آنچه كه در پي ميآيد، حاصل پژوهشي است كه زير نظر دكتر سيد رضا صالحي اميري، معاون فرهنگي - اجتماعي مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام، طي مدت دو سال توسط آقاي دكتر فاضل و خانم الهام آشتياني انجام شده و پيش از اين در نشريه داخلي موسسه رحمان منتشر شده است.
سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به دنبال بررسي موضوع مهندسي فرهنگي و اهميت پيشگيري و كنترل آسيبهاي اجتماعي در اين زمينه به بررسي اين موضوع ميپردازد.
اين مقاله علاوه بر توضيح مباني نظري انحرافات و آسيبهاي اجتماعي، به خوبي ميتواند تعيين كنندهي نقاط ضعف در تجزيه و تحليل SWOT(نقاط قوت، ضعف، فرصتها، تهديدات) آسيبهاي و تهديدات اجتماعي ايران باشد.
«چشم انداز آسيبها و تهديدات اجتماعي ايران»
جوامع در حال گذار جوامعي هستند كه به دليل تغييرات متنوع و متعدد معمولا با تضادهاي مختلف در ساختارها و زيرساختهاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي مواجهند. عدم تطابق و رشد ناهماهنگ عناصر مادي و غيرمادي فرهنگ در اين جوامع، موانع و مشكلاتي را در سازگاري اجتماعي به وجود آورده است. در چنين جوامعي افراد به سختي و به زحمت ميتوانند خود را با محيط سازگار و با تغييرات و دگرگونيهاي تازه و سريع همراه كنند.
لذا از اين حيث داراي تاخرهاي فرهنگي، بيهنجاري و ناهنجاري، كشاكشهاي مختلف اجتماعي، از خودبيگانگي و در سطحي وسيعتر، بيسازماني و از هم گسيختگي اجتماعي هستند. اين بينظميها و بيسازمانها منجر به عدم تعادل و ثبات اجتماعي در مقاطع مختلف زماني و افزايش آسيبپذيريها و تحميل بحرانهاي مختلف اجتماعي شده است كه در صورت عدم توجه و برنامهريزي صحيح ميتواند نه تنها امنيت ملي ـ اجتماعي كه امنيت وجودي و هستي شناختي آنها را با تهديدي جدي مواجه كند.
ايران به عنوان يك كشور در حال توسعه و گذار از مرحله سنتي به مدرنيسم از اين قاعده مستثني نبوده و با تغييرات و دگرگونيهاي سريع و وسيعي در ساختارهاي اصلي خود به خصوص ساختار فرهنگي و اجتماعي مواجه بوده است. در نتيجه اين تغييرات شتابآلود و تاخر ساختاري موجود در ابعاد فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي آسيبها و تهديدات اجتماعي متنوعي بر جامعه ايران تحميل شده است. به طوري كه طبق گزارشات سازمان بهزيستي كشور طي سالهاي اخير به طور متوسط هر سال 15 درصد رشد آسيبهاي اجتماعي در كشور را داشتهايم. آسيبها و تهديداتي از قبيل بيكاري، بحران هويت، فرسايش سرمايه اجتماعي، خودكشي، افزايش جرايم جنسي و روسپيگري، دختران فراري، كودكان خياباني و كار، فرار مغزها، فقر، شكاف طبقاتي، نابرابري و بيعدالتي اجتماعي، فساد مالي و اداري، رشوه و ارتشا، قاچاق انسان، خشونت عليه زنان، طلاق، اعتياد، تمايز نسلي، مهاجرت روستا به شهر و حاشيهنشيني و ... .
از آنجا كه ميزان پيشرفت و توسعه هر كشوري در سايه امنيت و ثبات اجتماعي حاصل ميشود لذا شناخت تهديدات و آسيبپذيريهاي اجتماعي ايران و بررسي روند و ابعاد مختلف آن، چگونگي تحول و اولويتبندي آنها در زمان حال و آينده نه تنها راه را براي برنامهريزهاي ملي هموار كرده بلكه موجب ميشود تا اقدامات استراتژيك به موقع و تصميمگيريهاي صحيحي قبل از به وقوع پيوستن هر گونه بحران اتخاذ و تعامل و امنيت ملي و ثبات اجتماعي تا حد امكان حفظ شود.
چنانچه بپذيريم ايران به عنوان يك كشور در حال توسعه با مختصات فرهنگ خاص خود نياز به نظم و تعادل و حفظ امنيت ملي و موجوديت هستي شناختي خود دارد، شناخت و اولويتنبدي تهديدات و آسيبپذيريهاي اجتماعي دهه آتي ايران نه تنها بسترهاي مناسبي براي مواجهه اصولي و بنيادين با بحرانهاي اجتماعي را فراهم ميآورد؛ بلكه از اتلاف منابع مالي و انساني جلوگيري كرده و زمينه را براي برنامهريزي و تصميمسازيهاي حال و آينده با استراتژيها و چشماندازهاي بلندمدت فراهم مينمايد.
به طور كلي در جامعهشناسي انحرافات و آسيبهاي اجتماعي سه ديدگاه عمده وجود دارد:
1ـ ديدگاه كاركردگرايي ساختي
2ـ ديدگاه كشمكش
3ـ ديدگاه كنش متقابل نمادين
1- بر اساس ديدگاه كاركردگرايي، جامعه سيستمي از بخشهاي مرتبط است كه هماهنگ با يكديگر در جهت حفظ و تعادل و توازن اجتماعي كار ميكنند. از منظر اين ديدگاه هر يك از نهادهاي اجتماعي نقش مهمي در جامعه ايفا ميكنند و بر نهادهاي ديگر تاثير ميگذارند.
كاركردگرايان ساختي براي تعريف تاثيرات عناصر اجتماعي بر جامعه اصلاحات كاركردي و كژكاركردي را به كارميبرند، اگر عناصر اجتماعي به ثبات جامعه كمك كنند كاركردي و اگر ثبات جامعه را مختل كنند كژكاركردي هستند. دو نظريه عمده مسائل آسيبها و تهديدات اجتماعي از ديدگاه كاركردگرايي ساختي نتيجه ميشود.
1ـ آسيب شناختي اجتماعي
2ـ بيسازماني اجتماعي
بر اساس مدل آسيبشناسي اجتماعي مسائل اجتماعي نتيجه نوعي بيماري در جامعه است. اگر بخشهايي از جامعهاي از جمله عناصر ساختاري و فرهنگي درست عمل نكنند بيماري حاصل خواهد شد. به عنوان مثال جرم، خشونت، فقر و نابرابري از فروپاشي نهاد خانواده و بيكفايتي در نهادهاي اقتصادي، آموزشي و سياسي حاصل ميشود.
اين نظريه بيان ميدارد بيماري اجتماعي زماني به وجود ميآيد كه افراد جامعه آنقدر جامعهپذير نشدهاند كه هنجارها و ارزشهاي جامعه را بپذيرند. لذا براي پيشگيري از مسائل اجتماعي و حل آنها افراد بايد به درستي جامعهپذير شوند و آموزشهاي اخلاقي و فرهنگي مناسبي را دريافت كنند.
در نظريه بيسازماني اجتماعي تاكيد ميشود كه تغييرات سريع اجتماعي هنجارهاي جامعه را دچار اختلال ميكند. وقتي هنجارها ضعيف يا با يكديگر در تعارض باشند، جامعه در وضعيت بيساماني يا بيهنجاري قرار ميگيرد. بر اساس اين نظريه راه حل مسائل اجتماعي كم كردن سرعت تحولات اجتماعي و قوت بخشيدن به هنجارهاي اجتماعي است.
2- ديدگاه كشمكش برخلاف ديدگاه كاركردگرايي ساختي كه جامعه را متشكل از بخشهاي مختلف ميبيند، جامعه را به صورت گروهها و منافع مختلفي ميبيند كه براي دستيابي به قدرت و منابع با هم رقابت ميكنند. دو نظريه عمده در ديدگاه كشمكش وجود دارد:
1ـ ماركسيستي
2ـ غيرماركسيستي
نظريات ماركسيستي بر كشمكش اجتماعي ناشي از نابرابري اقتصادي تمركز دارند و مسائل اجتماعي را نتيجه اختلاف طبقاتي، نابرابريهاي اجتماعي و احساس بيعدالتي ميدانند و معتقدند بسياري از آسيبها و بحرانهاي اجتماعي با فقر در ارتباط است. اين نظريه همچنين بر از خودبيگانگي يا ضعف و بيمعنايي در زندگي مردم تمركز دارد و مسائل اجتماعي را نتيجه اختلاف طبقاتي، نابرابريهاي اجتماعي و احساس بيعدالتي ميداند و معتقد است بسياري از آسيبها و بحرانهاي اجتماعي با فقر در ارتباط است. اين نظريه همچنين بر از خود بيگانگي يا ضعف و بيمعنايي مردم تمركز دارد.
نظريات غيرماركسيستي بر كشمكشهاي اجتماعي ناشي از رقابت بر سر ارزشها و منافع در بين گروههاي اجتماعي مبتني است. راه حل مسائل كه بر اثر رقابت ارزشها ايجاد ميشوند ميتواند شامل مواردي از جمله تضمين اينكه گروههاي درگير، عقايد يكديگر را بشناسند و رفع تفاوتها از طريق مذاكره يا ميانجيگري يا پذيرفتن اين تفاوتها بشود باشد. با اين حال نتايج حاصل از كشمكشها اغلب تحت تاثير قدرت قرار دارند و گروهي كه بيشترين قدرت را دارد ميتواند از موقعيت خود براي تاثيرگذاري استفاده كند.
3- ديدگاه كنش متقابل نمادين بر خلاف دو ديدگاه قبل منعكس كننده ديدگاه جامعهشناسي خرد است و بر اين نكته تاكيد دارد كه رفتار انساني تحت تاثير تعاريف و معاني قرار دارد كه در كنش متقابل نمادين با ديگران خلق ميشود و تداوم مييابد. تصويري كه ما از خود داريم با مشاهده اينكه ديگران چگونه با ما وارد تعامل ميشوند و برداشتي از ما دارند ساخته ميشود.
يكي از نظريههاي عمده ديدگاه كنش متقابل نمادين درباره مسائل و آسيبهاي اجتماعي نظريه برچسبزني است. اين نظريه ميگويد يك موقعيت يا گروه اجتماعي زماني مشكلساز به نظر ميآيد كه با اين عنوان برچسب خورده باشد. بر اساس اين نظريه گاهي حل مسائل اجتماعي شامل تغيير معاني و تعاريفي ميشود كه به افراد يا موقعيتها نسبت داده ميشوند.
بر اساس ديدگاههاي مطرح شده در جامعهشناسي انحرافات، چارچوب نظري تحقيق به منظور تعريف و شناخت آسيبها و تهديدات اجتماعي ايران عمدتا مبتني بر ديدگاه كاركردگرايي ساختي بوده است. بر اساس اين ديدگاه و تعاريف مختلفي كه از آسيبهاي اجتماعي در فنون علمي انجام گرفته است معاونت فرهنگي اجتماعي مبادرت به بازتوليد مفهوم آسيب و تهديد اجتماعي كرد تا بتواند بر اساس اين تعاريف و مبتني بر چارچوب نظري و اطلاعات، تحقيقات و دادههاي موجود به شناخت و احصا آسيبها و تهديدات اجتماعي ايران بپردازد.
تفاوت دو مفهوم آسيب و تهديد اجتماعي
آسيب اجتماعي زماني است كه امري داراي كژكاركردي باشد و باعث يك نوع بينظمي و عدم تعادل در سيستم اجتماعي شود و بخش قابل توجهي از جامعه آن را زيانبار دانسته و نسبت به رفع آن احساس نياز كند.تهديد اجتماعي نه تنها حاصل و باعث يك نوع بينظمي و عدم تعادل در جامعه است، بلكه به دليل ابعاد، گستردگي، حجم يا بزرگي، شدت، فوريت، پيامدهاي كلان، تاثير بر ساختار اجتماعي، نحوه هزينه و ابزار مهار كردن، در سطحي وسيعتر از آسيب قرار دارد و به بيثباتي نظام اجتماعي ميانجامد.
آسيبها و تهديدات اجتماعي ايران
بر اساس تعريف احصا شده توسط معاونت فرهنگي اجتماعي، مطالعات اكتشافي با جمعآوري كليه دادههاي موجود اعم از تحقيقات، كتابها، مقالات و نشريات مختلف سازمانها و وزارتخانههاي كشور نظير نيروي انتظامي، وزارت كشور، وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامي، سازمان بهزيستي و مركز آمار ايران از طريق روش كتابخانهاي اسنادي، 20 موضوع به عنوان عمدهترين آسيبها و تهديدات اجتماعي ايران شناسايي و سپس با استفاده از روش روند پژوهي دادههاي موجود و تحليل ثانويه اطلاعات حاصل از مطالعه اكتشافي به شناخت شرايط فعلي تك تك موضوعات و در صورت موجود بودن آمارها و اطلاعات موثق به روند آينده آنها، بررسي علتهاي عمده به وجود آورنده اين آسيبها و تهديدات، پيامدهاي وجود و گسترده شدن دامنه آنها و در نهايت پيشنهادات و راهبردهاي كنترل و به تعديل درآوردن آن پرداخته شده است. موضوعات احصا شده شامل موارد ذيل است:
1ـ بيكاري
2ـ قاچاق انسان
3ـ تمايز نسلي
4ـ فاصله طبقاتي، نابرابري اجتماعي و فقر
5ـ ونداليسم
6ـ بحران هويت (تضاد سنت و مدرنيسم)
7ـ روسپيگري وجرائم جنسي
8ـ خودكشي
9ـ كودكان خياباني و كار
10ـ بوروكراسي ناكارآمد (فساد مالي و اداري، كلاهبرداري، رشوه و ارتشا، پارتي بازي)
11ـ مهاجرت روستا به شهر و حاشيهنشيني
12ـ فرار مغزها
13ـ طلاق
14ـ آلودگيهاي زيست محيطي، تخريب جنگلها و منابع طبيعي
15ـ فرسايش سرمايه اجتماعي
16ـ ايدز
17ـ زنان و دختران فراري
18ـ خشونت و آزار زنان
19ـ اعتياد و سوء مصرف مواد مخدر
20ـ افزايش جمعيت
چگونگي تفكيك آسيبها و تهديدات اجتماعي ايران
پس از تعيين عمدهترين آسيبها و تهديدات اجتماعي ايران ملاكهايي براي تفكيك آسيبها و تهديدات اجتماعي ايران به منظور اولويتبندي دقيق آنها جهت برنامهريزي و تدوين استراتژيهاي مناسب با توجه به منابع مادي و غيرمادي انجام گرفت. احصا اين معيارها از طريق برگزاري نشست تخصصي آسيبها و تهديدات اجتماعي ايران در دو نوبت و اجماع نظرات اساتيد، كارشناسان آسيبهاي اجتماعي و مديران اجرايي كشور و مطالعات اكتشافي انجام گرفت. عمدهترين معيارهاي تفكيك آسيب از تهديد اجتماعي شامل موارد زير است:
ـ ابعاد مساله
ـ گستردگي مساله
ـ حجم يا بزرگي مساله
ـ شدت مساله
ـ فوريت مساله
ـ پيامدهاي كلان مساله
ـ تاثير مساله بر ساختارهاي اجتماعي
ـ هزينه مهار مساله
ـ ابزار مهار مساله
ـ علت العلل بودن مساله
بر اساس اين معيارها از 20 موضوع تعيين شده 14 عنوان خودكشي، ونداليسم، تمايز نسلي، قاچاق انسان، طلاق، افزايش جمعيت، بحران هويت، روسپيگري و جرائم جنسي، ايدز، آلودگيهاي زيست محيطي، خشونت عليه زنان و كودكان، زنان و دختران فراري، كودكان خياباني و كار، مهاجرت روستا به شهر و حاشيهنشيني از عمدهترين آسيبهاي اجتماعي و 6 عنوان فرار مغزها، بوروكراسي ناكارآمد، بيكاري، شكاف طبقاتي، نابرابري و بيعدالتي اجتماعي و فقر، فرسايش سرمايه اجتماعي و اعتياد از عمدهترين تهديدات اجتماعي مترتب بر جامعه ايران بوده است.
اولويتبندي آسيبها و تهديدات اجتماعي ايران در دهه آتي
پس از تفكيك آسيبها و تهديدات اجتماعي و اجماع كارشناسان و متخصصين از طريق روش دلفي (آيندهنگري ) و گروههاي كانوني (نشست تخصصي) به اولويت بندي آسيبها و تهديدات اجتماعي دهه آتي ايران پرداخته شد. به منظور اجراي روش دلفي پرسشنامهاي طراحي گرديد و در سه مرحله به جامعه آماري مورد نظر براي كسب اطلاعات و اجماع نظر آنها ارجاع داده شد. استخراج دادههاي حاصل از دلفي از طريق نرمافزار spss انجام گرفت.
پس از تحليل اطلاعات پرسشنامهها و همچنين برگزاري 2 نشست تخصصي به منظور اولويتبندي آسيبها و تهديدات اجتماعي ايران نتايج زير حاصل شد. از ميان 20 محور احصا شده از آسيبها و تهديدات اجتماعي ايران به ترتيب اولويت عبارتند از:
ـ بيكاري 84.8 درصد
ـ بيعدالتي و نابرابري اجتماعي 81.8 درصد
ـ فرسايش سرمايه اجتماعي 74.2 درصد
ـ اعتياد 72.7 درصد
ـ فقر 69.7 درصد
ـ فرار مغزها 67.7 درصد
ـ بروكراسي ناكارآمد 65.6 درصد
ـ فاصله طبقاتي و فساد مالي و اداري هر كدام 63.6 درصد
ـ فقدان وجدان و تعهد كاري 59.4 درصد
ـ افزايش جمعيت 58.6 درصد
ـ بحران هويت 55.2 درصد
ـ حاشيهنشيني 37.5 درصد
ـ پارتي بازي 33.3 درصد
ـ ايدز 30.3 درصد
ـ مهاجرت روستا به شهر 30 درصد
ـ تمايزات نسلي 27.6 درصد
طلاق، خشونت عليه زنان، دختران فراري، قاچاق انسان، روسپيگري و جرايم جنسي، ونداليسم، خودكشي، كودكان خياباني و كار با درصدهاي كمتر از جمله آسيبهاي داراي اولويت بعدي بودهاند كه در دهه آتي مترتب جامعه ايران خواهد بود و براي اين منظور بايد استراژيهاي دقيقي براي كنترل و به تعديل درآوردن آن اتخاذ كرد.
راهبردها و تدبيرها
ـ تدوين استراتژيهاي بلندمدت و ميانمدت جهت ايجاد فرصتهاي شغلي و تعديل نرخ بيكاري
ـ رشد و توسعه اقتصادي با هدف كاهش نابرابري اجتماعي و شكاف طبقاتي و رفع بيعدالتي اجتماعي
ـ مقابله با فساد مالي و اداري در كليه سطوح
ـ تدوين استراتژي بلند، ميان و كوتاه مدت به منظور ارتقاي سطح آگاهيهاي عمومي جامعه و هشدار نسبت به پيامدهاي خطرناك اعتياد و ناهنجاريهاي اجتماعي ناشي از اين پديده شوم
ـ استفاده حداكثري از ظرفيتهاي صدا و سيما جهت آموزش عمومي به منظور افزايش آگاهي اجتماعي و جلوگيري از گسترش موج ناهنجاريهايي از قبيل راههاي انتقال ايدز ـ پيامدهاي رفتارهاي پرخطر نظير جرائم جنسي ـ خشونت عليه زنان و كودكان ...
ـ آموزش اجباري مهارتهاي زندگي در مدرسه و دانشگاه جهت آشنايي صحيح دختران و پسران از نقشها و مسووليتها و مهارتهاي زيستي
ـ افزايش سطح آگاهيهاي عمومي در مورد مساله همسرگزيني با هدف كاهش سطح طلاق و ساير ناهنجاريهاي مربوطه
ـ برنامهريزي نهادهاي فرهنگي و اجتماعي و رسانهها جهت كاهش سطح احساس محروميت، ناامني و بيعدالتي اجتماعي
ـ تدوين استراتژي كلان و برنامهريزي مدون توسط دولت و نهادهاي ذيربط جهت كاهش فرار مغزها
ـ ارتقاي سرمايه اجتماعي از طريق نهادهاي ذيربط خصوصا افزايش سطح كارآمدي دولت (وجدان كار ـ روحيه تعاون ـ همياري ـ نوع دوستي و ...) و گسترش نهادهاي مدني در حوزههاي مختلف و نهادمند كردن هنجارها و ارزشها به خصوص ارزشهاي ديني در سطوح خرد، ميانه و كلان
ـ مقابله جدي با پديده ونداليسم و نهيليسم در حوزه اجتماعي
ـ تدوين استراتژي بلند، ميان و كوتاه مدت به منظور كاهش آلودگيهاي زيست محيطي
ـ تدوين استراتژي كلان و برنامهريزي مدون به منظور پيشگيري از مهاجرت فزاينده روستاييان به شهرها و حاشيهنشيني
ـ ايجاد ساز و كار تامين اجتماعي براي حمايت از زنان سرپرست خانوار، زنان بدون سرپرست و دختران فراري
ـ تدوين الگوي استراتژيك جهت جامعهپذيري صحيح افراد و ايجاد هماهنگي و تعادل ميان اهم منابع جامعپذيري افراد اعم از خانواده، مدرسه، اجتماع و رسانههاي گروهي به منظور ايجاد آموزشهاي اخلاقي و فرهنگي مناسب براي افراد جامعه
ـ كم كردن سرعت تحولات اجتماعي و قوت بخشيدن به هنجارها و ارزشهاي اجتماعي حاكم بر جامعه ايران با توجه به شرايط جهاني شدن و ارزشهاي اصيل اسلامي و ايراني
ـ ايجاد فضاي گفتماني در سطح نهادهاي مدرسه و حتي ميان گروههاي داراي قدرت به منظور تقويت روحيه نقدپذيري و بالا بردن مهارتهاي گفتماني، احترام و به رسميت شناختن عقايد ديگران
بازتوليد و احصا و تغيير معاني و تعاريف از موقعيتهاي مختلف آسيبزا و تهديدزا در جامعه ايران با توجه به تغييرات ساختاري در درون جامعه و تغييرات بينالمللي و جهاني.
انتهاي پيام
نظرات