اشاره:
آن چه در پي ميآيد دومين بخش از مقالهي «سياستگذاري فرهنگي و توسعه» به نگارش فاطمهي فراهاني است كه در هجدهمين شمارهي نشريهي فرهنگ انديشه (ويژه سياستگذاري عمومي) انتشار يافته است.
در ادامهي اين مقاله توصيههاي كنفرانس بين دولتي سياستهاي فرهنگي براي توسعه طرح ميشود.
سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، به دنبال بررسي موضوع سياستگذاري فرهنگي و مهندسي فرهنگي، متن كامل اين مقاله را به حضور خوانندگان گرامي تقديم ميكند.
1- توصيه در مورد اهداف سياست فرهنگي به دولتهاي عضو
كنفرانس براساس اصولي كه بيان شد اهداف پنجگانهي زير را به دولتهاي عضو توصيه ميكند:
هدف ا- سياست فرهنگي به عنوان يكي از عناصر كليدي راهبرد توسعه
1- تدوين سياستهاي فرهنگي و يا بازنگري در سياستهاي فرهنگي موجود به نحويكه اين سياستها يكي از عناصركليدي توسعهي پايدار و درونزا باشند.
2- گنجانيدن سياستهاي فرهنگي در سياستهاي توسعه و بهخصوص ارتباط آنها با سياستهاي اجتماعي و اقتصادي.
3- همكاري با يونسكو براي تعيين خطوط راهنماي يك دستور كار بينالمللي پژوهش در زمينهي فرهنگ و توسعه.
4- پذيرش ديدگاه وسيع دربارهي سياست فرهنگي ملي منطبق با واقعيات و شرايط كشورها و اجراي آن و تشويق جامعهي مدني و بهخصوص رسانهها به مشاركت در آن.
5- تضمين مشاركت كامل پديد آورندگان و سازمانهاي تخصصي آنها در تحقق اين ديدگاه نو.
6- گسترش و بهبود رويههايي كه هماهنگي بين بخشي در سياستها فرهنگي را تشويق ميكند.
7- همكاري منطقهاي و بينالمللي در زمينهي فعاليتهاي فرهنگي براي رويارويي با چالشهاي شهرنشيني، جهانيگرايي و تغييرات تكنولوژيكي.
8- تشويق فعاليتهايي كه هدفشان افزايش آگاهي مردم و مجامع تصميمگيري نسبت به اهميت توجه به عوامل فرهنگي در فرآيند توسعه پايدار است.
9- تشويق تبادل و گفتگوي بين افراد، اجتماعات و كشورها بر پايه ارزشهاي مشترك.
10- تلاش براي آنكه بعد فرهنگي در راهبرد بينالمللي توسعه گنجانيده شود و همچنين در شوراي اقتصادي و اجتماعي و مجمع عمومي سازمان ملل متحدد مورد بحث قرار گيرد. اين تلاش در صورت لزوم ميتواند با همكاري يونسكو انجام شود.
هدف 2- تشويق خلاقيت و مشاركت در حيات فرهنگي
1- محترم شمردن اقشار مختلف جامعه و دادن امكانات و فرصتهاي برابر به آنها براي توسعه، تاكيد بر ابتكارات محلي كه خود بازتاب تنوع حوزهها و زمينههاي فرهنگي است.
2- تضمين توسعهي حيات فرهنگي محلي، خلاق و مشاركتي و مديريت كثرتگرايانهي حوزههاي متفاوت با تدوين سياستهاي فرهنگي شهري و منطقهاي.
3- شناخت و درك تنوع فرهنگي و زباني با تقويت محتواي فرهنگي آموزش رسمي و غيررسمي بهخصوص با تشويق فراگيري يك يا چندين زبان ديگر به عنوان زبان دوم.
4- ترويج روابط جديد بين فرهنگ و نظام آموزشي كه طبق آن فرهنگ و هنر بهعنوان يك بعد اساسي آموزش براي همه تضمين شود، آموزش هنر را گسترش دهد و خلاقيت در سطوح مختلف برنامههاي آموزشي را موجب گردد.
