعتر از مرزهای جغرافیایی بوده و هست و خواهد بود. ما در تاریخ تواناییهای زیادی داشتیم و این ناشی از فرهنگ عمومی ملت است که ناشی از حکومتها و اشخاص نیست. برخی از بزرگان دائما به تواناییهای دولت و مسوولیتهای آن ایراد می گیرند نمیشود دائم به وجهه دولت ایراد گرفت آنچه که مسلط بر تاریخ و فرهنگ عامه مردم و تواناییهای آنها است. من با کلمه اجباری که در زمان رضاخان مطرح شد، مخالف هستم. در زمانهای گذشته نیز این مسئله عنوان شده بود ولی علما همواره با هم مخالفت کردند. آنچه شما تصور کنید فرهنگ مذهبی ناشی از سیاست از خطاست این که تصور شود ناشی از قدرت سیاسی است خطاست و اینکه تصور شود قدرت سیاسی توانایی اداره جامعه را دارد خطاست همچنین تصور این که قدرت سیاسی میتواند در جامعه دخالت کند خطاست.
این که فکر کنیم با چند تا دولت می توانیم زندگی مردم را تغییر دهیم خطاست این که فرهنگ عمومی جامعه را ساخته است با روسها ،آمریکا وانگلیس جنگیده است اونی که در قرن اخیر توانسته خود را تثبیت کند فرهنگ عمومی جامعه است اونی که توانسته لشکر بسازد فرهنگ عمومی مردم است.
در سال 1304 آموزش و پرورش رضاخانی درست شد و تا حالا هم ادامه دارد در آن زمان هر کسی می رفت دنبال یک مهارتی یک درسی هم می خواند و میآمد. ولی از دهه سه و چهار تا حالا فرهنگی را تحمیل می کنیم وقتی به دانشگاه می رسیم فرهنگ مدرک گرایی را تحمیل می کنیم در تمام دنیا عزیزانشان را که به سن 18 سال و 20 سال می رسند یک مهارتی دارند و می روند دنبال کار ولی جوانان تا سن 27 سالگی در خیابان رها میشوند.
یا باید بروند دانش نامه بگیرند و پس از آن سربازی رفته و بعد از آن روز اولشان است 10 سال از عمر آنها تلف شده ما هم نشستیم و می گوییم آقا به چه خوب. بابا این روشهای گذشته رضاخانی و محمدرضاخانی و مدرک گرایی متروکه است ما نباید به فرهنگهای گذشته کار کنیم فرهنگ پهلوی مرد خودشان رفتند و فرهنگشون مانده است هنوز هم ادامه دارد چهار میلیون دانشجو داریم فدای قدم همهشان. ولی عزیزان تو باید بروی مهارت کسب کنی نه اینکه به دنبال مدرک باشیم. این لیسانسها را می خواهید چی کار کنید آیا کار داریم؟
پسران و دختران بسیاری با مدرک لیسانس علوم سیاسی، حقوق و ... گریه میکنند زیرا کار ندارند آنها با هشت ساعت کار فیزیکی و 500 هزار تومان حقوق ماهیانه سر میکنند. لعنت بر ما که ما افرادمان را به جای این که به سمت نرم افزار ببریم به سمت سخت افزار می بریم. همه عزیزانمان را مجبور به این کار می کنیم. بابا این تهران دیگر آدمهایش نمی روند کارگری کنند. نسل دومی موبایل را در سال 1373 آوردند هنوز نسل سه وچهار آمده به قدری آنها کارآفرین یک تجارت بزرگ است می توانیم یک دولت الکترونیک بسیار بزرگ داشته باشیم. اگر تکنولوژی را رها کنیم جوانان فرار می کنند.
قالیباف: به هر حال ما زحمتهای زیادی کشیدهایم اما در حوزه اقتصادی و فرهنگی کارنامه ما برای مردم قابل قبول نبوده است و باید یک تغییر اساسی و تحول جدی در عدم کارآمدی ایجاد کنیم و به این مدیریت پایان دهیم. آن چه از انقلاب اسلامی، امام راحل و دین اسلام یاد گرفتهایم بوده است که رویکرد اجتماعی باید اساس کار ما باشد. ما به جای منابع مادی باید اولویت خود را بر سرمایه اجتماعی قرار دهیم. اگر با این نگاه جامعه را مدیریت کنیم هم بر فقر و هم بر تبعیض و فساد چیره میشویم. در دفاع مقدس رویکرد ما رویکرد اجتماعی بود اما ما در حوزه اقتصاد، فرهنگ و سیاست با این رویکرد پیش نرفتیم. به نظر من بیاعتمادی آنقدر که به ما خسارت وارد کرده است، گرانی خسارت وارد نکرده است. ما برای مبارزه با گرانی نیاز به همدلی مردم و اقتصاددانان داریم. اما اقتصاددانان به دلیل بیاعتمادی در این مسیر مشارکت نمیکنند. دولت اجتماعی یک دولتی است که تبلور حضور اقشار مختلف مردم است. دولت اجتماعی باید قبل از توجه به آمار به شهود جمعی توجه کند. کارنامه من در نیروی انتظامی و شهرداری بیانگر این بوده که رویکرد من رویکرد اجتماعی بوده است. آیا فقط یک معتاد مقصر است یا فقر و بیکاری به اعتیاد او منجر نشده است؟ کسانی که در این جرم سهیم هستند مثل دولت و خانواده باید در این باره جریمه خود را پرداخت کنند.
حدادعادل: من میخواهم نکتهای را به دوست عزیزم دکتر عارف عرض کنم. ایشان در بحث ماهواره گفتند که باید به جوانان مصونیت ببخشیم که آنها تحت تاثیر قرار نگیرند. اتفاقا خودشان مثال اعتیاد را زدند. من قبول دارم که اعتیاد زمینههای اجتماعی، اعتقادی و اقتصادی دارد اما با این مباحث آقای عارف ا گر رییس جمهور شوند، اجازه میدهند مواد مخدر بدون حساب از مرزها وارد شود؟ قطعا نه. هر دو کار را میکنند و هم جلوی عبور مواد مخدر را میگیرند و هم مصونیت ایجاد میکنند. در هر مسئلهی فرهنگی نیز باید این طور عمل کنیم. گفته میشود که از نظر فنی ممکن نیست که خب آن وقت از اختیار ما بیرون میآید اما تا اینجایی که ممکن است ما باید هم مصونیت فرهنگی ایجاد کنیم و هم جلوی ریزش ورود سم را به داخل فضای جامعه بگیریم. نکته دیگر این است که مردمی که پای تلویزیون نشستهاند از ما که خود را داوطلب رییس جمهور کشور میدانند انتظار دارند که طوری صحبت کنیم که بتوانیم به جمعبندی برسیم.ا گر قرار باشد که ما موزاییکوار صحبت کنیم مثل موزاییک که همه چیز در آن است اما هیچ نقشی در آن ندارد درست نیست و نمیتوانیم در این مناظرهها همین طور شروع کنیم و از هر چیزی چند ثانیهای بگوییم و باید نظمی به این مناظرهها داده شود.
انتهای پیام
نظرات