اشاره:
در ويرايش نخست اولين بخش از مقالهي «رهيافتهاي گوناگون ترويج» از مجموعهي متون آموزشي «مفاهيم مهندسي كشاورزي -ترويج» كه ويژهي خبرنگاران سياستي و سياستپژوهان بخش كشاورزي تدوين شده است، در اين مقاله موضوع آلودگي و منابع آلايندههاي خاك و تاثير آن بر روي محيط زيست جانداران مورد بررسي قرار ميگيرد.
سرويس مسائل راهبردي ايران، آشنايي با مفاهيم تخصصي در هر حوزه را مقدمهي ايجاد يك عرصه عمومي براي گفت وگوي دانشگاهيان و حرفهمندان با مديران و سياستگذاران دربارهي سياستها و استراتژيها و برنامهها در آن حوزه ميداند و اظهار اميدواري ميكند تحقق اين هدف، ضمن مستند سازي تاريخ فرآيند سياستگذاري عمومي و افزايش نظارت عمومي بر اين فرآيند، موجب طرح ديدگاههاي جديد و ارتقاي كيفيت آن در حوزههاي مختلف شود.
سرويس مسائل راهبردي ايران ضمن اعلام آمادگي براي بررسي دقيقتر نيازهاي خبرنگاران و سياستپژوهان محترم، علاقهمندي خود را براي دريافت (isnakeshavarzi@yahoo.com) و انتشار ديدگاهها و مقالات دانشجويان، پژوهشگران، حرفهمندان، مديران و سياستگذاران محترم در ارائهي عناوين جديد و يا تكميل يا ويرايش هر يك از گزارشها و مقالات موجود اعلام ميكند.
كاركرد ترويج كشاورزي عبارت است از، افزايش يادگيري ميان كسانيكه به كشت، زرع و دامداري در سراسر جهان مشغولاند، يادگيري مطالبي كه براي تهيهي غذاي خود و ديگران لازم است بدانند.
ترويج كشاورزي، عموماً با فعاليتي شناخته ميشود كه بهوسيلهي آن مروجان كشاورزي با برقراري روابط متقابل با كشاورزان، به آنها روشهاي پيشرفته، فنون جديد و شيوههاي فني مولدتر يا رهنمودهاي فني كشاورزي را ميآموزند.
بسياري ازاين مروجان كشاورزي، دريك نظام ترويج كشاورزي كه پيوسته به آنان پيامهاي مفيد ترويجي، نظارت فني و اداري و پشتيباني تداركاتي را عرضه ميكند، سازمان داده ميشوند. هر سازمان ترويج كشاورزي، بازتابي ازيك هدف مشخص در محيط خاص خود ميباشد. بهطوركلي اين فعاليت عبارت است از «خدمت يا نظامي كه ازطريق شيوههاي آموزشي، به بهبود روشها و فنون كشت و زرع، افزايش كارايي توليد و درآمد، بهبود سطح زندگي و بالارفتن استانداردهاي اجتماعي و تحصيلي زندگي روستايي كشاورزان كمك ميكند». درتمام اين سازمانها رهيافتهاي بسيارمختلفي مورد استفاده قرارميگيرد.
*مفهوم رهيافت*
واژهي «رهيافت» اين روزها بهطور مكرّر در محافل علمي، آموزشي و اجرايي بهكاربرده و در سازمانهاي ترويجي نيز اين سؤال به فراواني پرسيده ميشود كه بهترين رهيافت ترويجي براي منطقه يا كشورما چيست؟ بنابراين ضرورت دارد اين مفهوم تشريح و انواع رهيافتهاي ترويجي مورد بررسي قرارگيرند.
كلمهي رهيافت معادل واژهي انگليسي Approach است. فرهنگهاي زبان فارسي براي اين واژه انگليسي اغلب معاني: دسترسي، معبر، روگاه، تقرب جستن و وسيلهي نزديك شدن را ذكر ميكنند. رهيافت جوهرهي يك نظام ترويج كشاورزي است؛ هرنظام داراي يك ساختار تشكيلاتي، رهبري، پرسنل، تجهيزات و امكانات و طرحي با هدفهاي غايي و نيز روشها و فنون براي اجراي آنها و سرانجام داراي روابطي با ساير سازمانها و مجامع گوناگون و با مخاطبان ويژه خود ميباشد.
رهيافت عبارت است از شيوهي عمل در يك نظام و تجسم فلسفهي آن، اين امر شبيه ضربههاي طبلزن است كه به منزلهي سرمشقي براي تمام فعاليتهاي نظام ميباشد، اما صرفاً يكي از اجزاي تشكيلدهنده نظام نيست بلكه بيشتر به اصول حاكم بر نظام شبيه است كه به جنبههايي همچون ساختار، رهبري طرح و منابع تحرك بخشيده و آنها را هدايت ميكند.
هر رهيافت را ميتوان توسط هفت بعد زير مشخص كرد:
1- مسائل مهم و شناخته شدهاي كه رهيافت بايد بهعنوان يك راهحل راهبردي براي آنها بهكارگرفته شود كه گاهي از آنها تحت عنوان پيشفرضهاي تدوين شده توسط پايهگذاران نام برده ميشود.
2- مقاصدي كه رهيافت براي آنها طراحي ميشود.
3- شيوهي كنترل و رابطهي كنترلكنندگان آن با مخاطبان اصلي موردنظر طرح.
4- ماهيت كاركنان ميداني شامل جنبههايي نظير تعداد آنها دررابطه با مخاطبانشان (نسبت مروجان به كشاورزان)، سطح آموزش، نظام پاداش (Reward System)، نقل و انتقال آنها.
5- منابع موردنياز و عوامل هزينهاي گوناگون.
6- نمونهي فنون اجرايي مورد استفاده.
7- نحوهي سنجش موفقيت آنها.
باتوجه به اينكه واژه «راهبرد» نيز گاهي به اشتباه با «رهيافت» يكسان تلقي ميشود، اشارهي مختصري به اين مفهوم ميشود؛ راهبرد به طرح عملياتي اطلاق ميشود كه يك دولت بهوسيلهي آن، سياستهاي خويش را به اجرا درميآورد. براي نمونه اگر سياست دولت تأكيد بر صادرات محصولات نقدي باشد، توسعهي كشت قهوه، كائوچو يا نيشكر ميتواند يك راهبرد ملـّي كشاورزي تلـّقي شود. بنابراين يك راهبرد ترويجي بر انتقال دانش فني در محدودههايي تأكيد ميكند كه حد و مرزشان دقيقاً تعيين شده است.
در ضمن ازنظر اجرايي كلماتي مانند «روشها» و «فعاليتها» به فنوني اطلاق ميشوند كه نظام ترويجي در جريان كاركردش از آنها استفاده ميكند. اين فنون شامل نمايش نتيجه، بازديد انفرادي مروج از مزرعه و مانند آن است. هر رهيافت توسط چگونگي استفادهي يك نظام ترويج ازاين روشها، انواع هدفهاي بزرگ و كوچكي كه تعقيب ميكند و وسايلي كه با استفاده از آنها درپي اجراي راهبردهاي ملي بزرگتر است نشان داده ميشود. هرچند رهيافتهاي ترويج كشاورزي گوناگوني وجود دارند اما تمام آنها وجوه مشتركي نيز دارند كه برخي ازآنها عبارتند از:
- استفاده از شيوههاي آموزش غيررسمي
- تأكيد بر آموزش محتوي و مفاهيم كشاورزي
- تلاش براي بهبود استاندارد زندگي روستائيان
در ادامه گريزي هرچند كوتاه به اقسام مختلف رهيافتهاي ترويج زده ميشود.
1- رهيافت ترويج كشاورزي عمومي
اين رهيافت رايجترين رهيافت ترويج كشاورزي در كشورهاي گوناگون جهان است كه عمدتاً در سازمانهاي دولتي مسوول بخش كشاورزي يا بهعبارت ديگر وزارت كشاورزي بهكارگرفته ميشود.
پيشفرض اصلي اين رهيافت آن است كه فناوريها و اطلاعات موجود كشاورزي، مورد استفاده كشاورزان قرارنميگيرند. اگر بتوان اين اطلاعات يا فناوريها را به كشاورزان منتقل كرد زمينه بهبود عمليات كشاورزي فراهم ميشود. در اين رهيافت تأكيد بر «انتقال فناوري» از دستگاههاي دولتي مانند مراكز تحقيقاتي و مؤسـّسات آموزش عالي به كشاورزان است. هدف ترويج كشاورزي با اين پيشفرض عبارت از كمك به كشاورزان در افزايش توليد است. در كشورهايي كه اين رهيافت غالب است، ترويج كشاورزي بخشي از وزارت كشاورزي است كه وزير در رأس و مروج در پايينترين سلسلهي مراتب تشكيلاتي هستند و هدف آنها رساندن اطلاعات از مراكز ترويجي به كشاورزان است. دراين رهيافت برنامهريزي طرحهاي ترويجي تحت كنترل دولت است و به شكل متمركز صورت ميگيرد. بنابراين مشاركت كشاورزان در تدوين و طراحي برنامههاي تحت اين رهيافت بسيارضعيف بوده و يا وجود ندارد. اجراي طرحهاي ترويجي معمولاً بهوسيلهي تعداد زيادي از كاركنان ميداني كه براساس تقسيمات سياسي كشور درنقاط مختلف پراكندهاند صورت ميگيرد. رهيافت ترويج كشاورزي عمومي بسيار پرهزينه است و براي گسترش سطح پوشش خدمات خود به كاركنان ترويجي زيادي نياز دارد. موفقيت اين رهيافت بهوسيلهي افزايش توليد ملي محصولات موردتأكيد در برنامهي ملي ترويج كشاورزي سنجيده ميشود. از مزاياي آن ميتوان به تفسير سياستها و روشهاي دولتي براي مردم، عمل بهعنوان بازوي دولت براي اجراي برنامهها و فعاليتهاي ترويج كشاورزي اشاره كرد. البته اين رهيافتها معايبي نيز دارد كه اهم آنها عبارتند از: نبود جريان دوسويه اطلاعات و ارتباطات، بالابودن نرخ انتقال فناوريها يا پيامهاي نامناسب، پايين بودن سطح مشاركت مردم محلي، كارآيي پايين و هزينهي بالا.
*رهيافت تخصصي كالا*
دراين رهيافت تمركز فعاليتهاي ترويجي بريك محصول يا كالاي خاص عمدتاً صادراتي مانند قهوه، شكر، تنباكو، پنبه يا كائوچو قراردارد. گاهي اين رهيافت توجه خود را به يكي ازجنبهها يا زمينههاي كشاورزي مانند دامداري، پرورش ماهي، پرورش كرم ابريشم و مانند آن معطوف ميكند؛ پيشفرض اين رهيافت آن است كه راه افزايش بهرهوري و توليد يك كالاي خاص، تمركز واقعي برروي آن كالاست.
همچنين غالباً فرض ميشود كه دريك گروه قراردادن ترويج با كاركردهاي ديگر مانند تحقيقات، تداركات نهادهها، بازاريابي محصولات، اعتبارات و گاهي كنترل قيمتها، كارايي كل نظام را افزايش خواهد داد. هدف اين رهيافت افزايش توليد كالاي خاص و گاهي افزايش بهرهوري از نهادهي خاص كشاورزي است. دراين رهيافت اهداف روشن است و پيچيدگي يا تضاد كمتري در آن مشاهده ميشود. در رهيافت تخصصي كالا برنامهريزي فعاليتهاي ترويجي بهوسيله سازمان كالا (مانند سازمان كائوچو در برزيل يا اداره توليد قهوه در هند) كنترل ميشود. مروجان شاغل دراين سازمانها رهنمودهاي لازم را با بهكارگيري روشهاي آموزش انفرادي و گروهي در اختيار كشاورزان قرارميدهند. باتوجه به اينكه توليد بيشتر و بازاريابي محصولات توليد شده كه عمدتاً به بازار عرضه ميشوند وابسته به همكاري زارعان با ترويج است، تعامل بهتري دراين رهيافت ميان سازمان تخصصي كالا و كشاورزان است. هزينههاي توسط سازمان تخصصي كالا تأمين ميشود كه وضعيت اعتباري خوبي دارند. بنابراين مروجان فعال دراين سازمانها از امكانات بهتري برخوردارند. سنجش موفقيت اين رهيافت ازطريق كل توليد محصول موردنظر صورت ميگيرد. مزاياي اين رهيافت عبارتند از: سازگاري بيشتر فناوري معرفي شده با شرايط كشاورزان، هماهنگي بيشتر ترويج و ادارات ديگر سازمان مانند تحقيقات و بازاريابي در انجام فعاليتهاي ترويجي، حمايت بيشتر از مروجان از طريق مشوقها يا تهيه امكانات مناسب شغلي، مديريت آسانتر برنامههاي ترويجي بهدليل تمركز دريك سازمان خاص، كارايي بالاتر و نظارت و ارزشيابي آسانتر. از معايب اين رهيافت ميتوان به اين موارد اشاره كرد: تمركز بيشتر برمنابع و اهداف سازمان تخصصي كالا و توجه كمتر به منافع يا اولويتهاي كشاورزان و عدم توجه به ساير منابع درآمدي خانوار كشاورز براي تأمين معاش پايدار.
*رهيافت آموزش و ديدار*
اين رهيافت از اواخر دههي 60ميلادي توسط بانك جهاني در تعدادي از كشورها بهمنظور حل مشكلات اثربخشي، سطح پوشش و اعتبار فعاليتهاي ترويجي معرفي و بكارگرفته شد. پيشفرض اين رهيافت تا حدودي مشابه رهيافت ترويجي كشاورزي عمومي است و نوعاً در ادارهي ترويج كشاورزي وزارت كشاورزي مورد استفاده قرارميگيرد. براساس اين رهيافت مروجان از آموزشهاي زيادي برخوردار نيستند. ضمن اينكه ترجيح ميدهند در دفتر خود مانده و تماس كمتري با كشاورزان داشته باشند.
اين رهيافت داراي الگوي خاص و منحصر بهفردي است كه آن را از ساير رهيافتها متمايز ميسازد، به اين صورت كه درآن جدول زماني ثابتي براي ديدارهاي مروجان با كشاورزان تماس وجود دارد. اين امر موجب بهبود تماس ميان مروجان و كشاورزان ميشود. درضمن با درنظر گرفتن آموزشهاي مستمر و منظم ضمن خدمت براي كاركنان سطوح پايينتر به ارتقاي كيفي مهارتهاي آنها كمك ميشود. همچنين نقش متخصصان موضوعي بيشتر و به مروجان فرصت داده ميشود كه بهطوركامل بر فعاليتهاي ترويجي تمركز داشته باشند و ازهمه وظايف غيرترويجي رها شوند.
دراين رهيافت كنترل و برنامهريزي طرح متمركز است و تعامل ميان كاركنان ترويج و تحقيق بيشتر است، از نظر اجرايي بر ديدارهاي مروجان با گروههاي كوچك كشاورزان و يا كشاورزان تماس متكي است. البته از آنجايي كه تعداد كاركنان فعال دراين رهيافت زياد است، هزينههاي آن بالا و بخش عمده آن توسط سازمانهاي بينالمللي تأمين ميشود؛ سنجش موفقـّيت آن بهوسيله بررسي افزايش عملكرد و كل توليد محصولات مورد بررسي قرارميگيرد.
از مزاياي آن ميتوان به كاهش فشار سازمانهاي ترويج كشاورزي به منابع اعتباري دولت، توجه بيشتر به آموزش منظم مروجان، پشتيباني تداركاتي بهتر از مروجان و گسترش سطح پوشش خدمات ترويجي از طريق انتخاب كشاورزان تماس اشاره كرد. معايب يا نقاط ضعف اين رهيافت عبارتند از: نبود توانايي بسياري از دولتها براي استمرار طرح پس از قطع كمكهاي بينالمللي، كاهش روحيهي نوآوري درميان مروجان بهدليل پيروي مستمر از برنامههاي مشخص از پيش تعيين شده و هزينهي بالا.
*رهيافت ترويج كشاورزي مشاركتي*
در سراسر جهان شواهد زيادي وجود دارد هنگاميكه روستائيان براي منافع خويش سازماندهي ميشوند، دستاوردهاي فراواني حاصل ميشود؛ رهيافت ترويجي مشاركتي ازاين اصل بهره ميگيرد و بر مشاركت كشاورزان تأكيد ميورزد. از نمونههاي برجسته در اين زمينه عبارتند از: پروژههاي بهبود وضعيت توسعه كشاورزان خردهپا در نپال و بنگلادش، انجمنهاي كشاورزان در ژاپن، سري لانكا، انجمنهاي دهقاني اتيوپي، پروژهي تعليمات اساسي روستا در گواتمالا، سازمان مديريت دونزاي مرتع توركانا در كنيا، پروژهي پوئبلا در مكزيك و دستههاي محلي در جمهوري خلق چين.
پيشفرض اساسي رهيافت ترويج مشاركتي آن است كه كشاورزان از دانش زيادي دربارهي توليد مواد غذايي از زمين خود دارند، اما زندگي و بهرهوري و رفاه آنها زماني بهبود مييابد كه با دانش نوين نيز آشنا شوند. اين رهيافت به پيوند دانش بومي و مدرن براي بهبود كشاورزي تأكيد دارد. هدف اين رهيافت افزايش توليد و مصرف كشاورزان و بالابردن كيفيت زندگي آنان است؛ از اهداف جزئي آن ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
1- افزايش تناسب پيامهاي ترويجي با نيازهاي كشاورزان.
2- ارتقاي يادگيري مخاطبان از طريق مشاركت هدفدار و فشار گروهي
3- دريافت توصيههاي مناسب از محققان كشاورزي از طريق بازخورد نظرات كشاورزان به محققان
4- كمك به تطبيق نهادهها با نيازهاي كشاورزان.
5- افزايش كارايي و اثربخشي ترويج كشاورزي.
6- توجه به مصرف و سطح استاندارد زندگي روستاييان علاوه بر افزايش توليد.
در برنامهريزي فعاليتهاي ترويجي تحت اين رهيافت، مشاركت كشاورز بسيار مورد توجه است كه اغلب توسط گروههايي همانند انجمنهاي كشاورزان صورت ميگيرد. البته براي جلب مشاركت كشاورزان در فعاليتهاي ترويجي از سازوكارهاي مختلفي استفاده ميشود كه سازمانهاي محلي يكي از آنها است. به هرحال مشاركت كشاورزان موجب افزايش ميزان يادگيري آنها ميشود. در اين رهيافت مروج پيش از آنكه آموزشگر باشد بايد يك انگيزشگر، تغييردهنده وتسهيلگر باشد. وظيفه اصلي مروج ترغيب كشاورزان به سازماندهي تلاشهاي گروهي است كه اين كار نيازمند برخورداري از مهارتهاي خاص تسهيلگري است. با ايجاد اين سازمانها، مردم محلي به صورت كاركنان ميداني سازمان ترويج درميآيند كه درنهايت موجب كاهش هزينه نظام ترويج ميگردد.
موفقيت رهيافت ترويج كشاورزي از طريق دوام فعاليت سازمانهاي محلي و منافعي كه برنامههاي ترويجي آنها نصيب جامعه ميكند و نيز ميزان مشاركت واقعي محققان و دستاندركاران عرضه و بازاريابي محصولات و نهادهها سنجيده ميشود.
ادامه دارد...
نظرات