اشاره:
آنچه كه در پي ميآيد هفتمين و آخرين بخش از گفت و گوي تفصيلي خبرنگار سرويس مسائل راهبردي ايران با دكتر پرويز كردواني، چهرهي ماندگار علمي كشور و پدر كوير شناسي ايران، درباره سياستهاي مديريت و بهرهبرداري از منابع آب كشور است.
دكتر كردواني در بخش پاياني گفت و گوي خود به توضيح درباره سياستهاي مديريت در انتقال آب، مديريت در جلوگيري از هدر رفتن آب، مديريت در صرفهجويي در مصرف آب و مديريت دراستفاده مجدد از آب سخن ميگويد.
خبرنگار:
همچنانكه بهربرداري از منابع آب از منطق علمياي تبعيت نميكند سياستهاي انتقال و مصرف نيز با نقصانهاي بزرگي مواجه است. به عنوان آخرين بخش اين گفت و گو در اين باره توضيح دهيد.
اجراي طرح مديريتي براي رفع كمبود مصرف آب
آب به حساب نيامده در تهران حدود 20 در صد است
دكتر كردواني:
به طور كلي در مورد شهرها و اصولا كشاورزي ، جهت رفع كمبود آب، بايد چند نوع مديريت اجرا شود:
1- مديريت در جلوگيري از هدر رفتن آب، بايد از جريان يافتن آب به صورت سيلاب ،هنگام بارندگي، به سمت درياچه و كوير و باتلاق جلوگيري كرد. از جمله اقداماتي كه بدين منظورانجام شده عبارت است از سدسازي ، آب خيزداري در بالادست سدها و تغذيه مصنوعي.
براي جلوگيري از هدر رفتن آبهاي سطحي چندين راهكار وجود دارد كه بايد مورد توجه قرار گيرند. همان طور كه قبلا اشاره شد، هفت علت براي هدر رفتن آبهاي سطحي به صورت سيلاب و طغيان آنها وجود دارد كه مواردي از آن عبارتنداز:
تند بودن شيب كوهها، فقر و يا عدم پوشش گياهي، خشك بودن خاك، شديد و درشت بودن باران، كوتاه بودن فاصله آبخيز تا آبريز و فقدان سد.
براي جلوگيري از هدر رفتن آبهاي سطحي، بايد درمقابل تمام عوامل مطرح شده مقابله كرد، يعني در صورت تند بودن شيب كوه مي توان از طريق آبخيزداري (ايجاد بانكت و غيره) شيب آن را كم كرد. در صورت درشت بودن باران مي توان از طريق جنگلكاري به ريز شدن آن كمك كرد، بدين شكل كه قطرات درشت باران پس از برخورد با برگ درختان، ريز ميشوند.
يك دسته از اقدامات جهت جلوگيري از هدر رفتن آبهاي سطحي، در كوهستانها يعني مناطقي كه بارندگي دارند و دستهي ديگر در دشتها بايد انجام گيرند.
در اين باره پيش از اين توضيحاتي ارائه شد.
2- مديريت در انتقال آب، وزارت نيرو طي بررسيهايي در مورد آبي كه از سد كرج و غيره به در منازل منتقل ميشود، برآورد كرد كه بين آب انتقال يافته و پول دريافتي جهت آب مصرفي انطباقي وجود ندارد. به اين ميزان آب، «آب به حساب نيامده» ميگويند يعني آب در طي اين مسير،از مبدا به مقصد، به دليل سوراخ بودن لولهها و غيره هرز رفته است.
برخي لوله كشي هاي شبكه آب رساني تهران، متعلق به سالهاي 1328 است. آب به حساب نيامده در تهران حدود 30-20 درصد است كه رقم بالايي محسوب مي شود.
اقدامات لازم جهت اصلاح شبكهي انتقال آب:
الف - اصلاح كردن شبكههاي آب رساني، تنظيم فشار آب و محكم كردن لولهها.
ب - توليد لولههايي كه در درازمدت فاسد نشوند.
3- مديريت صرفه جويي در مصرف آب
مديريت در مصرف آب، مصرف آب شهري به سه دسته تقسيم مي شود.1- مصرف خانگي 2- مصرف ادارات 3- مصرف شهرداري
1- ادارات ، درادارات به جهت آن كه هزينه ي آب را دولت متحمل مي شود هيچ گونه محدوديتي براي كاركنان من جمله نيروي خدمات جهت استفاده از آب وجود ندارد. در صورتي كه نبايد چنين باشد و همه بايد نسبت به مصرف آب مسووليت داشته باشند. بنابراين مسؤولين امر بايد براي هر كاري تشويقي و تنبيهي درنظربگيرند.
2- شهرداري، كه به بهانه ي توسعه ي فضاي سبزآب زيادي را مصرف ميكند، به جهت آنكه معتقد است با توسعه فضاي سبزآلودگي هوا كاهش مي يابد، درصورتي كه چنين امري در شرايط تهران و ساير شهرهاي آلوده امكان پذير نيست. در حال حاضر درختاني هستند كه به سختي خود را حفظ كرده اند، به جهت آن كه در زير برگ اين درختان ، كه محل تنفس آنهاست، دودههايي مدفون شده اند. چنين درختي چگونه ميتواند آلودگي شهر را كاهش دهد؟
ازطرفي شهرداري چمن ميكارد كه آلودگي را كاهش دهد، چمني كه مصرف آبش چندين برابر درخت است و قدرت تصفيه كنندگي ناچيزي نسبت به درخت دارد و به علاوه از اواسط پاييز تا اواسط بهار زرد است . درخت هزار برابر چمن قدرت تصفيه كنندگي دارد، زيرا از برگ و شاخههاي متعددي برخورداراست. ميزان رشد چمن در صورت كوتاه كردن قد آن ، ده سانتي متراست كه اين مقدار رشد قدرت تصفيهكنندگي ندارد.
براي كاستن آب مصرفي چمن، چمن كاري بايد در زير درختان ، كه از سايه برخوردارند، صورت گيرد. بنابراين بايد بيشتر سراغ گياهاني رفت كه آب كمتري مصرف ميكنند. بايد توجه داشت زماني كه مساله آلودگي مطرح است، بحث زيبايي به راحتي قابل طرح نيست. نمونه هرس كردن درختان جهت زيباسازي آنها، سبب مي شود كه قدرت تصفيه كنندگي خود را از دست بدهند، زيرا شاخه و برگ درختان عامل اصلي پاك سازي محسوب مي شوند و درخت بدون آنها چوبي بيش نيست.
بنابراين در شرايطي كه از آب ساير نواحي نظير كرج و ورامين براي شهر تهران استفاده مي شود ايجاد فضاي سبز به خصوص از طريق چمن كاري ،جهت كاهش آلودگي هوا، امري اشتباه تلقي مي شود.
3- خانگي
آگاه سازي و آموزش صرفه جويي دو بستر اساسي مديريت صرفهجويي در مصرف آب هستند.
غارت آبهاي زيرزميني وكاهش سطح آب دشتها، مسالهي بحران آب را جديتر كرده است. حتي در منطقهي مازندران به خصوص ساري، آب مورد استفاده جهت برنجكاري، بر اثر اين برداشت بيرويه در آب زيرزميني و پيشروي آب دريا شور شده است.
بنابراين اولين گام جهت رويارويي با معضل آب، آگاه كردن مردم است. اين آگاهي بايد ازطريق رسانههاي ارتباط جمعي يعني راديو، تلويزيون ، مطبوعات و حتي از طريق خطبههاي قبل از نماز جمعه و جماعت در مساجد صورت گيرد.
اگر دولت براي آگاهسازي مردم از راه دين وارد شود، مردم حتما همكاري ميكنند. بايد به مردم تهران يادآور شد كه حتي آبي كه آنها براي وضو گرفتن مصرف مي كنند متعلق به اهالي كرج، ورامين و ساير نقاط است. شايد لازم باشد آقايان آيات عظام فتوا دهند كه مصرف بيش از حد آب در حين وضو، ابطال نماز را سبب خواهد شد. همان گونه كه حضرت امام فرمودند: براي وضو گرفتن يك بار آب ريختن نيز كافي است، زيرا اسراف، گناه است.
