عضو سابق شوراي مركزي دفتر تحكيم: بايد دوباره دانشجويان را به مسائل سياسي و اجتماعي حساس كرد
يك عضو سابق شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت گفت: انجمنهاي اسلامي دانشجويان در وهلهي اول به يك بازسازي كلي نياز دارند و پس از آن همت كنند تا مجددا حساسيتهاي سياسي و اجتماعي به فضاي دانشگاهها بازگردد.
«مريم اشرفي» در گفتوگو با خبرنگار سياسي ايسنا با بيان اينكه «مشكلات به وجود آمده در سالهاي 1375 و 1376 از جنس مشكلاتي بود كه تصميمگيريهاي هوشمندانهاي را ميطلبيد»، اين سالها را اوج مشكلات دفتر تحكيم وحدت خواند كه به گفتهي وي تنها تصميمگيري جمع اعضاء راهحل اين مشكلات بود.
وي ادامه داد: سال 1375 زماني كه انجمنهاي اسلامي زياد مورد اقبال رؤساي دانشگاهها و دولت نبودند و افرادي كه در اين انجمنها فعاليت ميكردند طبق مرامنامهي اين مجموعه و با نيت خاص خود فعاليت ميكردند و مشكلات ما بيشتر از جايي ناشي ميشد كه تصميم داشتيم در انتخابات رياست جمهوري شركت كرده و سرنوشت جامعهي دانشجويان در درجهي اول و سپس سرنوشت كشور را تغيير دهيم اما نوع مسائلي كه در سال هاي 1374 و 1375 بر انجمنهاي اسلامي حاكم شده بود، اين مجموعه را دچار ركود كرده بود.
اشرفي افزود: دفتر تحكيم وحدت از اولين تشكلهايي بود كه نگاهش به آقاي خاتمي متوجه شد، بنابراين چندين جلسه مذاكرات مفصلي با ايشان داشتيم، از اين جهت كه با بينشهاي ايشان آشنا شويم به ويژه دربارهي بينش ايشان نسبت به جامعهي دانشگاهيان و اينكه آيا ميتواند در وهلهي اول دانشگاه و در وهلهي دوم جامعه را از ركود سياسي حاكم خارج كند. به هر حال دفتر تحكيم وحدت در آن مقطع به عنوان يكي از تشكلهاي پيشرو موفق شد كه سرنوشت كشور را تغيير دهد.
اين عضو سابق شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت، رجوع به بدنه را يكي از عوامل اين موفقيت دانست و گفت: به هر حال ما به بدنهي خود رجوع كرديم و تمام دانشگاهها چه مخالف و چه موافق را جمع كرديم و بدنهي مجموعه نيز معتقد و صميمانه و با اقبال بسيار خوبي اعضاي شوراي مركزي را ياري دادند و توانستيم يك تصميم جمعي داشته باشيم و با تصميم نهايي، به صحنهي انتخابات وارد شده و بسيار موفق عمل كرديم و توانستيم انتخابات باشكوهي را برگزار كرده و به هر حال با انتخاب آقاي خاتمي، هشت سال فضاي تنفس ايجاد كنيم.
وي ادامه داد: پس از سال 1376 درهاي انجمنهاي اسلامي باز شد كه متأسفانه اين موضوع تا حدي توانست برخي را به مقاصدشان نزديك كند. به طور مثال در سال 1376 شاهد آن بودم كه برخي افراد بدون آنكه حتي از مرامنامهي تحكيم خبر داشته باشند وارد انجمنهاي شدند و يكباره فضاي بازي ايجاد شد كه برخي از اين افراد قصد داشتند تحكيم را از مواضع دانشجويي خود خارج كرده و مواضع حزبي و گروهكي به خود بگيرد. در نتيجه براي انتخابات بعدي شوراي مركزي، هنگامي كه مجمع عمومي را تشكيل داديم، مواجه شديم با اينكه برخي مرامنامهي تحكيم را زير سئوال بردند، آن هم توسط احزابي كه دريافته بودند دفتر تحكيم وحدت ميتواند نقش مهمي داشته باشند. بنابراين كم كم وارد دفتر تحكيم شده اما به دليل سياست مجموعه و اينكه آنها در اقليت بودند در آن زمان نتواسند كاري از پيش ببرند.
اشرفي ارزش دفتر تحكيم وحدت را در شاكلهي آن دانست و گفت: بيشترين ارزش كه براي دفتر تحكيم وحدت قائل هستيم براي شاكلهي آن است، به نظر من دفتر تحكيم وحدت بايد همان تصميمگيري از پايين به بالاي خود را حفظ كند، در واقع هيچ تشكل يا حزبي مانند دفتر تحكيم وحدت نبود كه دانشجويان افرادي را انتخاب كرده و اعضاي شوراي عمومي را تعريف و تصويب كنند و اين شورا نيز اعضاي شوراي مركزي را تعيين كنند، بنابراين به نظر من مهمترين ارزش دفتر تحكيم وحدت تصميمگيري از پايين به بالاي آن است و نبايد از آن فاصله بگيرد، چراكه اگر دور شد، ديگر چيزي از آن باقي نخواهد ماند. شايد به همين دليل آن را «تحكيم وحدت» ناميدند، زيرا اينگونه تصور كردند كه اگر تصميم از بالا به پايين باشد و چند نفر در بالا مواضع تحكيم را اعلام كنند، به صورت يك حزب سياسي بدل خواهند شد كه اعضاي آن به دنبال منافع جناحي و حزبي خود خواهند بود.
