يكي از نمايندگان بخش خصوصي راهكارهاي مقابله با واردات بيش از حد را مربوط به چند موضوع فضاي كسب و كار كشور، وابستگي اقتصاد كشور به نفت و نبود نشاط در صنعت و توليد و كاهش اميد به آينده ميداند و متذكر ميشود كه اقتصاد رانتي كشور و وابستگي آن به نفت باعث شده ديگر مزيتهاي كشور رشد نكنند.
راهكار اين عضو اتاق بازرگاني تهران براي رقابت توليد كشور با واردات نيز اين است كه الزامات اين رقابت و اميد به آينده و نشاط اقتصادي در كشور وجود داشته باشد.
پدرام سلطاني در گفتوگو با خبرنگار بازرگاني خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در مورد راهكارهاي مقابله با واردات بيرويه ميگويد به نامساعد بودن فضاي كسب و كار و توليد در كشور اشاره ميكند و ميگويد: قضيه اين است كه آن قدر مشكلات و ريسكها در بخش توليد چه در حوزه صنعت و چه در حوزه كشاورزي زياد شده كه تمام اين مشكلات عملا به هزينه تبديل ميشود.
وي دومين موضوع را مربوط به وابستگي كشور به نفت ذكر و اظهار ميكند: اقتصاد ما برخلاف بسياري از اقتصادهاي رقيب ما كه منبع درآمد و هزينه آنها از محل توليد و صادرات است (يعني توليد ميكنند، صادرات انجام ميدهند و ارز به دست ميآورند و با آن ارز واردات هم ميكنند) منبع اصلياش نفت است و به جاي اين كارها از نفت استفاده ميكنيم.
سلطاني با اشاره به راحتتر بودن كار استخراج نفت و سود حدود 10 برابري در اين زمينه يادآور ميشود: مابه تفاوت هزينه توليد در اين بخش نسبت به طبقههاي ديگر بازار بالاتر است. چرا كه هر بشكه حدود هفت، هشت دلار تمام ميشود و 70، 80 دلار فروخته ميشود، اين يعني اصطلاحا هزار درصد يا 10 برابر سود در اين كار وجود دارد.
وي ادامه ميدهد: همين موضوع باعث شده توجهي به سياستهاي ارزي كشور نشود و به نوعي اقتصاد كشور از نظر منابع ارزي متكي به توليد نباشد و چون مستقل از توليد است، به توليد توجهاي نميكند و توليد سركوب ميشود.
به گفته اين فعال بخش خصوصي، نتيجه اين موضوع اين ميشود كه چون قيمت ارز برخلاف توليد، براي نفت مهم نيست، در نهايت قيمت ارز يك قيمت مقرون به صرفه براي توليد و صادرات كشور نباشد.
وي تصريح ميكند: اين يعني ما به كالاهاي وارداتي يارانه ميدهيم. چرا كه قيمت ارز براي آنها به صرفهتر است و بنابراين واردات راحتر و با قيمت به صرفهتري صورت ميگيرد و توليد نميتواند با آن رقابت كند. اين يك كلاف سر در گمي است كه اخيرا هم به آن دامن زده شده است، به جهت اينكه علي رغم دو عامل اصلي عامل سومي به وجود آمده كه نشاط از صنعت و توليد رخت بر بسته و اميد به آينده بسيار كم شده است.
سلطاني خاطرنشان ميكند: در فضايي كه نميتوان حتي سه ماه آينده را پيشبيني كرد، در هيچ كشوري نميشود توليد كرد. به عبارتي توليدكنندگان ما هنرمند هستند كه كار توليد انجام ميدهند، چرا كه توليد به يك بستر آرامي نياز دارد كه بتوان در آن حداقل براي پنج سال ديگر برنامهريزي كرد.
وي در ادامه اظهار ميكند: ما هم ميتوانيم رقابتپذيري خودمان را به مانند خارجيها كنيم، به شرط اينكه الزامات رقابت ما و اميد به آينده و نشاط اقتصادي وجود داشته باشد.
سلطاني در پايان با مهم بر شمردن فضاي كسب و كار كشور متذكر ميشود: اقتصاد ما يك اقتصاد رانتي است، يعني اقتصادي كه وابسته به نفت است و باعث ميشود بقيه مزيتها نسبي ما رشد نكنند. يكي از تبعات اين اقتصاد رانتي هم اين است كه قيمت ارز واقعي نيست و تعادلي بين قيمت ارز كشورمان با ارز كشورهاي ديگر وجود ندارد.
انتهاي پيام
نظرات