جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي در تحليلي تحت عنوان " مردان رييسجمهور از چند منظر" آورده است: شعارها و وعدههاي دولت جديد «تحول» و «شايستهسالاري» بوده است و مديريت از جديترين عرصههاي تحقق اين شعار قلمداد ميشود. بدون ترديد اگر قرار باشد تحولي صورت گيرد، اين مديران شايسته هستند كه بايد تحول را ايجاد و آن را مديريت كنند.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، در اين تحليل كه جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي در سايت خود قرار داده است، با اشاره به اين كه بيش از 60 روز از زمان راي اعتماد مجلس به كابينه پيشنهادي احمدينژاد و تشكيل رسمي دولت ميگذرد، از انتخاب "مردان رييس جمهور" به عنوان مهمترين اقدام در اين روزها ياد شده و آمده است: « از مهمترين شعارها و وعدههاي دولت جديد "تحول" و "شايستهسالاري" بوده است و مديريت از جديترين عرصههاي تحقق اين شعار قلمداد ميشود. بدون ترديد اگر قرار باشد تحولي صورت گيرد، اين مديران شايسته هستند كه بايد تحول را ايجاد و آن را مديريت كنند. لذا هم به اين اعتبار و هم از اين جهت كه دولتي جديد سركار آمده است، تغييرات در عرصه مديريت كشور هرچند گسترده باشد، مورد انتظار و قابل درك است. مشروط بر اينكه منطبق با شعارهاي فوق باشد. اين انتظار زمينه را براي احمدينژاد نيز كه شعار تحول خواهي او در جريان رقابتهاي انتخاباتي پر رنگتر از ديگران بود فراهم ساخت تا با دولتي "نو" به ميدان بيايد. علي القاعده ابتداييترين و در عين حال اساسيترين اقدام احمدينژاد طي روزهاي گذشته انتخاب و استقرار مديران جديد بوده است، اقدامي كه همچنان ادامه دارد و لازم است براي پرهيز از هزينههاي بلاتكليفي، با شتاب بيشتر و البته با تدبير از اين مرحله عبور شود. خصوصا آنكه دولت با چالشهاي مهمي در عرصه بينالملل و اقتصاد روبرو است.»
نويسنده اين تحليل معتقد است كه براساس آنچه تاكنون گذشته است، تركيب دولتمردان نهم را از نظر گرايشات سياسي ميتوان چنين ارزيابي كرد:
« منظر اول: دولت احمدينژاد و دولتمردان هاشميرفسنجاني
رسم چنين بوده است كه اگر دو رقيب جدي در عرصه انتخابات با هم همآوردي كنند، پس از پيروزي يكي بر ديگري، وابستگان به رقيب مغلوب نه انتظاري براي حضور در مناصب دارند و نه اميدي. اين رسم پس از دوم خرداد در ايران رنگي ديگر يافت و آنچنان بر هر چيز غلبه پيدا كرد كه در مجموعه دولت خاتمي نه تنها در سطوح عالي آن حتي در سطوح مياني، مديري كه به رقيب اصلي وي يعني ناطق نوري راي داده باشد يافت نميشد و اساسا اين ويژگي در رديف ملاكهاي اصلي گزينش مديران دوران اصلاحات قرار گرفته بود. منطق روشني هم داشت و آن اينكه كسي ميتواند در اين دولت حضور يابد كه ضوابط و مباني فكري آن را قبول داشته باشد. در جريان انتخابات رياست جمهوري نهم، بويژه دور دوم نيز جديترين رقابت از هر حيث ميان هاشمي رفسنجاني و احمدينژاد شكل گرفت. اما اين رسم در دولت احمدينژاد شكسته شده است و علاوه بر برخي وزرا، در ميان معاونان آنها و در حساسترين مناصب مانند معاونت وزارت كشور و معاونت وزارت امور خارجه چهرههايي حضور پيدا كردهاند كه به نوعي در ستاد هاشمي رفسنجاني حضور و نقش داشتهاند. اين نكته اگر از روي سماحت و با هدف شايستهسالاري يا استفاده از همه ظرفيتها صورت گرفته باشد در خور تقدير است و جا دارد دولت احمدينژاد از اين نظر ستوده و انگ "تصلب" از او دور شود. اما اگر دلايل ديگري دارد بايد شناخته و سپس تحليل شود.
منظر دوم: دولت احمدينژاد و دولتمردان خاتمي
با همان مقدمات قبلي، تعامل دولت احمدينژاد با دولتمردان خاتمي نيز قابل توجه است. علاوه بر رييس سازمان انرژي اتمي و وزير راه و ترابري، چهار معاونت از معاونتهاي سازمان برنامه ريزي و مديريت، شامل رحمتي معاون امور زيربنايي، تفضلي معاون امور فني، محمد قاسم حسيني معاون امور مجلس و استانها و كرمي معاون اداري مالي و منابع انساني از جمله دولتمردان خاتمي هستند كه از سوي رييس سازمان برنامه ريزي و مديريت ابقا شدند.
ضمن اينكه برادران شركاء رييس سابق سازمان برنامهريزي و مديريت به سمت مشاور عالي و عبدالحميد معافيان، غلامرضا تاجگردون و ابراهيم بهادراني معاونان سابق اين سازمان به عنوان مشاور رييس منصوب شدند.
تعدادي از مديران ارشد سابق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در دوران خاتمي يعني شعاعي معاونت فرهنگي، ايماني معاونت هنري و زرهاني رييس سازمان حج و زيارت نيز از سوي صفارهرندي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي دولت احمدينژاد ابقا شدند.
بازگشت مظاهري وزير سابق امور اقتصادي و دارايي به عنوان معاون كل اين وزارت خانه نيز از اين دست است. ناگفته نماند كه سازمان مديريت و برنامه ريزي به عنوان مغز متفكر دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كانون تصميمات فرهنگي دولت عليالقاعده جزو چالش برانگيزترين حوزههاي مديريتي قلمداد ميشوند كه دولت احمدينژاد ميتوانست با دولت خاتمي بر سر آن رقابت كند و اين غير از صدها مسووليتي است كه همچنان در اختيار دولتمردان دوره خاتمي باقي مانده است. اين رفتار نيز اگر از سر شايسته سالاري باشد در خور تقدير است و جا دارد كساني كه رفتاري قبيلهاي به نمايش ميگذارند از آن درس بگيرند و اگر غير از اين است، دولتمردان دولت نهم بايد پاسخگوي اعتمادي باشند كه موكلين آنها ابراز كردهاند.
نظرسوم،دولتاحمدينژاد و شهرداري و شوراي شهرتهران
بررسي تغييرات در دولت نهم نشان ميدهد كه رييسجمهور از ميان افرادي كه براي مناصب اجرايي درنظر گرفته، نسبت به همكاران سابق خود در شهرداري و شوراي شهر اعتماد بيشتري دارد و بسياري از مناصب مهم كشور را به مديران سابق شهرداري تهران داده است.
علي سعيدلو معاون سابق شهردار و وزير پيشهادي نفت كه نتوانست از مجلس راي اعتماد بگيرد چندي است به عنوان معاون اجرايي رييسجمهور فعاليت خود را آغاز كرده است. معاونت اجرايي رييسجمهور معاونتي بود كه در دوره دوم رياست جمهوري سيدمحمد خاتمي به دليل تداخل كاري آن با فعاليت معاون اول رييسجمهور منحل شد؛ اما احمدينژاد با تجديد نظر در آن، مسووليتش را به معاون اداري مالي خود در شهرداري سپرد.
مهدي هاشمي معاون سابق امور استانهاي شهردار تهران نيز كه نتوانست براي تصدي وزارت رفاه راي مناسب كسب كند معاون عمراني وزير كشور شد.
محمدجواد محمديزاده كه معاون سابق خدمات شهري شهرداري بود، نيز به عنوان استاندار خراسان رضوي انتخاب شده است.
شيخالاسلام رييس دفتر احمدينژاد در شهرداري به عنوان استاندار هرمزگان تعيين شد.
همچنين اسفنديار رحيم مشايي كه رياست سازمان فرهنگي و هنري شهرداري تهران را به عهده داشت در مقام رييس سازمان جهانگردي و ميراث فرهنگي كار خود را آغاز كرده است.
از ديگر انتصاباتي كه در اين زمينه صورت گرفت، ورود حسين علايي به تشريفات رياست جمهوري بود، وي قبلا مسووليت مدير كلي روابط عمومي شهرداري را به عهده داشت.
علي آبادي هم كه معاون عمراني و فني شهرداري تهران بود به عنوان معاون رييسجمهور و رييس سازمان تربيت بدني فعاليت خود را آغاز كرده است.
داوود مددي ديگر فردي است كه از شهرداري تهران به دولت آمده و سرپرستي وزارت رفاه را عهدهدار شده است. وي قبلا رييس سازمان سرمايهگذاري شهرداري تهران بود.
مهرداد بذرباش، مشاور جوان سابق شهرداري تهران در مسووليت جديد خود يعني مشاور رييسجمهور در امور جوانان و رييس گروه مشاوران جوان رياست جمهوري به ايفاي نقش ميپردازد. به همراه وي نزديك به 20 نفر از اعضاي گروه مشاوران جوان شهرداري نيز به دولت آمده و مشاوران جوان وزرا و معاونان رييسجمهور شدهاند.
دكتر ابوالحسن فقيه معاون مديركل روابط عمومي شهرداري تهران به سمت سرپرست سازمان بهزيستي منصوب شده است. علياكبر اشعري مدير موسسه همشهري و مشاور فرهنگي شهردار تهران كه وزير پيشنهادي احمدي نژاد براي وزارت آموزش و پرورش نيز بود، پس از عدم توفيق در كسب راي اعتماد مجلس به عنوان رييس كتابخانه ملي معرفي شد.
محمدعلي فتحاللهي مشاور سابق شهردار نيز به عنوان معاون دفتر رئيس جمهور انتخاب گرديده است.
همچنين قرباني از مديران شهرداري تهران به عنوان استاندار آذربايجان غربي معرفي شده است.
جوانفكر از ديگر نيروهايي بود كه در دوره مسووليت احمدينژاد در شهرداري مشاور مطبوعاتي وي بود و در دور جديد فعاليت كابينه به عنوان مشاور مطبوعاتي رييسجمهور كار خود را آغاز كرد.
احمد خادم المله از نيروهاي با سابقه ايرنا و از دوستان نزديك جوانفكر نيز كه مدت كوتاهي با ستاد احمدينژاد همكاري داشت مدير عاملي خبرگزاري جمهوري اسلاي ايران (ايرنا) را عهدهدار شد.
برخي از شنيدههاي غيررسمي نيز حكايت از اين دارد كه براي تصدي معاونت برخي وزارتخانهها، صحبتهايي نيز با بعضي از شهرداران مناطق تهران شده است.افرادي از شوراي شهر تهران نيز به همراه احمدينژاد بهدولت آمدهاند.
مهدي چمران كه رئيس شوراي شهر تهران است با حفظ سمت در مسووليت جديد خود با عنوان مشاور رييسجمهور در امور شوراي شهر و روستا ايفاي نقش ميكند. از شوراي شهر تهران افراد ديگري نيز به دولت رفتهاند.
مسعود زريبافان علاوه بر عضويت در شوراي شهر، عنوان دبيري هيات دولت را به عهده گرفته است.
نسرين سلطانخواه از ديگر اعضاي شوراي شهر جايگزين زهرا شجاعي در مركز مشاركت امور زنان شده است.
بدين ترتيب تاكنون حدود 30 نفر از مديران سابق شهرداري تهران امروز در رديف دولمتردان احمدينژاد قرار گفتهاند و روند انتصابات از اين حكايت دارد كه مديران شهرداري سابق تهران همچنان ميتوانند براي حضور در دولت نهم اميدوار باشند. بكارگيري مديران سطوح مختلف شهرداري سابق تهران نيز كه علي القاعده نزديكترين افراد به احمدينژاد به شمار ميروند، اگر با رعايت ضوابط و بر اساس توانمندي و لياقت صورت گرفته باشد طبيعي و بي نياز از تامل است. ناگفته نماند كه اينها همه "مردان رييس جمهور" نيستند و دولت و دولتمردان، گسترهاي به مراتب بيشتر دارند. تعدادي از وزراي كنوني خارج از اين دستهبنديها هستند و وزراي چهار وزارتخانه حساس نفت، آموزش و پرورش، رفاه و تعاون همچنان با سرپرست اداره ميشوند. به هر حال اين حق رييس جمهور است كه مردان خود را بر اساس اهداف و معيارهايش برگزيند. مديراني "شايسته" و توانا براي ايجاد "تحول"».
انتهاي پيام
نظرات