اشرفي در ادامه تأكيد كرد: در سالهاي اخير شاهد آن بودم كه ميان رأس و بدنهي اين مجموعه فاصله ايجاد شده و دفتر تحكيم وحدت دو پاره شد، به نظر من ارزش دفتر تحكيم وحدت زير سئوال رفته است به اين دليل كه حتي اعضاي شوراي مركزي چند دانشگاه نيز نميتوانند در كنار هم بنشينند!
وي همچنين گفت: اما ارزش ديگري كه دفتر تحكيم وحدت دارا بوده و هست، مرامنامهي آن است كه به نظر من اگر كسي به آن قائل نباشد بايد از اين مجموعه خارج شود، چراكه اين اين مرامنامه همان «قانون اساسي دانشجويي» است، البته اين مرامنامه را در سالهاي اوليهي تأسيس تنظيم كرده بودند و ما در دوران فعاليتمان به انجام تغييراتي در آن معتقد بوديم.
اين عضو سابق شوراي مركزي، با تأكيد بر اينكه «دفتر تحكيم وحدت تا زماني كه بدنه را به همراه نداشته باشد به جايي نخواهد رسيد»، تصريح كرد: فضاي انجمنهاي اسلامي دانشگاهها تغيير كرده و به طور كلي با فضايي كه ما فعاليت ميكرديم بسيار متفاوت است. به نظر من افرادي كه در حال حاضر فعاليت ميكنند بايد با همكاري اعضاي سابق، دانشجويان را به مسيري هدايت كنند كه نسبت به مسائل سياسي و اجتماعي دوباره حساس شوند، چيزي كه امروز در دانشگاهها بسيار به ندرت مشاهده ميشود. بنابراين انجمنهاي اسلامي دانشجويان در وهلهي اول به يك بازسازي كلي نياز دارند و پس از آن همت كنند تا مجددا حساسيتهاي سياسي و اجتماعي به فضاي دانشگاهها بازگردد.
اشرفي همچنين حاكم بودن فرهنگ دانشجويي را در ميان مجموعه، از جملهي مشتركات انجمنهاي اسلامي دانشجويان در سال 1375 و 1376 خواند و گفت: ميتوانستيم حرفهاي يكديگر را درك كنيم و در واقع اين فرهنگ دانشجويي حاكم، كه يك عضو انجمن اسلامي بايد چگونه حرف بزند، چگونه حرف يكديگر را بپذيرد و هم انتقاد كند در ميان اعضاء رايج بود، به گونهاي كه حتي به خاطر دارم در مورد انتخابات رياست جمهوري، برخي از اعضا انتقادات و مخالفتهايي جدي را مطرح ميكردند و ما نيز توجيهات خود را بيان ميكرديم و نتيجه آن شد كه مخالفان بيشتر از موافقان همياري كردند.
وي در ادامه به ديدارهاي اعضاي دفتر تحكيم وحدت با مقام معظم رهبري اشاره كرد و افزود: بر خلاف تبليغاتي كه عليه دفتر تحكيم وحدت ميشد، ما ديدارهايي با مقام رهبري داشتيم و ايشان صميمانه با ما برخورد ميكردند . ما هم تمام مشكلات را با ايشان مطرح ميكرديم كه بسيار مثمرثمر واقع ميشد. به خاطر دارم روزهايي كه با ايشان ديدار داشتيم، پيش از ديدار جلساتي را برگزار ميكرديم مبني بر اينكه چه مسائلي را مطرح كنيم و اينكه بازخورد اين مسائل چگونه خواهد بود؟ هنگامي كه ديدار صورت ميگرفت ايشان با سعهي صدر برخورد ميكردند به گونهاي كه ما حتي توانستيم حرفهايي را كه به نظرمان خط قرمز محسوب ميشد مطرح كنيم و ايشان ما را تشويق كردند كه همواره منتقد باقي بمانيم و هيچگاه خود را در لاك چاپلوسي و طمع وارد نكنيم، حتي اگر فكر كنيم اين حرفها به مذاق شخص اول كشور خوش نيايد. به هر حال، به نظر من آن لحظات بهترين لحظات براي ما بود چراكه در آن دوران هم توانستيم حرفهايمان را مطرح كنيم و هم ديديم كه مسؤولان نظام با ما اينگونه برخورد كردند. در اين ديدارها ما متوجه شديم كه نبايد عقبنشيني كرده و متوسل به مسائل ديگر شد و حرفهاي خود را از مجراي ديگري زد، بلكه همواره خود را به عنوان يك دانشجو و دانشگاهي حفظ كرد، چراكه دانشجو به قدرت و ثروت توجهي ندارد و حرفهاي خود را با نيت خالص بيان ميكند.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات