مذاکرات «استانبول 2»، فارغ از مباحثات اصلی مطرح در آن، حاشیههای جالب توجهی نیز داشت که از چشم خبرنگاران و اصحاب رسانه پنهان نماند. شاید مهمترین این حواشی، ماجرای لباس پوشیدن «کاترین اشتون» و تغییراتی بود که در نحوه پوشش او نسبت به مذاکرات «استانبول 1» به وجود آمده بود.
به گزارش ايسنا به نقل از سايت «تابناک»، کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و رهبر تیم مذاکرهکننده گروه 1+5 در جریان مذاکرات اخیر، هنگام دیدار با «سعید جلیلی»، دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان لباسی بر تن کرده بود که با روند معمول وی متفاوت و مشخص بود تنها برای رعایت شئون مورد نظر طرف مقابل پوشیده شده است.
این اقدام در پی آن صورت میگرفت که در مذاکرات «استانبول 1»، دخل و تصرف فتوشاپی برخی مطبوعات ایران در تصاویر اشتون برای پوشاندن یقه پيراهن او ( او كت و شلوار بر تن داشت) کم و بیش جنجالساز شد و واکنش اعتراضآمیز سخنگوی وی را در پی داشت.
این بار اما، ماجرا تغییر کرده بود و اشتون علاوه بر انتخاب لباسی پوشیدهتر، یقه و گردن خود را نیز با شالی پوشانده بود. این در حالی بود که جز در هنگام دیدار با آقای جلیلی و گرفتن عکس مشترک، در بقیه اوقات اثری از این شال بر گردن وی دیده نمیشد.
به اعتقاد نويسنده يادداشت، هرچند ممکن است این اقدام در نظر اول تنها یک امر حاشیهيی به نظر برسد که برای مطبوعات زرد داخلی و خارجی خوراک فراهم میکند، اما ماهیت آن بسیار مهمتر از این امر و دربردارنده نکاتی قابل توجه است.
باید توجه داشت که از لحاظ عرف و قوانین بینالمللی، اشتون هیچ الزامی به رعایت ارزشهای اسلامی مورد توجه کشورمان نداشت و به ویژه با توجه به اینکه مذاکرات در کشوری به جز ایران برگزار میشد که دارای قوانینی متفاوت از نظر پوشش است، وی میتوانست به رویه معمول خود وفادار بماند.
با این حال وی روشی دیگر را انتخاب کرد و با برتن کردن لباسی نزدیکتر به ارزشهای مورد توجه طرف مقابل، نشان داد برای عرف و هنجارهای جمهوری اسلامی ایران احترام قائل است و آنچه در درجه اول برایش مهم است، انجام وظیفه اصلی خود در هدایت دیپلماسی است که برای رسیدن به آن، باید فضای روانی مذاکرات را نیز مثبت نگاه دارد.
در حقیقت، اقدام اشتون اقدامی مثبت بود که از دیدگاهی، نشاندهنده وزن و اهمیت جمهوری اسلامی ایران برای او و غرب به طور کلی بود. در حقیقت وی دریافته بود برای کسب احترام و اعتبار از سوی ایران، لازم است متقابلاً برای ارزشهای جمهوری اسلامی ایران اعتبار و احترام قائل شود و ایران را نه در جایگاهی پایینتر، بلکه در سطحی برابر و دارای ارزشها، عرف و همچنین خواست های مشخص و قابل احترام ارزیابی کند.
اما این همه ماجرا نیست و قرابت زمانی این واقعه با اقدامات گستاخانه و توهینآمیز همسایه جنوبی ايران، نکات ناگفته مهم دیگری را از بعد از يك رفتار صحیح دیپلماتیک آشکار میکند.
در واقع، نکته اصلی اینجاست که غرب با همه ادعای رهبری و عظمت جهانیاش، جایگاه و شأن جمهوری اسلامی ایران را حتی در کوچکترین و ظریفترین نکات به رسمیت میشناسد، اما شیخنشین کوچکی چون امارات به خود اجازه میدهد توهینآمیزترین اقدامات را در مقابل ایران انجام دهد.
کاترین اشتون با احساس این موضوع که پوشش نامناسب وی ممکن است حمل بر بیاعتنایی و بیاحترامی وی به ارزشهای دینی کشورمان بشود، نحوه لباس پوشیدن خود را تغییر داد، اما اعراب اماراتی با علم به اینکه گستاخیهای آنان ملیگرایی دهها و میلیونها ایرانی را برميانگيزد، از ادامه بيان توهینهای خود بازنایستادند.
جالب اینجاست که غرب قرابت خاصی از لحاظ دینی و فرهنگی با ما نداشته و برخورد اخیر اشتون تنها به یک مذاکره در کشوری دیگر محدود میشد، اما امارات که همسایه و همدین ماست، با زیر پا گذاشتن همه اصول دیپلماتیک و رویههای مربوط به حسن همجواری، گستاخانه به ایران میتازد.
در این میان، اماراتیها باید بدانند اگر اکنون قدرت مانوری نیز دارند، این امر به واسطه همراهی و همسویی با جریان غالب بین المللی حاصل شده و ناشی از وزن و جایگاه واقعی خود آنها نیست؛ در حالی که اعتبار و اهمیت ایران، امری فراتر از سده و هزاره است و همواره برای کشورمان وجود داشته است.
در نهایت، باز هم باید گفت که بد نیست وقتی برخی همسایگان حرمت همسایگی فراموش میکنند و اصول و ارزش ها را زیر پا میگذارند، ما پا پیش گذاشته و برخی موارد را به آن ها گوشزد کنیم؛ هرچند، گذر زمان مشخص خواهد کرد جریان جهانی به کدام سمت و سو گرایش دارد.
انتهاي پيام
نظرات