با انتقال آب ساير مناطق به تهران، سطح كشت و توليدات كشاورزي كاهش يافته و مردم اين نواحي به دليل نداشتن منبع درآمد، اكثرا به تهران مهاجرت كردهاند. بدين ترتيب وابستگي غذايي كشور به خارج افزايش يافته است. بدترين نوع وابستگي،«وابستگي غذايي» است . رييس سازمان جهاد كشاورزي استان تهران در اين رابطه عنوان كرده است كه 20 درصد از سطح استان تهران تحت پوشش كشاورزي و 80 درصد باقيمانده تحت پوشش شهر و شهركسازي است. بنابراين اگر مردم شهر اين آگاهي را كسب كنند كه آب كمتري مصرف نمايند، آب مورد نياز كشاورزي نيز تامين خواهد شد.
ما به دليل توسعهي سدسازي با خطرخشك شدن تدريجي درياچهها مواجه هستيم. طي 15-10 سال آينده، نمك بسياري از درياچههاي شور نيز تمام خواهد شد. شن و ماسه و مخروطه افكنه رودخانهها نيز رو به اتمام هستند. بنابراين تهيه بتن و نيز امكان پذير نخواهد بود. لذا در چند دههي آينده به دليل افزايش جمعيت مسئله ساختمان سازي و توسعه مسكن با مشكل جدي روبرو خواهد شد. در سالهاي
گذشته چاههاي آرتزين كه پس از حفر چاه، خود به خود آب از آنها جاري ميشد به چاههاي معمولي تبديل شده اند.هرچه برداشت آب بيشتر باشد، آب زودتر تمام ميشود. مثال بارز اين مورد منطقه انار، رفسنجان و جهرم است. در منطقه جهرم از سال 1351 آبياري قطرهاي معمول شد و آب منطقه حتي با استفاده از اين روش كاهش يافته است. زماني كه مطرح ميشود آبهاي قطرهاي عاملي جهت صرفهجويي آب هستند اين مسئله بدان معني نيست كه آبها تمام نخواهند شد.
در آينده نه فقط در ايران بلكه در سراسر دنيا بر سر آب، اختلافات شديد و حتي جنگها رخ خواهد داد. قطعا اگر تمام آبهاي دنيا را جهت خاموش كردن شعلههاي آتش جنگ صرف نمايند خاموش نخواهد شد. بدان علت كه مسئله حيات مطرح است. در حال حاضر، يكي از مهمترين حربههاي اسرائيل بر عليه فلسطين، مسئله آب است، زيرا با حفر چاه در بالادست از آبهاي اين سرزمين بهرهبرداري ميكند.
دومين گام، آموزش روشهاي صرفه جويي است. صرفهجويي به معناي كممصرف كردن و يا كم خوردن نيست. ما بايد ميان چهار مفهوم تمايز قائل شويم: 1- اسراف در مصرف 2- امساك در مصرف 3- صرفهجويي در مصرف 4- هدر دادن آب
1- اسراف در مصرف ، يعني بيش از نياز مصرف كردن. به عنوان مثال سفارش غذا بيش از تعداد نفرات در رستوران ، شستن بيش از حد ظروف غذا و ماشين و در نهايت، آبياري زياده از حد فضاي سبز حياط منزل نمونههاي بارزي از اسراف محسوب ميشوند.
2- امساك در مصرف، يعني كمتر از نياز مصرف كردن كه عكس مورد قبلي است. اين خصيصه در سالهاي خشكسالي قابل پذيرش است، همانند فردي كه وضع مالي بدي پيدا كرده و بايد مدتي را به سختي بگذراند تا موقعيت مالياش بهبود بيابد. البته بعد از اين بهبود، جايز نيست كه فرد، با همان شرايط قبلي،زندگي را سپري كند.
3- صرفه جويي در مصرف، يعني به اندازه نياز مصرف كردن، نه كم و نه زياد.
نمونه اين مورد، صرفه جويي در مصرف آب تهران در چند سال گذشته است كه با خشكسالي و وضعيت بد آب مواجه بود. وزارت نيرو در رابطه با اين موضوع عنوان كرده بود كه در صورت صرفهجويي 15 درصدي در مصرف آب، نيازي به جيرهبندي آب نخواهد بود.
4- هدر دادن آب، يعني آبي كه به حساب نميآيد. چكه كردن شير آب، باز گذاشتن شير آب قبل از آماده شدن براي وضو، سوراخ بودن شيلنگ در حين آب دادن فضاي سبز و شستن ماشين به وسيلهي شيلنگي كه منبع آن در طبقهي فوقاني منزل است، نمونههايي از هدر رفتن آب محسوب ميشوند. بدين ترتيب به چهار طريق فوق ميتوان آب را مصرف كرد. اما از جمله راههايي كه ميتوان به بهبود وضعيت آب كمك كرد، صرفه جويي در مصرف آب است.
بنابراين بايد به مردم آموزش داده شود. به عنوان مثال مردم تهران و اصفهان و تبريز را آگاه سازند كه آب مصرفي آنها متعلق به خودشان نيست، بلكه از ساير مناطق به آنجا انتقال يافته است و همكاري با دولت در اين زمينه امري ضروري است. بر اين اساس بايد به مردم متذكرشد كه مصرف بيش از حد آب ازگناهان محسوب شده وامكان پذيرفته نشدن نماز را در پي دارد.
آگاهسازي مردم بايد از طريق راديو و تلويزيون و نماز جمعه و غيره انجام گيرد. بعلاوه از طريق تلويزيون به مردم آموزش دهند كه به عنوان مثال در صورت چكه كردن شير آب منزل چگونه بايد عمل كنند.
افراد براي شستن دستهايشان، مايع پاك كننده زيادي را مصرف كرده، بنابراين آب زيادي را نيز صرف شستن اين مايع ميكنند.
استفاده بيش ازحد از مايع دست شويي ، زخم پوست دستها را سبب شده، به طوري كه افراد مجبور ميشوند از دستكش استفاده كنند. استفاده از دستكش آسيب بيشتري به دستها ميرساند، به دليل آن كه از هوا خوردن دستها جلوگيري ميكند. مانند جراحان كه به دليل استفاده از دستكش به طور مداوم، دستاني رنگ پريده دارند گويي كه خون زيادي در دستانشان جريان نداشته است. بنابراين يكي از راههاي پيشگيري از اين امر، به كار گرفتن شيوههاي صرفه جويي در مصرف مواد پاك كننده است.
كساني كه استخر دارند نبايد زير آب استخر را بكشند بلكه ميتوانند از طريق موتور پمپ ، فضاي سبز حياط به استثناي درختان را ، كه درمقابل كلر حساس هستند، آب دهند.
ژاپنيها تا حد ممكن ، در آب دستشويي را از طريق لولهاي به سيفون وصل ميكنند. اين عملكرد آنها در صرفهجويي آب نقش عمدهاي را ايفا ميكند. بنابراين لازم است با توجه به هزينهاي كه صرف بهداشتي شدن آب ميشود حتي براي استفاده از سيفون نيز از آب بهداشتي استفاده نكنيم. براي استحمام ، مسواك كردن و شستن صورت، شيرآب را تمام مدت باز نگذاريم.
نكتهي حائز اهميت در شهرها، توجه به فرهنگ آپارتمان نشيني است. يكي از مسايلي كه آپارتماننشيني ايجاد كرده، از ميان بردن فرهنگهاست. در روستاها افراد در ايام عيد به طور دائم با يكديگر معاشرت داشتند و بچههاي همسايه با يكديگر بازي ميكردند، اما امروزه همسايهها يكديگر را نميشناسند، فرهنگ صرفهجويي در مصرف آب را نيز نميدانند. استدلال آنها بدين گونه است كه به دليل پرداخت ميانهاي هزينه آب، هر مقدار كه بخواهيم آب مصرف ميكنيم. آپارتمان نشيني رواج پيدا كرده اما فرهنگ آپارتمان نشيني را نداريم.
زماني كه در منزل ويلايي سكونت داشتم با بودن فضاي سبز در حياط منزل، در فصول زمستان، به جهت مصرف كمتراز پنج مترمكعب، هزينهاي بابت مصرف آب پرداخت نميكردم. صرفهجويي فعلي من تاثيري در روند مصرف آب ندارد ، چرا كه ساير همسايگان اين مجموعه مسكوني به اين نكته توجهي ندارند. بنابراين آموزش در اين زمينه الزامي است.
