مدرس روابط بين‌الملل با بيان اينکه ما بايد فرايند جريان‌هاي سياسي را ارزيابي کنيم گفت: دکتر مصدق در چارچوب حقوق بين‌الملل حرکت کرد. به گزارش خبرنگار گروه تاريخ ايسنا، هرميداس باوند در سمينار "معماي 28 مرداد" که عصر روز چهارشنبه در موسسه مطالعاتي انديشه سياسي–اقتصادي برگزارشد، گفت: پيش از شروع بحث اين نکته را مطرح کنم که يک درک عمومي جهاني نسبت به وقايع در روابط بين‌الملل وجود دارد يعني اگر دايره‌المعارف‌ها را باز کنيد و اظهارات شخصيت‌هاي ذي‌مدخل را ببينيد آن را مي‌فهميد از جمله نطق خداحافظي آيزنهاور به دونکته تصريح مي‌کند: موفقيت رويداد 28 مرداد در ايران و ثابت کردن دولت در گواتمالا. پس روي کارآمدن ديکتاتور در گواتمالا و جريانات بعدي در ايران را دو دستاورد مهم سياست خارجي آمريکا تلقي مي‌کند. وي با بيان اينکه بايد ديد درک مشترک جهاني و عنواني که اطلاق مي‌کنند چيست؟ اظهار کرد: وقتي در مملکتي جرياني روي مي‌دهد، مردم در مقام مقايسه نسبت به آنچه در گذشته اتفاق افتاده برمي‌آيند، شرايط تطهير ايجاد مي‌شود. عاقدان احکام قرارداد 1919 تطهير مي‌شوند زيرا شرايطي ايجاد شده که تجديدنظر نسبي نسبت به حوادث و شخصيت‌هاي مربوطه‌اش مي‌شود. باوند با تاکيد بر اينکه ما بايد فرايند جريان‌هاي سياسي را ارزيابي کنيم گفت: جرياني که پس از مشروطيت و ايران پس از جنگ بين‌الملل دوم به وجود آمد، يک اثر دگرديسي در نظام جهاني به وجود آورد. نظمي که براي نظم نوين آينده بين متفقين پيش‌بيني شده بود دچار يک اختلال اساسي شد، پس شاهد بروز جنگ سرد بوديم و علايم اوليه آن در ايران، ترکيه و يونان پديدار شد. جهان پس از جنگ به دو جبهه شرق و غرب تقسيم مي‌شود. از طرف ديگر در درون جهان غرب يک نظام سرمايه‌داري برمبناي رقابت و اصول اساسي دسترسي آزاد به بازارها و منابع طبيعي وجود داشت. وي ادامه داد: آمريکايي‌ها مي‌خواستند در استفاده از منابع نفتي مشارکت داشته باشند اما انگليسي‌ها مخالف بودند؛ گفتند ايران جزو غنايم جنگي نيست؛ انگليسي‌ها حتي حاضر شدند مقادير زيادي نفت از ايران به آمريکا بدهند اما آمريکا مشارکت نداشته باشد. اين مدرس روابط بين‌الملل با انتقاد از اينکه ايراني‌ها هميشه جنبه‌اي رمانتيک دارند گفت: ما يک جرياني از انقلاب مشروطيت در پيش گرفتيم براي نيل به آزادي‌ اما مردم ايران آزادي به مفهوم نسبي آن روز را طالب بودند. بسياري معقتدند آزادي بر دو بال است آزادي از تهديد و فقر. باوند ادامه داد: در جريان‌هاي کشوري مثل ايران که در متن تعاملات بين‌المللي قرار گرفته، جريان ديالکتيک داخلي ايران همواره در معرض برخوردهاي مکانيکي خارجي است. نخبگان ايراني در طلب قدرت سوم بودند و آمريکا قدرت سوم بود. پس بر آن شدند از اختلاف شرق و غرب و رقابت دو قدرت آمريکا و انگليس براي پيشبرد اين مقصود بهره‌برداري کنند اما انتظار اول اين بود که دولتي مانند شوروي از يک مبارزه ضد استعماري حمايت کند. از نظر استالين آمريکايي‌ها بر آن بودند که جانشين انگليس شوند. اين مدرس روابط بين‌الملل با بيان اينکه دکتر مصدق در چارچوب حقوق بين‌الملل حرکت کرد گفت: قضاوت تاريخ مي‌گويد که مصدق اين حرکت در چارچوب را داشت. وي که نهضت ملي را فرايندي از تاريخ سياسي ايران مي‌داند، گفت: در شرايط بحراني و جنگ حتي قوه قضايييه اختيارات را به رييس کشور تفويض مي‌کند؛ وقتي در جريان مبارزه با قدرت استعماري هستيد و منبع درآمدتان قطع شده و محاصره‌تان کردند، مجبوريد براي اداره بوروکراسي، اسکناس چاپ کنيد. انتهاي پيام