حجتالاسلام محمدجعفر منتظری، قاضی بلندپایهای است که از شهریور سال 88 بر مسند ریاست دیوان عدالت اداری تکیه زده است تا نهادی را اداره کند که بر اساس اصل 170 قانون اساسی به عنوان مرجع تظلمخواهی مردم از دستگاههای دولتی شناخته میشود؛ او در حالی بیش از سه دهه در مسئولیتهای گوناگون قضایی انجام وظیفهکرده است که به هنگام دریافت نخستین ابلاغ قضایی خود، گمان میکرد بیش از شش ماه در این مسئولیت نماند و پس از یک دوره کوتاه به حوزه علمیه قم برای ادامه تحصیل بازگردد.
به گزارش ایسنا، روزنامه حمایت در ادامه نوشت: حجتالاسلام منتظری هنوز هنگامی که از دوره طلبگی خود یاد میکند، لبخندی به لبش مینشیند و آن زمان را «بهترین سالهای عمر خود» میداند. وی در سالهای پیش از پیروزی انقلاب، ایام تبلیغ (ماه مبارک رمضان، محرم و صفر) را مغتنم میشمرد و هر سال از زادگاهش، قم، رهسپار یکی از نقاط ایران میشد؛ دستاورد این هجرت آشنایی با مردم نقاط گوناگون کشور و فرهنگهای متفاوت بود؛ تجربهای که شاید این روزها بیش از همه مددکار مردمی است که در احقاق حق خود مرجعی جز دیوان عدالت اداری نمیشناسند.
دوران خوش کودکی
برابر مشخصات شناسنامهای، مرد شماره یک دیوان عدالت اداری، بهمن سال 1327 در قم بدنیا آمده است. پدرش گلپایگانی و مادرش اهل خمین است. از کودکی با طلبگی و راه و رسم تحصیل علوم دینی آشنایی داشت؛ زیرا پدرش در آن روزگار درس طلبگی میخواند و به همین دلیل محمدجعفر در قم بدنیا آمد. این قاضی عالیرتبه میگوید: تا 6 سالگی در قم بودیم. بعد از آن مرحوم آیت الله بروجردی (ره) پدرم را به عنوان نماینده خود به آشتیان فرستاد و ما تا سال 1340 در آشتیان ماندیم. دوران ابتدایی را در آن شهر گذراندم و پس از آن دوباره به قم برگشتیم و پدرم تازمانی که آیتالله بروجردی (ره) فوت کرد در محضر او بود. پس از آن پدرم مسئول دفتر آیت الله گلپایگانی (ره) شد. رییس دیوان عدالت اداری نیز به سمت تحصیل علوم دینی میرود، دوره طلبگی برای وی خیلی زود و بعد ازدوران ابتدایی آغاز میشود. وی در این باره میگوید: بنا به تجربهای که پدرم در آشتیان داشت و بعد از فوت آیتالله بروجردی از سوی آیتالله گلپایگانی مامور شد حوزهای در این شهر ایجاد کند. من در همان حوزه دوران طلبگی خود را آغاز و تا سا ل 46 در آنجا تحصیل کردم، در این سال به قم برگشتم و در درس استان بزرگواری از جمله آیتالله مشکینی (ره)، آیتالله سبحانی، آیتالله فاضل لنکرانی(ره) و آیتالله گلپایگانی(ره) شرکت کرد .
شاید دوست داشته باشید بدانید که این مسئول بلندپایه قضایی زندگی خانوادگی خود را چگونه پیش برده است؛ حجتالاسلام منتظری در این باره میگوید: در سال 47 با دختر عموی خود ازدواج کردم و ماحصل این ازدواج 5 فرزند است، 3 پسر و 2 دختر دارم. یکی از پسرانم طلبه است و دو تای دیگر به شغل آزاد میپردازند و دخترانم نیز خانهدارند.
بهترین بهرههای یک عمر دانش و فضیلت
او از سالهای تبلیغات، روضهخوانی و منبر به عنوان سال های خوش زندگی خود یاد میکند و میگوید: از سالهای 1346 تا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که مصادف با سالهای طلبگی من در قم محسوب میشد، در ایام ماه مبارک رمضان، محرم و صفر، تابستان وهر زمانی دیگری به تمام نقاط ایران از شمال تا جنوب از شرق تا غرب برای کار تبلیغات اعزام میشدم که این خود باعث آشنایی من با مردم نقاط مختلف و فرهنگهای متفاوت آنها بود. در آن دوران تجربیات ارزندهای به دست آوردم؛ تجربیاتی که کمتر کسی از آن بهرهمند میشود و به همین دلیل آن روزها را بهترین سالهای عمر خود میدانم.
یادی از سالهای مبارزه
رییس دیوان عدالت اداری سالهای تبلیغ قبل از انقلاب را با سختیهای زیادی طی کرده است؛ اما اکنون درگیریهایی که با ساواک و ژاندارمری داشت و مشکلاتی که از لحاظ امنیتی برای او ایجاد کرده بودند، نیز برایش شیرین است.