بيش از 90 درصد آب كشور در بخش كشاورزي مصرف ميشود
استفاده از شبكه ي آبياري مدرن كم مصرف و كاشت گياهان كم مصرف آب
ايجاد حصار(بادشكن)، افزايش موادآلي خاك
بيش از 90 درصد آب كشور، صرف كشاورزي ميشود. بنابراين در صورت صحيح مصرف كردن آب در كشاورزي، بيشتر مسايل آب نيز حل خواهد شد. تغذيه مصنوعي يكي از مواردي است كه به اين امر كمك ميكند.
از آبهاي اضافه نظيرآب رود كرج، بايد درجهت تغذيه ي دشتها بهره برد، بدين ترتيب از ايجاد سيلاب ورسيدن آن به دريا ، درياچه، كوير، باتلاق و نقاط خارج از كشور ممانعت ميشود. آب نفوذ يافته در زمين نيز به صورت آبهاي زيرزميني مورد استفاده قرار ميگيرد.
با نفوذ آب در زمين و به تبع آن بالا آمدن سطح آب در چاهها، آب شور پس زده ميشود كه اين امر به بهبود وضعيت آب ياري ميرساند.
سيماني كردن جويهاي كشاورزي يكي از راههايي است كه به مصرف صحيح آب منجر ميشود. شبكهي آبياري مدرن ،بايد، در سيستم كشاورزي ايجاد شود. كانالها و جويها بايد از منبع (رود خانه، چاه، قنات و غيره) تا مزرعه و باغ سيماني باشند. در داخل مزارع و باغها نيزهمين شرايط بايد حاكم باشد، بدان علت كه قسمت اعظم آب، در مسير چاه يا رودخانه به مزرعه، در زمين فرو رفته و يا تبخير شده و از بين ميروند.
همچنين در شرايط بحراني آب نبايد كشت گياهاني را توسعه داد كه آب زيادي را مصرف ميكنند، بلكه بايد گياهان ارزشمند، با قيمت مناسب و نياز كمتر به آب را در نظر گرفت به گونهاي كه كاشت آنها براي كشاورز نيز مقرون به صرفه باشد و به شكل مناسبي نيز خريداري شود. به عنوان مثال ميتوان به جاي كاشت گندم، از جو و يا به جاي كاشت درختاني كه آب زيادي مصرف ميكنند از درخت پسته و يا خرما استفاده كرد.
اگر در مكاني امكان كاشت پنبه و يا چغندر وجود دارد، پنبهكاري معقولتر و مقرون به صرفه خواهد بود. موارد فوق بايد در شرايط كم آبي در زمينهي كشاورزي مورد توجه قرار گيرند.
كاستن آلودگي هواي تهران از طريق توسعه ي فضاي سبز ، نقش چشمگيري در كمبود آب دارد كه تعطيل شدن كشاورزي و افزايش وابستگي غذايي از تبعات آن محسوب مي شود
با طرح اين مسائل ، از مسوولان امر با هدف پاك نگهداشتن هواي به شدت آلوده تهران، ميخواهم كه به دنبال توسعهي بيشتر فضاي سبز شهرها و همچنين توسعهي جنگلكاري مصنوعي نباشند، به دليل آن كه تمامي طرحهاي فوق به آب نياز دارند. كاهش آلودگي هواي شهر تهران از طريق توسعهي فضاي سبز نيز به دليل كمبود آب اشتباه محض است، چرا كه از آب سدهاي كرج، لار، لتيان و غيره براي شهر تهران استفاده مي كنيم و كشاورزي را به اين منظور تعطيل كرده، در واقع توليد مملكت را تعطيل كردهايم و وابستگي غذايي خود را افزايش دادهايم.
اين كه چه كنيم كه از آلودگي هواي تهران كاسته شود، خود بحثي است كه بايد به طور جداگانه به آن پرداخته شود. البته در درجه اول بايد منابع آلوده كننده را از بين برد، نه آنكه هوا را با وسايل نقليه ، كارخانهها ، تاسيسات، منازل و ادارات به شدت آلوده كرده و انتظار داشت كه با توسعه فضاي سبز، مخصوصا از طريق چمن، قادر خواهيم بود هوا را تميز نگهداريم!؟
از راههاي ديگرصرفه جويي اين است كه بايد چارهاي انديشيد تا گياه به آب كمتري نياز پيدا كند. مثال اين چاره انديشي را در زندگي روزمره ي افراد ميتوان مشاهده كرد. در دانشگاه يا محيطي كه با قطع آب روبهرو است، فرد ممكن است براي كمترمصرف كردن و كم كردن نيازخود به آب، ازميوه تغذيه كند. همچنين در ماه مبارك رمضان، فرد براي جلوگيري از بروز تشنگي و گرسنگي با سرعت و شدت راه نميرود و يا اين كه هنگام سحر، غذايي ميخورد كه عطش ايجاد نكند. اين امر در مورد گياهان نيز صادق است.
خبرنگار:
ظاهراً جنابعالي با توجه به ميزان مصرف آب نيشكر با كشت آن نيز مخالف بوديد؟
دكتر كردواني:
من در طي گفت و گويي در روزنامه همشهري عنوان كردم كه نيشكر خيلي عالي است. در دنيا كشورهايي نظير استراليا و هند به جاي آبياري، از آب باران براي كشت نيشكر استفاده ميكنند. اما در ايران، اين عمل از طريق آبياري انجام ميشود و آبي كه صرف كشت ميشود چندين برابر آب مصرفي در توليد گندم و ذرت است.
ما در زمينه محصولاتي نظير ذرت و نيشكر وابسته هستيم. وابستگي ايران به واردات ذرت بسيار بالاست.
در كشوري نظير استراليا، براي كشت نيشكر، شهر صنعتي ايجاد شده است بدان علت كه براي تمام مواد حاصل از نيشكر، كارخانهاي ايجاد كرده و حتي از ملاس، باگاس و ساير مواد آن نيز استفاده ميكنند.
اما در كشور ايران، فقط كشت نيشكر مطرح است كه هزينه ي زيادي را نيز در بردارد، زيرا كشت اين محصول در فصل تابستان و به صورت آبياري انجام ميشود،هر چند كه ملاس و باگاس آن نيز مورد استفاده قرار ميگيرد.
1- ايجاد حصار: براي ايجاد حصار در اطراف مزارع ميتوان از خود گياه و يا از ديوار استفاده كرد. در زمان وزش باد، تبخير و تعرق بالا ميرود. بنابراين حصار اطراف مزارع، حكم بادشكن را براي گياهان داشته و مصرف آب گياهان را كاهش ميدهد.
2- افزايش مواد آلي خاك: مواد آلي خاك را ميتوان از طريق كود حيواني و يا بقاياي گياهي افزايش داد. بدين شكل ميزان آب مورد نياز در زراعت كاهش مييابد.
4- مديريت در استفاده مجدد در آب:
قبل از آنكه اب صرف كشاورزي شود، در زمينههاي ديگري قابل استفاده است:
1- اگر آب، قابل آشاميدن است بايد براي شرب استفاده شود.
2- استخرهاي ورزش شنا
3- پرورش نوعي جلبك كه 3/5 برابر يونجه ارزش غذايي دارد
4- در صورت شور بودن آب ميتوان از آن جهت پرورش ماهي خاويار و غير خاويار، در فصل زمستان قزلآلا و در فصل تابستان ماهي كپور و غيره استفاده كرد.
در اين زمينه، دشت قم مثال بارزي است كه با وجود برخورداري از آب شور و گرماي فراوان، خاوياري به وزن 16 كيلوگرم پرورش ميدهد كه بسيار ارزشمند است، به علاوه تخم خاويار در ازاي هر كيلو، يك ميليون تومان ارزش دارد.
آب را ميتوان بعد از اتمام مراحل فوق، به كشاورزي اختصاص داد. زيرا بعد از طي برخي از اين مراحل، غني شده و براي كشاورزي مفيد است.
تصفيه فاضلآب يكي از مهمترين راهكارهاي استفاده مجدد از آب است . نكته ي حائز اهميت آن كه هر فاضلابي قابليت تصفيه شدن را نداشته و اگر خيلي آلوده باشد بهتر است كه ابتدا در زمين نفوذ داده شود تا بدين وسيله قسمت اعظم آلودگي آن گرفته شود ، آن گاه به عنوان آب زيرزميني ، قبل از استفاده تصفيه و استفاده شود.
