در سالروز تولد «بابك بيات» آهنگساز فقيد، روزنامه شرق چند يادداشت از فرزند اين هنرمند چيرهدست - كه بسيار زود از ميان دوستدارانش رفت- و چند تن ديگر از دوستانش منتشر كرده است.
به گزارش ايسنا متن اين يادداشتها در پي ميآيد:
«بابك بيات» 66ساله شد- موسيقي بغضآلود پدر- بامداد بيات
پدرم را آهنگسازي خاص و متفاوت ميدانم، به دلايل مختلفي كه شامل شخصيت و نوع موسيقيشان هم ميشود. سبك موسيقيشان منحصر به فرد و خاص بوده و ماندگار است به دليل اينكه در موسيقي پاپ، فيلم و سريال، نوعي از موسيقي را ساختند و خلق كردند كه قبل از حضورشان در موسيقي نمونهاش را در ايران نداشتيم. يكي از اين دلايل خاص بودن موسيقيشان بغض خاصي است كه در آثار غمگيني كه كار كردهاند، چه در موسيقيهاي فيلم و سريال و چه پاپ، وجود داشته و شما با شنيدنشان ميتوانيد اين بغض را حس كنيد؛ غمي كه شايد به دليل از دستدادن برادرم «ماني» و مسائل مختلف در كارهاي ايشان هم سايه انداخته بود. خلاقيت و هنرشان را در آثار مختلف نظير موسيقي فيلم «شايد وقتي ديگر» استاد بيضايي نشان دادند كه اين اثر فواصل ديسونانس و شيطاني و ترس را به همراه داشت كه تقريبا شبيه به موسيقيهاي آهنگساز معروف آمريكايي «برنارد هرمن» بوده. اين خلاقيت در موسيقي فيلمهاي ديگري هم ديده ميشود؛ در موسيقي فيلمهايي مثل «مسافران» استاد بيضايي، «كشتي آنجليكا»ي محمدرضا بزرگنيا، «عروس» بهروز افخمي، «دو فيلم با يك بليت» داريوش فرهنگ، «پرده آخر» واروژ كريممسيحي، «شيدا»ي كمال تبريزي، «طلسم» داريوش فرهنگ، «مرسدس» مسعود كيميايي، «دستهاي آلوده» سيروس الوند و فيلمهاي بسيار ديگري كه شايد شمارشان به بيش از صد فيلم سينمايي برسد و حتي سريالهايي نظير «افسانه سلطان و شبان» و «ولايت عشق» يا حتي در موسيقي كودك در سريالي مثل «علي كوچولو» يا موسيقي تئاتر «پيروزي در شيكاگو» به كارگرداني داوود رشيدي.
پدرم با اين وجود كه سبك منحصر به فرد خودشان را داشتند متنوع كار ميكردند و هميشه براي بهتر نوشتن موسيقي و هنرشان زحمت كشيدند، به همين دليل توانستند آثاري خلق كنند كه از قديم تا به امروز مردم آنها را دوست داشته باشند و موسيقيهايشان جاودانه بماند و در گوش مردم، آهنگسازي خاص بمانند. حتي ميتوان گفت كه خيلي از آهنگسازها بعدها با شنيدن آثار پدرم ناخواسته يا خواسته تا حدودي سبك كاري ايشان را تقليد كردند چون ميدانستند اين سبك از موسيقي چه طرفداراني دارد.
به دلايل مختلف پدرم را نه تنها پدر خودم بلكه ايشان را پدر موسيقي پاپ و سينمايي ايران ميدانم. بيش از صد موسيقي فيلم نوشتهاند و مثلا براي اولين بار در سينماي ايران بعد از انقلاب از صداي سوت انسان در فيلم «شكار» ساخته مجيد جوانمرد استفاده كردند.
تاريخ نشان داده كه هنرمنداني مثل «موتسارت» و «بتهوون» و آهنگسازهاي خاص را در زمان زندهبودن جسميشان آن طور كه بايد نشناخته و قدر ندانستهاند، بلكه سالها بعد، صد سال، 200سال يا حتي قرنها بعد از پرواز روحشان متوجه قدر و ارزششان شدهاند و آثارشان نيز سرمشق و درس آهنگسازان دورههاي بعديشان شده و من ايمان دارم كه پدر من هم يكي از آنهاست. تمام تلاشم را ميكنم تا بتوانم ادامهدهنده راه ايشان باشم. كاش بتوانم.
ستاره تكرار نشدني- بابك رياحيپور
با گذر هر سال و مرور آثار موسيقايي از گذشته تا كنون، بدرستي ميتوان دريافت كه در هر برهه از تاريخ، اسطورههايي در موسيقي كشورمان درخشيده و هرگز تاكنون تكرار نشدهاند. كما اينكه شايد اگر نظيرشان را داشتيم، اينگونه در مسير سقوط به سمت گودال بيهويتي و عجز در موسيقيمان حركت نميكرديم.
بيشك يكي از اين ستارگان تكرارنشدني، آهنگساز بزرگ كشورمان زندهياد «بابك بيات» است كه حتي نسل امروز هم با گوش سپردن به شاهكارهايي چون «بنبست»، «خونه»، «سايه»، «خورجين» و غيره، «روحششاد» را نثار اين اسطوره بزرگ سر ميکنند.
بابك بيات در سال 1325 در تهران متولد شد. از سن 19سالگي در اپراي تهران زير نظر استادان بزرگي همچون «ثمين باغچهبان» با موسيقي كلاسيك و جهاني آشنا شد. سپس همكاري او با «ايرج جنتي عطايي»، كه از كودكي او را ميشناخت، منجر به ساخت شاهكارهاي تكرارنشدني در موسقي پاپ كشورمان شد.
بابك بيات موسيقي فيلم را با فيلم «غريبه»، آغاز كرد. فعاليت او در ساخت موسيقي فيلم پس از انقلاب نيز ادامه پيدا كرد و جوايز زيادي را براي وي به ارمغان آورد كه در اين ميان ميتوان به دو سيمرغ بلورين و جايزه اول موسيقي در «خانه سينما» اشاره كرد.
او پس از انقلاب براي خوانندگاني همچون محمد اصفهاني، حامي، ماني رهنما، نيما مسيحا و... آهنگسازي كرد. در ميان آثار بسيار موفق اين هنرمند، پس از انقلاب، ميتوان از «پرنده» با صداي ماني رهنما، «دلم گرفت» با صداي حامي و «آسيمهسر» با صداي محمد اصفهاني نام برد. موج نو موسيقي پاپ ايران، كه با آلبوم «دلشوره» خشايار اعتمادي شروع شد، را نيز مديون آثار زيباي اين هنرمند هستيم.
جاي شكرش باقيست كه بامداد، فرزند بابك بيات، سعي در ادامه راه پدر دارد. تنظيم آثار موفقي همچون «دلم گرفت» و «ليلاي من كو» را بامداد، كه در آن زمان نوجواني بيش نبود، به عهده داشته است، كه در جاي خود تحسينبرانگيز است.
من به شخصه افتخار همكاري با اين هنرمند بزرگ را داشتهام و همواره او را انساني بزرگوار، مهربان و شوخطبع به خاطر ميآورم. سالروز تولدش مبارك و يادش گرامي باد.
من و بابك و انيو موريكونه - تورج زاهدي
«بابك بيات» از آن دسته آهنگسازاني است كه مخصوصا امروز جايش بسيار خاليست. وضعيت موسيقي فيلم در ايران امروز به گونهاي است كه بايد با چراغ گرد شهر بگردي و «ملودي بهيادماندني» جستوجو كني. ولي از هر سو ندا ميرسد كه: «يافت مينشود، جستهايم ما!» و تو حيران ميماني كه پس چه بايد كرد؟
بهترين ظهور بابك در ساخت موسيقي ملوديك (كه در عين حال سينمايي باشد)، براي موسيقي مجموعه تلويزيوني «افسانه سلطان و شبان» بود. اهل فن ميدانند كه ساخت ملودي گوشنواز و تصويري چقدر كار خطير و گاه حتي ناممكن است چون واقعا كاري است كه به صنعت «سهل و ممتنع» در ادبيات مربوط ميشود و فقط در پي سالها استادي و ممارست به دست ميآيد. تم اصلي اين مجموعه آنقدر زيباست كه ميتوان به عنوان يك كنسرت صرفا موسيقايي، در يك سالن كنسرت اجرايش كرد. چنان كه من خود شخصا شاهد بودهام كه يك نوازنده تار، در مجلسي كه براي شنيدن موسيقي گرد آمده بودند، تم اين مجموعه را اجرا كرد و با استقبال شديد حاضران در مجلس مواجه شد.
اين تم كه بابك اصلا آن را براي «تار» نوشته و در موسيقي مجموعه هم كرارا توسط تار افاده ميشود، در عين حال آنقدر سينمايي و تصويري است كه شنونده خيال ميكند اگر انيو موريكونه با موسيقي ايراني آشنايي داشت، حتما چنين تمي براي يكي از فيلمهايش ميساخت و يادمان باشد كه بابك عاشق «موريكونه» بود.
من هر وقت در منزلش بودم، با بابك حكايتها داشتيم. هر دو عاشق موريكونه بوديم و به موسيقي فيلم عشق ميورزيديم. بابك پشت پيانو مينشست و تمهايي از موريكونه را مينواخت. سپس با دهان و سوت، تمهاي ديگر را همراه با پيانو اجرا ميكرد. من هم به كمكش ميآمدم و سور را كامل ميكردم.
گاهي هم تمهاي خودش را مينواخت و بعضا تمهايي از «حنانه»، «منفردزاده»، «برنارد هرمن»، «موريس ژار» و...، خلاصهاي جشنوارهاي از موسيقي فيلم.
و اكنون، هنوز هم وقتي به موسيقي فيلم گوش فرا ميدهم، بابك عزيز را در كنارم دارم. او را ميبينم كه پشت پيانو نشسته و با شوخطبعي رندانهاش لودگي ميكند و موسيقي متنهاي مشهور جهاني را مينوازد، در حالي كه نگاهش به من است و لبخندي به وسعت دريا بر لبان دارد.
انتهاي پيام
نظرات