• یکشنبه / ۱۳ آذر ۱۳۸۴ / ۱۶:۳۴
  • دسته‌بندی: سیاسی2
  • کد خبر: 8409-07212

* دانشگاه آزادي‌ها به آينده‌ي كشور بي‌تفاوت نيستند * ميزگرد بررسي فعاليت سياسي دانشجويان در دانشگاه آزاد

* دانشگاه آزادي‌ها به آينده‌ي كشور بي‌تفاوت نيستند *
ميزگرد بررسي فعاليت سياسي دانشجويان در دانشگاه آزاد
تعدادي از فعالان دانشجويي در دانشگاه آزاد اسلامي در ميزگردي در خبرگزاري دانشجويان ايران به تحليل فضاي سياسي اين دانشگاه از منظر خود پرداختند. به گزارش ايسنا، در اين ميزگرد، «عليرضا تكيه» عضو شوراي سياست‌گذاري اتحاديه‌ي اول دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي، «نفيسه صمدي» عضو بسيج دانشجويي واحد تهران شمال، «حامد خوانساري» مسوول روابط عمومي سازمان اسلامي دانشجويان ايران (سادا) و «سميه عبدالهي» عضو بسيج دانشجويي واحد تهران مركز حضور داشتند. سميه صمدي، شهريه‌ي بالاي اين دانشگاه را عامل مهمي در كاهش انگيزه‌ي فعاليت سياسي دانست و گفت: وقتي دانشجويان با مشكلات اقتصادي مواجه هستند به صورت طبيعي بخشي از آنها براي اين‌كه مشكلي برايشان پيش نيايد ترجيح مي‌دهند كه سكوت كنند و وارد عرصه‌ي سياسي نشوند. دانشجو ترس اين را دارد كه اگر وارد عرصه‌ي سياست شود از ادامه‌ي تحصيل و درس خواندن محروم شود. اين شرايط باعث مي‌شود دانشجو ترجيح دهد نزديك عرصه‌ي سياست نشود. اين عضو بسيج دانشجويي واحد تهران شمال افزود: انگار بافتي ايجاد شده است كه دانشجويان دانشگاه آزاد اصلا وارد حيطه‌ي سياسي نشوند. دانشجويان دانشگاه سراسري در مقابل تغيير شرايط و مسايل كشور عكس‌العمل نشان مي‌دهند اما دانشجويان آزاد سكوت مي‌كنند! به دانشجويان دانشگاه سراسري اجازه مي‌دهند كه وارد فعاليت‌هاي سياسي شود گويي اين مسايل جزئي از برنامه‌هاي آنهاست كه نسبت به هر اتفاقي در جامعه بايد واكنش نشان دهند. اما دانشگاه آزاد هم مشكلاتي براي اجازه وجود دارد، نه دانشجويان به دلايل متفاوتي به خود اين اجازه را مي‌دهند. صمدي تاكيد كرد: دانشجويان حتي براي عضويت در بسيج كه تقريبا مي‌توان گفت اصلا تشكل سياسي نيست، بايد برايشان هزار و يك دليل بياوريم كه اگر شما وارد بسيج شويد هيچ اتفاقي نمي‌افتد. بسيج كه كار سياسي نمي‌كند، موافق جريانات سياسي پيش‌برنده‌ي نظام است ولي خود كار سياسي نمي‌كند، حتي برخي مي‌ترسند كه اگر در اين تشكل عضو شوند انگ سياسي به آنها زده شود. وي اظهار داشت: دانشجو از روحيه‌ي جوان و بانشاطي برخوردار است و پتانسيل بالايي دارد و خود را در برنامه‌هاي آينده‌ي كشور سهيم مي‌داند و مي‌خواهد خود را براي ايفاي نقش در كشور آماده كند. وقتي از دانشگاه خارج مي‌شود بايد مباحث تئوري را در حوزه‌ي مديريتي عملي كند و در توان خود مي‌بيند كه اين‌گونه كار كند. چه‌طور مي‌شود كسي بخواهد در سطوح مديريتي عمل كند و از تحولات سياسي جامعه‌اش بي‌خبر باشد؟ اين دو اصلا با هم سازگار نيست، مشكل جاي ديگري است، قطعا به او اجازه و راه نداده‌اند كه وارد آن حوزه شود؛ چرا كه حرف‌هايي را دارد كه احيانا ممكن است با برخي سياست‌ها! همخواني نداشته باشد. سميه عبدالهي، عضو بسيج دانشجويي واحد تهران مركز نيز اظهار داشت: با توجه به انتظاري كه از دانشجو مي‌رود و عنوان «نخبه» روي اين قشر خاص قرار گرفته است، ميزان فعاليت‌هايي سياسي در دانشگاه بايد جوابگوي اين انتظارات باشد. به اعتقاد من دانشگاه آزاد براي اين‌كه بخواهد قشر دانشجو را براي نسل‌هاي آينده تربيت كند و مديران كاراي سياسي تربيت كند متاسفانه اين زمينه را ايجاد نكرده است و ما متاسفانه مي‌بينيم در مواقعي به صورت آشكار يا پنهان مانع‌تراشي‌هايي در اين زمينه مي‌شود و شايد مهم‌ترين بهانه و دليل مسوولان دانشگاه اين باشد كه دانشگاه محل كسب علم و ارتقاي فرهنگ است و تاكيد بر كار سياسي و مسايل سياسي به آن لطمه مي‌زند. وي گفت: دانشجويي كه با نشاط و روحيه‌ي توجه به مسايل جهاني وارد دانشگاه مي‌شود، انتظار دارد دانشگاه آن بستر را برايش فراهم كند و مسوولان دانشگاه او را هدايت و تقويت كنند. ولي وقتي با مانع‌تراشي مواجه مي‌شود مسلما روحيه‌ي نشاط او به روحيه‌ي رخوت تبديل مي‌شود. متاسفانه در دانشگاه آزاد بيشتر شاهد روحيه‌ي رخوت به جاي نشاط و شادابي هستيم، اگر اين‌گونه پيش رود زماني خواهيم ديد فعاليت آشكار دانشجويان به صورت پنهان و زيرزميني تبديل مي‌شوند و لطمات جدي خواهد زد. سپس عليرضا تكيه، عضو شوراي سياست‌گذاري اتحاديه‌ي اول دانشجويان دانشگاه آزاد گفت: به دليل تغييراتي كه در كشور صورت گرفته دانشگاه آزاد قابليت تبديل از يك ارگان يا نهاد محافظه‌كار از لحاظ ديدگاه‌هاي سياسي به ارگان يا نهاد اصلاح‌طلب را دارد. اين تغيير به دليل تغيير شرايط در خود دانشگاه نيست، شرايط تغيير رياست جمهوري و تغييرات استراتژيك آن اين قابليت را به دانشگاه آزاد داده است. كليت تفكري كه در دانشگاه آزاد وجود دارد با توجه به موضع‌گيري آن در انتخابات اين توانايي را داده است كه بتواند مباني اصلاح‌طلبي براي خود به وجود بياورد. وي افزود: از لحاظ تفكرات كلان مديريتي، دانشگاه آزاد معتقد به انجام امور سياسي و فضاي باز سياسي است و به محدوديت دانشجو در كار سياسي اعتقادي ندارد اما در دوره‌هاي اجرايي مشكلاتي چون عدم توجيه مسوولان تصميم‌گير، در مسير فعاليت دانشجويان مشكلاتي را ايجاد مي‌شود كه حضور در درگيري‌هاي اجرايي و مكانيسم‌هاي نامه‌نگاري و صدور مجوز نشان مي‌دهد كارمندي كه آن‌جا كار مي‌كند به دلايلي بسيار محافظه‌كار برخورد مي‌كند و برخلاف ابلاغيه‌ها و سياست‌هاي كلاني كه وجود دارد عمل مي‌كنند. عضو شوراي سياست‌گذاري اتحاديه‌ي اول، ادامه داد: دانشجو در دانشگاه آزاد به خاطر مسايل مالي و تحصيلي تحت فشارها و محدوديت‌هايي است كه اگر دانشجوي دانشگاه آزاد را در مقام مقايسه با دانشجوي سراسري قرار دهيم متوجه مي‌شويم بسياري از طيف‌هاي دانشجويي دانشگاه آزاد سعي دارند كه به مرحله‌اي از رشد دانشگاه‌هاي سراسري برسند. اگر اين دو را در مقام مقايسه قرار دهيم متوجه مي‌شويم كه اگر دانشجويان دانشگاه سراسري را مشابه دانشجويان دانشگاه آزاد مجبور به تحصيل كنند هيچ ضمانتي وجود ندارد كه آن دانشجو حتي يك صدم كاركرد دانشجويان دانشگاه آزاد را داشته باشد. «عليرضا تكيه» عضو شوراي سياست‌گذاري اتحاديه‌ي اول دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي، در ادامه‌ي ميزگرد ايسنا گفت: دانشجويان دانشگاه آزاد كار پرريسكي مي‌كنند و واقعا فداكاري مي‌كنند. سپس «نفيسه صمدي» عضو بسيج دانشجويي واحد تهران شمال پرسيد: شما اين تغيير موقعيت را تهديدي براي دانشگاه آزاد مي‌دانيد؟ تكيه گفت: نه، اين فرصتي براي دانشگاه آزاد است. همچنين «حامد خوانساري» مسوول روابط عمومي سازمان اسلامي دانشجويان ايران (سادا) در تحليل فعاليت دانشجويان گفت: متأسفانه برخي شواهد حاكي از اين است كه در پروسه‌اي برخي از فعالان سياسي با برچسب‌هاي ناروا حذف شوند. وي نقادي، روشنگري و آرمانخواهي را سه عامل مهم در فعاليت‌هاي دانشجويي دانست و گفت: اگر به پنج - شش سال عمر تشكل‌هاي دانشجويي در دانشگاه آزاد دقت كنيم متوجه مي‌شديم عامل نقادي در دانشگاه آزاد چه جايگاهي دارد. خوانساري افزود: اكثر دانشجويان دانشگاه آزاد به دليل پرداخت شهريه و شاغل بودن و يا كم بودن اعتماد به نفس به دليل قبول نشدن در دانشگاه سراسري كمتر نقاد هستند اما بخشي از كم بودن ميزان نقادي در دانشگاه به برخوردهاي پنهان است. وي با انتقاد از دبيرخانه‌ي تشكل‌هاي دانشگاه آزاد اسلامي، افزود: نبايد مانع از فعاليت‌هاي سياسي دانشجويان آنطور كه بايد شد تا فعالت‌ها به طور سالم و كاملا مستقل ادامه پيدا كند. خوانساري گفت: مگر مي‌شود دانشجويي نسبت به سرنوشت خود بي‌تفاوت باشد؟ مگر اين امكان وجود دارد كه دانشجويي نسبت به آينده‌ي كشورش بي‌تفاوت باشد؟ شايد ديد كلان اين نباشد كه بستر مناسب براي فعاليت دانشجويان ايجاد نشود اما واقعيت اين است كه بستر مناسبي براي فعاليت دانشجويان وجود ندارد. وي افزود: در اين فضا نه تشكل‌هاي اصلاح‌طلب مي‌توانند فضاي مساعدي براي ابراز نظر داشته باشند نه تشكل‌هاي اصولگرا. آيا آنها بايد كاملا خود را با برخي نگاه‌ها هماهنگ كنند تا بتوانند آزادي بيان داشته باشند؟ اين فعال دانشجويي گفت: همواره از سوي مسئولان دانشگاه اعلام مي‌شود كه خط قرمزها اسلام، نظام، ولايت فقيه و امام(ره) است اما اگر نگاهي كلي به اين مسأله داشته باشيم قاطع اعلام مي‌كنم لااقل در مواجهه با 50 تشكل عضو اتحاديه‌ي ما اين مسائل اعمال نشده است. چرا هيأت منصفه‌ي تشكل‌ها در دانشگاه آزاد تشكيل نمي‌شود؟ البته انتقاد ما به يك ديدگاه در بخشي از مسوولان برمي‌گردد نه همه‌ي آنها. وي از آنچه كه سعي در يكسان‌سازي تشكل‌ها و ايجاد تشكل‌هاي هماهنگ مي‌خواند انتقاد كرد. وي تأكيد كرد: خط قرمز ما، قانون و مقررات است اما در برخورد با تشكل‌ها انگار قانون ناديده گرفته مي‌شود. صمدي نيز اظهار داشت: البته در توجه به خط قرمزها بايد منشأ عمل و حركت دانشجويان را هم مدنظر قرار داد. سپس «سميه عبدالهي» عضو بسيج دانشجويي واحد تهران مركز گفت: اگر مسئولان دانشگاه در جهت‌دهي سياسي درايت لازم را به خرج دهند و در فعاليت قانوني دانشجويان مانع‌تراشي نكنند گروه‌هاي راديكال نمي‌توانند در ميان دانشجويان نفوذ كنند. مسئولان دانشگاه نبايد براي ارتقاي فعاليت‌هاي علمي مانع فعاليت سياسي دانشجويان شوند. صمدي گفت: ما خطوط قرمزي در نظام داريم كه نبايد از آنها عدول كنيم. تفاوتي در اين زمينه ميان دانشگاه‌هاي آزاد و سراسري نيست مثل امام(ره)، انقلاب، پايبندي به ارزش‌هاي انقلاب اسلامي، عدم مخالفت با نظام. آنچه كه در اين ميان سئوال است اين است كه آيا اجازه‌ي اين وجود دارد كه دانشجويان در همين چارچوب فعاليت‌شان را انجام دهند؟ چگونه است كه دانشجويان دانشگاه آزاد آنطور كه بايد باشد هنوز اجازه‌ي اين را ندارند كه فعاليت‌هايشان را در سطوح عادي و منطقي پيگيري كنند؟ خط قرمزها بماند، ما اساسا نمي‌توانيم به فعاليت در سطوح محدود هم فكر كنيم. اين عضو بسيج دانشجويي گفت: با جرياني كه برآمده از داخل دانشگاه و خواسته‌ي خود دانشجويان باشد موافقيم ولو مخالف شديد خيلي چيزها باشد ولي جرياني كه از بيرون شروع مي‌شود و دانشجويان در آن نقش ابزاري دارند خطرناك است و بايد با آن مقابله كرد نه آنچه كه خواسته‌ي دانشجويان است. اينكه بياييم دائما محدوديت‌ها را بيشتر كنيم و كار را به جايي برسانيم كه دانشجو در بعضي از مسائل كه اصلا تخصصي رشته‌اش است اظهارنظر نكند، در بسياري از رشته‌هاي علوم انساني اظهارنظر در مورد مسائل سياسي جزء كار درسي دانشجو است. دانشجو چرا نبايد سر كلاس نظر بدهد؟ اگر اين مسائل مطرح نشود كجا به آن پرداخته شود؟ خيلي وقت‌ها دانشجو حتي جرأت نمي‌كند سر كلاس مسأله‌اش را حل كند. صمدي با بيان اينكه «بسيج دانشكده‌ي ما خيلي راحت‌تر از گروه‌هاي ديگر فعاليت سياسي مي‌كند»، گفت: بسيج دانشجويي خيلي متعادل‌تر فعاليت مي‌كند و رييس دانشكده هم مانعي در جهت فعاليت معقول آنها ايجاد نمي‌كند. تكيه گفت: اگر اين فعاليت‌ها اعتراضي باشد چه؟ صمدي پاسخ داد: بستگي دارد موافق نظام باشد يا مخالف نظام. تكيه اظهار داشت: فعاليت صنفي اعتراضي باشد تأييد رييس دانشكده نمي‌تواند سند باشد. صمدي گفت: بله ما هم از حد مطلوب فعاليت فاصله داريم. دانشجويان وقتي در راستاي فعاليت‌هايشان همواره با موانعي مواجه مي‌شوند و سرد مي‌شوند ما مستقيم وارد عمل نمي‌شويم. مثلا موقع انتخابات فرمايشات مقام معظم رهبري را منعكس مي‌كرديم، و از افرادي دعوت مي‌كرديم كه مردم را به شركت در انتخابات دعوت كنند. روابط بايد متقابل باشد ما هم اگر به درخواست‌هاي آنها توجه نكنيم با ما مقابله مي‌شود. مي‌شود كليت فعاليت‌هاي سياسي را پيگيري كرد اما اگر بخواهيم مقداري جزئي وارد بحث در مسائل سياسي شويم خط قرمز است! عبداللهي نيز گفت: به نظر مي‌رسد كه با فعاليت سياسي عمق‌دار در دانشگاه مقابله مي‌شود و نبايد فعاليت‌ها چندان ريشه‌دار و عميق باشند. البته دانشجويان اگر در زمينه‌ي فعاليت سياسي هدايت و ياري شوند از خط قرمز عبور نمي‌كنند. تكيه با بيان اينكه فعاليت در شهرستان‌ها در سطح بسيار پايين‌تري از آنچه در تهران وجود دارد است گفت: دانشجو، به ويژه دانشجوي دانشگاه آزاد، امروز خط قرمزها را بر اساس ابلاغيه‌ها تعريف نمي‌كند، دانشجو خط قرمزش را بر اساسا منافع شخصي‌اش و تشخيص فردي تعريف مي‌كند و اين خط قرمزها هم خيلي با ابعاد قانوني‌اش فاصله دارد. حتي دانشجو انتقاد به حراست و انتظامات را براي خود خط قرمز تعريف مي‌كند و گاهي از خطوط قرمز بسيار پررنگ به دليل منافعش عبور مي‌كند. منافع دانشجو به دليل نيازهاي جسمي و عاطفي و رواني‌اش متفاوت است. ممكن است منافع اجتماعي، درسي و عاطفي‌اش باشد. خط قرمزها در دانشگاه آزاد بر اساس قانون و ابلاغيه تعريف نمي‌شود. وي گفت: البته نمي‌توان همه‌ي ايرادات را به ساختار دانشگاه و مديريت آن نسبت داد. بسياري از ضعف‌ها در خود تحليل‌ها و ديدگاه‌هاي دانشجويان است. شايد ما كه با يك نه از فعاليت در دانشگاه منصرف مي‌شويم صلاحيت فعاليت سياسي را نداريم. دانشجويان در دانشگاه آزاد بايد بتوانند در پله‌ي اول تشكل‌هاي قوي صنفي ايجاد كنند و در فعاليت در آن بتوانند با اين نوع فعاليت آشنا شوند، مي‌توانند در فعاليت‌هاي سياسي‌شان هم موفق شوند. تكيه گفت: خط قرمز منطقا در همه جا وجود دارد اما بايد معقولانه تعريف شود. خوانساري گفت: ما بايد حرفمان را قاطع بزنيم ولي قانوني؛ قانون هم كاملا مشخص است. هرچند ممكن است برخي از آنها را عادلانه ندانيم ولي به عمل در چارچوب ضوابط و مقررات به عنوان اتحاديه معتقديم. اين فعال دانشجويي اظهار داشت: در طي شش - هفت ماه از روي كار آمدن شوراي مركزي سادا احساس مي‌كنيم خط قرمز بر اساس برخي سلايق شخصي تعريف شده است. سادا با بيش از 54 تشكل به عنوان بزرگ‌ترين جريان دانشجويي در دانشگاه آزاد است. با وجودي كه اعضاي شوراي مركزي اتحاديه توسط دانشگاه تاييد شده است اما تبعيض در برخورد با اتحاديه‌ها احساس مي‌شود. وي افزود: سادا بارها تقاضاي ديدار با رياست عالي دانشگاه آزاد داشته است، اما چه دست‌هايي وجود داشته كه ما نتوانيم اين ديدار را علي‌رغم نظر مساعد دكتر جاسبي داشته باشيم؟ وي سپس پرسيد: آيا اساسا هيات نظارت مركزي بر اساس همين قوانيني كه اشاره مي‌شود، در اتحاديه‌ها نماينده دارد؟ آيا دكتر جاسبي در اتحاديه‌ها نماينده دارد؟ آيا اين قانوني است و شخص ايشان نظرات و موضع‌گيري‌هاي نماينده‌شان را مي‌پذيرد؟ خوانساري مدعي شد كه فردي در مورد فلان ديدار تماس مي‌گيرد و مي‌گويد كه ما بايد چه مطالبي را آن‌جا بگوييم و چه مطالبي را نگوييم. وي افزود: اگر تشكل حق فعاليت دارد چرا بايد هماهنگ با عده‌اي خاص باشد؟ اين استقلال اتحاديه را زير سوال مي‌برد. سپس صمدي با بيان اهميت دانشجويان در آگاهي‌رساني و افزايش آگاهي عموم مردم گفت: از سطوح مختلف و بخش‌هاي متفاوت ما نياز داريم كه اطلاع‌رساني و آگاهي در سطوح مختلف در ميان مردم افزايش يابد. امروز در حال جنگ فرهنگي با دنيا هستيم، اين نيازمند آن است كه قشري مثل قشر دانشجو وارد صحنه شود و آگاهي‌هايش را به ديگران هم منتقل كند و با تهاجم فرهنگي مقابله كند. دانشجو بايد آن‌چه را كه به صورت تئوريك آموزش ديده است عملي كند. تكيه نيز گفت: دانشجويان بايد در حال حاضر صرفا به ايجاد دريچه‌هاي گردش آزاد اطلاعات و نقد اخبار بينديشند. ممكن است شرايط به سمتي پيش رود كه دانشجويان تنها منبع تحليل اين اخبار باشند. مسايل داخلي و بين‌المللي ممكن است ايران را به سمتي به پيش ببرد كه جنبش دانشجويي تنها مرجع كسب اخبار باشد. وي تاكيد كرد: ما نبايد اجازه دهيم جنبش دانشجويي به سمت گروهك‌هايي با كاركردهاي ويژه و فرمايشي و خاص پيش روند. شايد صرف حفظ موجوديت جنبش دانشجويي را بتوان مهم‌ترين هدف جنبش دانشجويي دانست. همچنين عبداللهي گفت: اگر حضور تشكل‌ها از سوي مسوولان دانشگاه جدي گرفته شود ما نسلي را داريم كه اعتماد به نفس مديران آينده‌ي كشور را افزايش داده‌اند. اگر رابطه‌ي ميان تشكل‌ها و مسوولان صميمي‌تر شود و فاصله‌ها كمتر شود بسياري از مسايل حل مي‌شوند. خوانساري گفت: چالش اساسي در دانشگاه آزاد اين است كه عده‌اي از تشكل‌ها نمي‌خواهند نقش فرمايشي داشته باشند بلكه مي‌خواهند رفتاري مستقل داشته باشند. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha