همه ما در طول زندگي در دورههاي کوتاه و بلند، احساس داشتن غم و اندوه را خصوصاً در هنگام از دست دادن همسر و يا نزديکان، هنگام کار و يا از دست دادن آن، تجربه کردهايم و همه ما قادر به مقابله با اين حوادث هستيم؛ اما زماني که اين اندوه، بيش از اندازه و پايدار و عميق باشد، ممکن است منجر به بيماري افسردگي شود.
* آرزوي مرگ، تقسيم اموال و بي ميلي از علائم افسردگي سالمندان است
محبوبه وفاييان، كارشناس پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي بهزيستي استان يزد در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه يزد، گفت: بي ميلي نسبت به انجام فعاليتها، نداشتن انگيزه و هيجان نسبت به فعاليتهاي گذشته، كاهش انرژي رواني، پايين آمدن خلق، انزوا گزيني، كم حرفي، كم اشتهايي، اختلال خواب از علائم افسردگي است.
وي اظهار داشت: در صورتي كه اين علائم تا سه ماه پايدار باشند، نياز به درمان دارويي خواهد بود.
وفاييان ادامه داد: تفاوت افسردگي سالمندان با افسردگي در مقاطع سني ديگر اين است كه ميزان نااميدي و ياس نسبت به آينده در سالمندان بيشتر است، آنها از برقراري ارتباطهاي جديد سرباز ميزنند؛ همچنين در سالمندان افسرده نيز مانند نوجوانان، اقدام به خودكشي به دليل افزايش ريسك آن، بالاتر است.
وي گفت: سالمندان افسرده نسبت به برنامههاي درماني و ساير مشكلات حس بيتفاوتي دارند، به نسبت ساير گروههاي سني منزويتر ميشوند، حالتهاي بدبيني، شك و گمان اينكه ديگران قصد آسيب رساندن به وي را دارند، در اين قشر جامعه به وجود ميآيد.
اين مدرس دانشگاه در خصوص پيشگيري از افسردگي سالمندان بيان كرد: از آنجا كه پس از 65 سالگي سالمندي محسوب ميشود، اين افراد عموما كساني هستند كه در صورت اشتغال، بازنشسته شدهاند، اگر داراي خانواده بودند فرزندانشان ازدواج كرده و هماكنون تنها زندگي ميكنند. به همين دليل اطرافيان يك فرد سالمند بايد سعي كنند ميزان ارتباطها و تعاملات اجتماعي سالمند كم نشود، وي را تنها نگذارند، برنامه روزانه براي وي تدارك ببينند و كاري كنند تا با اقوام، خويشاوندان، نوهها و همكاران نشست و برخاست داشته باشد.
وي اضافه كرد: در كنار افزايش تعاملات اجتماعي، سالمند بايد احساس ارزشمند و سودمند بودن كند؛ چه بسا احساس اينكه "من به درد نميخورم " و ... به بروز افسردگي در او كمك ميكند. اكثرا مشاهده ميشود فرزندان، وقتي والدينشان پا به سن ميگذارند، حافظهشان كم ميشود يا توانايي بدنيشان تحليل ميرود، انتظار بازنشستگي از او دارند و اصرار دارند كه سالمند كاري انجام ندهد؛ در حاليكه همين پافشاريها نيز زمينه افسردگي سالمند را فراهم خواهند كرد.
وفاييان ادامه داد: تا جايي كه مقدور است سالمند بايد در حوزههاي اجتماعي وارد شود و به فعاليتهاي خانوادگي ادامه دهد؛ به عبارتي به فعاليتها و كارهايي كه در خانه ميتواند انجام دهد مانند آب دادن باغچه، صحبت كردن و بازي كردن و راهنمايي كردن فرزندان و نوهها، مطالعه كردن و... بپردازد تا احساس ارزشمندي و سودمندي كند. بنابراين سالمنداني كه گوشهاي استراحت كنند و كاري انجام ندهند و رسما منتظر مرگ باشند، زمينههاي افسردگي در آنها ايجاد ميشود.
وي "فوت همسر" را يكي ديگر از عوامل افسردگي دوره سالمندي عنوان كرد و گفت: سالمنداني كه همسرشان فوت كرده، بايد مورد توجه و محبت عاطفي قرار گيرند. عليرغم اينكه تصور ميشود سالمند دوران جواني را پشت سر گذاشته و احساسات و حس و حالي ندارد، افراد در اين دوران از لحاظ عاطفي حساس ميشوند و نياز عاطفي بيشتري دارند و تمايل به ديده شدن و مورد توجه قرار گرفتن در آنها بيشتر است؛ بنابراين چنانچه فردي از همسر محروم شده باشد، اطرافيان بايد نيازها و خلاءهاي عاطفي او را جبران كنند.
اين روانشناس عامل ديگر بروز افسردگي را "مواجه شدن سالمند با سوگ" دانست و خاطرنشان كرد: هر اندازه سن بالاتر رود، انتظار فوت عزيزان، همكاران، دوستان، همسر و فرزندان افزايش پيدا كرده و زمينه بروز افسردگي فراهم ميشود. به همين علت اگر فوتي اتفاق افتاد، نحوه مواجهه با سوگ بايد دقيقتر و حساب شدهتر باشد؛ چرا كه اين افراد در صورت مواجهه با سوگ اطرافيان، رفتاري شكنندهتر دارند.
وي افزود: چنانچه اطرافيان با علائمي مانند بي ميلي، صحبت از مرگ، تقسيم مال و اموال، آرزوي مرگ داشتن و برنامههاي متعارف زندگي را تغيير دادن در سالمند خود برخورد كردند، با يك فرد افسرده مواجه هستند و نبايد تصور شود اين شخص سني از او گذشته و سرد و گرم چشيده است و به حال خود رها شود.
وفاييان متذكر شد: بر اساس تجربه كاري خود در خانه سالمندان، آمار افسردگي سالمندي در اين فضاها بالاتر است و علت آن هم كم توجهي و بي توجهي فرزندان است؛ ولي در خصوص افسردگي سالمندان در جامعه يزد آمار دقيقي در دست نيست و لازم است در اين مورد پژوهشي انجام شود.
وي يادآور شد: علائم افسردگي در زنان و مردان سالمند يكسان است؛ ولي علت ايجاد افسردگي ميتواند در دو جنس متفاوت باشد، به طوري كه اقدام به خودكشي موفق در مردان بيشتر و اقدام به خودكشي ناموفق در زنان بالاتر است، افسردگي ناشي از طرد اجتماعي و مشكلات عاطفي در زنان و افسردگي ناشي از ناكامي و شكست و مسائل حرفهاي در مردان بيشتر است.
* افسردگي بيشتر در افراد بزرگسال ديده ميشود
يك روانپزشك در يزد گفت: طبق تحقيقي كه در چند سال اخير در كشور انجام شد، بيماري افسردگي بيشتر در سنين بالاي 15 سال تا 60 سال به چشم ميخورد.
دكتر فاطمه حسيني در گفتوگو با ايسنا، اظهار كرد: افسردگي بيشتر در سنين بزرگسالي مشاهده ميشود و طبق تجربه در درمانگاههاي سرپايي، اكثر افراد مراجعه كننده علائم اضطراب و افسردگي دارند و آمار دقيقي از آنها براي بيماري افسردگي موجود نيست.
* فراگيري مهارتهاي زندگي در پيشگيري از افسردگي موثر است
كارشناس بهداشت روان استان يزد گفت: شركت در دورههاي مهارتهاي زندگي ميتواند براي پيشگيري از افسردگي تاثيرگذار باشد.
فاطمه زارع در گفتوگو با ايسنا اظهار داشت: فاكتورهايي مانند ورزش، كنترل هيجان، آموختن مهارتهاي زندگي و مهارتهاي فرزندپروري، از افسردگي پيشگيري ميكنند. چرا كه به عنوان مثال مادري كه مهارت تربيت و پرورش فرزندش را نداشته باشد، افسرده ميشود.
وي با بيان اينكه سال گذشته ورزش كردن شعار جلوگيري از افسردگي محسوب ميشد، ادامه داد: درمان افسردگي فقط از طريق درمان دارويي و مشاوره انجام ميشود و دورههاي آموزشي نميتوانند براي درمان افسردگي كارساز باشند؛ اما براي پيشگيري از آن يادگيري مهارتهاي زندگي و كنترل استرس موثر است.
زارع گفت: در خانههاي بهداشت شهرستانهاي يزد افراد براي درمان افسردگي، مورد مشاوره توسط روانشناسان قرار ميگيرند، ولي آمار دقيقي از تعداد افراد افسرده در استان در دست نيست.
* زنان دو برابر مردان افسرده ميشوند
* نوشتن افكار و حمايت خانواده به درمان شخص افسرده كمك ميكند
يك روانشناس در يزد گفت: بر اساس تحقيقات و پژوهشهاي انجام شده زنان دو برابر مردان در معرض خطر افسردگي قرار دارند.
ابوالفضل عباسي در گفتوگو با ايسنا اظهار داشت: افسردگي زماني به وجود ميآيد كه شخص به مدت دو هفته علائمي نظير كاهش يا افزايش اشتها، اختلال خواب(بي خوابي يا خواب بيش از حد)، كاهش انرژي، احساس خستگي و عدم توانايي كار كردن داشته باشد.
وي ادامه داد: براي فرد افسرده فعاليتهايي كه قبلا لذت بخش بوده، ديگر لذتي ندارند، فرد احساس بي ارزشي ميكند، خودسرزنشي دارد، توانايي تفكر و تمركز وي كاهش پيدا ميكند و افكار مرگ و خودكشي در ذهنش تداعي ميشود.
عباسي درخصوص درمان افسردگي تصريح كرد: در مرحله اول فرد بايد موقعيتهايي كه سبب بروز افسردگي شده از قبيل طلاق، از دست دادن عزيز، شكست خوردن در امتحان و... را بپذيرد؛ به عبارت ديگر شخص افسرده بايد موقعيتهاي ناخوشايندي كه خارج از كنترلش است، را بپذيرد و همچنين روابط خود را با افراد ديگر تقويت كند.
اين روانشناس با بيان اينكه افكار اشتباه و ارزيابيهاي غلط باعث افسردگي شخص شده است، گفت: شخص افسرده بايد افكار خود را زير سوال برده و افكار غلط را اصلاح كند؛ چرا كه اين افكار است كه او را عذاب ميدهند. به بيان ديگر فرد بايد افكاري مانند "من توانايي كار كردن ندارم، هيچ كس دوستم ندارد و ..." را روي كاغذ بنويسد و با آنها مقابله كند و از سوي ديگر افكار مثبت و واقع بينانه را جايگزين آنها كند.
وي افزود: شخص افسرده بايد افكار منفي كه ذهنش را مشغول كردهاند، را از طريق نوشتن كنترل كند.
عباسي حمايت خانواده، جامعه، اطرافيان و محبت كردن به فرد افسرده و ورزش كردن را در درمان بسيار كمك كننده دانست و گفت: مشكلات و تنشها براي همه اشخاص به وجود ميآيند. براي پيشگيري از بروز افسردگي، افراد بايد مهارتهاي زندگي را بياموزند، واقع بينانه و منطقي با مشكلات برخورد كردن را ياد بگيرند؛ تفريح مناسب، داشتن دوستان خوب، تغذيه و ورزش كردن هم به پيشگيري از اين بيماري كمك ميكند.
* افت تحصيلي، پرخاشگري، دردهاي پراكنده جسمي از علائم افسردگي كودكان است
يك روانپزشك در يزد گفت: محيطي كه پر از تنش و پرخاشگري است و محيط خانوادهاي كه در آن وقت كافي براي فرزندان نباشد و به نيازهاي عاطفي كودك از سوي پدر و مادر پاسخي داده نشود، زمينهساز بروز بيماري افسردگي در كودك خوهد بود.
دكتر اميررضا چمني در گفتوگو با ايسنا اظهار كرد: شيوع افسردگي در كودكان در سنين پيش از دبستان حدود 3/0 درصد، در سنين مدرسه 12 درصد و در سنين نوجواني 5 درصد است و شيوع آن در بين پسرها بيش از دخترها است.
وي بيان كرد: عوامل ژنتيكي ميتوانند در بروز اين بيماري دخيل باشند، به اين صورت كه اگر يكي از والدين قبلا به بيماري افسردگي مبتلا بوده باشد، احتمال ابتلاي كودك 2 برابر و اگر هر دو والدين مبتلا باشند، احتمال ابتلاي كودكان 4 برابر خواهد شد.
اين متخصص اعصاب و روان، استرسهاي دوران كودكي مانند از دست دادن يكي از والدين، طلاق، تعارضات زناشويي، حوادث غيرطبيعي مانند زلزله، بيماريهاي جسمي و كودك آزاري را نيز از جمله عوامل رواني اجتماعي افسردگي در كودكان عنوان كرد.
وي اضافه كرد: عوامل بيولوژيك نظير تغيير ناقلهاي عصبي شيميايي مغز مانند سروتونين، نوراپي نفرين و دوپامين نيز ميتواند باعث افسردگي در كودكان شود.
دكتر چمني خلق افسرده، گريه، تحريك پذيري، بهانه گيري، بي حوصلگي، پرخاشگري، حملات قشقرق، كاهش يا افزايش فعاليتهاي روزمره، گوشه گيري، كاهش يا افزايش خواب و اشتها، كاهش يا افزايش وزن، دردهاي پراكنده جسمي مثل سردرد و دل درد، اختلال در خواب مثل كابوس شبانه و وحشت در خواب، علائمي مثل ترس از تنهايي، چسبيدن به پدر مادر، فرار از مدرسه و خانه، افت تحصيلي، سرپيچي از والدين، بي توجهي به بهداشت فردي، سوء مصرف سيگار، الكل و مواد مخدر، رفتارهاي پر خطر جنسي، رفتارهاي ضد اجتماعي مثل دعواهاي گروهي بزهكاري، سرقت، رانندگي با سرعت بالا و در موارد شديد توهم، هذيان و افكار خودكشي را از علائم افسردگي در كودكان و نوجوانان ذكر كرد.
اين روانپزشك خاطرنشان كرد: معمولا علائم افسردگي كودكان بيش از دو هفته وجود دارد و گاهي سير بيماري افسردگي در صورت عدم درمان تا 9 ماه طول ميكشد.
وي در ادامه گفت: گاهي افسردگي ثانويه به اختلال بيش فعالي، كم توجهي يا اضطراب جدايي كودك منجر ميشود.
چمني تصريح كرد: تشخيص به موقع اين بيماري از سوي پدر و مادر بسيار مهم است؛ زيرا هر چه سن شروع بيماري كمتر باشد، پيش آگاهي آن ديرتر خواهد بود و باعث تشديد بيماري خواهد شد.
اين متخصص اعصاب و روان ايجاد محيط گرم عاطفي، حمايت كننده و دور از تنش براي كودك و همچنين حل تعارضات والدين در منزل را عاملي در پيشگيري از اين بيماري دانست.
وي تقويت عزت نفس و اعتماد به نفس كودك، تقويت توانايي و مهارت حل مساله، اصلاح باورهاي غلط و ناكارآمد در نوجوانان را در بهبود افسردگي موثر عنوان كرد.
وي تاكيد كرد: كودك در محيطي كه پر از تنش و پرخاشگري باشد، آسيب ميبيند و بي توجهي به نيازهاي عاطفي و نگذاشتن وقت كافي براي او زمينه ساز بروز افسردگي ميشود.
دكتر چمني در پايان گفت: در موارد شديد با نظر روانپزشك مصرف داروهاي ضد افسردگي موجب درمان بيماري خواهد شد و اگر كودك افكار خودكشي داشته باشد، نياز به بستري به شكل اورژانسي دارد.
* زنان تحصيل كرده كمتر دچار افسردگي دوران يائسگي ميشوند
يك روانشناس در يزد گفت: علل فيزيولوژيك و محيطي سبب بروز علائم افسردگي در زنان ميشود.
وجيهه ابراهيمي در گفتوگو با ايسنا اظهار داشت: تغييرات هورموني در دوران قاعدگي، بارداري و زايمان و يائسگي منجر به افسردگي در زنان ميشود و حتي گاهي افسردگيهاي پس از زايمان هم ممكن است در بعضي از زنان ايجاد شود كه در برخي از موارد يك تا دو ماه هم ادامه پيدا كرده و خود به خود از بين ميرود، ولي در بعضي از زنان ممكن است اين علائم باقي بماند.
وي ادامه داد: در دوران قاعدگي هم در بعضي از زنان نشانههاي افسردگي مانند خلق پايين، گريه، كاهش يا افزايش اشتها، اختلال خواب و... به وجود ميآيد كه اين نوع از افسردگي درمان خاصي ندارد و پس از اتمام دوره پريود، خود به خود از بين ميرود؛ اين علائم را ممكن است تعدادي از زنان تجربه كنند.
اين كارشناس ارشد روانشناسي با اشاره به نوع ديگر افسردگي در دوران يائسگي تصريح كرد: زنان در اين دوران احساس ميكنند غدد باروري خود را از دست دادهاند، در نتيجه احتمال بروز افسردگي در آنها وجود دارد؛ ولي اين نوع از علائم افسردگي در زنان تحصيل كرده كمتر بروز ميكند.
وي افزود: گاهي علل محيطي سبب افسردگي زنان ميشود؛ محيط زندگي و فشارهايي كه از طرف جامعه به زن وارد ميشود، ميتواند علائم افسردگي را در او به وجود آورد؛ دلايلي همچون ايفاي نقش همسري و مادري، خانه دار بودن و شاغل بودن. بنابراين فشارهاي وارده از جانب هر يك از اين نقشها به زن، باعث افزايش علائم افسردگي در وي ميشوند.
ابراهيمي دليل ديگر محيطي بروز افسردگي در زنان را، "وابسته بودن" آنها ذكر كرد و گفت: معمولا خانوادهها دختران را وابسته و پسران را مستقل تربيت ميكنند. چنين فردي در صورت مواجهه با مشكل و عدم حمايت از جانب ديگران در چنين شرايطي، دچار افسردگي ميشود. زني كه همسرش اعتياد دارد و نميتواند از وي حمايت كند، خود به خود افسرده ميشود و به طور كلي استرسهايي كه به تدريج به زنان در اكثر جوامع وارد ميشوند، در طولاني مدت باعث افسردگي شديد در اين قشر جامعه ميشود.
وي در خصوص درمان افسردگي بيان كرد: در وهله اول بايد علت افسردگي رفع شود. در درمان دارويي با مراجعه به روانپزشك و مصرف دارو اين علائم برطرف ميشوند و تا زماني كه شخص دارو مصرف ميكند، افسردگي وي نيز كمتر ميشود؛ ولي درمان اصلي افسردگي استفاده از روشهاي "روان درماني" است كه در اين خصوص از روشهاي "شناختي رفتاري" براي درمان شخص استفاده ميشود و با يك درمان كوتاه مدت، علائم افسردگي كاهش مييابد. ولي چنانچه علائم افسردگي در شخص شديد باشند، هم به درمان دارويي و هم درمان روانشناختي توامان نياز است. معمولا تمام افراد با به كارگيري روشهاي "روان درماني" درمان ميشوند.
ابراهيمي با بيان اينكه شرايط حاكم بر خانواده فرد را به افسردگي ميكشاند، گفت: خانواده بايد از فرد افسرده حمايت عاطفي و اجتماعي بيشتري داشته باشد و در عين حال مسووليتهاي او را نپذيرد تا فرد تقويت شود، خانواده شخص افسرده نبايد افسردگي را يك مساله عادي تلقي كنند و حتما بايد به يك متخصص جهت درمان مراجعه كنند؛ بنابراين در قدم اول بايد از روانشناس و مشاور كمك بگيرند تا بدانند چه اقدامات خاصي براي شخص بيمار اعمال كنند.
* خود درماني در افسردگي مجاز نيست
* افسردگي تمايل به عود دارد
يك متخصص اعصاب و روان در يزد گفت: بيماري افسردگي تمايل به عود دارد و در صورت بروز دوباره علائم افسردگي حتي پس از درمان و استعمال دارو، فرد بايد به پزشك متخصص مراجعه كند و نبايد به هيچ عنوان خودسرانه اقدام به خريد داروهاي افسردگي كند.
دكتر علي اكبر توكلي در گفتوگو با ايسنا، اظهار كرد: بيماري افسردگي با علائم افسردگي تفاوت دارد؛ بدين معنا كه ممكن است علائم افسردگي در بيماريهاي ديگر مانند كم خوني، كم كاري تيروئيد، ديابت و حتي سرماخوردگي ديده شود كه اين بيماريها افسردگي نيستند و اين علائم نيز با درمان زمينه بيماري بهبود مييابند.
وي بيان كرد: در صورت تشخيص متخصص اعصاب و روان به بيماري افسردگي، اين عارضه به دو صورت "اختلال افسردگي اساسي" يا افسردگي ماژور و "اختلال دو قطبي" ديده ميشود.
دكتر توكلي ادامه داد: در اختلال دو قطبي در يك فاز آن فرد مدتي دچار افسردگي شديد با افكار خودكشي ميشود و در فاز و زمان ديگر ممكن است دچار سرخوشي و شيدايي شود كه در اين نوع از اختلال، داروهاي تثبيت خلق مانند ليتيوم كربنات، سديم والپرات، كاربامازيپن تجويز ميشوند.
وي خاطرنشان كرد: در 80 درصد موارد، دارو موثر بوده و در 20 درصد مابقي از الكتروشوك يا درمان با تشنج استفاده ميشود.
اين متخصص اعصاب و روان گفت: در خصوص افسردگي اساسي يا ماژور بايد از داروهايي كه سطح سروتونين و نورآدرنانين مغز را كاهش ميدهند، استفاده كرد تا سطح واسطه شيميايي عصبي افزايش يابد.
وي افزود: قديميترين داروهاي اين گروه آميتپريپلين و ايمي پرامين و داروهاي جديد آن گروه بازدارندههاي اختصاصي جذب مجدد سروتونين(SSRI) مانند كپسول فروكستين است.
دكتر توكلي ابراز كرد: از زمان تجويز دارو تا ظهور اثرات درماني، بين 2 تا 3 هفته طول ميكشد تا دارو از سد مايع مغزي- نخاعي عبور كرده و وارد مغز شود. اولين اثر درماني داروها اين است كه كاهش خواب بيمار را درمان ميكند و باعث بهبود اشتهاي او ميشود و نيز رفتار رواني حركتي بيمار عادي شده و در نهايت احساس غم و اندوه و نااميدي كاهش مييابد.
اين متخصص اعصاب و روان تصريح كرد: مصرف كنندههاي دارو بايد بدانند كه دارو ضمن اثرات درماني، عوارضي نظير چاقي، پرخوابي، گيجي و منگي و در خانمها قطع عادت ماهيانه و در آقايان كاهش ليبيدو يا تبادل جنسي را به دنبال دارد.
دكتر توكلي اذعان كرد: ميتوان با ورزش و رژيم غذايي متعادل از اضافه وزن جلوگيري كرد؛ ولي هميشه درمان دارويي ضد افسردگي بايد توسط متخصص روانپزشكي انجام شود تا عوارض بيماري به وجود نيايد.
وي با تاكيد بر اين كه خود درماني اصلا مجاز نيست، خاطرنشان كرد: بيماري افسردگي اصولا تمايل به عود دارد و بيماران نبايد انتظار داشته باشند كه با يك بار درمان، براي همه عمر بهبود مييابند و بايد اين تصور را در خود ايجاد كنند كه دچار بيماري فشار خون يا ديابت هستند و هميشه بايد مراقب خود باشند.
اين متخصص تاكيد كرد: در صورت بازگشت بيماري، فرد نبايد خود از داروهايي كه قبلا پزشك تجويز كرده، استفاده كند و بايد مجددا به پزشك مراجعه كند تا از عوارض داروها در امان باشد.
انتهاي پيام
نظرات