اعضاي شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران با آيت الله موسوي خوييني ديدار و به بيان دغدغهها و نظرات خويش پرداختند.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، سپس آيت الله موسوي خوييني طي سخناني با گراميداشت ياد شهداي 16 آذر با اشاره به تاريخچه انجمنهاي اسلامي تاكيد كرد:« انجمنهاي اسلامي از اول براي اسلام تشكيل شدند.»
وي توضيح داد:« در آن زمان اسلام در دانشگاه غريب بود، دانشجويان دور هم جمع شدند و انجمن اسلامي شكل گرفت و البته بايد با همان فلسفه باز هم به انجمن هاي اسلامي توجه كرد. آن كساني كه آن روز انجمنهاي اسلامي را پايهگذاري كردند مانند مرحوم مهندس بازرگان كه شخص با اخلاصي بود در زماني اين كار را كردند كه نماز خواندن در دانشگاه شرمندگي داشت. افراد بايد از نظر روحي قوي ميبودند كه در دانشگاه نماز بخوانند. آن موقع حكومت هم مخالف اسلام بود و همراهي نميكرد، ولي الان حكومت آن طور نيست؛ گرچه برخي كه منتسب به حكومتند به گونهاي عمل يا نظريه پردازي ميكنند كه باعث غربت شريعت و اسلام ميشوند.»
عضو برجسته مجمع روحانيون مبارز ادامه داد:« در آن شرايط غربت، آنها با اين نيت حركتي را شروع كردند كه نتايج بسيار ارزشمندي داشت و البته داراي فراز ونشيب هم بوده و هست. اين فراز و نشيب نبايد باعث شود كه مايوس شويم؛ البته در زمان پيروزي نيز نبايد مغرور شويم. يك زماني بود كه در محيطهاي دانشجويي مسلمان ها به حال غير مسلمانها غبطه ميخوردند چون آنها اهل مبارزه و اسلحه به دست گرفتن بودند ولي در زمانه ديگر شرايط تغيير كرد و بچه مسلمانها از خودشان جرات نشان دادند.»
موسوي خوئيني ادامه داد:« زماني آقاي مشكيني در خدمت امام (ره) به مناسبت ديدار خبرگان رهبري با ايشان كه بنده هم عضو خبرگان و در خدمتشان بودم مقداري حرف هاي ياس آلود از حوزه و روحانيون زدند كه امام فرمودند: من قلبم پر از اميد است اگر شما زمان رضا شاه را ديده بوديد مايوس نميشديد. انسان مومن با تكيه بر ايمان كارهايش را انجام ميدهد در اين حالت نه مايوس ميشود نه شيفته.انسان چون ضعيف است لذا قدري كه شرايط بر خلاف مطلوب باشد مايوس ميگردد در حاليكه ما بايد به وظايفمان عمل نماييم اگر خداوند خواست توفيق ظاهري عنايت فرمايد، مهم آن است كه ما به وظايفمان عمل كنيم.»
وي ادامه داد:« جوهره اسلام ايمان و اتكا به ذات مقدس پروردگار است و انجمنهاي اسلامي بايد در كارهايشان به خدا اتكا كنند و رضايت او را مورد توجه قرار دهند.»
موسوي خوئيني گفت:« در دوران حيات امام (ره) وقتي مسوولان كشور به ديدار امام ميرفتند و همه در مورد مهمترين مسايل سياسي گفتگو ميكردند و همه منتظر بودند ببينند نظر امام (ره) چيست، امام مي فرمودند كه مراقب باشيد خودتان را اصلاح كنيد و تزكيه نفس را فراموش نكنيد.من فكر ميكنم معناي اين حركت امام (ره) اين نبود كه امام از آن مساله مهم سياسي غفلت داشتند، بلكه امام (ره) قبل و پيش از آنكه به آن مساله سياسي بپردازند نگاهش به اين بود كه اگر اصلاح نفس نباشد مشكلات ديگر پيش ميآيد.»
آيت الله خوييني در ادامه با اشاره به بحث روشنفكري ديني افزود:« روشنفكري ديني اين نيست كه دين را اصلاح كنيم بلكه بايد دريافتهاي ديني كه در طول زمان با فرهنگها و عادتهاي مختلف آميخته ميشود پالايش بشود.
دوم اينكه به دليل رشد جوامع فهم از دين متكاملتر ميشود. ولي متاسفانه گاه به اسم روشنفكري ديني از مرزها عبور ميشود.»
وي توضيح داد:« من در اينجا ميخواهم به نكتهاي اشاره كنم و آن اينكه مباحث علوم انساني مانند علوم رياضي و فيزيك نيست كه با روان انسان سر و كار نداشته باشد. اين مباحث با خواستها و جاذبههاي درون انسان و نفرتها و عشقهاي انسانها ارتباط دارد. اگر كسي ارايه نظريه ميكند اين وسواس پيش ميآيد كه آيا فرد آن نظريه را با تفكر دقيق و عميق بيان ميكند يا اينكه از چيزي يا كسي بدش آمده و در نتيجه ذهنش هم معطوف شده به سمتي كه اين نظريه را در مخالفت با آن بيان نمايد. البته اين به معناي اين نيست كه هر كسي بحثي ارايه كرد ما به دنبال انگيزهيابي باشيم.»
موسوي خوئيني اظهارداشت:«اگر حكومت، حقي از كسي ضايع كند توجه كنيم نقد به آن كار آيا با نگاه دقيق و علمي است يا اينكه چون ناراحت هستيم اين بحث را مطرح ميكنيم. چه طور ميشود فردي 20 سال پيش با تمام دلايل عقلي و نقلي از حكومت ديني دفاع ميكرده است ولي اكنون هزار دليل ميآورد كه نقض گفتههاي پيشين وي ميباشد. آن موقع درست نبوده است يا در كنار اين تغيير نظريه مسائل فردي و رنجشهاي شخصي هم دخالت دارد؟
اينجا نسل بعدي كه اين مسائل را ميبيند به اين فكر ميافتد كه آيا آن موقع اين فرد چون جايگاه و شأني در حكومت داشت آن همه از آن دفاع ميكرد ولي حالا چون آن شان را ندارد و يا حرمت او را آنگونه كه حق اوست يا خود گمان ميكند كه حق اوست رعايت نميكنند؛ آن را رد ميكند.»
اين عضو مجمع روحانيون مبارز تصريح كرد:« يك نفر راجع به ولايت فقيه چيز ديگري ميگفته ولي الان مطلب ديگري ميگويد و اين ضررش خيلي زياد است. شما شيخ قلي تهراني را نگاه كنيد كه يك زماني در تجليل و تعظيم از حضرت امام (ره) مطالبي ميگفت كه بعضي از دوستان امام آن مطلب را غلوآميز ميدانستند ولي وقتي با او آنگونه كه او توقع و انتظار داشت رفتار نشد چه سخناني گفت كه حتي مخالفان نظام هم نميپسنديدند.»
وي افزود:« روشنفكري ديني از مرحله اول بايد دين را پذيرفته باشد نه اينكه اصل دين را هم مورد شك قرار دهد.البته بايد تحقيق در مورد دين باشد، ولي اين درست نيست بگوييم لازم نيست به چيزي ايمان داشته باشيم. انسان بدون ايمان به پوچي كشيده ميشود.انسان يك موجودي نيست كه يك لحظه موضوعي را بگويد درست است و بعد بگويد درست نيست. نكته اول ايمان به دين است و بعد بايد دقت كنيم. تئوري و نظريهاي كه ارائه ميشود واقعاَ حركت انديشه است يا هواي نفس است و چون آن چيزي را كه ميخواستيم به ما ندادهاند، روي دنده لج افتادهايم؟! اگر اينطور باشد در مباحث روشنكفري ديني التقاط پيش ميآيد و البته ظرفيتها متفاوت است.»
وي در ادامه گفت:« اما سوال اين است اگر حكومت كسي را اذيت كرد آيا دليل ميشود بگويد حكومت بوش را بر جمهوري اسلامي ترجيح ميدهد؟ گاهي طوري در مورد مظالم اين حكومت صحبت ميشود كه گويي روي پهلوي را سفيد كرده است. اين كم لطفي است و بلكه بيانصافي محض است. در مباحث روشنفكري ديني نبايد به سمتي برويم كه همه چيز را نابود كنيم. بياييم خودمان را اصلاح كنيم. بايد عادت كنيم مخالف ما هم انسان است و عقيده دارد و حق دارد. نبايد طوري رفتار كنيم كه گويي حاضر نيستيم رقيبان ما نفس بكشند.»
موسوي خوئيني تاكيد كرد:« بسياري از اوقات حرفي كه از مرزها عبور ميكند حقيقتاَ كنكاش علمي نيست يك مقدار به خاطر اذيت است كه تحملها كم شده است و البته ما هنوز خودمان امتحان پس ندادهايم كه اگر همه چيز دست ما بود چه ميكرديم؟
اگر من با شخصي مخالفم نبايد آن را به مخالفت با دين تعميم بدهم. اگر يك روز هم زندان رفتيم يا كتك خورديم حواسمان باشد همه چيز را زير سوال نبريم.
اگر شبهه در ولايت فقيه ميكنيم نبايد به اين خاطر باشد كه چون سهم ما را ندادهاند … شايد هم فردي واقعا در تئوري در نظرش رژيم سلطنتي بهتر از جمهوري اسلامي است، ولي مراقب باشيم كه اين نظريه پردازيها ناشي از دلخوريها در بخشها و يا مسائل خصلتي و زنگارهاي دروني و نفساني نباشد.»
او ادامه داد:« اما اينكه فردي كه در همين مملكت فعاليت داشته بعد از چند سال بگويد جمهوري اسلامي نه، براي من سوال است كه آيا واقعا تحقيق كرده است آيا زمان پهلوي را ديده و مقايسه كرده است؟ يا اينكه چون اذيت شده يا توقع بيش از حد داشته يا واقعا به او ظلم شده است و يا به دوستان ستم شده است اينطور عمل ميكند؟
گاهي آنقدر در مباحث سياسي فرو ميرويم كه يادمان ميرود در درجه اول بايد مسلمان با تقوا و داراي تزكيه نفس باشيم.»
آيت الله موسوي خوييني با اشاره به اينكه در ايران جمعيتي كه از دين فاصله بگيرد نميتواند رشد كند افزود:« ايران كشوري مذهبي است و از قبل از اسلام نيز كشوري مذهبي بوده است. در ايران روشنفكر فاصله گرفته از مذهب هميشه خودش را خسته كرده است؛ جولان ميدهد ولي به جايي نميرسد. اگر روشنفكران ديني زماني در غربت باشند طولي نميكشد گرايش عمومي به سمت آنان خواهد رفت. شما بدانيد كه گرايش ضد ديني در نهايت ضد مردم ميشود. چون مردم مذهبي هستند و روشنفكر وقتي هرچه تلاش ميكند ميبيند در مردم تاثير ندارد آن وقت مردم را بي شعور و نفهم ميداند. در دوران گذشته هم سلطنتطلبها و هم تودهايها چون با مذهب درافتادند در آخرسر ضد مردم شدند. در خاطرات درباريها ميبينيم كه هم لاابايي در دين بودند و علاوه بر آن ضد مذهب و در نهايت ضد مردم بودند.»
اين عضو برجسته مجمع روحانيون مبارز در ادامه گفت:« من به دوستان حزبي هم هميشه گفتهام اگر از مردم به لحاظ ديانت فاصله گرفتيد مشكل پيدا خواهيد كرد. شما ميخواهيد با شيوه خاصي مملكت را اداره كنيد پس بايد مردم بپذيرند اگر مردم پذيرفتند حكومت دست شما خواهد افتاد.
پس شما بايد با مردم باشيد.حزب اگر از مردم فاصله گرفت نميتواند قدرت را بدست گيرد. عامه مردم با مذهب سر و كار دارند اگر از مذهب مردم فاصله بگيريد مردم هم از شما فاصله ميگيرند. نگاهتان صرفا به عدهاي روشنفكر نباشد تمام مملكت همين عده نيستند. چون راي مردم را ميخواهيد بايد با مردم همنوا شويد. حرفي نزنيد كه مردم فكر كنند با دينشان در افتادهايد؟ اگر شجاعت داريد به آن فردي كه گمان ميكنيد خلاف كرده ايراد بگيريد چرا سراغ اميرالمومنين ميرويد؟ كه او هم ولايتش را از راي مردم گرفته است و اگر مردم با او بيعت نميكردند حكومتش مشروعيت نداشت چرا اين مطالب را مطرح ميكنيد و مردم را نگران ميكنيد كه گمان كنند شما نسبت به ولايت الهي آن حضرت مشكل داريد؟
اگر بر خلاف اعتقادات عمومي حرف بزنيد مردم از شما فاصله مي گيرند و آنوقت به جايي ميرسيد كه ميگوييد مردم بي شعورند.»
وي يادآور شد:« امام(ره) طوري حرف ميزد كه با مردم همصدا بود. همزبان بود. مردم احساس ميكردند كه او يك نفر از خودشان است. يك نفر روستايي نميتواند همپاي شما مباحثه سياسي بكند ولي فهم او الكن نيست. اگر زبانش ياري نميكند فهم دارد. چرا حرف امام را ميفهميد و به دنبال آن راه ميافتاد چون امام با او همزبان بود.
در دانشگاهها هم كه روشنفكرترين محيط دانشگاهي است انجمني موفق خواهد بود كه با عقايد ريشهدار مردم نزديك باشد. انجمن اسلامي حزب سياسي محض نيست. انجمن اسلامي تشكيل شد تا پايگاهي براي اسلام خواهان باشد. ترديد در اين مساله بي معني است كسي كه بخواهد هويت اسلامي آن را تغيير دهد معني ندارد اسمش انجمن اسلامي باشد ميتواند يك كلوپ باشد كه هر كس با هر عقيدهاي آنجا باشد. انجمن اسلامي در درجه اول بايد اسلامي باشد. اگر جمعيت كمي هم آمد مهم نيست.
خداوند هم ميفرمايد : قل انما اعظم بواحده ان تقوموا لله مثني و فرادي
شما به وظيفه تان عمل كنيد و براي خدا عمل نماييد. انشاء الله جمعتتان هم زياد ميشود.»
موسوي خوئيني گفت:« دانشجويان در اين سالها اشتغال كامل به مسايل سياسي پيدا كردند و از مباحث تئوريك و فكري ديني دور افتادند.»
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران، آيت الله موسوي خوييني در پايان با اشاره به اينكه براي حركت اصلاحي بايد عوامل مختلف را در نظر گرفت گفت:« امام (ره) در دوران نهضت با احزاب هيچ همكاري نميكرد حتي با نهضت آزادي كه پايهگزاران آن متدين بودند. امام (ره) ميگفت: بايد زماني با آنها كار كنم كه بدانم چه ميخواهند بگويند. اگر الان قرار است از شوراي نگهبان انتقاد كنيم نبايد با كسي همكاري كنيم كه بعد ميگويد چرا بايد اسلام شرط باشد؟
بايد ببينيم چه چيز را ميخواهيم اصلاح كنيم. طوري عمل نكنيم يك وقت ببينيم كه همه چيز را ميخواهند كنار بگذارند. ميخواهيم به چه چيز اعتراض كنيم. اول همه ميگويند سياست مقدس نيست بعد كسي ديگر ميگويد هيچ چيز مقدس نيست ايمان هم مقدس نيست.
بايد با كسي كه كار ميكنيم ببنيم تا قدم آخر به كجا ميخواهد برود. اين طور نشود كه وسط راه تازه متوجه اختلافات عميق بشويم و آن وقت توي سر هم بزنيم.از طرف ديگر بايد دقت كنيم حركت اصلاحي ما در يك صحنه سوت و كور نيست كه كسي نظاره نكند. طوري عمل نكنيم كه انگار بين خودمان دعوا وجود دارد و طرف مقابل احساس راحتي بكند.
ضمن آنكه نسبت به آنچه به نظر صحيح نميآيد بايد حساس باشيم نبايد ناشيانه حركتي كنيم كه هرچند به قصد اصلاح است ولي طرف مقابل سوء استفاده ميكند.
و البته كار مشكلي است كه هم دفاع كنيم از كل حركت و هم انتقاد از كارهاي خلاف به طوري كه ديگران سوء استفاده نكنند. امام (ره) در زمان مبارزه با شاه مراقبت ميكردند هيچ موضوعي مبارزه با شاه را تحت الشعاع قرار ندهد. حتي عدهاي آمدند بحث مبارزه با بهاييها را پيش كشيدند امام تاكيد ميكردند مواظب باشيد مبارزه با شاه تحتالشعاع قرار نگيرد و امام (ره) نميگذاشت مساله اصلي فراموش شود. شما هم مواظب باشيد مساله اصلي فراموش نشود. مساله اصلي حفظ جمهوري اسلامي است هم جمهوريت و هم اسلاميت.»
انتهاي پيام
نظرات