جواد وعيدي، معاون دبير شوراي عالي امنيت ملي و عضو تيم مذاكرهكننده هستهيي ، كه اين روزها كمتر در كنار لاريجاني در ديدارها و گفتوگوهاي وي با مقامات كشورهاي مختلف ديده ميشود؛ درباره حضور كمرنگش در مذاكرات هستهيي ميگويد:« خب، ديگر مذاكرهي هستهيي جدي پس از به بنبست رسيدن مذاكرات لاريجاني و سولانا وجود نداشته است.»
وي معتقد است كه ايران تنها براي به دست آوردن چند دستگاه سانتريفيوژ مبارزه و پايداري نمي كند، بلكه اين مقاومت براي آيندهاي توام با بهروزي ملت و كشور است.
او درپاسخ به اين انتقاد برخي منتقدين كه پيگيري مواضع هستهيي در يكي دو سال اخير واقعبينانه و با لحاظ واقعيات بيروني نيست به خبرنگار ايسنا گفت:« ما با يك روش پلكاني عقلاني و عملگرا برنامهي هستهييمان را تاكنون پيش بردهايم و هيچگاه نخواستهايم به يكباره اين لقمه را برداريم.»
جواد وعيدي، معاون امنيت بينالملل دبير شوراي عالي امنيت ملي كشورمان، در گفتوگو با خبرنگار انرژي هستهيي خبرگزاري دانشجويان ايرا ن(ايسنا)، در خصوص تغيير رويكرد ايران از نرفتن به شوراي امنيت به عدم تعليق غنيسازي در بيش از يك سال گذشته با بيان اين كه استراتژي هستهيي ايران از ابتدا در اين بحث اصولي داشته كه تغييري نكرده است، گفت:« ايران سعي كرده به عنوان يك كشور مسئوليت پذير بينالمللي به تعهدات خود در اين چارچوب پايبند باشد كه مهمترين اين تعهدات درچارچوب معاهدهي ان. پي. تي است.»
وي لغو همكاريهاي داوطلبانه در اجراي پروتكل الحاقي را مطابق با قانون مجلس شوراي اسلامي و مستند به ارجاع پروندهي هستهيي ايران به شوراي امنيت دانست و در ادامه گفت:« احقاق حقوق مسلم ايران يعني، دستيابي و برخورداري از انرژي صلحآميز هستهيي از ديگر اصول استراتژي هستهيي ايران بوده است. تامين 20 هزار مگاوات برق هستهيي طبق قانون مجلس شوراي اسلامي دستور كاري است كه دولت بايد دنبال كند و از شاخصهاي كسب، اعمال و پاسداري از اين حق ادامه فعاليتهاي صلحآميز هستهيي ايران در بخش غنيسازي و توليد سوخت است و اين مساله ربطي به قبل و يا بعد از ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت ندارد، بلكه سياست كلان كشور در تامين امنيت، آزادي و توسعه است.»
وعيدي در بيان ضرروت و اهميت «امنيت اقتصاد» تصريح كرد:« امروز مساله اساسي اروپا با روسيه در زمينهي انرژي فسيلي است؛ چرا كه انرژي امنيت پايدار را رقم ميزند؛ طبيعتا اين مساله براي ايران هم مهم است.»
وي با تاكيد بر اين كه استراتژي ايران در مساله هستهيي تغيير نكرده است، گفت:« ايران ضمن پايبندي به تعهدات بينالمللي، پاسداري از حقوق و اعمال آن را در متن توسعه پايدار كشور ميداند، فراهم آوري امنيت پايدار انرژي، از اصول اوليه است.»
وي گفت:« موضوع عدم تعليق اساسا به عنوان استراتژي و يا تاكتيك براي ما مطرح نبوده است. موضوع اوليه احقاق حق مسلم و غير قابل انكار ايران مانند ساير كشورها براي دستيابي و بهرهبرداري از انرژي هستهيي بوده است.»
معاون امنيت بينالملل دبير شوراي عالي امنيت ملي اظهار داشت:« پايداري ايران براي دستيابي به حقوق هستهيي مانند پايداري ملت ايران در موضوع" نهضت ملي شدن نفت" است. همان زمان قدرتهايي كه مقابل خواست ملت ايران براي ملي شدن صنعت نفت قرار داشتند، پيشنويس قطعنامهيي را به شوراي امنيت ارايه كردند كه در آن ملي شدن نفت ايران را تهديدي براي صلح و امنيت بينالملل تلقي كرده بودند و امروز در مساله هستهيي رفتار گذشته قدرتهاي بزرگ در مقابل پايداري ايران، درحال تكرار است.»
وي گفت:« ارجاع پروندهي ايران به شوراي امنيت از سوي مردم و دولت ايران هيچگاه مورد استقبال قرار نگرفته است. حفظ حقوق هستهييمان در چارچوب حفظ امنيت و منافع ملي كشور قرار دارد. طبيعي است ملي شدن نفت از طرف دشمنان ايران با بار شدن هزينههايي همراه بود و امروز هم در مسالهي هستهيي به همين شكل است. آنها سعي دارند با تحميل هزينههايي به ايران ما را از منافع دسترسي به موقعيت برتر فنآوري صلحآميز هستهيي محروم كنند.»
وي با بيان اين كه قدرتهاي استكباري سعي دارند تا مانع شكستن انحصار تكنولوژي كه در اختيار آنها قرار دارد، شوند، اين رفتار را ويژگي استكبار سنتي دانست و افزود:« مدل اعمال هژموني استكبار جهاني حفظ و انحصار تكنولوژيهاي برتر است و براي حفظ آن از ابزارهايي مثل استفاده نادرست از رژيم و سازمانهاي بينالمللي بهره ميبرند، اما بهترين روش مواجه شدن با اين ديوار سخت طوري است كه به نتيجهي مورد نظر حريف منجر نشود.»
وعيدي با بيان اين كه هدف اصلي آنها منصرف كردن ايران از رسيدن به اين فنآوري است، اظهار داشت: « نتيجهي اين منصرف سازي "برچيدن فعاليتهاي صلحآميز هستهيي" توسط خود آن كشور و مردم است. آنها سعي دارند بدست آوردن تكنولوژي هستهيي را كه براي يك ملت به عنوان «بال» امنيت، رفاه و بهرروزي است را به «وبال» تبديل كنند.»
معاون لاريجاني تاكيد كرد:« قبل از هر چيز بايد بدانيم كه مبارزه براي به دست آوردن تكنولوژي صلحآميز هستهيي صرفا براي به دست آوردن چند دستگاه سانتريفيوژ و يا حفظ تاسيسات ديگر نيست، بلكه اين مبارزه براي آينده است.»
وي با اشاره به اين كه محور اصلي، موضوع امنيت بينالملل انرژي است، اظهار داشت:« در تنظيم رابطه بين اروپا و روسيه موضوع انرژي مطرح است. امروز اگر اروپاييها نگران آينده خودشان هستند به خاطر انرژي است. منظور من از آينده، آينده دراز مدت است كه ماحصل يك پايداري كوتاه مدت ميباشد.»
وي تصريح كرد:« اگر به يك آيندهي دراز مدت، مطمئن و مستقل فكر نكنيم و براي آن برنامه اجرايي دقيق نداشته باشيم، حريف شرايطي را در كوتاه مدت فراهم ميكند كه ما را از ادامه راه منصرف كند.»
وي در پاسخ به اين پرسش كه پايداري در كوتاه مدت چگونه و براي چه مدتي خواهد بود، گفت:« اقدامات ما در بحث هستهيي، آيندهمحور و امنيت و منافعمحور است، اين سه در يك مجموعه نتيجه خواهد داد كه آن تضمين آينده ايران و فراتر از بقاء، بهرروزي ايران را در بر ميگيرد. نسلي كه نفت را ملي كرد، بنايي را گذاشت كه امروز ما صاحب منابع عظيم انرژي فسيلي خودمان هستيم، اما هزينه اين كار را آن نسل در يك دوران كوتاه مدت پرداخت. پايداري آنها جنبهي سياسي، اقتصادي، اجتماعي وحتي جنبههاي عمليات رواني و تهديدات نظامي هم داشت.»
وعيدي در پاسخ به اين پرسش كه رسيدن به بهروزي و توسعه از چه روشي قابل پيگيري است گفت: « تصور ميكنم روشي براي رسيدن به اين اهداف موثر است كه مبتني بر تدبير دراز مدت، تجربيات گذشته و محاسبات پيرامون شرايط جاري و موجود باشد. معتقدم ما با واقع بيني بايد شرايط هر گام را در اين مسير فراهم كنيم.»
معاون دبير شوراي عالي امنيت ملي در پاسخ به اين پرسش كه برخي معتقدند روش ايران براي رسيدن به اهداف هستهيياش بايد با نگاه واقع بينانه به محيط بينالملل باشد و اين مسير را گام به گام پيش ببرد، با بيان اينكه در برنامهي هستهيي عدد 100، احداث تعداد نيروگاههايي است كه 20 هزار مگاوات برق هستهيي توليد كند و تامين و تضمين سوخت اين نيروگاهها تصريح كرد:« دسترسي به توليد سوخت در نطنز كل برنامه هستهيي ايران نيست و مقدار سوختي كه اين تاسيسات توليد ميكند پاسخگوي نياز تعداد نيروگاههايي كه بايد تا 20 سال آينده 20 هزار مگاوات برق توليد كنند نميباشد، بنابراين ما از ابتدا لقمهي بزرگ بر نداشتهايم و اولين گام هم از 30 سال پيش براي احداث يك نيروگاه 1000 مگاواتي بوده است. مجموعه تاسيسات اصفهان و نطنز قسمت بزرگي از تمام كارهايي كه ما بايد انجام دهيم، نيست؛ بلكه حداقل چيزي كه يك ملت حق دارند دراستفاده از تكنولوژي صلحآميز هستهيي از آن برخوردار شوند، است.»
وي گفت:« طبيعي است كه وقتي به مراحل حساس در صنعت هستهيي رسيديم، مخالفين عصباني شوند. آنچه برخي به آن اشاره ميكنند شايد در واكنش به سختگيريها و سياستهاي قدرتهاي بزرگ براي محدود كردن ايران است، كه اين مساله درست است. البته معتقدم مساله هستهيي ايران رويداد جديدي را در رفتار آمريكاييها ايجاد نكرده است، بلكه رفتار آمريكا به مسالهي هستهيي ايران در متن سياستهاي طبيعي اين كشور است. يك روز ترجمهي اين سياست مخالفت با نفس انقلاب اسلامي و حمايت از شاه است. يك روز در حمايت از صدام در حمله به خاك ايران، يك روز حمله به هواپيماي مسافربري و امروز مقابله با برنامهي هستهيي ايران. آنها به انقلاب اسلامي، مقاومت و تماميت ارضي ايران نه گفتند، اما ما جلويشان ايستاديم.»
معاون لاريجاني در پاسخ به اين پرسش كه «آيا نميتوانستيم بدون قطعنامه گرفتن، اعمال تهديد و فشار رواني حقوق هستهييمان را در جامعهي بينالملل تثبيت كنيم؟»، ابراز عقيده كرد:« مساله هستهيي را هم با توجه به سابقهي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي تثبيت خواهيم كرد.»
وي ادامه داد:« اگر قرار بود مردم ايران به نه، آمريكا گوش بدهند، خب، رژيم شاه را تحمل ميكردند و يا قسمتهاي زيادي از كشور را در اختيار صدام قرار ميدادند. ما با يك روش پلكاني عقلاني و عملگرا برنامهي هستهييمان را تاكنون پيش بردهايم و نخواستهايم به يكباره اين لقمه را برداريم، ما ابتدا خواستيم كه برايمان نيروگاه بسازند، خب نساختند و نهايتا آن را به روسها سپرديم. آنها حتي منابع اورانيوم ما را در انحصار خود نگه داشتند.»
وعيدي در پاسخ به اين پرسش كه چگونه ميتوان سختگيريهاي بيروني را كاهش داد و يا برطرف كرد در حالي كه آنها مانع پيشرفت برنامه هستهيي ايران با تصويب قطعنامههاي شوراي امنيت عليه ما هستند؟ گفت:« تا جايي كه امكان داشته است در اين راستا عمل كردهايم. در چند سال گذشته انجام تعليق را به اميد رفع نگرانيهاي جامعه بينالملل انجام داديم و تعليق اوليه قرار بود دو ماهه باشد كه به سه سال كشيده شد. سوال من است كه چرا بعد از نشان دادن حسن نيت و اعتماد سازي از سوي ايران آنها درخواست تعطيل كردن ( برچيدن) فعاليتهاي غنيسازي را در قالب پيشنهاد ارايه كردند؟»
وعيدي ادامه داد:« درحال حاضر براي رفع نگراني طرف مناقشه هستهيي، به همكاريهايمان در آژانس ادامه ميدهيم و همه چيز در كنترل و نظارت آژانس قرار دارد، همچنين پيشنهاد داديم كه اگر نگراني بيشتري داريد خودتان در اين برنامه شريك شويد، اما آنها باز هم چيز ديگري ميخواهند، تعليق.»
وي با بيان اينكه تعليق تكرار تجربهي گذشته است افزود:« آنچه در بيرون وجود دارد و ديده ميشود اين است كه ايران به نه! هژموني جهاني نه! گفته است.»
وي در پاسخ به اين پرسش كه بنابراين مدل ايران در مواجهه با آمريكا با توجه به تجربيات گذشتهاش مدل خاص خود است، اما در دنيا مدلهايي مثل چين، ژاپن و كره جنوبي براي روبه رو شدن با درخواستهاي ناحق آمريكا هم وجود دارد، نظرتان چيست؟ گفت:« ما نه! در مقابل نه! ميگوييم. اگر آنها به استقلال، تماميت ارضي و رسيدن ايران به حقوق هستهيياش نه! بگويند، ما نه! ميگوييم. معتقدم اين رفتار نوعي مقاومت هوشمندانه است؛ چرا كه اين مقاومت نتيجه و آينده محور است. آيندهيي بهتر همراه با صلح، ثبات، امنيت و رفاه.»
معاون امنيت بينالملل دبير شوراي عالي امنيت ملي كشور در پاسخ به اين پرسش كه در سياست خارجي دولت نهم و به ويژه در مديريت پرونده هستهيي با آغاز مسووليت دكتر لاريجاني، سياست نگاه به شرق مطرح و تا حدودي عملي شد، اين در حالي است كه از ابتدا و هماكنون برخي پيگيري اين سياست را بينتيجه ميدانستند، به خبرنگار ايسنا گفت:« اولا بايد يادآور شوم كه آن چيزي كه بايد بر روي آن حساب كنيم و از ابتدا نيز داشتهايم، سرمايهگذاري بر روي توان مليمان است.»
وي بدون اشاره به ميزان برخورداري ايران از توان سخت افزاري در بررسي توان ملي ابراز عقيده كرد: « در سالهاي پس از انقلاب در توان ملي نرمافزاري توفيق بيشتري داشتهايم.»
وي اظهار داشت:« اساسا با قرار دادن ديدگاه نگاه شرق به طور مطلق به عنوان شاخص عمومي سياست خارجي و يا نگاه به غرب، مخالفم. اين سياست زماني مطرح ميشود كه در سياست خارجي يك دولتي و يك تيمي بيش از ديگران به يك بخشي از بازيگران اهميت ميدهد و لذا طبيعي است كه اين عدم تعادل باعث ميشود به سمت بخشي از كشورها بچرخيم.»
وعيدي افزود:« ما بايد در تنظيم سياستهايمان از هرگونه ديدگاه يك طرفه دست بكشيم. همه كشورها چه فرانسه، انگليس و يا روسيه و چين براساس منافع خود عمل ميكنند.»
وي با اشاره به موقعيت ژئواستراتژيك ايران اظهار داشت:« هر اتفاقي در منطقه ميافتد، اهميت ايران نه تنها كم نميشود كه افزايش هم مييابد، مثلا تا زماني كه رژيم بعث سر كار بود، ايران اهميت داشت و وقتي اين رژيم سقوط ميكند، اهميت ايران بيشتر ميشود.»
وي در پاسخ به اين پرسش كه چرا به يكباره اروپاييها را رها كرديم، هر چند كه منافع آنها خلاف منافع ايران (تعليق) بود، برخي معتقدند ميتوانستيم طوري عمل كنيم كه حداقل راي اين كشورها ممتنع بماند مثل چين؟، گفت:« اگر منظور از كار كردن با اروپاييها حفظ مراودات، ديپلماسي رسمي و پنهان است، اين كار ادامه پيدا كرده است.»
اين عضو تيم مذاكره كننده هستهيي كشورمان در پاسخ به اين سوال كه آيا گرايش به سمت روسيه و چين ناشي از اين بود كه اروپاييها در پيشنهادشان خواستار تعطيلي برنامهي غنيسازي ايران شده بودند؟ يا اينكه يك دفعه تصميم گرفتيم با توجه به رويكرد دولت جديد به سمت روسها برويم؟ گفت:« دولت جديد همزمان با پيشنهاد سه كشور اروپايي روي كار آمد كه اعلام كرده بودند غنيسازي را كلا تعطيل كنيم. اين مساله ياس و ترديد زيادي را در نيات اين سه كشور براي ايران به وجود آورد. البته قبل از آن با روسها و چينيها خيلي كمتر كار ميشد، اما تصور ميكنم رويكرد اروپاييها در پيشنهادشان به ايران مسوولان را به سمت نگاه به شرق سوق داد.»
وي در عين حال تصريح كرد:« اين گونه نبود كه بعد از پيشنهاد اروپاييها آنها را به كلي رها كنيم مذاكرات، يارگيري، ايجاد ائتلاف، منافع مشترك و فصول امنيتي مشترك در بخشهايي به طور جدي دنبال شد، اما رفتار طرف مقابل (كشورهاي غربي) در اين مدت نشان داد كه آنها تصميم دارند در مسالهي هستهيي با ايران مقابله كنند و به همين علت پرونده هستهيي ايران را به شوراي امنيت بردند وگرنه دكتر لاريجاني قبل از ارجاع پرونده به شوراي امنيت در وين با وزراي امور خارجه سه كشور اروپايي گفتگو و اعلام كردند كه ايران آماده است با اروپا همكاري كند، در حالي كه همكاريهايش با آژانس را ادامه ميدهد و توليد صنعتي در نطنز در حال تعليق است، اما پاسخ آنها اين بود كه بايد كلا تعطيل كنيد و حتي حق تحقيق و توسعه هم به ما نميدادند.»
وي در خصوص اين كه چگونه فرانسه به آمريكاوانگليس عليه ايران نزديك شد؟ برخي معتقدند از سوي ايران نيز اشتباهات تاكتيكي ازجمله طرح موضوع كنسرسيوم فرانسه قبل از مشخص شدن نتايج توافق 11 مادهيي لاريجاني - سولانا و استفاده نكردن از امكانات منطقهيي براي دور نگه داشتن فرانسه از اجماع با آمريكا و انگليس صورت گرفته است،گفت:« لابي صهيونيستها در فضاسازي براي دور كردن فرانسه از مذاكرات هستهيي نقش مهمي داشت.»
عضو تيم مذاكره كننده هستهيي كشور با اشاره به توافق11 مادهيي لاريجاني - سولانا گفت:« اين توافق چارچوب خوبي داشت؛ يكي از بندهاي اين توافق شناسايي حق و اعمال حق ايران در مورد غنيسازي و توليد سوخت مطابق ماده4 ان. پي. تي بود. متاسفانه طرف مقابل با مقاومتي كه از جانب آمريكاييها به عمل آمد، عملا توافقات بين سولانا و لاريجاني را بر هم زد.»
وي اظهار داشت:« آمريكاييها از ابتداي انقلاب اسلامي ايران به دنبال اين بودند كه ثابت كنند همه چيز با آمريكا امكانپذير است و بدون آنها هيچ چيز.»
وعيدي ادامه داد:« برخي معتقدند چون ايران يك قدرت استراتژيك منفرد است، احتياج به يك متحد قوي دارد كه قاعدتا آن آمريكا است و در همين متن آمريكاييها مذاكرات لاريجاني و سولانا را به هم زدند. آمريكا اساسا با هرگونه توافقي كه در آن شناسايي حق غنيسازي را لحاظ كند، مخالف است.»
وي در خصوص اين كه اروپاييها چه واكنشي را در برابر مخالفتها و اعمال فشار آمريكا داشتند به خبرنگار ايسنا گفت:« سولانا حرفي براي گفتن نداشت. اروپاييها در اين دور از مذاكرات نشان دادند كه اختيار كار را كامل به دست آمريكا دادهاند. اروپاييها، روسها، البرادعي و چينيها به ما ميگفتند كه سولانا با اختيار كامل پاي مذاكره آمده است، اما نهايتا مشخص شد كه اينگونه نيست.»
معاون لاريجاني در خصوص طرح كنسرسيوم فرانسه نيز گفت:« اين مساله موضوعي حاشيهيي بود.»
وي در خصوص اين كه چرا دكتر لاريجاني به عنوان فرستاده ويژه رييسجمهور براي گفتوگو با ژاك شيراك به پاريس نرفت؟ اظهار داشت:« اولا مذاكرات ايران و فرانسه مصداق واقعي وجود تعاملات مستمر ميان دو كشور بود، اما اين كه چرا دكتر لاريجاني به اين سفر نرفتند، حتما مصلحتهايي وجود داشته است!»
وي در خصوص برخي انتقادها به تيم مذاكره كننده هستهيي جديد گفت:« تيمهاي مذاكراتي مجري سياستها هستند و معتقدم سياستهاي هستهيي يك دفعه تغيير نكرده است. اين سياستها همان طور كه در سال 2003 وجود داشت، امروز نيز از همان جايگاه با همان سيستم و حتي تركيب تصميم گيرندگان در بالاترين سطح، تعيين ميشود.»
وعيدي در خصوص لحن آرام مسولان كشور در برابر هشت سال تاخير در راهاندازي نيروگاه بوشهر گفت: « راهاندازي نيروگاه بوشهر براي ما در اولويت قرار دارد و تصور نميكنم پيگيري مساله بوشهر در مقايسه با پيگيري روند كار در تاسيسات ديگر كشور متفاوت باشد.»
وي ادامه داد:« پيگيريها براي راهاندازي نيروگاه بوشهر در سطوح مختلف رييسجمهور، دبير شوراي عالي امنيت ملي و سازمان انرژي اتمي صورت گرفته و در حال انجام است.»
وي در پاسخ به اين پرسش كه فكر نميكنيد اگر نيروگاه بوشهر هشت سال پيش به بهرهبرداري ميرسيد امروز پروندهي هستهيي ايران سياسي و در شوراي امنيت قرار نداشت؟ گفت:« با اين نظر موافقم كه راهاندازي نيروگاه بوشهر به دليل تثبيت جهتگيري صلحآميز برنامهي هستهييمان ميتوانست به اين روند كمك زيادي بكند.»
وي تاكيد كرد:« اگر عدم ارسال سوخت و راهاندازي نيروگاه بوشهر در موعد مقرر جدي باشد، طبيعي است كه مايه تاسف و نشانهي خوبي براي ايران نخواهد بود. روسها بايد به تعهد خود عمل كنند و ما پيگير اين مساله هستيم، در غير اين صورت بازتابهاي منفي در سطح روابط دو جانبه و بينالمللي و بيش از همه در نگاه مردم ايران زياد خواهد بود.»
معاون لاريجاني ادامه داد:« ملت ايران به طور جدي موضوع بوشهر را دنبال ميكند. همان طور كه قضاوتهاي مردم در ماجراي ملي شدن نفت دربارهي انگيس و نقش آمريكا در كودتاي 28 مرداد همچنان وجود دارد، روسها بايد نگران اين باشند كه رفتارشان در نيروگاه بوشهر در ذهن تاريخي مردم ايران ماندگار نشود.»
معاون امنيت بينالملل دبير شوراي عالي امنيت ملي در پاسخ به اينكه آيا ميتوان قطار قطعنامهها عليه ايران در شوراي امنيت را متوقف كرد؟ با اشاره به فضا سازيهايي كه صورت گرفته است صدور قطعنامهي بعدي عليه ايران را محتمل دانست و گفت:« دستور كار ايالات متحد صدور قطعنامههاي بيشتر عليه ايران است. يك روزي آمريكا بر اين نظر بود كه ايران به دنبال ايجاد اختلاف بين اروپاييها و آمريكايي است،اما امروز آمريكا به دنبال ايجاد اختلاف در درون ايران و اعمال فشار رواني، سياسي و اقتصادي بر ماست.»
وي با تاكيد بر لزوم حفظ يكصدايي در داخل در مواجهه با قطعنامهها گفت:« نتيجه اين قطعنامهها تسليم ايران در عقبنشيني از منافعاش نخواهد بود. اگر واقعا همه نيروهاي سياسي و نخبگان اولويتشان جلوگيري از صدور قطعنامههاي بعدي باشد، امكان متوقف كردن قطار قطعنامهها وجود دارد؛ چرا كه كاركرد صدور قطعنامه ايجاد فشار از داخل است و راه خنثي سازي اين مساله اين است كه آنها به چشم ببينند كه اين قطعنامهها در ارادهي ملت، نخبگان و دولت تاثيري نميگذارد.»
وي ادامه داد:« اگر احساس شود كه قطعنامهها موجب منصرف سازي مردم، نخبگان و دولت ايران از مسير خود نميشود، دست از اين كار بر ميدارند.»
عضو تيم مذاكرهكننده هستهيي كشور در پاسخ به اينكه فكر ميكنيد اگر آمريكا در صدور قطعنامهها به اهدافاش عليه ايران نرسد، دست از تلاش براي محدود كردن ايران بر ميدارد؟ گفت:« در آن صورت دو مسير خوب و بد را پيش رو دارند. مسير خوب مذاكره است، مذاكرهيي كه تكرار حرفهاي شوراي امنيت نباشد.»
وي در پاسخ به اين پرسش كه فكر ميكنيد صرف پايداري بر روي مواضع امكان به عقب راندن كشورهاي مخالف برنامهي هستهيي ايران را به وجود ميآورد، اظهار داشت:« معتقدم اگر از ايران يك صدا در پايداري براي حفظ حقوق هستهيي شنيده شود، آنها (آمريكاييها) آزموده را دوباره امتحان نخواهند كرد.»
وي افزود:« آنها با تصويب قطعنامه عليه ايران به دنبال مصالحه با ما نيستند، اما اگر آنها به دنبال مصالحه با ما باشند، نه محروم سازي ايران از حقوق هستهيياش، واگر در رابطه با اين مساله به ما تضمين دهند كه ما ميتوانيم نه تنها حق، كه اعمال حق خودمان را در ارتباط با غنيسازي و توليد سوخت داشته باشيم و پرونده هستهيي ايران را از شوراي امنيت خارج كنند، آن وقت همه چيز در درون مذاكره با يك مدل برد - برد قابل بررسي است.»
وعيدي در پاسخ به اين پرسش كه برخي معتقدند حضور احتمالي رييسجمهور در يكي از جلسات شوراي امنيت به نوعي پذيرفتن سياست هويج و چماق و مشروعيت بخشي به اين شوراست؟ گفت:« قطعنامههاي تصويب شده عليه ايران در شوراي امنيت از نظر ما غيرقانوني است، با اين حال نمايندهي ايران در سازمان ملل در روند بررسي مسالهي هستهيي ايران مذاكراتي پيگير را داشته است.»
وي گفت:« حضور در شوراي امنيت در سطح رييسجمهور در عين حال كه مسبوق به سابقه است، اما امري نادر است.»
گفتوگو از خبرنگار ايسنا: زهرا اصغري
انتهاي پيام
نظرات