جمعآوري آب باران:
مديريت در جمعآوري آب باران، يكي ديگر از شيوههاي مديريتي است كه در كشور ما رواج چنداني ندارد. اين نوع مديريت از طريق جمعآوري آب باران از سطح پشتبامها و آب خيزهاي مصنوعي در اطراف شهرها و روستاها اعمال ميشود و در كشوري نظير استراليا كه شرايطي مشابه ايران دارد، حائز اهميت است؛ به گونهاي كه هر فردي كه قصد ساختن خانه را دارد موظف است شرايطي را در پشتبام، جهت جمعآوري آب باران و ساختن يك آب انبار در منزل فراهم آورد.
در ايران ، اطراف 23 شهر كوچك نظير دامغان، گرمسار، ساوه وقم 240 هكتار زمين بلااستفاده وجود دارد كه مي توان از طريق ايجاد آبخيز در اين مناطق و جمعآوري آب باران، آب اين شهرها را تامين كرد.
هم اكنون در شمال كشور، حوالي استان گلستان، چندين شهر و روستا نظير قميش تپه، داشلي برون و اينچه برون وجود دارند كه صدها سال است آب آشاميدني خود را از طريق جمعآوري آب باران در پشتبام و ذخيره در آب انبار منزل تامين ميكنند.
علت اين امر فقدان آب شيرين در منطقه، همچنين شوري آب دريا و آبهاي زير زميني است.
آب باران بهداشتي ترين، شيرينترين و سالم ترين آب محسوب ميشود. در جنوب كشور نيز از در لارستان فارس و ازجيم تا صدها كيلومتر از سواحل جزاير جنوب، آب آشاميدني از باران تهيه ميشود. در مناطقي نظير خنج، لارستان و بستك آب باران به شيوهاي غيربهداشتي جمعآوري ميشود. بدين طريق كه در هر نقطهاي كه زمين شيب دار است، آب انباري ايجاد كردهاند كه در صورت بارندگي، آب باران در آنها جمعآوري ميشود. در سطح اين آبها ، بلافاصله پس از بارندگي و ذخيره شدن آب ، چوب و پشگل و غيره در سطح آن ديده ميشود كه پس از جدا كردن آنها، از اين آب استفاده ميكنند.
وضعيت آب همدان، در طي دو سال اخير بهبود يافته است. در طي ساليان گذشته در فصول تابستان، آب اين شهر جيرهبندي ميشد. ميزان بارندگي در اين منطقه بالغ بر 300 ميليمتر است. هر ميلي متر باران معادل يك ليتر آب در هر مترمربع است. بنابراين به هر متر مربع، ساليانه، 300 ليتر آب تعلق ميگيرد.
به عنوان مثال در يك خانهي 200 متري، ميتوان 60 هزار ليتر آب جمعآوري كرد كه معادل 60 متر مكعب است.
بنابراين با جمعآوري اين مقدار آب باران، يك مخزن 5×4×3 متري پر از آب ميشود كه در صورت افزودن كلر به مقدار كافي، اين آب كاملا بهداشتي خواهد ماند.
در سطح ايران متاسفانه، هنوزفرهنگ جمعآوري آب باران مرسوم نشده است. همان گونه كه قبلا مطرح شد اين فرهنگ در بسياري از كشورها نظير استراليا در حال اجرا است. يك استثنا در اين كشور جزيرهي تاسماني است كه در آن آب باران به اين شيوه جمعآوري نميشود. اين جزيره كه در اقيانوس قرار گرفته، داراي رطوبت بسياري است كه باعث شده هوا مانند ابر باشد. بنابراين در اين منطقه از طريق ايجاد باران مصنوعي، آب لازم را تامين ميكنند كه به لحاظ اقتصادي نيز مقرون به صرفه است.
استاد در عمل
خبرنگار:
اجازه بدهيد اكنون كه با ديدگاهها و توصيههاي علمي شما درباره بحران آب آشنا شديم، به طرح يك پرسش شخصي بپردازيم و آن اين كه شما خود روزانه به طور متوسط چند متر مكعب آب مصرف ميكنيد؟
دكتر كردواني:
در كتابي عنوان كردهام كه مصرف روزانه ي هر شخص 150 ليتر و الگوي مصرف آب سازمان ملل 160 ليتر است. الگوي مصرفي من به طور متوسط كمتر از 75 ليتر است.
من روشهايي را براي صرفه جويي در مصرف آب دارم به طوري كه در مجلهي زنان طي مصاحبه اي با اين عنوان تيتر شده بود: «هزينهي آب مصرفي خانهي 700 متري، 82 تا تك توماني است!»
من سه بطري شيشه يك ليتري را از آب پر كرده و داخل سيفون گذاشتهام بنابراين در هر بار استفاده از سيفون 4/5 ليتر در مصرف آب صرفه جويي ميشود. تمام همسايهها، درختان خيابان را هفتهاي يك بار آب ميدهند. در صورتي كه من هر دو سه هفته يك بار يا بيشتر اين كار را انجام ميدهم، به دليل آن كه پوشال بلالها را زيردرختان ميريزم. در حياط منزل نيز،جهت جلوگيري از تبخير آب از گوني استفاده مي كنم كه اين امرسبب ميشود درختان به آب كمتري نياز پيدا كنند.
آب حاصل از شستن سبزي را بيرون نميريزم، بلكه از اين آب براي آبياري درختان حياط استفاده ميكنم.
دانشجويان نيز بارها در دانشگاه به صورت مخفيانه من را تحت نظر داشتند تا دريابند كه چگونه از آب استفاده ميكنم و به يقين برسند كه من دروغ نمي گويم.
زماني كه در سال 1371 به اتفاق دانشجويان از ايران، به سمت سنپطرزبورگ (لنينگراد سابق) حركت كرديم، در طي مسير از كشورهاي تركيه، بلغارستان، روماني، مولداوي، اوكراين، مسكو و سن پطرزبورگ، هر شب با يك ليوان حمام ميكردم. همانند آلمانيها كه شش روز در هفته را از ناحيهي شكم به بالا با استفاده ليف نظافت كرده و تنها هفتهاي يك بار به طور كامل استحمام ميكنند. فرهنگ مردم آمريكا متفاوت است آنها هر روز صبح حمام ميكنند. البته در صورت رعايت اصول مصرف آب، استحمام روزانه نيز اشكالي ندارد. به عنوان مثال مشاهده ميشود كه اكثر مردم جهت وضو گرفتن، شير آب را باز گذاشته و در اين حالت جورابهاي خود را درميآورند.
نكتهاي كه بايد بدان توجه كرد اين مطلب است كه نبايد صرفا به دليل آن كه ديگران صرفه جويي نميكنند ما نيز همچون آن ها عمل كنيم و اسراف كنيم. همان گونه كه براي رسيدن به يك زندگي بهتر، اقدام تك تك اعضاي خانواده ضروري است. در مورد مصرف آب نيز اين اقدام و همكاري قابل توجه خواهد بود. اگر در يك آپارتمان هر واحد به مقدار نياز، آب مصرف كند اين امر به آپارتمانهاي ديگر نيز سرايت ميكند. بنابراين هزينهي كمي را نيز براي مصرف آب متقبل خواهند شد.
همان گونه كه كار خلاف را نمي پذيريم نبايد به اين بهانه كه ديگران اسراف مي كنند ما نيز به اين امر مبادرت ورزيم . در دوران گذشته به علت استفاده از كاسه ، كوزه و سطل جهت استفاده از آب و زحمت زيادي كه از بابت اين امرمتحمل مي شديم در مصرف آب صرفه جويي مي كرديم، اما امروز به دليل پيشرفت علم و برخورداري از لوله و سيستم شبكه ي آب رساني اين انگيزهي بازدارنده وجود ندارد. در اين دوران لولهكشي به عنوان سمبل تمدن مطرح مي شود. در صورت سوءاستفاده از اين سمبل، بايد به دوران گذشته رجوع كنيم. امروزه نيز در صورت مواجه شدن با قطع آب، به ناچار بايد آن را در شيشه، بطري و يا سطل نگهداري كرد تا بتوان زنده ماند. بنابراين در وهله اول بايد به مردم مديريت در مصرف، آموزش داده شود تا روشهاي صرفهجويي را ياد بگيرند. بدين ترتيب فرهنگ صرفه جويي در بين مردم نه تنها در رابطه با مصرف آب، بلكه در ساير زمينه هاي زندگي نيز رواج مي يابد.
متأسفانه ديدگاه مردم ايران اين است «تا زماني كه داريم بايد بخوريم، براي آينده نيز خدا بزرگ است».
انتهاي پيام
نظرات