اشاره:
آنچه درپي ميآيد دومين بخش از مقالهي « آشنايي با مديريت تلفيقي علفهاي هرز» از متون آموزشي «مفاهيم مهندسي كشاورزي - زراعت» ويژهي خبرنگاران سياستي و سياستپژوهان بخش كشاورزي است كه در سرويس مسائل راهبردي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران، تدوين شده است.
با توجه به آنكه امروزه در برخي از كشورهاي درحال توسعه همچنان از روشهاي شيميايي بهعنوان تنها روش مبارزاتي در بخش كشاورزي استفاده ميكنند، اما در ديگر جوامع و كشورهاي توسعه يافته محققين، كارشناسان، مسوولين و سياستگذاران با رويكردي مثبت به روشهاي غيرشيميايي همانند روشهاي كنترل زراعي، مكانيكي، اكولوژيكي و بيولوژيكي سعي در آن دارند به ميزان كمتري از مواد مهلك شيميايي كه سرطان زايي آنها در بسياري از موارد اثبات شدهاست استفاده كنند و با ديدي جامع بر ترويج روشهاي غيرشيميايي در توليدات كشاورزي و برخورد و كنترل توليدكنندگان و مصرف كنندگان سموم غيرمجاز شيميايي در عرصهي كشاورزي در تحقق آرمان توليد محصول غذايي سالم، ايمني و امنيت غذايي گامهاي موثرتري بردارند.
در اين مقاله به معايب و مزاياي علفهاي هرز و روشهاي كنترل غير شيميايي پرداخته شده است و همانطور كه در مقالاتي كه پيش از اين در ارتباط با كشاورزي زيستي از سوي سرويس مسائل راهبردي ايران ارائه شد، توسط برخي از سيستمهاي كشاورزي همانند كشاورزي زيستي ميتوان علفهاي هرز را بدون مصرف مواد و سموم شيميايي مديريت و كنترل كرد.
سرويس مسائل راهبردي ايران ضمن اعلام آمادگي براي بررسي دقيقتر نيازهاي خبرنگاران و سياستپژوهان محترم، علاقهمندي خود را براي دريافت (
isnakeshavarzi@yahoo.com) مقالات دانشجويان، پژوهشگران، حرفهمندان، مديران و سياستگذاران محترم و پيشنهادات آنها در ارائهي عناوين جديد مقالات و يا تكميل يا ويرايش مقالات منتشرشده، اعلام ميكند.
در ادامه متن كامل اين مقاله به حضور خوانندگان گرامي تقديم ميگردد.
*علفهاي هرز و کنترل غيرشيميايي آنها*
با توجه به افزايش مصرف علفکشها از دههي 1940 به بعد، مصرف اين موادشيميايي منجر به پيدايي مشکلات زيست محيطي، زيستي، اثرات مضر بر موجودات
غيرهدف، افزايش مقاومت برخي از علفهاي هرز و باقي ماندن بقاياي اين سموم در محصولات و در نتيجه توجه بيشتر به روشهاي مبارزهي غيرشيميايي در سراسر جهان شده است.
گفتنيست مديريت تلفيقي بهعنوان يكي از راهکارهاي مناسب درنظر گرفته ميشود، بنابراين توجه به روشهاي کنترل غيرشيميايي و استفاده از آن با درنظر گرفتن اثرات درپيش گفته شده درحال گسترش در تمام نقاط دنياست.
لازم به توضيح است علفهاي هرز داراي مزايايي نيز هستند و تنها با در نظر گرفتن مشکلات ايجاد شده توسط اين نوع از گياهان و تمرکز تک بعدي بر روي معايب آنها نميتوان مديريت مناسبي را براي كنترل علفهاي هرز اعمال كرد؛ بنابراين در كنترل آنها بايد به اين نكته توجه داشت كه اين گياهان بهعنوان موجوداتي زنده بايد از حق حيات بهرهمن باشند و متاسفانه در روشهاي كنترل شيميايي به اين موضوع مهم توجه چنداني نميشود.
*مزاياي علفهاي هرز*
جلوگيري از فرسايش:
علفهاي هرز همانند ساير گياهان بهعنوان پوششي سطح خاک را که در واقع بستر اکثر گياهان است در برابر فرسايش بادي و آبي حفظ ميكنند. خالي بودن زمين از گياه آن را در معرض فرسايش و جابهجايي بخش حاصلخيز آن به نقاط ديگر توسط باد و آب قرار ميدهد؛ اين درحاليست كه اگر زمين توسط گياهي پوشيده شود خاک کمتر در معرض فرسايش قرار مي گيرد. بنابراين پوشش زمين توسط علفهاي هرز نوعي سپر در مقابل فرسايش است.
افزايش تنوع زيستي و ايجاد زيستگاه براي دشمنان طبيعي:
هر سيستمي که تنوع آن زياد باشد پايداري آن بيشتر است كه بهعنوان قانوني در اکولوژي بيان شده است. در حقيقت علفهاي هرز ميتوانند تنوع را در اکوسيستم بالابرده و پايداري آنرا افزايش دهند. از سوي ديگر وجود علفهاي هرز مي تواند بهعنوان زيستگاه طبيعي براي اکثر موجودات مفيد که در طبيعت باعث کنترل آفات و بيماريها ميشوند موثر واقع شوند.
استفاده بهعنوان علوفه براي دام:
از علفهاي هرز به دليل آنکه همانند ساير گياهان داراي مواد غذايي هستند ميتوان براي تغذيه دام استفاده کرد؛ گفتنيست اين روش ميتواند بهعنوان راهکاري مفيد براي کنترل علف هاي هرز درنظر گرفته شود.
افزايش مادهي آلي خاک:
ماده آلي خاک منبعي با ارزش و مهم در تامين موادغذايي و حاصلخيزي خاک است؛ وجود مادهي آلي بالا در خاك موجب افزايش عملكرد محصول ميشود؛ از سوي ديگر وجود مواد آلي در خاك خصوصيات شيميايي و فيزيکي آن را بهبود مي بخشند؛ در اينباره ميتوان به مواردي همانند افزايش نفوذ پذيري خاک، افزايش ظرفيت نگهداري آب، بهبود تهويه آن، افزايش و بهبود ميکرو فلور (گياهان كوچك) خاک و...اشاره کرد.
انتقال ژن از علفهاي هرز به گياهان حساس توسط مهندسي ژنتيک:
در سالهاي اخير مهندسي ژنتيک گسترش قابل توجهي در علم کشاورزي داشته است، بنابراين بهمنظور اصلاح ژن گياهان از علفهاي هرز مقاوم به برخي تنشها يا بيماريها استفاده کرد. به بيان ديگر توسط روشهاي گوناگون، ژنهاي مقاومت از علفهاي هرز به گياهان حساس انتقال داده ميشود، پس از آن گياهاني كه در آنها اصلاح ژن انجام گرفته است مورد بررسي و ارزيابي در شرايط آزمايشگاهي و مزرعهاي قرار ميگيرند؛ در صورتي كه انتقال ژن مقاومت به گياهان موفقيت آميز باشد اين گياهان بهعنوان گياهان مقاوم به تنش يا بيماري مورد نظر معرفي ميشوند.
*معايب و خسارات علفهاي هرز*
*روشهاي کنترل غيرشيميايي علفهاي هرز*
1)تناوب زراعي:
تناوب زراعي قلب سامانههاي کشاورزي است. استفاده از گياهان بهصورت متناوب باعث شکستن چرخهي زندگي علفهاي هرز مستقر در مزرعه ميشود.
قرار گرفتن گياه مقاوم در تناوب با گياهي که ميزبان علف هرز است باعث کنترل علف هرز خواهد شد؛ از سوي ديگر با استفاده از تناوب در حقيقت نيچ(آشيانهي اكولوژيكي) را براي عدم استقرار علف هرز پر ميکنيم و در نتيجه علاوه بر استفادهي اقتصادي، ميتوان علفهاي هرز محصولهايي كه ميزبان هستند را کنترل كرد و همچنين با تنوع گياهي موجبات پايداري اکوسيستم را فراهم كرد.
2)تغيير رژيم رطوبتي خاک:
اولين محيطي که گياه وعلف هرز با آن در ارتباط هستند خاک است، ما مي توانيم تغييراتي را در خاك اعمال كنيم كه منجر به كنترل علف هرز شود. يکي از اين عوامل رژيم رطوبتي خاک است.
مديريت آب در كنترل علفهاي هرز نقش زيادي دارد، بهطور معمول علفهاي هرز را در خاکهايي که داراي بافت سنگين هستند بهتر ميتوان كنترل كرد، گفتنيست كنترل علفهاي هرز ميتواند به دو صورت انتخابي يا غير انتخابي باشد؛ بهعبارت ديگر اگر درحضور محصول مورد نظر علف هرز را کنترل کنيم انتخابي، و اگر در غياب محصول کنترل صورت گيرد غير انتخابي ناميده مي شود.
براي نمونه غرقاب يکي از اين روشهاي كنترليست که علاوه بر ايجاد شرايط غير هوازي، ترکيبات سمي که براي حيات بذر علفهاي هرز مضر هستند را توليد ميكند.
3)تغيير روش آبياري:
در روشهاي مديريت يکي از عوامل قابل تغيير در راستاي کنترل علف هرز تغيير روش آبياري مي باشد که مستلزم داشتن اطلاعات کافي در مورد چرخه زندگي علف هرز و محصول مي باشد. دراين روش مي توانيم بااستفاده از انواع مختلف آبياري مثل غرقابي، باراني يا قطره اي و انتخاب بهترين نوع آن که بتواند در سيستم مديريت علف هرز به صورت کارا عمل کند مي توانيم درصد خسارت علفهاي هرز را کاهش دهيم.
4) تغيير زمان کوددهي، نوع کود و مقدار کود:
در بيشتر موارد ميزان کود پذيري علفهاي هرز بيشتر از گياه زراعي است، بنابراين کنترل علف هرز بايد نسبت به مديريت حاصلخيزي خاک در الويت قرار گيرد؛ به عبارت ديگر پس از كنترل علفهاي هرز ميتوان مديريت مناسبي براي حاصلخيزي خاک اعمال كرد. روش کوددهي نواري و قرار دادن آن زير بذر گياه زراعي بهتر از پخش كود در كنار بذر گياهان ميباشد.
همچنين زمان مصرف کود بسيارمهم است به شيوهاي كه اگر سرعت رشد علف هرز بيشتر از گياه زراعي باشد کوددهي زود هنگام باعث رشد سريعتر علف هرز شده و بر گياه زراعي غلبه مي کند(نمودار 1 در پيوست).
ايندرحاليست که اگر سرعت رشد گياه زراعي بيش از علف هرز باشد کوددهي زود هنگام باعث رشد بيشتر گياه زراعي شده و توانايي غلبه و درنهايت كنترل علفهاي هرز را خواهد داشت(نمودار 2 در پيوست).
5) استفاده از مالچ(خاکپوش):
مالچها به دو صورت آلي (گياهان و بقاياي آنها) و غير آلي (مالچهاي پلاستيکي و نفتي) هستند. شايان ذكر است مالچهاي گياهي در زمينهاي تحت آيش، مخلوط با محصولات ديگر و يا بهعنوان کشت جايگزين براي محصولات اصلي در طول دوره فصل رويش كشت ميشوند.
از مالچ بيشتر بههنگام آيش يا ميان دو کشت استفاده ميكنند تا از لحاظ ميزان مصرف آب مقرون به صرفه باشد؛ گفتنيست كشت متراكم مالچ منجر به پر شدن فضاهاي خالي ميشود كه علفهاي هرز بهراحتي ميتوانند در آن رشد كنند بنابراين گياهاني كه به منظور مالچ كشت ميشوند علاوه بر آنكه بهعنوان محصول فرعي استفاده ميشوند، با پر كردن فضاهاي خالي از رشد و استقرار علفهاي هرز در مزرعه جلوگيري ميكند.
6)استفاده ازارقام داراي قدرت رقابتي بالا:
بسياري از مطالعات بيانگر تفاوت در توانايي گونههاي گوناگون گياهان زراعي است؛ البته بايد به اين نكته توجه داشت كه تنوع در توانايي رقابتي گياهان زراعي گوناگون، بستگي به عواملي همانند ويژگيهاي مورفولوژيکي(ظاهري) و يا فيزيولوژيکي(ساختاري) ارقام گوناگون گياهي دارد؛ بنابراين ميتوان با جايگزيني گياهاني با توان رقابتي بالا با گياهان ضعيفتر باعث كاهش هزينههاي بيش از حد مربوط به كنترل علفهاي هرز شد.
7)استفاده از دام:
دامها در20 درصد مناطق تحت مديريت و 30 درصد مراتع چرا مي کنند، حساسيت علفهاي هرز به چراي دامها بستگي به عادت رشد گياه، چرخهي زندگي، شرايط رشد در زمان چرا و ميزان خوش خوراکي آن براي گونههاي حيوانات علفخوار دارد؛ بهعبارت ديگر سليقهي غذايي و رفتاري دامها و همچنين ميزان حساسيت آنها به ترکيبات شيميايي موجود در علفهاي هرز و شدت لگدکوبي خاک توسط دام متفاوت است؛ براي نمونه خوک از اندامهاي ذخيرهاي گياهان؛ گاو، گاوميش و اسب از باريك برگها و بز نيز از پهن برگها و گياهان بوتهاي بيشتر استفاده ميکنند.
8)کشت مخلوط:
در کشت مخلوط ميتوان با پرکردن فضاهاي خالي مانع از استقرار علف هرز در منطقه شد؛ مديريت کشت مخلوط داراي مزاياي بيشماري است که درصورت مديريت مناسب ميتواند با افزايش منابع اقتصادي، تنوع و پايداري مزرعه، حاصلخيزي خاک بهدليل افزايش مادهي آلي خاک و استفاده از گياهان تثبيت کننده ازت در کشت مخلوط، بهطور موثرعلفهاي مزرعه را مديريت و کنترل کند.
9)استفاده از ترکيبات دگرآسيب (اللوپاتي):
از بخشهاي گوناگون برخي از گياهان همانند اندامهاي هوايي و زيرزميني بهخصوص ريشهي موادي ترشح ميشود كه ميتواند در رشد و نمو گياهان اختلال ايجاد كند، اين نوع از مواد مترشحه اللوپاتي يا دگر آسيبي نام دارد. در دهههاي گذشته استفاده از ترکيبات دگر آسيب بهطورقابل ملاحظهاي افزايش و از اين ترکيبات براي مديريت علفهاي هرز استفاده وسيعي شده است. اللوپاتي پديدهاي است که در آن ترکيبات بيوشيميايي توسط برخي از ارقام گياه زراعي توليد شده و سبب محدود كردن رشد گياه هرز مي شود. اين ترکيبات ميتواند توسط ريشه و يا اندامهاي هوايي گياه زراعي توليد شود.
در سالهاي اخير وجود خاصيت اللوپاتي در برخي از محصولات همانند گندم و برنج اثبات شده است.
*تغيير رژيم رطوبتي خاک*
کنترل علف هرز سوروف (crus-galli Echinocola)
علف هرز سوروف كه در مزارع برنج, ذرت و گوجه فرنگي وجود دارد به هنگام رطوبت پائين خاك حالت تهاجمي پيدا ميكند. اگر در مراحل اوليهي رشد سوروف رطوبت 90درصد رطوبت اشباع باشد حداکثر جوانه زني را دارد. اگر 1 سانتي متر آب را روي خاک نگه داريم جوانه زني 50 درصد ميشود. هنگاميکه عمق آب 5 سانتي متر باشد جوانه زني به 20درصد كاهش مي يابد و اگر عمق آب 15 سانتي متر باشد جوانه زني 1درصد مي شود؛ بنابراين با افزايش ميزان رطوبت ميتوان بهطور موثر اين علف هرز را در مزارع برنج به راحتي و بدون استفاده از مواد شيميايي کنترل کرد.
*تغيير روش آبياري*
کنترل گل جاليز
علف هرز گل جاليز خسارت عمدهي آن بر روي محصولات جاليزي است. گفتنيست گل جاليز در مزارعي كه از سيستم آبياري قطره اي استفاده ميكنند شايع است؛ باتوجه به آنكه اين گياه براي رشد نياز به ترشحات ريشهي ميزبان دارد با استفاده از روش آبياري غرقابي غلظت اين مواد محرک و در نهايت خسارت علف هرز گل جاليز نيز کاهش مييابد .
*تغييرنوع کود*
در مزرعهي گندم که ترجيح کودي زياد در عملکرد تاثيرگذار نبود وقتي سولفات آمونيوم ميدهيم علف هرز گندمک افزايش مي يابد اين درحاليست هنگاميكه از نيترات آمونيوم استفاده ميکنيم تراکم علف هرز گندمک کاهش مييابد.
*استفاده از مالچ*
گياهاني که بهعنوان مالچ در مديريت علفهاي هرز استفاده ميشوند بايد داراي خصوصيات زير باشند:
1. داشتن خاصيت دگرآسيبي
2. رشد بيشتر و پوشش دادن زمين
3. در آينده بهعنوان علف هرز مطرح نشوند
4. سازگار با منطقه باشند
استفاده از گياهان چاودار و ماشک بهدليل داشتن ترکيبات دگرآسيب همانند بوتريک اسيد و دي بوتريک اسيد (BOA&DIBOA ) که در جوانه زني بذر علفهاي هرز تاثيرگذارند و همچنين به دليل داشتن برخي ويژگيها همانند آنچه در ادامه مطرح ميشود داراي اهميت ميباشند:
ريشهي اين دو گياه در زمان حيات و همچنين بقاياي آنها پس از حيات توانايي ترشح ترکيبات دگرآسيب را دارند
چاودار و ماشک داراي رشد مناسبي بوده بنابراين علفهاي هرز بسياري را کنترل مي کنند
ترکيبات مترشحه از اين نوع گياهان با طبيعت همخواني دارند، سريع در خاک تجزيه مي شوند و اثرات زيست محيطي سموم را ندارند
ازتي که بقايا آزاد ميکنند آمونيوم است كه اين مواد برخلاف نيترات باعث شکستن خواب بذر علف هرز و تحريک جوانه زني آن نميشود و هنگامي به نيترات تبديل مي شود كه در آن زمان گياه زراعي رشد کرده و مشکل تحريک بذر علف هرز را نداريم.
*استفاده از ارقام داراي قدرت رقابتي بالا*
برخي از ارقام گياهان بهدليل دارا بودن برخي خصوصيات توانايي رقابت بالايي را با علفهاي هرز دارند در تحقيقات مشخص شده است، هيبريدهايي از ذرت که داراي ارتفاع و شاخص سطح برگ بيشتر و کانوپي(الگوي فضايي) متراکمتر بودند تحمل بيشتري نسبت به علف هرز گاوپنبه داشتند(Lindquist 1998). همچنين مشخص شد که اين هيبريدها مادهي خشک بيشتري را در مراحل اوليهي رشد به برگها اختصاص دادند.
*استفاده از ترکيبات دگرآسيب*
فاي و دوک(1997)دريافتند که وجود اسکوپلتين درچند رقم يولاف باعث شد که گياهچههاي خردل وحشي (Brassica kaber) به حالت کوتاه و رنگ پريده درآيند. که ميتوان از اين ويژگي گياه خردل در کنترل علف هرز يولاف بدون استفاده از علف کشها در مديريت علفهاي هرز استفاده کرد.
انتهاي پيام
تدوين: مهندس حامد منصوري
دانشجوي كارشناسي ارشد پژوهشكدهي علوم محيطي دانشگاه شهيد بهشتي
خبرنگار مهندسي كشاورزي- اكولوژي خبرگزاري دانشجويان ايران
نظرات