دبير كل جامعه اسلامي دانشجويان در نامهاي به بان كيمون دبير كل سازمان ملل متحد، پيشنهاد داد تا 7 تير به عنوان روز مبارزه با ترور از سوي اين سازمان نامگذاري شود.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) متن اين نامه به شرح ذيل است :
جناب آقاي بانكيمون ،در برهه كنوني جهان در ورطه آزمايشي بزرگ قرار گرفته است. شايد مهمترين جايگاهي كه الان در بوتهي آزمايش است سازمان ملل متحد است، در منطقهاي كه ما زندگي ميكنيم و در دنياي غرب،كه بيرون از مرزهاي اعتقادي ماست، ملتها به پا خاستهاند و بيش از هر زمان ديگر طالب عدالت اجتماعي به ميدان آمدهاند، عصر ايدئولوژيهاي غيرالهي يكي پس از ديگري به پايان ميرسد و گام در دورهي پايان تاريخ و پايان ايدئولوژي هاي دست ساخت بشري ميگذاريم.
اسلام به عنوان صراط مستقيم و منادي توحيد اينك يگانه راه درست و سعادت بخش بشر از نظر ماست. اينجانب به عنوان يك دانشجوي مسلمان ايراني حضرت عالي را به مطالعه پيرامون اسلام كه امتداد اديان الهي و از سر منشا مشترك يعني خداوند است دعوت مي نمايم. دنياي امروز بيش از آنكه نيازمند بمب اتم و سلاحهاي مخرب باشد، نيازمند معنويت است. براي آنكه جلوي ظلمهاي بعدي گرفته شود، نياز است گفتماني غالب معرفي گردد كه اساس آن، سلطه زر و زور نباشد و در آن تعبد ذات اقدس الهي و پيروي از آن هدف باشد و نيز بتواند سعادت همه جانبه بشر را تعيين كند.
هدف از اين نوشتار در ميان گذاشتن مسائلي پيرامون كشورم و اوضاع و احوال منطقه خاورميانه و جهان با حضرت عالي است و نكتهاي كه در بالا ذكر شد، فقط من باب گفتن اين سخن بود كه عامل تمام تعارضها چه آنها كه در پايين ميآيد و چه آنها كه گفته نميشود وجود نگرش مادي و غيرتوحيدي در جهان خود محور و سلطه جوي غرب ميباشد كه اينك جهان را به كلي مشكل و دردرسر دچار كرده است.
در ادامه نظراتم را پيرامون چند مساله خدمت حضرتعالي اعلام ميدارم و اميد دارم كه باعث شوم حضرت عالي بعضي مسائل را از ديد ديگري نيز ببينيد.
1- سازمان ملل متحد، پس از جنگ جهاني دوم و آن كشتار عظيم كه در جهان اتفاق افتاده و عدهاي از كشورهاي جهان مورد هجوم قرار گرفته ميليونها نفر كشته و آواره گشتهاند- كشور ما نيز با اينكه اعلام بيطرفي كرده بود مورد هجوم متفقين قرار گرفت و اين ظلمي بود آشكار در حق ملت ما ، كه هيچ گاه هم از ايران به اين خاطر عذرخواهي نشد و خسارت وارده نيز چه مادي و معنوي جبران نگرديد- عدهاي از كشورهاي به ظاهر فاتح جنگ ، با تجربه جامعه ملل اقدام به تاسيس يك سازمان بين المللي نمودند- كه باشگاهي بود از فاتحين جنگ و همراهان آنها در اعلام جنگ به متحدين- و هدف اصلي آن حفظ صلح و امنيت بينالمللي اعلام گرديد. الان با گذشت چند دهه از تاسيس اين سازمان ، ملتها، سازماني كه حضرت عالي نام دبير كلي آن را به يدك ميكشيد، نماينده خود نمييابند- سازمان ملل كه قرار بود حافظ صلح و امنيت باشد و كمك كند تا جهاني بهتر داشته باشيم ،ابزار دست عدهاي از قدرتهاي جهاني گشته است.
اينك مجوز جنگ به بهانههاي واهي ميدهد و ابزاري شده است براي قانوني كردن، تضييع حقوق ملتها،مكاني شده است براي تهديد ملتهاي مستقل. دنياي غرب و در راس آن آمريكا به سازمان ملل متحد مانند ابزار دست نگاه ميكنند و براي واقعيت وجودي آن احترامي قائل نيستند. اينك وظيفه حضرتعلي بسيار سنگين مينمايد. حضرت عالي ميبايد همه هم و غم خود را صرف اين موضوع نماييد كه اولا آبروي از دست رفته سازمان ملل متحد در اين ملل را بازيابيد. ثانيا سعي در حفظ استقلال آن نماييد. ثالثا از انحراف آن به سمت ابزار دست شدن بيش از اين جلوگيري نماييد.
2-پرونده هستهيي ايران: بيش از آنكه راجع به اين قضيه چيزي بنويسم، ميخواهم چند سوال از حضرتعالي راجع به چند كشور بپرسم.
الف- آيا رژيم صهيونيست، كه ملت ما آنها را غاصب قسمتي از سرزمينهاي اسلامي ميداند و هيچ گاه آن رژيم را به رسميت نشناخته- تافتهاي جدا بافته است ، اين رژيم غاصب به اعتراف مردخاي وانونو داراي سلاح هستهاي ميباشد آيا وظيفه سازمان ملل متحد جلوگيري از داشتن اين بمبهاي خطرناك- آن هم در كشور دولت مردهاي جنايتكار – نيست؟
ب- دولت آمريكا در زمان رياست جمهوري جرج بوش پسر قراردادي هستهاي با كشور هندوستان امضا كرد همان طور كه مستحضريد كشور هندوستان قرارداد NPT را امضا نكرده، آيا اين كار آمريكا خلاف قوانين بين المللي نميباشد؟ آيا نبايد سازمان ملل جلوي اين بيقانونيهاي دولت عضو را كه حتمال خطر براي صلح و امنيت بينالمللي دارد را بگيرد؟ توجه داريد كه هند داراي سلاح هستهاي ميباشد.
چند وقت است كه چند دولت كه نه نماينده واقعي ملت خود و نه نماينده ملتهاي جهان هسند، خود را نماينده ملتها دانسته و كشور بنده را به اين دليل كه قصد دارد در علم و فناوري هستهاي گامهايي بردارد متهم به داشتن رفتار مشكوك نموده و اين انگ را به كشور من ميزنند كه قصد دارد به سمت سلاح هسته اي برود. ذكر چند نكته را خالي از لطف نميبينيم: اولا كشورهايي كه خود داراي سلاح هستهاي هستند و آمريكا كه خود استفاده كننده از آن است، آيا لياقت نمايندگي دنيا را در اين قضيه دارند؟ ثانيا: آيا دارندگان بمب اتمي حق ابراز اين اتهام به كشورهاي ديگر كه شما پي داشتن سلاح هستهايد را دارند؟ ثالثا: طبق شرع مبين اسلام توليد چنين سلاحي حرام بوده و به آن دليل كه كشور ما داراي حكومت اسلامي است هيچ گاه خلاف شرع مبين عمل نخواهد كرد . رابعا: بهتر نيست كه انرژي سازمان ملل متحد صرف اين قضيه گردد تا جهان را عاري از سلاحهاي كشتار جمعي گرداند، نه آنكه ملتي را از داشتن حق خود محروم كند؟
ملت ما به دليل آنكه داشتن انرژي هستهيي صلحآميز را حق خود ميداند و در طول تاريخ نشان داده هيچ گاه از حق خود كوتاه نيامده، از اين يك حق خود كوتاه نخواهد آمد. شايان توجه است كه ما سال هاست آغاز كننده، هيچ جنگي نبودهايم و استفاده از بمب اتمي را به دلايل شرعي و بشردوستانه مذموم و زشت ميپنداريم و بهتر است سازمان ملل انرژي خود را صرف عاري كردن كل جهان از بمب نمايد، نه آنكه با تحريم ملتها و تهديد آن ها سعي كند آنها را از داشتن حق خود منصرف كند.
3-حقوق بشر در ايران و جهان، چندي پيش شوراي حقوق بشر گزارشگري ويژه براي ايران تعيين نمود تا وضعيت حقوق بشر به تعريف خود را ،در كشور ما بررسي كند، كشور ايران اولين كشوري است كه نگارندهي منشور حقوق بشر بوده، كشوري است كه در آن اقليتهاي ديني حق داشتن نماينده در مجلس شوراي اسلامي دارند و براي آنها نماينده جدا تعريف شده ، كشور ما قانونش الهام گرفته شده از اسلام است، ديني كه در آن كشتن يك نفر به ناحق مثل كشتن كل انسانها ديده شده و حتي در قصاص قاتلين ، توصيه به بخشش آنها نموده است. هرچند حقق قصاص را هم محفوظ داشته است. مردمان كشور من پيرو پيامبري هستند كه حقوق كودكان را رعايت ميكرد و براي آنها احترام قائل ميشد، جلوي پاي دختر خويش تمام قد بلند ميشد و اين گونه به زن شخصيت ميداد. پيامبر ما با آنكه قدرت سياسي-اجتماعي شهر مدينه را در اختيار داشت هيچ گاه با آن فرد برخورد نميكرد، يك روز كه آن فرد اين جسارت هر روزه خود ر اتكرار نكرد، پيامبر ما جوياي احول وي شد و وقتي فهميد بيمار است به ملاقات وي رفت، ما پيرو اين پيامبريم آيا ما نيازمند داشتن گزارشگر ويژه حقوق بشريم؟ در كشور ما نفس انسانها براساس آموزههاي آن پيامبر محترم داشته ميشود و دولت ما همواره سعي در حفظ حرمت نفوس براساس آموزههاي حضرت ختمي مرتبت مي نمايد.
آيا به نظر شما بهتر نبود اين گزارشگر براي كشورهاي ديگر گماشته ميشد مثلا آمريكا كه الان بزر گترين ناقض حقوق بشر در جهان است. صدها هزار نفر افغاني و عراقي را طي دهه گذشته كشته و ميليونها نفر را به بهانههاي واهي آواره كرده است حامي رژيم غاصب صهيونيستي بوده و با حق نامشروع وتو جلوي شوراي امنيت را براي برخورد با اين رژيم گرفته، آيا اين جنايات نيازمند رسيدگي نيست؟ دولت آمريكا سالهاست با تحريمهاي نا به جا مانع از رسيدن قطعات هواپيماي مسافربري به كشور من گرديده و همين امر باعث شده گاه هواپيماهايي دچار نقص فني شده وسقوط كنند و عدهي از مردم كشورم كشته شوند آيا نبايد به اين قضيه رسيدگي گردد؟
به نظر بنده نيز لازم است حقوق بشر در كشورهايي بررسي گردد كه تضييع كننده آن هستند نه در كشوري كه قبل از همه نگارنده منشور حقوق بشر بوده و پيغمبر آن منادي حفظ كرامت انسانها بوده است.
4- قضايايي كه رژيم غاصب صهيونيستي براي جهان به وجود آورده است.
رژيم غاصب صهيونيستي از بدو پيدايش تا به الان حضورش براي دنيا و صلح در آن همواره مخاطرهآميز بوده است، اين رژيم ابتدا با دسيسههاي آژانس يهود و همراهي دولت مردان انگليس به وجود آمد و بهانه ادامه حيات آن افسانه هولوكاست گرديد. بنده كاري به صحت اين افسانه ندارم، اما برايم سوال است مگر ملت فلسطين پديد آورنده اين مورد ادعايي بودهاند كه آنها بايد رنجها و آزار آن را تحمل كنند، كشته و آواره گردند؟ چرا سازمان ملل در مورد اشغال قسمتهايي از خاك لبنان، سوريه و مهمتر از همه اشغال كل سرزمين فلسطين سكوت كرده است؟
اين رژيم همه هستي خود را بر جنگ آفريني نهاده است و اگر لحظهاي از اين عادت خويش دست بردارد از درون منهدم خواهد گرديد و چيزي از آن باقي نخواهد ماند، اين رژيم اخيرا به طرز بيمحابايي كشور بنده را تهديد به حمله كرده است، خوب به ياد دارم كه سال 2005 ميلادي شوراي امنيت سازمان ملل متحد در برابر سخن به حق رييسجمهور كشور بنده پيرامون اين رژيم منحوس بيانيه صادر كرد در حالي كه آن سخن فارغ از هرگونه تهديد مستقيم و يا تهديد به جنگ بود حال چه ميشود كه در برابر جنگطلبي اين رژيم منحوس، سازمان ملل سكوت ميكند؟ رژيم صهيونيستي چيزي جز طبل تو خالي نيست و سربازان مقاومت و درس آموختگان مكتب خميني كبير در حزبالله لبنان و بعد از آنها مقاومت اسلامي فلسطين اين واقعيتها را در دو جنگ كه رژيم غاصب صهيونيستي بر آنها تحميل كرد به خوبي نشان دادند و اين تهديدها همانطور كه رهبري فعلي انقلاب اسلامي به حق گفتن شانه عجز اين رژيم و قدرت نظام اسلامي است كه آنها را به اين دست حرفهاي بيپشتوانه وا داشته است اما فارغ از همه اينها بايد سازمان ملل پاسخ دهد كه چرا تهديد رسمي اين رژيم مبني بر از بين بردن صلح و امنيت بينالمللي را پاسخ شايسته نميدهد؟ مگر شما يكي از وظايفتان توجه دادن شوراي امنيت به موارديكه صلح و امنيت بينالمللي را به خاطر مياندازد، نيست؟
5- بررسي اوضاع بحرين:
بيش از يك سال است كه اكثريت قريب به اتفاق مردم بحرين خواستار تغيير رژيم در اين كشور شدهاند. مردم بحرين بارها اعلام كردهاند كه قصدشان برعهده گرفتن سرنوشت خويش است و از حضور حاكمان جور پيشه به تنگ آمدهاند. تا الان براي آنكه بتوانند اين حق خود را كسب كنند زنداني و شكنجه شدهاند و كشته دادهاند. آيا مردم بحرين بشر نيستند؟ وجدان جامعه بينالمللي آيا از آنچه در بحرين ميگذرد جريحهدار نيست؟ چرا اقدامي از سوي سازمان ملل متحد در جهت نجات اين مردم انجام نميگيرد؟ آيا اشغال بحرين از طرف نظاميان سعودي و كشتار مرد بحرين توسط آنها از نظر سازمان ملل مهم نيست؟
مردم بحرين تا چند صباح پيش جزيي از مردم ايران بودند و به دليل اقدام نابخردانه محمدرضا پهلوي كسي كه مانند حمدبن خليفه مشروعيت نداشت و نيز عدم مراجعه نماينده دبيركل وقت سازمان ملل به آراي واقعي مردم بحرين، از ايران جدا گرديد. اينك عليرغم اتفاق فوق مردم ايران با احترام حاكميت بحرين، نگران آنچه كه برسر همميهنان سابق خود ميآيند، هستند و از حضرتعالي انتظار ميرود به عنوان كسي كه وظيفه دارد توجه شوراي امنيت و جامعه جهاني قضيه معطوف دارد به وظيفه خويش عمل نماييد.
6- عربستان سعودي:
اينك در دنيا كمتر كسي است كه از تروريستها و قاتلين جرات نمايد به صورت علني حمايت كند، اما دولت عربستان سعودي به نحوي ماواي تروريستها گرديده مفتيهاي وهابي كه اهل عربستان هستند به راحتي آب خوردن دستور قتل و كشتار ميدهند و در تازهترين اقدام دولت عربستان به طارق الهاشمي كسي كه متهم است كه در اقدامات تروريستي درون خاك عراق نقش داشته پناه داده است آيا شايسته نيست با اين دولت خود سرخود برخورد گردد تا جلوي خود سري براي بقيه شبيه به آن گرفته شود؟
دومين نكته راجع به عربستان سعودي سركوب وحشيانه ملت اين كشور است سالهاست كه مردم شرق و جنوب عربستان با مشكلات عديدهاي روبهرو هستند و دولت عربستان از هيچگونه جنايتي رويگرداند نيست، از شما تقاضامنديم نماينده ويژهاي جهت بررسي اوضاع در عربستان و بحرين تعيين نماييد تا شما و جامعه جهاني ار از وضعيت موجود در آنجا مطلع كند هرچند بعيد ميدانيم بياطلاع باشيد اما برطبق آموزههاي اسلامي اين بيتحركي را با حسننيت حمل بر بياطلاعي شما ميكنيم.
7- سوريه
قبل از ورود به بحث سوريه شايسته است اين نكته را ذكر كنم كه ملل مسلمان به پا خاستهاند و خواهان آنند كه عزت از دست رفته خود را بازيابند زيباترين نام براي اين اتفاق بيداري اسلامي است. ملتهاي مسلمان بيدار شدهاند و به ميدان آمدهاند و از پا ننشستند تا حق خود را گرفتند و به مدد الهي ملت بحرين و عربستان هم به زودي به پيروزي دست خواهند يافت. اما جنس آنچه در سوريه ميگذرد با آنچه كه در بقيه كشورها گذشته ميگذرد تفاوتهاي عمدهاي دارد اولا اين قيام مورد حمايت اكثريت مردم نيست ثانيا معترضين به جاي خواستن مسالمتآميز با مسائل، مسلحانه برخورد كردند و دست به كشتار زدند ثالثا بيشاز آنكه از درون كشور حمايت شوند، از طرف دولتهاي اسرائيل، فرانسه، قطر، عربستان و آمريكا حمايت شدند.
اين باور و تلقي در بين مردم وجود دارد كه اتفاقات سويه حاصل شيطنت صهيونيستها و دوستان آنها بوده و ديدي كه الان نزديك به واقعيت مينمايد همين ديد است. چندي پيش نشستي در استانبول تركيه تحت عنوان دوستان سوريه برگزار گرديد كه بهتر است از آن به عنوان دشمنان سوريه نام برد چراكه قصد داشتند تا عدهاي را مسلح كنند و در سوريه ايجاد جنگ داخلي نمايند.
حال كه جناب آقاي كوفيعنان طرحي را آماده كرده – هرچند ايراداتي بر آن وارد است – و دولت سويه آن را قبول كرده است، بهتر است مراقبت گردد تا با شيطنت عدهاي از دولتهاي مستبد آرامش به وجود آمده برهم نخورد و قانون اساسي جديد به مرحله اجرا درآيد.
به نظر اينجا نب سبب تمامي اين عنادها با دولت سوريه ايستادگي اين كشور در برابر رژيم منحوس صهيونيستي است و تمامي ملتهاي دنيا سوريه را نه مانند مصر و تونس و بحرين و عربستان، بلكه مانند كشوري كه عدهاي قصد دارند عليه دولت كودتا كنند ميبينند و باشگاهي از صهيونيستها تشكيل شده تا آنها را مدد رساند از حضرت عالي انتظار ميرود حمايت كنيد تا در سوريه روند اصلاحات ادامه يابد و جلوي خود سريها و ايجاد جنگ داخلي گرفته شود و حاكميت ملي در ان كشور محترم شمرده گردد و مانع از دخالت ديگر كشورها در آن گرديد.
8- بحث تروريسم و استفاده آن عليه ايران:
دولت جمهور اسلامي از بدو اعلام موجوديت تاكنون قرباني تروريست بوده و هست در گذشته بسياري از شخصيت هاي برجستهاي آن ترور شدهاند كه ميتوان از رييسجمهور رجايي، نخستوزير باهنر و رياست قوه قضاييه بهشتي نام برد و در طي چند سال اخير ميتوان از دانشمندان شهيد ايران مانند احمديروشن، شهرياري، عليمحمدي و رضايينژاد نام آورد اين ترورها اكثرا از طرف گروههايي مانند سازمان مجاهدين خلق و يا از طرف نماد تروريست دولتي اسرائيل بوده است از حضرتعالي تقاضا داريم تا براي آنكه نشان دهيد سازمان ملل متحد مخالف ترور است روزي را در جهان براي مخالفت با اين قضيه اعلام داريد كه بهترين روز براي آن روز 7 تير ميباشد مصادف با ترور هفتاد تن از مقامات ارشد جمهوري اسلامي.
در اينجا تشكر قلبي خود و ملت ايران را از دولت عراق بابت اقدامي كه اخيرا قصد دارد پيرامون گروهك تروريستي سازمان مجاهدين انجام دهد، اعلام دارم و نيز اعلام انزجا كنم از اتحاديه اروپايي و آمريكايي كه با بستن چشم خود بر حقيقت، اين گروه را از زمره تروريستها به خيال خود خارج كردهاند.
9- در تمامي اديان الهي، بحث موعود يكي از بحثهاي اصلي است كسي كه ميآيد و جهان را از ظلم نجات ميدهد در آيين اسلام و عليالخصوص تشيع اين قضيه جايگاه ويژهاي دارد و تمامي شيعيان جهان هر جمعه به انتظار آمدن منجي دست به دعا برميدارند و منتظر آمدنش هستند، ما شيعيان ميدانيم كه بايد جهاني بهتر بسازيم تا آماده آمدنش گرديم انقلاب اسلامي يكي از گامهاي اساسي ما بود تا به سمت آمدنش به جلو رفته باشيم اينك دنيا بيش از گذشته نياز به حضور حضرتش را لمس ميكند، به شما توصيه ميكنيم كمي پيرامون منجي آخرالزمان تحقيق كنيد و جهانيان را به شناختنش توصيه نماييد شايد گامي باشد – كه حتما هست – در جهت آنكه جهاني بهتر داشته باشيم و بيش از آنكه به سلاح نياز باشد به محبت نياز است. محبتي كه اساس آن آموزهاي الهي باشد كه ناب بودن خود را حفظ كرده باشد.
در ابتداي مطلب از آزمايشي كه الان در جهان است صحبت كردم آن آزمايش، آزمايش راستي آزمايي افراد و ايدئولوژيهاست اتفاقي كه حاصل آن بيداري اسلامي گرديده و اساس حكومتها را تغيير داد و حركت به سمت اسلامي شدن را تسريع كرد ملتهاي اروپا و آمريكا از نظام حاكم بر كشور خود خسته شده و طالب راهي براي فرار از اين باتلاق ميباشند. راه نجات آنها اسلام ناب محمدي است. اسلامي كه انقلاب اسلامي ايران معرفي كننده آن است اسلامي كه براي معنويت، عقلانيت، رهايي از عبوديت هرچيز جز خداوند متعال است. آزمايشي كه سنگ محك آن وجدان بشري است و ديري نخواهد پاييد كه دلها آماده جذب آن خواهند گرديد و به جايي خواهد رسيد كه پذيراي كلام حق شده و آن يار پردهنشين از پس پرده برون خواهد آمد و دلها آماده را با كلام خود آرام كرد.
مطلب خود را با دعا براي نجات همه مظلومان عالم و اميد بر فرج منجي موعود خاتمه ميدهم. انتهاي پيام
نظرات