5- ضرورت توجه خاص به اجراي سندهاي بينالمللي موجود در زمينهي حقوق بشر نظير اعلاميهي جهاني حقوق بشر، معاهدهي بينالمللي حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي و اعلاميهي وين در مورد حقوق بشر و تهيهي فهرستي از حقوق فرهنگي با بررسي اسناد موجود مربوط به حقوق فرهنگي.
6- گسترش سياستها، برنامهها و طرحهاي فرهنگي و موسسات فرهنگي به منظور تضمين مشاركت كامل و يكسان همهي افراد جامعه.
7- توجه بيشتر به نقش فرهنگ در فرآيندهاي تغييرات اجتماعي.
8- تصديق موفقيتهاي زنان در فرهنگ و توسعه و تضمين مشاركت آنان در تدوين و اجراي سياستهاي فرهنگي در كليهي سطوح.
9- بازنگري در كليهي سياستها و برنامههاي هنري به نحويكه حقوق كودكان و حقوق ساير گروههاي آسيبپذير داراي نيازهاي آموزشي و فرهنگي خاص محترم شمرده شود و نيازها و آمال جوانان - كه رويههاي فرهنگي جديد بهويژه بايد آنها را مورد حمايت قرار دهد - و همچنين بزرگسالان ، كه غالبا از زندگي فرهنگي كنار گذارده شدهاند، مد نظر قرار گيرد.
10- اختصاص منابع مالي لازم براي آموزش، پژوهش فرهنگي و اطلاع رساني كه براي تدوين و اجراي سياستهاي فرهنگي ضروري است.
هدف 3- تقويت سياستها و رويههاي مربوط به حفظ و نگاهداري ميراث فرهنگي مادي و معنوي و ترويج صنايع فرهنگي
1- ضرورت تعهد و التزام بيشتر دولتهاي عضو به اجراي مفاد كنوانسيونها و توصيههاي مربوط به حفظ ميراث مادي معنوي، حفظ فرهنگ سنتي و مردمي، جايگاه هنرمندان و ساير موارد مرتبط با آن.
2- افزايش كارايي بخش فرهنگ با اجراي برنامههاي آموزشي براي كارگزاران و مديران فرهنگي و ايجاد فرصتهاي برابر براي زنان.
3- تجديدنظر در مفهوم سنتي ميراث - و توجه به آن بهعنوان مجموعهي عناصر فرهنگي و طبيعي ، مادي و معنوي كه از گذشته به جا مانده و يا درعصر حاضر خلق شده است. از طريق اين عناصر گروههاي اجتماعي هويت خود را بيان ميكنند و انتقال آن به نسلهاي آينده را به گونهاي بهتر و غنيتر متعهد ميشوند.
4- پذيرش مقولات جديد در حوزهي ميراث فرهنگي نظير چشماندازهاي فرهنگي، ميراث صنعتي و جهانگردي فرهنگي.
5- گسترش مطالعه، فهرستبرداري، ثبت و طبقهبندي ميراث بهمنظور تدوين ابزارهاي مناسب و مفيد براي اجراي سياستهاي علمي و سنتي حفظ ميراث.
6- تشويق استرداد اموال فرهنگي به كشورهاي مبدا با استفاده از كليهي ابزارهاي قانوني و سياسي ممكن.
7- گنجاندن بناها، محوطهها، مجموعهها و چشماندازهاي داراي ارزش فرهنگي در طرحها، سياستها و در برنامههاي توسعهي شهري و منطقهاي و تضمين حفاظت از آنها.
8- تشويق مشاركت مستقيم شهروندان و اجتماعات محلي در برنامههاي حفظ ميراث و تهيهي فهرستي از بهترين رويهها براي گنجانيدن در سياستهاي حفظ ميراث.
9- تضمين اينكه جهانگردي، فرهنگها و محيط زيست را محترم شمرده و بخش مناسبي از درآمد حاصل از جهانگردي به حفظ ميراث و تقويت توسعهي فرهنگي اختصاص يابد.
10- اولويت دادن به ايجاد شبكهاي از هنرمندان و مديران طرحها و تسهيلات فرهنگي در سطوح ملي، منطقهاي و بينالمللي به منظور بهبود امكان دسترسي كمي و كيفي به فرهنگ.
11- كمك به هنرمندان، طراحان و صنعتگران و تضمين و حفظ حقوق آفرينندگان در بازارهاي محلي و جهاني و حمايت از آنها در برابر سوءاستفادههاي تجاري.
12- ترويج اين فكر كه كالاها و خدمات فرهنگي نبايد به هيچ وجه در ردهي ساير كالاهاي تجاري قرار گيرد.
13- گسترش همكاري بين دولت، بخش تجاري و ساير سازمانهاي جامعهي مدني در زمينهي فرهنگ با ايجاد چارچوبهاي قانوني مناسب.
هدف 4- ترويج تنوع فرهنگي و زباني در جامعهي اطلاعاتي
1- ايجاد شبكههاي ارتباطي، از جمله راديو، تلويزيون و فناوريهاي اطلاع رساني كه قادر به برآوردن نيازهاي فرهنگي و آموزشي عموم باشند؛ تشويق راديو تلويزيون، مطبوعات و ساير رسانهها به پذيرش تعهد و مسئوليت بيشتر در قبال مسائل مربوط به توسعهي فرهنگي نظير ترويج فرهنگها و زبانهاي محلي، ملي و منطقهاي، كشف و حفظ ميراث ملي و ترويج تنوع سنتهاي فرهنگي و هويتهاي فرهنگي ملي و بومي، ضمن تضمين استقلال رسانههاي عمومي.
2- ايجاد شبكههاي راديو و تلويزيوني بهخصوص در سطح ملي بهمنظور ترويج صلح و عدم توسل به خشونت و پيشبيني فضاي لازم براي آنكه گروههاي محلي، زباني و اقليتها به رسانههاي عمومي دسترسي داشته باشد.
3- تلاش و يا تقويت تلاشهاي ملي كه كثرتگرايي در رسانهها و آزادي بيان را تشويق مي كنند.
4- اتخاذ اقدامات لازم براي تشويق آموزش و بهخصوص آموزش كودكان براي استفاده از تكنولوژيهاي رسانهاي جديد و براي مبارزه با خشونت و تعصب از طريق مشاركت در فعاليتهاي مراكز يا موسسات تخصصي در امر اطلاع رساني دربارهي كودكان و خشونت در پردهي سينما يا تلويزيون.
5- گسترده و استفاده از تكنولوژيها و خدمات ارتباطي و اطلاع رساني جديد و تاكيد بر اهميت دسترسي به بزرگراههاي اطلاعاتي به قيمت قابل قبول و استفادهي يكسان از زبانها و تشويق استفاده از فناوريهاي جديد در خدمات عمومي.
6- تشويق آموزشي كه بر استفادهي ماهرانه و خلاق از فناوريهاي اطلاع رساني جديد بين نسل جوان - اين استفاده كنندگان و توليدكنندگان پيامها و محتوا- و اولويت دادن به آموزش ارزشهاي مدني و فناوريهاي جديد به مربيان تاكيد دارد.
7- تدوين سياستهاي حفظ آرشيوها، موزهها، كتابخانه و ساير اطلاعاتي كه توسط موسسات دولتي يا غيردولتي تهيه و يا گردآوري شده است. در صورت امكان با استفاده از روشهاي رايانهاي و ايجاد سازوكارهايي براي تسهيل دسترسي به آنها و از جمله تشويق و گسترش نهادهايي كه بهعنوان مراكز اطلاع رساني، آموزشي و يادگيري مادام العمر فعاليت دارند.
8- شناخت بهتر ميراث فرهنگي و طبيعي با استفاده از فناوري جديد.
9- تصديق اهميت فناوريهاي رسانهاي جديد در زمينهي هنر و پديدآورندگان آثار هنري و همچنين نقش كليدي خلاقيت هنري در استقرار جامعه اطلاعاتي.
10- همكاري در زمينهي رسانههاي ديداري - شنيداري بهخصوص در زمينهي آموزش، گسترش و توزيع فرآوردههاي ديداري- شنيداري.
11- تشويق همكاري فرهنگي بهخصوص از طريق طرحهاي مشترك در زمينهي صنايع فرهنگي (در مراحل توليد، سرمايهگذاري وانتقال حقوق).
12- تشويق پژوهش در زمينهي روابط ميان فرهنگ و اشاعهي آن در رسانهها و خدمات ارتباطي جديد و حمايت از تلاشهايي كه براي هماهنگي و بهعبارت ديگر يكساني روشهاي ارزيابي و سنجش برنامهسازي فرهنگي در رسانهها صورت ميگيرد.
هدف 5- تامين منابع انساني و مالي بيشتر براي توسعهي فرهنگي
1- افزايش سرمايهگذاري در توسعهي فرهنگي در سطح ملي و در صورت امكان اختصاص درصدي از بودجهي دولت به اين منظور برطبق اهداف، اولويتها و طرح جامع توسعه.
2- دعوت از مقامات محلي براي تضمين منابع مالي بيشتر براي فعاليتهاي فرهنگي و تشويق آنان به تقويت نقشي كه در زمينهي توسعهي فرهنگي دارند.
3- تدوين چارچوبهاي مالياتي يا مالي براي فعاليتهاي فرهنگي به منظور تشويق بخش تجاري به حمايت از توسعهي فرهنگي و ايجاد سازوكارهايي مانند يارانهها و وقفها و طرحهاي درآمدزاي موسسات فرهنگي، جهانگردي و بخشهاي ورزشي.
4- پيشبيني تدابير لازم براي تضمين آنكه در سياستهاي دولتي اثر يا اثرات فرآيندهاي توسعهي فرهنگي سايركشورها مورد توجه قرار گيرد.
5- دعوت از موسسات مالي و برنامههاي سازمان ملل متحد بهخصوص برنامهي عمران سازمان ملل متحد، نهادهاي مالي تخصصي و مجامع مالي منطقهاي و ملي براي افزايش كمكهاي مالي به طرحهاي توسعهاي كه بعد فرهنگي مهمي دارند.
2- توصيههاي كنفرانس به مدير كل يونسكو
كنفرانس به مدير كل يونسكو موارد زير را توصيه ميكند:
1- در تدوين برنامه و بودجهي آيندهي يونسكو، دستور كار كنفرانس بينالمللي سياستهاي فرهنگي براي توسعه مدنظر قرار گيرد.2- تدوين راهبرد جامع براي پيگيري نتايج كنفرانس، از جمله، امكانسنجي برگزاري اجلاس سران در زمينهي فرهنگ و توسعه كه نتايج آن بايد به شوراي اجرايي تسليم شود.
3- تشويق به ايجاد شبكههاي پژوهشي و اطلاع رساني در زمينهي سياستهاي فرهنگي براي توسعه، از جمله امكانسنجي تاسيس يك مركز مطالعهي سياستهاي فرهنگي.
4- تسليم دستور كار كنفرانس به دبيركل سازمان ملل متحدد و از طريق وي به مجمع عمومي سازمان با هدف ارائهي گزارشي از نتايج كنفرانس به پنجاه و سومين اجلاس مجمع عمومي منطبق با قطعنامهي 197 پنجاه و دومين اجلاس مجمع عمومي.
5- ابلاغ دستور كار به روساي كليهي نهادهاي تخصصي وابسته به نظام ملل متحد، سازمانهاي بين دولتي (منطقهاي يا جهاني) به منظور آنكه اهداف سياسي - فرهنگي پس از موافقت با كشورهاي عضو در كليهي برنامهها و فعاليتهاي توسعهي آنها گنجانيده شود.
6- پيگيري مسالهي گنجانيدن چشمانداز فرهنگي در راهبرد بينالمللي توسعهي آيندهي سازمان ملل متحدد و دعوت ازموسسات تخصصي براي آنكه از منظر فرهنگي به ارزيابي رويهها و سياستهاي خود بپردازند.
7- تهيهي مجموعهاي از طرحهايي كه مطالعه، تبادل تجربيات و توسعهي طرحهاي مشترك را تشويق ميكنند و گسترش طرحهايي كه هدفشان ترويج سياستهاي فرهنگي با در نظر گرفتن توسعهي انساني پايدار است و پيشنهاد آن به شوراي اجرايي.
8- پيشنهاد به دبير كل سازمان ملل متحد براي آنكه يك سال از دههي فقرزدايي (2006-1997) را به ارتباط بين توسعه، فرهنگ و فقرزدايي اختصاص دهد.
9- يونسكو براساس نتايج كنفرانس سران در مورد زمين، كنفراس سران (5) و كنفرانس جهاني مسكن (2) بايد سازوكارهايي را ايجاد كند كه نقش حياتي ميراث فرهنگي را در حفظ محيط زيست عامل مهمي براي توسعهي پايدار بداند.
10- تشويق دولتهاي عضو به ارائهي راهبردهاي فرهنگيشان به يونسكو به منظور تبادل اطلاع ، نظرات و رويهها.
11- تدوين سياستها و برنامهها و اختصاص منابع مالي لازم و جلب منابع فرابودجهاي براي تقويت همكاري فرهنگي چند جانبه و با هدف گسترش امر پژوهش در زمينهي همكاري بينالمللي در چارچوب سياستهاي فرهنگي.
12- تهيهي طرح گسترش همكاري يونسكو با ساير سازمانهاي بينالمللي.
13- پيگيري انتشار گزارشهاي جهاني فرهنگ يونسكو.
14- تشويق ايجاد يك مركز مطالعه سياستهاي زباني.
كنفرانس استكهلم نقطهي عطف و شروع جنبش جديدي در زمينهي سياستهاي فرهنگي محوري محسوب ميشود. بسياري از مصوبات اين كنفرانس، خود، موضوع گردهماييهاي تخصصي متعدد بودهاند.
به هر صورت بايد پذيرفت كه روند شتابان جهانيسازي وابستگي بينالمللي فزايندهي ملتها، چالشها و فرصتهاي جديدي براي فرهنگ و سياستهاي فرهنگي در جهان به وجود آورده است. اين چالشها، زيست محيطي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي در مفهوم محدود كلمه هستند. بديهي است كه در اين دوران، سياستهاي فرهنگي سنتي نميتواند كافي و مناسب باشد. * سياستهاي فرهنگي جديد بايد بخشي از سياستهاي اقتصادي و اجتماعي باشند، اين سياستها نميتواند به قلمروي ملي محدود شود. بلكه به چشماندازي وسيع نياز دارد. سياست فرهنگي يكي از ستونهاي محوري سياست خارجي است و از آن بهعنوان ديپلماسي فرهنگي نام برده ميشود و بالاخره اينكه فرهنگ، حوزهاي وسيعتر از قلمرو مسئوليت وزيران فرهنگ است و محدود به آفرينش هنري و مسائل قوي و بومي نميشود، بلكه ابعاد سياسي و اجتماعي دارد. تعامل سياست فرهنگي با سايرسياستها، نظير فرهنگ در آموزش، فرهنگ در زندگي شغلي، فرهنگ در برنامهريزي شهري، فرهنگ اقليتها و مهاجرين، فرهنگ در سياستهاي صنعتي و تجاري، جنبههاي فرهنگي برنامهريزيها و بالاخره تجديد نظر در همكاريهاي بينالمللي بايد مورد توجه قرارگيرد.
چهار اولويت اصلي كه براي سياستهاي فرهنگي ارائه شده عبارتند از:
الف: دسترسي هرچه بيشتر مردم به فرهنگ (فرهنگ براي همه) از راه اعتبار بخشيدن به فعاليتهاي فرهنگي افراد و اجتماعات محلي و مشاركت آنها در بيان فرهنگي و هنري فردي يا جمعي و مشاركت كليهي بازيگران اجتماعي (نمايندگان جامعهي مدني، بخش خصوصي، نهادهاي دولتي و تشكلهاي غيردولتي) در حيات فرهنگي جامعه.
ب: نظارت بر آينده از نظر تحولات فناوري، ارتباطات و صنايع فرهنگي
ج: حفظ محيط زيست و بازيگري در سياستهاي حفظ و انتقال ميراث فرهنگي
د: ترويج آفرينش، خلاقيت و آزادي بيان
حوزهي سياستهاي فرهنگي با دقيقتر و وسيعتر شدن مفهوم فرهنگ، به نحو چشمگيري گسترش يافته است. موضوع دموكراسي فرهنگي، حقوق فرهنگي، حفظ و ترويج و محترم شمردن تنوع فرهنگي از محورهاي اصلي سياستهاي فرهنگي جديد را تشكيل ميدهند.
توجه به سياستهاي فرهنگي به هدف مهم بسياري از نهادهاي بين دولتي تبديل شده است.
علاوه بر يونسكو، شوراي اروپا، سازمان وحدت آفريقا، آسيسكو، كشورهاي عضو آسه آن، و آژانس همكاري فني و فرهنگي نيز بهعنوان بخشي از برنامههاي خود به سياستهاي فرهنگي پرداختهاند.
يكي از اقدامات مهم گنجانيدن مادهاي براي فعاليتهاي فرهنگي در مادهي 128 پيمان "ماستريخت" (اتحاديهي اروپا) است. در اين ماده بر بعد فرهنگي در سياستگذاريهاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي تاكيد شده است. دولت كانادا نيز در اعلاميهي اخيرخود از فرهنگ و ارزشها بهعنوان يكي از سه عنصر سياستهاي خارجي خود نام ميبرد.
در بسياري از كشورها وزيران فرهنگ بر همكاري بين بخشي تاكيد دارند كه گامي مهم در ايجاد و تقويت تعامل مثبت ميان سياستگذاران بخشهاي مختلف جامعه به شمار ميرود.
تدوين سياست فرهنگي و اجراي آن بيش از پيش به موضوعي بين وزارتخانهاي و بين بخشي تبديل ميشود. براي مثال وزارت فرهنگ فرانسه هيات يا نهاد توسعه و آموزش را به منظور گسترش همكاري با ساير وزيران تشكيل داده است.
______________________________________________________________________________________________
1- جهتگيري كلي سياست فرهنگي
2- ساختارهاي نهادي و اداري
1-2- نهادهاي دولتي و نيمه دولتي
2-2- تسهيلات و موسسات
3- ابزار سياست فرهنگي
1-3- منابع مالي فعاليتهاي فرهنگي
2-3- مقررات و قوانين
4- سياست بخشي
1-4- ميراث فرهنگي
2-4- آموزش فرهنگي
3-4- هنرهاي نمايشي
4-4- هنرهاي تجسمي
5-4- ادبيات و آثار ادبي
5- صنايع فرهنگي
1-5- كتاب
2-5- مطبوعات
3-5- برنامههاي راديو و تلويزيوني
4-5- موسيقي و صنايع صوتي
5-5- سينما و صنعت فيلمسازي
6- توسعهي فرهنگي
7- همكاري فرهنگي بينالمللي
_______________________________________________________________________________________________
منابع:
1-
Intergovernmental conference on Institutional, Administrative and Financical of cultural policies, Venice Unesco, 1970 (Final Report
2-
Intergovernmental conference of cultural policies in Asia, yogyakasta, Indonisia Unesco, 1973 (Final Report
3-
Intergovernmental conference on cultural policies in Africa, Accra, Unesco, 1975 (Final Report)
4-
Work Conference on cultural policies, Mexico city, Unesco, 1982, (Final Report
5-
Intergovernmental conference on cultural Policies for Development, Unesco. 1998 (Final Report
6- گزارش كميسيون جهاني فرهنگ و توسعه "شرح خلاق ما"، انتشارات يونسكو، 1995، ترجمهي فارسي انتشارات، كميسيون ملي يونسكو، ايران.
7- اولين گزارش جهاني فرهنگ "فرهنگ، خلاقيت و بازارها" ، يونسكو، 1998، برگردان فارسي، انتشارات كميسيون ملي يونسكو
8-
World cultural Report, 2000, cultural diversity, conphict and pluralism
9- گزاويه دوپرتي، فرهنگ و توسعه: از پذيرش تا ارزيابي، يونسكو، 1991 ، ترجمهيِ فارسي، انتشارات كميسيون يونسكو، ايران، 1374.
10-
Afustin Girard, cultural Development: experiences, and policies, 2nd, paris, unesco, 1983
انتهاي پيام
نظرات