وی درباره این خاطرات میگوید: آن سالها روحانیان مخالف مورد خشم ساواک بودند. چند بار با ماموران درگیر شدم و ژاندارمهای گلپایگان، ملایر و آباده دستگیرم کردند؛ اما هیچگاه از اهداف و وظیفهام غافل نشدم؛ البته این پایداری را مدیون مرحوم امام خمینی(ره) هستم که روح جدیدی را به کالبد جامعه دمیدند و من به عنوان یک طلبه سعی میکردم که از این موهبت برخوردار شوم و به وظیفه شرعی خودم عمل کنم. در آن زمان قم کانون انقلاب بود ومن نیز با حضور در تظاهرات و تبلیغ در شهرهای مختلف با سخنرانی تلاش میکردم از انقلاب حمایت کنم. این مرد بزرگ بهترین خاطره زندگی خود را روزی می داند که خبر پیروزی انقلاب را شنید.وی دراین باره میگوید: روی منبر بودم و سخنرانی میکردم، برگهای به دستم دادند که روی آن نوشته بودند انقلاب پیروز شد؛ هیچ گاه طعم شیرین این خاطره از ذهنم پاک نمیشود.
خاطرات دوران قضایی
شاید باور کردنی نباشد که رییس دیوان عدالت اداری هیچ گاه فکرش را نمیکرده است که روزی قاضی شود. او در سالهای پس از انقلاب همزمان با خدمت در عرصههای مختلف به ادامه تحصیل نیز میپردازد و در این میان، در درس آیتالله محمد محمدی گیلانی که در دستگاه قضایی فعالیت میکرد، نیز شرکت میکند. داستان وارد شدن حجتالاسلام منتظری به امر قضا از همین آشنایی شکل میگیرد.
او در این باره میگوید: یادم میآید در آن سالها همراه دوتن از دوستانم به کمک آیتالله گیلانی رفتیم اما من پس از مدتی به علت علاقه فراوان به تحصیل، دوباره به قم برگشتم وبه تحصیل پرداختم، تا اینکه در سال 1359 به دلیل افزایش شرارت منافقان مجددا دعوت به همکاری شدم و به تهران برگشتم و کار را ادامه دادم. بعد از مدتی آیتالله گیلانی که معتقد بودند من قاضی خوبی هستم اصرار کردند ابلاغ قضایی بگیرم و پس از اصرار ایشان من موافقت کردم که به صورت موقت 6 ماه ابلاغ دریافت کنم. در نهایت آزمونی کتبی وشفاهی از من گرفته شد و بعد مرا به رییس شورای عالی قضایی که آن زمان آیتالله موسوی اردبیلی بود، معرفی کردند. نخستین ابلاغ قضایی خودم را در شهریور ماه سال 1360 دریافت کردم و مشغول به خدمت شدم، اما چشم به هم گذاشتم 6ماه و چند سال گذشت و هر روز به پرونده های سنگین قضایی من اضافه میشد.
وقتی معاون دادستان بودم
وی ادامه میدهد: تا سال 1366 یا 1367 که به موجب قانون، سازمان قضایی نیروی مسلح را که ترکیبی از دادستانی نیروی مسلح، سپاه و ارتش بود، به کمک 3 تن از دوستان تشکیل دادیم. در سال 1368 بنا به خواست وزیر دادگستری به عنوان معاون پارلمانی این وزارتخانه انتخاب شدم و در حاشیه آن وظایف دیگری را نیز به عهدهام گذاشتند. از اواسط مجلس سوم تا اواسط مجلس ششم مشغول به کار بودم که در این دوره سرمایه عظیمی از تجربیات را به علت کار با سه قوه کسب کردم.
رییس دیوان عدالت اداری ادامه میدهد: در دوره مجلس ششم به علت اختلافهایی که میان من و اکثریت مجلس پیش آمد به دعوت دادستان کل کشور، آیتالله نمازی، معاون اول دادستان شدم و بعد از وی نیز در خدمت آیتالله دری نجف آبادی بودم و مدت 4 سال در سمت معاون اول دادستان کل کشور خدمت کردم. بعد از آن مشاور ریس قوه قضاییه وقت، یعنی آیت الله شاهرودی شدم، در آن موقع مقام معظم رهبری که قبل از آن نیز در زمان ریاست آیتالله یزدی چنین ماموریتی را به من داده بودند، دوباره مرا به عنوان بازرس قوه قضاییه منصوب کردند و حدود 9 ماه در این سمت ماندم.
این بار مقام معظم رهبری مرا رییس هیأتی به نام هیأت ارتقا کردند و وظیفههای مشخصی را برایم تعریف کردند. وظیفه من در این سمت شناسایی آسیبهای قوه قضاییه بود؛ کارهایی مانند شناسایی مشکلات، ضعفها و راههای برون رفت از آن را بررسی و شناسایی میکردم. این کار حدود یک سال با همکاری 40 قاضی با تجربه طول کشید و در نهایت تیم ما یک کار جامعی را در 32 فصل ارایه کرد که بسیار مورد توجه و علاقه مقام معظم رهبری قرار گرفت؛ در این هیأت من به تمام ظرافتها و ریزو بم قوه قضاییه مشرف شدم.وی میگوید: بعد به پایان این ماموریت و پایان دوره آیتالله شاهرودی، در جلسههایی که با رئیس بعدی قوه قضاییه داشتم، آیت الله لاریجانی ریاست دیوان عدالت اداری را به من محول کردند. البته در کنار این مسئولیت، اکنون رییس دادگاه ویژه روحانیت نیز هستم و امیدوارم که با توفیق الهی و عنایت حضرت مهدی(عج) بتوانم خدمات قابل قبولی را به مردم ارایه کنم.
انتهای پیام
نظرات