• دوشنبه / ۹ آبان ۱۳۸۴ / ۱۲:۱۰
  • دسته‌بندی: سیاسی2
  • کد خبر: 8408-03717

تقي رحماني در جمع دانشجويان: ـ طبقه‌ي متوسط بستر بازي را عوض كند ـ اگر ما ميزان بوديم خاتمي بهتر عمل مي‌كرد

تقي رحماني در جمع دانشجويان:
ـ طبقه‌ي متوسط بستر بازي را عوض كند
ـ اگر ما ميزان بوديم خاتمي بهتر عمل مي‌كرد
«تقي رحماني» گفت: طبقه‌ي متوسط بايد به جاي تسخير دولت به صنف سازي مدني بپردازد، به جاي استقراض از دولت در حوزه‌ي عمومي بايستد و بستر بازي را عوض كند. به گزارش خبرنگار سياسي ايسنا، اين فعال سياسي در در مراسم افطاري به ميزباني انجمن اسلامي دانشجويان دانشكده‌ي ادبيات دانشگاه تهران در باشگاه دانشجويان اين دانشگاه اظهار داشت: صد سال است براي آزادي مسيري را دور مي‌زنيم، دانشجويان و روشنفكران جريان آزادي خواه در ايران بودند، از آنها احزاب و جريانات سياسي به وجود آمده است، امروز فصل نقد است، نقد منصفانه نه نقد بي رحمانه، ولي بايد دليرانه خود را نقد كنيم. به جاي اين كه به طرف مقابل كه چندان هم قدرتمند نيست و در شرايط ضعف ما قوي است، زياد نخنديم و مقداري به وضح خود نقادانه نگاه كنيم. رحماني افزود: امروز و يا شايد تا چند ماه ديگر فرصت داريم كه بتوانيم نقدي كنيم تا بتوان بر آستان آن گلبانگ سربلندي زد. هر بار خوب نقد كرديم تا مدتي خوب حركت كرديم، هر بار خوب نقد نكرديم شتابزده حركت كرديم. چرا بعد از صدسال آزادي به قول مهندس بازرگان هنوز درختي بي ريشه است؟ و چرا بعد از صد سال ما نتوانستيم آن طور كه بايد و شايد مسير دموكراسي، دانش فني و مديريت عملي را در جامعه نهادينه كنيم؟ از زمان جنبش مشروطيت تا به امروز روشنفكران شعارها و مدينه‌ي فاضله‌هاي كلاني ساختند ولي بعد از مدتي ميدان را به رقيبي واگذار كردند كه زور پول و اعتبار بيشتري داشته است. سياست ميدان شوخي كردن و آرمان‌هاي غيرعملي نيست، انسان به آرمان نياز دارد ولي در واقعيت حركت مي‌كند. رحماني ادامه داد: ما چرا اين قدر روي طوفان شن حركت مي‌كنيم و زيرپاي ما خاليست؟ ايران كشور پرماجرايي است، صد سال است جنبش‌هاي اجتماعي- سياسي قدرتمندي در ايران بوده‌اند ولي نتايج كمي داده است. كشوري جوان و پرتحرك داريم، شايد اين جواني‌اش عيب باشد كه نتوانسته است انباشت تجربه براي حركت‌هاي بعدي داشته باشد. حافظه‌ي تاريخي در ايران وجود ندارد هر دوره با يكسري دانشجوي جوان و يكسري سياستمدار جوان مواجه هستيم كه انباشت تجربه ندارد و اصلاح طلب اين دوره حتي مصدق را قبول نداشت تا برود تجربه‌ي قدرت متمركز را درست بخواند تا در مواجهه با آن دوباره دچارش نشود. رحماني تاكيد كرد: اصلاح طلب اين دوره فكر مي‌كرد دولت ملي دكتر مصدق مساله‌اش نيست در صورتي كه تجربه‌هاي تاريخي ما مدام بدون اين كه آن را درك كنيم تكرار مي‌شود و اين درد بزرگي است. ما بايد در نقد خودمان دلير باشيم، امروز چند دانشجو و روشنفكر سازي كوك مي‌كنند و مي‌نوازند، چند سال بعد دوباره مثل امروز وقت پرداختن به اين مساله است. رحماني ادامه داد: چرا دولت روشنفكران آزادي خواه كه در ايران دولتمرد شدند دولت مستعجل بود؟ آيا طبقه‌ي متوسط مي‌تواند در اين كشور نخست وزير و رييس جمهور شود؟ چه مشاركت باشد چه ملي مذهبي و نهضت آزادي، چه دكتر مصدق يا .... آن چه كه در دنياي سياست است موازنه‌ي قواست. طبقه‌ي متوسط در صد سال اخير هر بار كه به اين مقام و دولت شدن انديشيده است پلكان ديگران شده، فكر مي‌كرده ديگران را پلكان كرده است ولي خودش پلكان شده است و وقتي كه به قدرت رسيده است ناچار بوده شعار قدرتمندان را پياده كند. رحماني افزود: در عرصه‌ي سياسي بعضي‌ها قدرتمندند و بعضي‌ها تاثيرگذار؛ طبقه‌ي متوسط كه دانشجويان و روشنفكران جز آن هستند تعيين كننده نيست، تا تعيين كننده نشود ايران به دموكراسي نمي‌رسد ولي بايد مسير موثر بودن و تعيين كنندگي را برود. رحماني گفت: شما اعضاي