اشاره:
آنچه كه در پي ميآيد دومين بخش از متن كامل ترجمهي منتشر شدهي ارزيابي آتليهي شهرسازي پاريس از طرح جامع شهر تهران است كه در ارديبهشت ماه سال گذشته منتشر شد.
اين گزارش علاوه بر آن كه ارزيابياي علمي طرح جامع تهران را از منظر يكي از نهادهاي شهرسازي اروپا در اختيار پژوهشگران ميگذارد، تا اندازهي زيادي ميتواند ديدگاههاي اين نهاد را در نقد فرآيند سياستگذاري طراحي و برنامهريزي شهري در ايران توضيح دهد.
زمان انتشار گزارش آتليهي شهرسازي پاريس نيز از اين جهت قابل توجه است كه طرح خاتمه نيافته و نهاد تهيه كنندهي طرح جامع تهران، امكان اصلاح طرح را داشت.
سرويس مسائل راهبردي ايران به دنبال برگزاري كارگاههاي متعددي در بررسي و نقد طرح جامع تهران، متن اين گزارش را براي استفادهي پژوهشگران علاقهمند منتشر ميكند.
گفتني است چند ماه پس از انتشار اين گزارش، نهاد تهيه كنندهي طرح جامع تهران در پاسخ به گزارش مختصري كه از ارزيابي آتليهي شهرسازي پاريس در يكي از روزنامههاي صبح تهران منتشر شده بود، مقالهاي منتشر كرد كه متعاقباً جهت استفادهي علاقه مندان منتشر ميشود.
اين مقاله اما بسياري از نقدها و پرسشهاي مطرح شده در گزارش آتليه شهرسازي پاريس را بي پاسخ گذاشت. با گذشت بيش از 2 سال از انتشار اين گزارش در حالي كه اكنون طرح جامع تهران، آخرين مراحل تصويب خود را در شوراي عالي شهرسازي ميگذراند، هنوز بسياري از نقدها و پرسشهاي مطرح شده در اين گزارش بي پاسخ مانده است.
از اين رو گزارش ارزيابي آتليهي شهرسازي پاريس درباره طرح جامع تهران از آن زمان تا كنون همواره يكي از چالشبرانگيزترين متنهاي انتقادي پيش روي اين طرح بوده است.
پيش از اين نيز دكتر سيد امير منصوري عضو هيأت علمي دانشكدهي هنرهاي زيباي دانشگاه تهران، در مقالهاي كه در سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران منتشر شد، به توضيح وشرح مختصر ارزيابي آتليه شهرسازي پاريس دربارهي طرح جامع تهران پرداخت.(براي مشاهده خبر اين جا را كليك كنيد)
ارزيابي
ارزيابي روشها: نياز به روبهرو شدن با نگرشهاي مختلف
در مورد بهكارگيري شيوه، اولين نكتهاي كه از مشاهده برنامههاي ارائه شده به ذهن ميرسد حاكي از كامل بودن و انسجام داخلي روشهاي مختلف، كه به وسيلهي هر گروه انجام گرفته، ميباشد. با وجود اين واگذار كردن مطالعات به مشاوران مختلف، ايجاد يك چشمانداز كلي از آيندهي تهران را تضمين نميكند و لازم است كه مذاكرات و گردهماييهايي بين عوامل مربوطه سازماندهي شود. نكتهي دوم كه به نظر ميرسد، بلاتكليفيهاي زياد در انتخاب رويكردهاي راهبردي به ويژه از نقطه نظر اقتصادي (ميزان باز بودن روابط در برابر اقتصاد بين المللي، استراتژي اقتصادي شهر و غيره) و از نقطهنظر اجرايي (ادامهي تمركززدايي، تغييرات قانونگذاري و غيره) در مقياس تهران و ايران ميباشد. در مورد اهداف و موضوعاتي كه دولت تمايل دارد در چارچوب طرح جامع براي شهر در نظر گرفته شود نيز، توضيح دقيقي وجود ندارد.
وجود اين بلاتكليفيها مانع از رسيدن به يك چشمانداز شفاف در مورد احتياجات كمي و كيفي تهران در آينده ميشود. در اين شرايط انسان ترغيب مي شود كه به يك روش تئوري بر اساس تصاويري ايدهآل از آنچه كه بايد در تهران انجام شود متوسل گردد.
يكي از اهداف اين روشهاي مختلف ترسيم يك يا چند آينده ممكن براي تهران ميباشد كه بر اساس آن تصميمگيرندگان شهر و حكومت بتوانند اثرات گزينههاي مختلف را بررسي كنند. ولي وجود اين گرايشها و تمايلات سياسي براي تجسم و ايجاد راهبردهاي توسعه شهر تهران نياز است. اين راهبردها نيز اين فرصت را دارند كه در مقياسهاي مختلف و از طريق سياستهاي تكميلي زير عملي شوند:
- در طرح مجموعه شهري تهران
- در طرح جامع تهران
ص 24، ترجمه گزارش ارزيابي اپور از طرح جامع تهران
- در طرحهاي تفصيلي
- در برنامههاي اجرايي موضوعات مختلف (برنامهي حمل و نقل، برنامهي مسكن، برنامهي تجارت، برنامهي فضاهاي عمومي، برنامهي منظرهها و ساختمانهاي ميراث فرهنگي و غيره)
ارزيابي محتوي: اهداف و راهبردها
از نظر محتوي، پرسشها دو مقياس را مشخص كردند. (مقياس كلان شهر در بالا بحث شد):
- مقياس بينالمللي: چه موقعيت و مكاني براي تهران در سيستم جهاني مورد نظر است؟
- مقياس ملي: چه موقعيتي براي تهران در سطح ايران مطرح است؟
جايگاه تهران در نظام جهاني؟
در اين مورد به نظر مي رسد كه دولت ايران گزينهي رابطه باز بينالمللي را براي ايران انتخاب كرده است كه از طريق برنامه توسعهي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي 5 ساله چهارم كه در سال 2004 تصويب شده انجام مي گيرد. اين برنامه بر ادغام و يكپارچگي در اقتصاد جهاني با استفاده از فناوريهاي جديد، جهانگردي، افزايش كيفيت زندگي و عدالت اجتماعي گسترده تاكيد دارد. اهميت اقتصاد ايران و جمعيت آن (90 ميليون نفر تا سال 2020) در واقع يك جايگاه بزرگ براي تهران در صحنهي بينالمللي را توجيه مي كند. پيامدهاي اين اهداف و راهبردهاي جديد براي شهر تهران چه خواهد بود؟ چه راهبردهاي كسب و كار براي تهران تعريف مي شود؟ امتيازهاي نسبي تهران كدامند؟ تواناييهاي واقعي آن براي تقويت و توسعه در چه سطحي است؟ نقطه ضعفها و اشكالاتي كه بايد بر آنها فائق آمد چه چيزهايي هستند؟ چه نيازهايي در زمينه فعاليتها بايستي فراهم نمود تا تنوع بافت اقتصادي ايجاد گردد و در كدام محلها؟ ملزومات آموزش عالي براي تحقيق و توسعهي تكنولوژي چه چيزهايي ميباشند؟ در چه شرايطي تهران مي تواند سرمايههاي خارجي را جذب كند؟ چه مقدار املاك و مستغلات براي ادارهها مورد نياز است؟ چه مقدار فضا براي نمايشگاهها و كنفرانسها مورد نياز است؟ گشايش فضا بر روي جهانگردان خارجي چه اثراتي بر تهران خواهد داشت؟ از اين نقطه نظر چگونه مي توان امتيازات تهران را افزايش داد؟ چه ارتباطات بين المللي لازم خواهد بود (ارتباط هوايي، جادهاي، راهآهن و يا دريايي)؟ چه نوعي از سيستم حمل و نقل ميتواند رشد كلان شهري در اين مقياس را تامين كند؟ ...
هدف يك طرح جامع اين است كه جوابهايي براي اينگونه پرسشها تهيه كند و آنها را به انتخابهاي فضايي، انتخابهاي كمي و كيفي و روشهاي اجرا تبديل كند. اگرچه مشكل است كه بتوان اعتبار و اهميت فراواني را در چنين شرايط متغير بين المللي و ملي كسب كرد و استحكام بخشيد، اما مهم است كه حاشيههاي ترديد و دودلي را از بين ببريم و كاهش دهيم. برپايي سناريوهايي گوناگون بايد نتايج بلندمدت انتخاب گزينههاي مختلف را شفاف كند، اين امر با ايجاد و سازماندهي بحث و گفتوگو بين دستاندركاران مختلف ميسر ميشود. به عنوان مثال اين ايده كه تهران بزرگترين كلانشهر بين استانبول و بمبئي ميباشد احتياج دارد كه بين متخصصان مختلف مورد بحث قرارگيرد، به اين منظور كه يك برنامهريزي واقعي در اين مورد اعمال شود.
چه جايگاهي براي تهران در برنامهريزي منطقهاي و شبكه شهري ايران در نظر گرفته ميشود؟
ايران شبيه فرانسه داراي سنت تمركزگرايي است و تهران در شبكهي شهري ايران جايگاهي شبيه پاريس را اشغال ميكند. اما كلانشهر تهران در كشور ايران يك اندازهي درست و مناسب دارد. سهم تهران از جمعيت ايران از جمعيت Ile de France از فرانسه كمتر است(تقريبا 20 درصد از جمعيت فرانسه در Ile de France ساكن است) وزن جمعيتي تهران در مقايسه با اصفهان در طول 30 سال از1/7 به 1/3 كاهش يافت (آيا اين نتيجه يك سياست ارادي است؟).
ص 25، ترجمه گزارش ارزيابي اپور از طرح جامع تهران
در سطح اداري و سياسي به نظر ميرسد كه روند فعلي به سمت تقويت شهرهاي بزرگ و استانها ميباشد. اگر بر اساس تجربه فرانسوي تمركززدايي قضاوت شود، كه بعضي كلان شهرهاي منطقهاي جذابيت اقتصادي و نفوذ فرهنگي خود را آنچنان تقويت كردهاند كه گاهي منجر به ضرر و زيان منطقه پايتخت شدهاند، براي تهران چشمانداز نامطلوبي ميتواند باشد.
در واقع كلانشهرهاي بزرگ كه با مشكلات پيچيده و سنگين بايد روبهرو شوند با سرعت و انسجام كمتري در برابر تغييرات فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي واكنش نشان ميدهند، به ويژه وقتي كه چشمانداز روشني از آينده و طرحي واقعي در مورد كلانشهر و سيستم كارآمد اداره و اجرا، نداشته باشند.
تشديد روابط سياسي بين تهران و ديگر كلانشهرهاي ايران (اصفهان، شيراز، تبريز، مشهد) و همچنين با شهرهاي بزرگي كه تحت نفوذ پايتخت ميباشند (قم، قزوين و غيره) ميتواند ارتقاء روابط تكاملي، همگرايي و همبستگي را حمايت كند. اطميناني نيست كه پايتخت و كشور در بلندمدت بتوانند به وضعيت "تهران، موتور اقتصادي و دروازهي ايران" ادامه دهند.
در سالهاي اخير، توسعه و رشد شبكهي راههاي سريع، شرايط دستيابي بعضي شهرهاي بزرگ به تهران را تغيير داده است. مثال اين مورد يكپارچگي شهر قم با نظام كلان شهري تهران مي باشد. بررسي اثرات بالقوه طرحهاي بزرگ راهسازي به سمت درياي خزر، بر توسعهي شهري و فرامنطقهاي و بر محيط زيست بايد مطالعه شود توسعهي يك شبكه راهآهن سريع، مخصوصا به سمت اصفهان، تركيه و آسياي مركزي يك سرمايهگذاري بزرگ براي تهران و ايران خواهد بود.
ص 26، ترجمه گزارش ارزيابي اپور ازطرح جامع تهران
رهنمودها
تفكرات و بحثها
در كوتاه مدت لازم است كه نتيجهي كار متخصصان و مشاوران مختلف حتي اگر نهايي نشده باشند مورد بحث و مذاكره قرار گيرد تا طرح جامع تهران بر بستري مشاركتي و يكپارچه تهيه شود. مجموعهاي از بحثهاي آيندهنگربين همه عوامل ذيربط دربارهي جايگاه بينالمللي، ملي و كلان شهري و دربارهي راهبردهاي توسعهي شهري تهران ميتواند سازماندهي شود. هدف اين كار ميتواند تهيه يك "گزارش سفيد" دربردارنده راهحلهاي شفاف باشد تا بر اساس آن تصميمگيران بتوانند به يك نتيجهگيري برسند.
سنتز طرحها
براي روشنگري و اطلاعرساني بين دستاندركاران مختلف طرح ، مهم است كه مروري كمي بر طرحهاي منطقهاي و ملي و تصميمات برنامهريزي شده كه ميتوانند اثراتي بر تهران داشته باشند انجام گيرد: طرحهاي زيربنايي يا تسهيلات وسيع بزرگ، تصميمات عمده شهرسازي، پروژههاي تجاري و غيره كه براي پيشنهاد يك تصوير پويا از آينده، مهم ميباشند. بر هم نهي اين موضوعات روي يك نقشه ميتواند همگراييها و يا مغايرتها را نشان دهد و بدين ترتيب انتخاب گزينهها را روشن و تشخيص اولويتها ار راحتتر سازد.
ب – تحليل شهري در مقياس محلي
1- موضوعات ارائه شده
كاربري زمين و تجزيه و تحليل پروژهها
دو موضوع اصلي ارائه شد:
- بررسي وضع موجود كاربري زمين در مقياس قطعه و بلوك (بررسيهاي شهرداري مركز)
- پروژههاي 22 منطقه (كه بدون ارائه توضيحات نشان داده شد)، چهار منطقه فقط به صورت گذري بررسي شدند.
پروژههاي 22 منطقه كه به صورت جداگانه و به وسيلهي 22 شركت مشاور انجام گرفته بودند بايد به صورت هماهنگ و در يك زمان محدود هماهنگ شوند زيرا تا پايان سال 2005 (1384) بايد يك طرح تركيبي (سنتز) تهيه شود.
ص 27، ترجمه گزارش ارزيابي اپور از طرح جامع تهران
چهار محور و يك كار موضوعي اينجا بررسي شدهاند:
1- تشخيص و داشتن اشراف در مورد شهر: طرحهاي جامع قبلي كلي بودند (به وسيلهي دولت تهيه شده و به وسيلهي شهرداري پذيرفته شده بودند) اين بار كار در سطح محلي و با تاكيد بر مشكلات مهم انجام مي گيرد.
2- ظرفيتهاي هر منطقه (امتيازات / موانع )
3- راهبردهاي توسعهي مناطق، با استفاده از اطلاعات داخلي هر منطقه، ديدگاه آينده چيست؟
4- گفتوگو با شهرداريهاي مناطق، البته نه به شكل مذاكرههايي كه در طرحهاي جامع قبلي انجام گرفته بود، به ويژه درباره:
* مديريت شهري: استفاده از مهارتهاي فني شركتهاي مشاور و ايجاد يك ارتباط دائمي با آنان
* نشان دادن امتيازات هر منطقه
* تضمين پيگيري طرحهاي شهري
همزمان با آنها اين كارها نيز انجام ميگيرد:
- تشخيص تفصيلي
- ليست اولويتها و ليست پروژههاي ويژه و فوري
- چشمانداز آينده منطقه (توسعه، مستلزم يك چشمانداز آيندهنگر ميباشد)
- طرح جامع محلي به منظور نشان دادن و مورد بحث قراردادن آن با شركاي عمده
يكي از شركتهاي مشاور بعضي از نكات را توضيح داد:
گام اول
برنامهريزي و راهبردهاي توسعه در سطح محلي:
- تحليل طرحهاي قبلي
- امكانات و امتيازات در خدمت آينده: اين امر ميخواهد با ادامهي گرايشات متفاوت باشد زيرا صحبت از "ديدگاههاي" آينده از طريق اولويتها مطرح است.
- طبقهبندي و اولويتبندي مشكلات و امكان مداخله در هر منطقه
گام دوم
همكاري با همهي متخصصين كه در سطح كلي كار ميكنند. اين كار براي پرداختن به اهداف عاجل و همچنين دستورالعملهاي تفصيلي انجام ميگيرد. اتصال و ارتباط مداوم بين تصميمگيرندگان پروژههاي مقياس كلي: شهرداري مركزي (حمل و نقل)، دولت (طرحهاي ملي و منطقهاي).
سازماندهي فضايي:
- سنتز راهبردهاي محلي
- تلفيق سناريوهاي متنوع
- تاثير متقابل همه طرحهاي تفصيلي (گزينههاي عاجل)
- مطالعات امكانسنجي هر پروژه پيشنهادي
ص 29، ترجمه گزارش ارزيابي اپور از طرح جامع تهران
لذا درخواست به عمل آمده از اپور مربوط به شيوههاي حول "الزامات اساسي" ميشود:
- همكاري با شهرداريهاي محلي
- كمك مشاوران براي بحث و تبادل نظر در موضوعات خاص لازم ميباشد: مانند بودجه و اولويتهايي كه بايد اتخاذ شوند. همچنين براي آگاه شدن از سوالات محلي (مانند ساختن يك ساختمان در يك مكان خاص) و معرفي منطقه در شوراي برنامهريزي، همكاري در تدوين برنامهي پنجساله منطقه و غيره ... .
- بحث و تبادل نظر با گروههاي مهم و داراي نفوذ (مالكان بزرگ، ارتش، مالكان زمينهاي باير و غيره)
- ادامهي كار روي طرح تا زمان تحقق آن
- كنترل تحقق طرح به شكل مداوم (چگونه بايد انجام شود؟)
- ايجاد و پايهريزي تدريجي يك رويكرد مشاركتي
2- ارزيابي
اتصال سطوح كلي به محلي
دورهي زماني ماموريت، باعث شد كه نتوانيم از اصول كلي كه احتمالا از مطالعات عمومي ناشي ميشد كه ميتوانست در سطح محلي متجلي شود برداشتي داشته باشيم. (طرح مجموعهي شهري تهران در روزهاي آخر ماموريت ارائه شد).
پاسخهاي داده شده به سوالاتي كه در سطح محلي مطرح مي شود زياد قابل پذيرش نبودند. سوالاتي از قبيل:
- تراز كلان اقتصادي – اجتماعي
- وظيفه بين المللي پايتخت
- ارتباط پروژههاي زيربنايي با راهبردهاي توسعه محلي
- بررسي بافت شهري در يك مقياس جغرافيايي و با توجه به گوناگونيهاي بخشي
در اين مرحله آشكار شد كه كار بسيار مهمي كه با شيوههاي فوقالعاده متغير و از يك منطقه به منطقهي ديگر متفاوت شروع شده، اكنون كامل شده است.
اظهارات جمعآوري شده مخصوصا در هنگام بازديد از مكانها، توانايي و قابليت دستاندركاران، پيچيده بودن مساله و تنوع روشها را از يك منطقه به منطقهي ديگر نشان مي داد. اما براي ما درك مسير منطقي در موارد زير امكانپذير نبود:
* از نظر تشخيصي، توضيح كاملي داده نشد.
* ظهور و پيدايش اهداف (آيا از مطالعات و تحقيقات حاصل مي شود يا از تصميمگيرندگان مافوق)
* و آنچه كه به عنوان "پروژه" مناطق نشان داده شد
بررسي پروژهها و زمينهي كاري، بغرنج بودن درك اين مشكلات را تاييد مي كرد. به دليل فقدان عناصر تحليلي و نبود اهداف و نظريههاي مشترك، هر كدام از پروژهها(كه اغلب به تنهايي خيلي جالب بودند) از رويكردي خودمختارانه ناشي شده بودند. اين رويكردهاي متفاوت منجر به پيشنهادهاي متنوعي شده بود كه مبتني بر "تفكرات متفاوت در مورد شهر" بودند، تفكراتي كه نبايد نقطه نظرهاي متضاد ميبودند!
در واقع آنچه كه ما ديديم بيشتر:
- پيشنهادهايي شبيه به يك پروژه معماري بزرگ (طرح پروژه براي همه 22 منطقه )
- روش هاي معمولي (كه بدون شك قديمي و از دور خارج شده بودند) براي "منطقهبندي" كه نظام پيشنهادي خيابانبندي در آنها باعث ويراني تمام چشماندازهاي شهري موجود ميشد.
ص 30، ترجمه گزارش ارزيابي اپور از طرح جامع تهران
- يك روش خوب و قابل تحسين مخصوصا در اطراف بازار ديده شد كه ممكن است علت آن خصوصيت تاريخي آن منطقه باشد.
نكات مثبت اين رويكرد خرد و تكه شده مي توانست در ارائه پروژههايي كه انجام گرفته بود جستوجو شود. نه اين كه آنها را به ضوابط شهرسازي تبديل كنيم (كه اين كار زود خواهد بود) بلكه از طريق آنها منحصر بودن هر مكان و جنبههايي كه احتمال دارد با ديگر مقياسهاي شهر مشترك باشد را بررسي كنيم.
ص 31، ترجمه گزارش ارزيابي اپور از طرح جامع تهران
روششناسي
مشكلترين نكاتي كه به جنبههاي روششناسي برميگردد:
- محدودهها / مرزها
ارتباط نمادين، اجتماعي و عملكردي نظام محدودهها در بين مناطق چيست؟
چگونه مي توان محدودههاي اداري را كه همانند يك مركز و يك پيرامون (جغرافيايي) در هر منطقه بنيان نهاده شدهاند را ناديده بگيريم در صورتي كه چشمانداز و مركزيت انساني توجهي به اين امر ندارد. (مركز يك محدوده نمي تواند در مرز دو منطقه باشد؟). به عنوان مثال خيابان يك عامل پايهاي شهري ميباشد كه از يك تهي و دو كناره تشكيل يافته است. محدودهي مناطق كه منطبق با محور خيابانهاست، نفي اين واحد فضايي و اجتماعي است.
- سلسله مراتب اسناد برنامهريزي شهري
چه جهتگيريهايي منبعث طرح مجموعهي شهري تهران، برنامهي ملي پنجساله، برنامهريزي منطقهاي، برنامههاي حملونقل و غيره وجود دارد؟ به عنوان مثال رشد گستردهي شهري كه در طرح تفصيلي منطقهي 22 وجود دارد و امروز مقدار كمي از آن محقق شده به نظر ميرسد كه در تضاد با جهتگيري كلان شهري كه مخالف با گسترش خطي شهر به سوي غرب است ميباشد. چگونه و چه موقع دولت التزام يا ممنوعيتي را در اين مورد اعلام ميكند و يا به چه شكلي مورد بررسي و پرسش و پاسخ قرار ميدهد؟
ص 32، ترجمه گزارش ارزيابي اپور از طرح جامع تهران
- روششناسي، تطابق و محدوديتهاي طرحهاي تفصيلي محلي
بررسي نزديكتر واقعيات محلي ممكن است عناصر ويژه و مجزاي شهر را مشخص كند و در مقايسه، جنبههاي مشترك (چشماندازها) و جنبههاي تضاد (شرايط اجتماعي، قومي و غيره) را روشن ميسازد. تشخيصهاي ارائه شده به نظر نميرسد كه به صورت روشن و تدوين شدهاي و با شيوهاي مشابه در مناطق مختلف انجام شده باشد.
امكان تشخيص نقاط مثبت و نقاط ضعف در هر منطقه وجود نداشت و حتي توجيه كردن گزينهها در قالب پروژه امكانپذير نبود. جنبهي قابل بحث ديگر در مورد روش بررسي اين است كه بدون شك اين كار با سرعت انجام گرفته و جنبههاي ضوابط كاربري زمينه بدون تامل كافي بررسي شدهاند.
در نتيجه پيشنهادها بيشتر متمركز بر قطعات زمين (قابل ساخت) هستند و ديگر جنبههايي را كه يك طرح جامع بايد به آن بپردازد فراموش كردهاند به عنوان مثال چشماندازهاي وسيع شهري بررسي نشدهاند (چگونه از نظر محلي شهر را با توجه به ويژگيهاي جغرافيايي آن (كوهها)) توسعه دهيم. موضوع فضاي باز به عنوان يك مقوله همگاني براي شهر و مانند يك فضاي اجتماعي بايد سازماندهي شود، نه اينكه به صورت ما به ازاي ترافيكي و بدون تفكر و فقط در غالب ناحيه و منطقه بررسي شود. در مقياس كوچكتر بعضي بخشهاي شهر كه منظرههاي كوچك را تشكيل ميدهند نيز ميتوانند موضوع اقدامات توسعه و حفاظت باشند. (مانند روستاهاي موجود در منطقه 10) اين كار با كمك به مالكان در باز زندهسازي ساختمانهايشان ميتواند صورت گيرد. اين مثالها نشان ميدهد كه تنوع گستردهاي در سطح تفكرات وجود دارد و اگر يكي از آنها توجهي به پروژههاي فني مانند عريضتر شدن عمومي خيابانها نكند، ميتواند حداقل از طريق برداشتن كوچههايي با جوي آب، عريضتر كردن خيابانهاي تجاري و كوچه هاي غيرمعمول كه حاكي از يك تاريخ محلي هستند به طرف ساختار محلي حركت كنند.
ص 33، ترجمه گزارش ارزيابي اپور از طرح جامع تهران
- فقدان موضوعات چند وجهي
فقدان اهداف روشن در حمايت از طرحها مشخص نميسازد كه آنها به چه جهتگيريهاي آشكار يا غيرآشكار پاسخ ميدهند: از نظر چشمانداز همانگونه كه گفته شد، اما وسيعتر، از نظر سياستهاي خانهسازي (آيا لازم است كه اين تعداد خانه ساخته شود و اين خانهها براي چه كساني است؟) از نظر فعاليتها (يك قطب يا چند قطب؟ با چه تراكمي و با توجه به چه ميزان سطح شبكه حملونقل؟) از نظر ارتباط متقابل حمل ونقل و فضاهاي باز (سرمايهگذاري در حملونقل عمومي و فعاليتهاي شهري با پيادهسازي مكانهاي عبور دوچرخه و نه به شكل اضافه ظرفيت شبكه راهها)
ص 34، ترجمه گزارش ارزيابي اپور از طرح جامع تهران
3- رهنمودها: پيشرفت از طريق كارهاي انجام شده
تهيه دو نوع تشخيص به موازات هم در دو سطح كلي و محلي
تشخيص در سطح كلي، بر گرايشهاي اصلي تمركز دارد. اين تشخيص كه با توجه به موضوع عمل خواهد كرد با ارزيابيها در مورد فرضيههاي آتي در خصوص رهنمودهاي احتمالي بيان شده به عنوان جايگزين (در صورتي كه نتوان انتخاب كرد) همراه خواهد بود. شامل:
1- مركز تهران در حال خالي شدن از جمعيت به نفع سمت حاشيهها است. (تشريح پديده)
2- تفسير ارائه شده در مورد اين پديده: مزايا (تراكمزدايي) و يا معايب (گسترش شهر)
3- چشمانداز آينده: اثرات طولاني شدن اين وضعيت چه خواهد بود؟ ابزارهاي توقف يا ثبات بخشيدن به آن كدامند؟ چه دستورالعملهايي و در راستاي چه اهدافي واقعي به نظر ميرسند؟
موضوعاتي كه عنوان شد ميتواند به وسيلهي گروههاي كاري كه تشخيص كلي و فرادست دارند، بحث شود آنان 8 – 6 گروه هستند كه بر روي اين موضوعها كار خواهند كرد: تهران به عنوان يك پايتخت بينالمللي، سيماي شهري، خانهسازي، اشتغال، امور اجتماعي – اقتصادي، حملونقل و جابهجايي، محيط زيست و خطرات، پاركها و فضاهاي باز و غيره. رهنمودهاي سياستهاي شهري كه بايد در زمينهي طرح كلي مد نظر قرار گيرد. به تدريج از گفتوگوهاي آنها حاصل ميشود.
داوري احتمالي بين موضوعات جايگزين يا متناقض ميتواند از طريق يك كميته راهبردي انجام شود. اين كميته با جمعبندي نتايج به تدوين اوليه «ايدهي شهر» ميرسد كه با رويكرد طرح جامع همسو خواهد بود: شهري با به صورت يك مجموعهي 7 ميليوني در 700 كيلومتر مربع مساحت.
* اين نهاد در مورد جهتگيريها و ضوابط طرح مجموعهي شهري جمعبندي و بحث ميكند.
* نتايج مطالعات انجام گرفته در سطح جغرافيايي (مناطق) را تاييد ، تلفيق يا اصلاح ميكند.
* نتايج مطالعات انجام گرفته از سوي شركتهاي مشاور بر روي موضوعات مختلف را تاييد، تلفيق يا اصلاح ميكند.
لذا تشخيص انجام گرفته در سطح مناطق بايستي در همان حال روشن شده و مورد بهرهبرداري قرار گيرد. از آنجايي كه اين تشخيص به طور ضمني در 22 پروژه مناطق مشترك خواهد بود بايستي توضيحاتي در هر بخش داده شود.
چگونه طرح ميتواند با شكل دادن به تشخيصها، سوالاتي را در حوزهي جغرافيايي خودش برپا دارد؟ با پاسخ به كدام سوالات است كه گرايشات طرح نمايان ميشود؟ كدام اهداف اوليه هستند كه طرحها سعي در پاسخگويي به آنها دارند؟
طرح بايستي به ابزار اصلي تحليل مبدل شود زيرا امكان خواهد داد به موارد ذيل دست يافته شود:
- چشماندازي از واقعيت ممكن
- انتخاب عناصر تشكيل دهندهي اين چشمانداز
- موضوعاتي كه به عنوان ساختار محسوب ميشوند
مسائلي كه اين نوشته بيان داشته است (امتيازاتي كه بايستي به آنها اتكا شود و ناتوانيهايي كه بايستي بر آنها فائق آمد) و نهايتا ظهور اهدافي كه طرح بررسي شده بايد به آنها پاسخگو باشد، بايستي با كمك مجموعهاي از تحليلهاي مشترك 22 منطقه حاصل شود.)
اين كار تحليلي بايستي در تمام مناطق انجام گيرد تا به طور همزمان اهداف زيرين براي هر يك از آنها ظاهر شود. اين شيوه امكان خواهد داد تمام موضوعات و پاسخهاي به سوالات كه ميتوانند به طرح جامع شهر مرتبط شوند، ظاهر گردند. اين شيوه همچنين بر ويژگيها و هويتهاي محلي از طريق تفاوت قائل شدن بين مشكلات مشترك و يا كلي پاسخ خواهد داد.
ص 36، ترجمه گزارش ارزيابي اپور از طرح جامع تهران
به عنوان مثال يك منظر كلي از شهر وجود دارد يعني رشته كوه البرز كه همچون اكروپوليس بر همه مناطق احاطه دارد. مناظر كوچك محلي كه حاصل مجموعهي بناهاي ساخته شده و يا مناظر طبيعي كوچكتر است و نيز در مقياس محلي و خرد ديده ميشوند. اين دو مقياس را اگر در قالب اسنادي كه بايد تهيه شوند ببينيم: موضوع اول خواهان تصويربندي از چشمانداز و يا دورنماي بسو و يا از سوي كوهستان است كه مقررات آن را با اقدامات تصويربندي از چشمانداز شهري همراه خواهد ساخت (شايد در مقياس 1:20000 ) اما موضوع دوم نيازمند تحليل و انتخاب بناها، مجموعههاي ساخته شده، فضاهاي عمومي، باغها و غيره است. اين موضوع نيز با اقدامات قانوني خاص خود در مقياس محلي 1:2000 يا 1:5000 ذكر خواهد شد. مسلما موضوعات مربوط به شهر به صورت يك مجموعه مطرح خواهند بود كه پيامدهاي مقرراتي در سطح ملي خواهند داشت: چگونه ميتوان در هر قطعه ساخت و ساز كرد تا به عنوان مثال منطق شيب طبيعي رعايت شود.
اين كار حل و فصل، ردهبندي و متقابلسازي اهداف بايستي در وهلهي اول موجب رهنمون شدن به سمت جدولي از مقررات مشترك در مناطق گردد. اين جدول ميتواند براساس همان منطق موضوعي گروههاي كاري پيشنهاد شده در فوق ايجاد شود، مسيرهاي رسيدن از تشخيص به هدف و همچنين از رسيدن به هدف به "طرح كلي شهر" همگون گردد. با قرائت موضوعي كه به زير موضوعات تقسيم شده باشد ميتوان فرمولبندي اهداف مشترك و منفرد را يك به يك تضمين كرد. به عنوان مثال: در سر فصل سيماي شهري كه با ارتفاعات، خيابانهاي بزرگ درختكاري شده و پاركهاي مهم، بافتها، علايم شاخص شهري، نمايش داده شدهاند. امكان ظهور اهداف زير متصور است:
- 1- با اتكا بر جغرافيا (ارتفاعات، درهها، كوهستان):
* ساخت و ساز در ارتفاعات (مقررات مربوط به خيابانهاي شيبدار)
* حفظ چشماندازها، مناظر، دورنماها، كنترل ارتفاعات شهر
* كنترل ديد به سوي كوه (مقررات مربوط به ساختمانهاي پهن) و پهنههاي حفاظت شده براي تضمين ديد به سمت كوهستان
- 2- بهرهبرداي و غنيسازي ميراث شهري:
* مجموعهي تاريخي نظير بازار (مقررات و حفاظت)
* بناهاي معروف، مذهبي، شهري، يادماني ...
* اراضي ساخته شده جالب: روستاهاي قديمي، عناصر معماري و يا غيره كه در خاطرهي جمعي آن مكان سهم داشته باشند ...
- 3- حفظ تنوع مناظر شهري:
* زيباسازي، تكميل و اتكا بر اصول فضاهاي باز و فضاهاي عمومي در مقياس شهر: خيابانهاي درختكاري شده با بها به بخشيدن به جويها
* بها بخشيدن به : خيابانهاي نامنظم
* خيابانهاي نامتقارن (با حياط در ضلع شمالي)
* تنوع بافتها
- 4- تعريف مجدد مناظر در هنگام تغييرات
* در محل پروژهها
* در عمليات آتي شهرسازي (به عنوان مثال: منطقه 22، زمينهاي نظامي و ... )
ص 37، ترجمه گزارش ارزيابي اپور از طرح جامع تهران
موضوعات و زيرموضوعات ديگر بايستي سوالات مطرح شده فعلي از سوي پروژهها يا سوالات آتي در سطح محلي را روشن كند.
به ويژه، قبل از دستيابي به نقشه پهنهبندي (زونينگ) مناطق بهتر است ديدگاهي در مورد سرفصلها داشته باشيم. به عنوان مثال سرفصلهاي حملونقل و تراكم، در موقعيت مكاني فعاليتها، مسكن و تفاوتهاي اجتماعي (كه بايد اصلاح شوند) و در متن مراكز و فضاهاي عمومي، نقش مهمي دارند.
از نظر عملي نيز بايستي اطمينان يافت كه در تلفيق طرحهاي تفصيلي 22 گانه، تضاد يا ضعف طراحي در لبههاي طرح و عوامل مشترك طرحها وجود نداشته باشد.
با فقدان اين آزمايش در مورد نزديكي طرحها به يكديگر مشكل است بدانيم كه آيا بايستي روي اين اسناد جهت تدوين يك راهنماي مشترك كه نشاندهندهي رويكرد مشترك همگاني است كار كرد يا خير؟. در هرحال، قبل از دستيابي به سندي واحد به نظر ميرسد ارائهي يك طرح شهري كه بر مبناي موضوعات فراگير و چندوجهي تهيه شده باشد، ضروري است. ارتباط دائم بين راه حلهاي كلي فوقالذكر و رويكردهاي ناگزير محلي كه استاندارد شده باشند، به كميتهي راهبردي اين اجازه را ميدهد كه با تعريف بهتر مباني، داوري بين گزينهها و بين علايق محلي مقياس منطقه و تمايلات كلي را انجام دهد. و سرانجام سيماي تهران و آن شهري كه آرزويش را داريم بايد به تدريج شكل گيرد، تصويري كه توسط تصميمگيران در تمام سطوح شامل آناني كه نمايندگي شهروندان عادي را دارند، رسم ميشود.
ص 39، ترجمه گزارش ارزيابي اپور از طرح جامع تهران
پ- چه طرحي براي تهران؟ كدام مدل توسعه و شكل شهر؟
1- موضوعات معرفي شده
پيش به سوي توسعه
تعاريف طرح شهر تهران به تازگي شروع شده است. اين تعريف از سوي شركت مشاوري كه عهدهدار "راهبرد توسعه شهر" ميباشد و اخيرا" ماموريت يافته است (به تفسيرهاي ارائه شده در فصل 2.الف. تهران در كلانشهر، منطقه و جهان مراجعه نماييد) تهيه خواهد شد. اين مطالعه طي 12 ماه انجام خواهد گرفت و نتايج آن حوالي بهار 2006 (1385)، خيلي بعد از اتمام طرح جامع و طرح تفصيلي تهران در دسترس خواهد بود. ولي سه رويكرد تكميلي ديگر نيز در تدوين طرح شهر شركت خواهند كرد:
- رويكرد شركت مشاور مسئول تهيه طرح جامع (بوم سازگان) كه محور توسعه شمال- جنوب را كه مطابق با تاريخ پيدايش شهر است، مطرح ساخته است.
- رويكرد "مطالعات فرادست" كه براساس چهار محور مطالعاتي شكل گرفته است:
* پيشنهاد ديدگاهي از توسعه آتي تهران
* روشن نمودن نقش و جايگاه تهران در مجموعه شهري خودش
* پيشبيني توزيع جمعيت وتراكم در مناطق مختلف
* برنامهريزي توزيع عملكرد و جغرافيايي مشاغل
- رويكرد شركتهاي مشاور مسئول مطالعات محلي در مقياس 22 منطقه.
سازماندهي كار بشرح ذيل است:
* تشخيص و شناخت هر منطقه (نگاه به شهر از مقياس محلي)
* مشخص ساختن ظرفيتهاي هر منطقه
* پيشنهادات مربوط به توسعه مناطق از طريق اطلاعات دروني آنها
* توسعه مشاركت با شهرداريهاي مناطق
اين مرحله سه سال پيش در هر يك از مناطق آغاز شده است. كار تلفيقي (سنتز) خيلي جديدتر است.
2- ارزيابي
ارزيابي روش: رويكردي چند وجهي كه براي انسجام آن بايد فكري كرد.
چهار رويكرد در كنار هم قرار گرفته است تا طرح شهر تهران حاصل شود. كليترين آنها رويكرد "راهبرد توسعه شهر" است كه ديرتر از آن شروع شده است تا بتواند در چارچوب تدوين طرح جامع مورد استفاده قرار گيرد. ضمن اينكه در شيوه و روش نيز خيلي تئوريك به نظر ميرسد.
سه رويكرد ديگر مكمل همديگرند ولي ارتباطات آنها روشن نيست: اين رويكردها بيشتر بعنوان مطالعاتي در كنار هم و مستقل از يكديگر بنظر ميرسند كه هيچكدام در تقويت دو رويكرد ديگر بطور واقعي شركت ندارند.
ص 40، ترجمه گزارش ارزيابي اپور از طرح جامع تهران
ارزيابي محتوي
موضوعات ارائه شده در جلسه معرفي طرح جامع خيلي سريع به پيشنهاد محور ساختاري شمال – جنوب بدون توجيه مبتني بر عناصر شفاف و تشخيصي، منجر شد اين رويكرد بيشتر حسي به نظر ميرسيد تا منطقي. به ارتباط مسايل شهرسازي و حملونقل بهاي كمي داده شده بود (چگونه اين محور شمال – جنوب تغذيه ميشود؟ اگر اين محور در برگيرنده CBD شود، جمعيتي كه در آن كار ميكنند كجا زندگي خواهند كرد؟ و چگونه به آنجا خواهد رفت؟) موضوع بنيادين سيماي شهر، چشمانداز آن، در يك مقياس كلي به نظر ميرسد كه ناديده انگاشته شده است. موضوعات ارائه شده در "مطالعات فرادست" بيش از هر چيز به پيشبينيهاي جمعيتي مربوط بود (به بخش مربوطه همين گزارش مراجعه شود). به مساله جايگاه تهران در مجموعهي شهري خود و كشور به حد كافي پرداخته نشده است. به مشكل اشتغال (از جنبهي گونهشناسي و توزيع فضايي) نيز در معرفيها تقريبا اصلا پرداخته نشده بود و تنها يك گزارش تشخيص درباره وضعيت فعلي در اسناد كتبي ارائه شده موجود است.
در مورد مطالعات مناطق نيز (به فصل تحليل شهري در مقياس محلي مراجعه نماييد)، ارتباط آنها با دو موضوع ديگر، راه حلهاي كلي و رويكردهاي موضوعي كماكان بايستي ايجاد شود.
3- رهنمودها
كار وسيع و زيادي براي هماهنگي بين چهارراه حل كلي ضروري ميباشد. اين كار ميتواند شكل نشست هفتگي به خود گرفته و به صورت كارگاه تحت نظارت RPCT برگزار گردد.
شيوهي كار ميتواند به شكل زير باشد:
- مطالعات مناطق، ظرفيتهاي اراضي، برنامهريزي و چشمانداز را مشخص كرده و انسجام همجواري بين مناطق مختلف را (مساله محدوده ها) تامين ميسازند.
- "مطالعات فرادست" نيز گرايشهاي اصلي در مورد محليابي عملكردها را تعيين مينمايند: تراكم مسكوني و اشتغال، تجهيزات بزرگ و انسجام آنها با سياستهاي حملونقل با تكيه بر ظرفيتهاي بيان شده در سطح مناطق. سيماي شهر نيز به تدريج با انتخابهاي انجام شده به كمك اين گزينههاي كلان حاصل خواهد شد.
- رويكرد "طرح جامع" تدوين فني سند رسمي حاصل از رويكردهاي ذكر شده در بالا خواهد بود.
كارگاههاي پيشبيني شده در جريان ماموريت ماه ژوئن فرصتي خواهد بود تا اين اقدامات رفت و برگشتي بين رويكردهاي مختلف و مقياسهاي مختلف اجرا گردند.
ص 41 و 42، ترجمه گزارش ارزيابي اپور از طرح جامع تهران
3- عناصر تحليلي در رويكردهاي موضوعي
الف – ايجاد طرحهاي حملونقل عمومي و پروژههاي جادهاي با توجه به مدل توسعهي شهري
1- موضوعات ارائه شده
طرح جاه طلبانهاي از حملونقل عمومي، درا دامه مطالعات سوفرتو (SOFRETU) از سال 1971 الي 1974 (1350 الي 1353).
تفكر دربارهي سازماندهي حملونقل به طور عمده ناشي از مطالعات سوفرتو بين سالهاي 1971 الي 1974 (1350 الي 1354) جهت تدوين طرح جامع حملونقل و ترافيك جادهاي ميباشد.
در آن موقع سه سناريو پيشبيني شده بود:
- ايجاد يك شبكه راههاي مختلط براي اتومبيلهاي شخصي و اتوبوس و تاكسي
- ايجاد شبكهي راههاي حداكثر با احداث بزرگراهها
- ايجاد سيستمي مختلط با اجراي مشترك يك شبكهي راههاي شهري (يكپارچه كردن چند محور بزرگراهي) و شبكهي مترو
سناريوي سوم انتخاب گرديد. اين سناريو عمدتا در مورد شبكهي جادهاي و بزرگراههاي درون شهري اجرا شد ولي در مورد مترو با تاخير زيادي مواجه شد: دو خط از شبكهي مترو در حال حاضر و همچنين يك خط قطار سريع مشغول كار است. توسعه اين خطوط در جريان است و كار براي دو خط ديگر از سال 2006 آغاز خواهد شد. احداث چهار خط ديگر نيز تا سال 2014 (1393) عملي خواهد شد.
امروزه، جابهجايي با مترو 5 درصد كل جابهجاييها را شامل ميشود و جابهجاييهاي ديگر از طريق جاده انجام ميگيرد: خودروهاي شخصي 32 درصد اتوبوس و ميني بوس 37 درصد و تاكسي 17 درصد .
به همين جهت شبكه جادهاي طي ساعتهاي مختلفي در روز اشباع شده و از نظر آلودگي نيز ميزان آلودگي به ويژه به دليل متوسط بالاي سن اتومبيلها شدت يافته است. هدف، دستيابي به ميزان استفاده از مترو به مقدار 40 درصد تا سال 2020 (1399) ميباشد.
در آخر بايد گفت، پيادهها اغلب در طرح عملياتي فضاهاي عمومي فراموش شدهاند و اقداماتي در جهت استفاده از دوچرخه تقريبا، وجود ندارد.
توصيههاي به عمل آمده از سوي شركت مشاور مسوول مطالعات حملونقل (با مراجعه به سند كتبي فراهم شده ) به وضوح استفاده از حملونقل عمومي در مقايسه با استفاده از خودرو شخصي را ترجيح داده است.
اقدامات پيشنهاد شده مربوط هستند به:
- استفاده از خودروهاي خصوصي (به عنوان مثال نوسازي پاركينگ اتومبيلها، شيوههاي رفتوآمد جايگزين، محدوديتهاي پارك، بالابران نرخ سرنشين اتومبيلها، افزايش قيمت بنزين و ...)
- شيوههاي غيراتومبيل: پيادهروها و دوچرخهها
ص 43، ترجمه گزارش ارزيابي اپور از طرح جامع تهران
- حملونقل عمومي: خطوط مترو و قطار شهري و حومه، قطار و همچنين استفاده بهينه از اتوبوس، مينيبوس و تاكسي.
شركت مترو به تازگي ازخدمات شركت سيسترا براي توسعهي مترو بهره گرفته است و شيوهي همزماني و وابستگي توسعه شهري با شبكهي پيشنهادي مترو (توسعه حملونقل محور) ارائه شده است. در اين پيشنهاد، تمركز جمعيت و فعاليتها در اطراف ايستگاههاي مترو قطار ارائه شده است.
ص 44، ترجمه گزارش ارزيابي اپور در طرح جامع تهران
نظرات