انجمن‌هاي اسلامي ده سال ديگر به فرزندتان نگوييد سياست بد است، من رفتم اشتباه كردم، نگوييد يك خاتمي بود مثل مصدق و نشد و نتوانست. نگوييد سياست بد است، چرا كه سياست تمام زندگي شماست، ترافيك تهران هم نمودي از سياست است، اول انقلاب آقاي بهزاد نبودي گفت راه رشد غير سرمايه‌داري صنايع سنگين است، سال 1368 عده‌اي ديگر گفتند بايد تجاري كنيم، بعد مطرح شد كه بايد كشاورزي كرد. سياست يعني سفره‌ي نان شما، اما چرا گامي سخت است، به اين دليل كه ما جايي را اشتباه گرفته‌ايم، بايد روي آن فكر كنيم آيا طبقه‌ي متوسط با ادعاي خود مي‌تواند دولت شود؟ اين طبقه‌ي متوسط كه ما جزو آن هستيم هنوز در اندازه‌هاي قدرتمندترين نيست، اگر حزب اكثريت پارلمان هم شود باز هم كنترل مي‌شود، چون سازمان مناسب در جامعه ندارد. رحماني ادامه داد: ما فاقد بستر مناسب براي دموكراسي سازي هستيم، تسخر دولت راه چاره‌ي ما نبوده است، آن حزب سياسي كه مي‌خواهد با يك جمع سياسي دوباره دولت را در ايران بگيرد به در بسته مي‌زند و شيپور را از در گشادش مي‌زند، اين سوژه تكراري است. بستر ما در دنياي مدرن در حوزه‌ي عمومي است، تا ما حداقلي از پول، سازمان و ايدئولوژي لازم را تدارك نبينيم و در ميان قدرتمندان متحد دموكرات پيدا نكنيم نمي‌توانيم حتي حق معقول داشته باشيم، همان طور كه اين صد سال اخير نداشتيم. وي گفت: زياده خواهي گاه باعث مي‌شود آن چه كه مي‌خواهيم هم به دست نياوريم، روشنفكران طبقه‌ي متوسط اگر در هر قالبي جمع شوند 30 يا 25 درصد آراي مردم ايران هستند، با 25 درصد نمي‌شود دولت كامل گرفت. در تمام اين صد سال چه چپ و چه راست چه مذهبي و چه غيرمذهبي بيشتر سعي كرده است وارد دولت شود و با تسخير دولت دموكراسي بياورد، نيت هم خير بوده است ولي راه جهنم هميشه به نيت بهشت آسفالت مي‌شود، هيچ كس به شما نمي‌گويد من شما را به جهنم مي‌برم. اين فعال سياسي گفت: امروز وقت آن است كه نگاه تسخير دولت جايش را به گفت وگو در حضور جامعه‌ي مدني و حوزه‌ي عمومي بدهد، من حق حيات و زندگي مي‌خواهم و به آن كسي راي مي‌دهم كه بتواند حداقل رفاه و آزادي من را تامين كند. شما وقتي خاتمي را به صحنه برديد از او اتوپيا مي‌خواستيد، ظرفيت آقاي خاتمي مشخص بود، اگر شما ميزان بوديد او ميزان‌تر عمل مي‌كرد. اگر ما ميزان بوديم او بهتر عمل مي‌كرد، شما از خاتمي چيزي مي‌خواستيد كه در آرمان‌هاي خودمان بود، آقاي خاتمي ظرفيت و باورهايش مشخص بود، وقتي روشنفكر خود نداند چه ظرفيتي دارد از مخاطبش چه انتظاري مي‌توان داشت. هر بار در ايران گرد وخاك سياست شده است روشنفكران در صفحه‌ي اول مطبوعاتند، هر بار گرد و خاك خوابيده است مي‌بيند اوضاع در دست چه كساني است. وي گفت: براي اين كه بازي دوباره از صفر آغاز نشود امسال فرصت خوبي است كه به جاي تشكيل جبهه‌هاي گوناگون بدون عاقبت و استراتژي‌هاي روي هوا كه عملي نيست، به چند سوال بنيادين جواب داده شود. مساله فراتر از مذهبي و غيرمذهبي است، مساله‌ي يك طبقه‌ي شكل گرفته و ناگرفته‌ي نيم بندي است كه آزادي مي‌خواهد و منشا تحولات صد ساله‌ي اخير در تاريخ ايران بوده، دويده است اما به اندازه‌اش نتيجه نگرفته است. رحماني اظهار داشت: طبقه‌ي متوسط بايد به جاي تسخير دولت به صنف سازي مدني بپردازد، به جاي استقراض از دولت در حوزه‌ي عمومي بايستد و بستر بازي را عوض كند، اگر بستر بازي را عوض كنم آن وقت با اتحاد بيشتر مي‌توانيم از هر دولتي حقوق خودمان را استيفاء كنيم و حق شهروندي بخواهيم ولي اگر در دولت برويم بايد دولتي را بخواهيم كه با خيلي از جاهاي آن موافق نيستيم. رحماني ادامه داد: دانشگاه بستر بحث و بررسي است، دانشجو اگر اين كار را نكند ديگر دانشجو نيست، بحث اين است كه آيا راه حل ما تسخير دولت است يا عوض كردن جايگاه و استقرار در حوزه‌ي عمومي است؟ انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha