سفير ايران در اتحاد جماهير شوروي سابق تصريح كرد: با به كارگيري عقل سليم و هنر ديپلماسي ميتوان به حفظ منافع ملي و كنترل بحران در مسالهي هستهيي كشورمان پرداخت.
ناصر نوبري، سفير ايران در شوروي سابق در گفتوگو با خبرنگار انرژي هستهيي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با اعلام اين مطلب ادامه داد: علي رغم اينكه هر دو طرف ايران و سه كشور اروپايي رجزخواني كرده و شعارهاي تندي را نسبت به چگونگي ادامهي مذاكرات دادهاند، اما عمق رفتارها نشان ميدهد كه هر دوطرف تمايلي به درگيري جدي ندارند.
اين كارشناس ارشد مسايل بينالملل در ارزيابي از عملكرد دولت جديد براي حل مسالهي هستهيي ابراز عقيده كرد: مجموع تحركات دو - سه ماهه اخير نشان ميدهد كه دولت جديد اساسا در همان روند و كريدور اشتباهات دولت گذشته حركت ميكند و تحولي حاصل نشده و در چارچوب همان معادلهي اعتمادسازي گذشته، رييس جمهور پيشنهاد ديگري را مطرح كردهاند.
وي سپس در عين حال افزود: بروز شرايط كنوني، نتيجهي طبيعي اقدامات تيم قبلي است. تيم قبلي طي دو سال هر امكان و امتيازي كه ايران در اختيار داشت را يكطرفه به طرف مقابل داد تا نهايتا غرب پرونده را مختومه كرده و ايران به فعاليت صلحآميز هستهيي خود ادامه دهد، اما غرب همه اين امتيازات را گرفت (ارايه گزارش 1000 صفحهيي ايران، ورود بيرويه بازرسان، امضا و اجراي پروتكل الحاقي بدون مصوبه مجلس، تعليق همه جانبهي غنيسازي و تمام فعاليتهاي صلح آميز هستهيي و ...) و در مقابل نه تنها پرونده را مختومه نكرد، بلكه در نهايت از ايران خواست غني سازي و فعاليت صلحآميز هستهيي را براي هميشه تعطيل كند و گفت در غير اين صورت مسالهي هستهيي ايران را به شوراي امنيت ارجاع خواهد داد.
نوبري با بيان اين عقيده كه "محصول ديپلماسي تيم قبلي اين است كه وضع امروز خطرناكتر از گذشته شده" اظهار داشت: اين نوع كنترل كردن هنر نيست كه طي دو سال هر آنچه در جيب داريد، جهت آرام كردن طرف مقابل، يكطرفه بدهيد. به دست آوردن زمان در شرايط تعليق فعاليتها به ضرر ما و به نفع طرف مقابل است.
اين كارشناس ارشد روابط بينالملل راهاندازي تاسيسات فرآوري اورانيوم اصفهان را "آشوبي" دانست كه به دولت جديد "تحويل" داده شد و در ادامه ابراز عقيده كرد: راهاندازي تاسيسات UCF اصفهان مانند اين است كه مواد اوليه را وارد انبار كارخانهاي ميكنيد كه بايد خود كارخانه تعطيل بماند و حق راهاندازي آن كارخانه را نداريد، از طرف ديگر اگر دولت قبلي در بازپسگيري امتيازات از دست رفته صداقت داشت، طبق روند مذاكرات ميبايست دو ماه قبل از پايان عمر دولت خود، UCF اصفهان را راه ميانداخت و خود تبعات اين اقدام را مديريت ميكرد و پاسخگو بود، نه اين كه دوباره خود را با بازي اروپاييها وفق داده و دو ماه وقت را تلف كند و در روز تحليف رييس جمهور جديد پلمب تاسيسات UCF را بردارد.
سفير ايران در شوروي سابق تصريح كرد: در نگاهي كارشناسانه و نقادانه به عملكرد ديپلماسي گذشته، لزوما اين نتيجهاي كه اكنون حاصل شده به دست نميآمد.
نوبري با اشاره به عملكرد تيم جديد مذاكرهكننده ابراز داشت: مايلم قبل از اينكه به اين موضوع بپردازيم، اول به مرور كلي اساس اشكالات وارد به عملكرد تيم گذشته بپردازم. ما فريب بازي غرب را كه خود را دوگانه نشان ميدادند، خورديم. در حالي كه آنها يك بازي هماهنگ شده را به اجرا گذاشتند كه اساس آن سياست به مرگ بگيريم تا ايران به تب راضي شود، بود و قرارشان بر اين بود كه داروي تلخ تعطيلي فعاليت صلح آميز اتمي در ايران را آرام آرام به خورد ايران دهند و در اين معركه به مرگ گيرنده و تهديد كننده آمريكا باشد و چانهزني براي راضي كردن به تب هم به عهده اروپا گذاشته شد و انگليسيها هم هماهنگ كننده بودند و ديديد كه وقتي كمي موضع ايران استوار شد، دستشان كه در يك كاسه بود، رو شد و اروپاييها در محكوميت ما و ارجاع پرونده به شوراي امينت پيشقدم شدند. پس اين يك اشتباه استراتژيك بود كه به مدعي طرف مقابل خود به عنوان ميانجي اعتماد كرديم. اشتباه بزرگ دوم، فريبي بود كه غرب در فن مذاكرات و نوع معادلهاي به دليل ناشي بودن تيم ايراني تحميل نمود و آن اينكه معادلهاي بين موضوعات انضمامي از طرف ايران با موضوعات انتزاعي از طرف غرب برقرار نمودند و در حالي كه برقراري معادله از دو جنس متفاوت غير ممكن است و عملا دست طرف ايراني را ميبندد و دست طرف اروپايي را باز نگه ميدارد. آن معادله اين بود كه ايران تعهدات عيني و مشخص بدهد از قبيل امضا و اجراي پروتكل الحاقي، ارايه گزارش كامل اجازه بازرسي فراتر، تعليق كليه فعاليتهاي هستهيي و غيره براي اعتماد سازي، يعني تا اينكه طرف مقابل اعتماد (انتزاعي) ايجاد شود.
وي يادآور شد: اعتماد يك مفهوم انتزاعي و ذهني است ممكن است شما دهها كار انجام دهيد و طرف مقابل بگويد هنوز اعتماد پيدا نكردهام. در عالم سياست كلمه اعتماد بايد حتما با مفاهيم انضمامي و عيني و مصاديق محدود گردد وگرنه اعتماد كه به طور مطلق حد و حصر ندارد. از منظر انتزاعي و اساسا در جهان هيچ كشور به هيچ كشوري اعتماد ندارد. حتي بين آمريكا و انگليس و بين آمريكا و اسراييل نيز اعتماد بدين معنا وجود ندارد و ميبينيد حتي بين آمريكا و اسراييل نيز جاسوسي ميشود، بايد معادله بين اقدامات مشخص و زمابندي شده ايران در برابر اقدامات مشخص و زمانبندي شده آنها برقرار ميشد. آنها بعد از تحقق تمام اقدامات ايران حالا ميگويند كه هنوز اعتماد پيدا نكردهايم و براي اعتماد بايد شما اساسا كليه فعاليتهاي صلح آميز اتمي را تعطيل كنيد، لابد بعد هم ميگويند سياست خاورميانهاي و غيره بايد چنين و چنان شود تا اعتماد كنيم و اين پروسه ميتواند همينطور ادامه يابد تا به قول قرآن كريم حتي يرود و كم عن دينكم.
اين كارشناس مسايل بينالملل تصريح كرد: ما حتي براي تعليق غنيسازي زمان محدود و مشخصي تعيين نكرديم و آنها با طولاني كردن زمان مذاكرات، عملا تعطيلي را به يك رويه تبديل كردهاند، به طوري كه حالا ما براي برداشتن هر تعطيلي بايد هزينههاي گزافي بدهيم. اشتباه سوم اين بود كه اجازه داديم آنها بازي با ما را از ميدان حقوقي - فني كه دست ما بالاتر بود، خارج كنند و ما را به ميدان سياسي كه دستشان بالاتر است، ببرند.
وي ادامه داد: اينكه بگوييم آژانس در واقع همان راي كشورهاست و در آنجا هم اكثريت با قدرت سياسي غرب است، خوب اگر دنيا به همين سادگي است، پس ديپلماسي براي چيست؟ خواست غرب هم كه معلوم است، پس اطاعت كنيم. در حالي كه هنر و نقش ديپلماسي شناسايي ظرفها، قالبها، ساختارها، قدرتها و منافع گوناگون و متنوع موجود در صحنهي جهاني و طراحي نحوهي حركت پيچيده در اين ميان جهت حفظ منافع ملي است.
نوبري تصريح كرد: به لحاظ حقوقي، ناقض اوليهي NPT كشورهاي غربي هستند كه ايران را كه عضو NPT است، تحريم كردند و بالاخره اشتباه مهم ديگر اين بود كه ما پذيرفتيم چارچوب مذاكرات هستهيي شامل ديگر حوزههاي اقتصادي و سياسي نيز شود. اين در واقع علامت غلط به طرف مقابل بود كه نشان ميداد ايران آمادگي دارد از فعاليت صلحآميز هستهيي در برابر برخي امتيازات اقتصادي دست بردارد و لذا خودمان با ورود به اين رويه، غرب را به اين سمت سوق داديم كه روي چرخهي سوخت هستهيي و كل فعاليت و توان اتمي ايران چانهزني و قيمتگذاري كند.
سفير ايران در شوروي سابق دربارهي سياست رويكرد به شرق به جاي رويكرد به غرب در دولت جديد ابراز عقيده كرد: براي سياست خارجي مستقل جمهوري اسلامي ايران همان مقدار كه رويكرد غربي اشتباه استراتژيك است، رويكرد به شرق نيز اشتباه استراتژيك است.
وي گفت: مبناي سياست خارجي امام (ره) و انقلاب اسلامي، "نه شرقي، نه غربي، جمهوري اسلامي" است و اين صرفا نه به منزله نفي جغرافيايي و يا اردوگاهي در زمان خاص است، بلكه نفي هر نوع تكيه و رويكرد بر قدرتهاي چه شرقي و چه غربي در تمام زمانهاست. رويكرد جمهوري اسلامي ايران همواره فقط بايد معطوف بر منافع ملي با اتكا ملي باشد و بر اساس اقتضا، منافع ملي فارغ از هر نوع تعصبي در هر زماني قادر به تعامل با قدرتهاي چه غربي و چه شرقي باشد. بنابراين در رويكرد شرقي نيز اساس همان اشتباه قبلي كه محدود كردن امكانات و ابزارهاي ملي و بينالمللي در صحنه جهاني است، در جهت ديگر صورت گرفته است.
وي دربارهي وجود تغييرات در اين ميان معتقد است: تغييرات ظاهري و فرعي ديده ميشود، اما در اساس امور تحول جدي ديده نميشود. دولت جديد حتي نتوانست ساختار غلطي را كه از دولت قبلي به ارث رسيده بود، تغيير دهد.
نوبري دربارهي آنچه وي ساختار غلط پيشين ميداند، گفت: دولت قبلي به هر دليلي، نقش محوري را از دستگاه ديپلماسي كشور گرفت و كار را به دبيرخانه شوراي امنيت سپرد، دولت جديد نيز همين مسير را ادامه ميدهد، در حالي كه تجربه جهاني در ساختار كشورها ثابت كرده كه بالاترين توان ديپلماسي وقتي حاصل ميگردد كه وزارت خارجه محور و متولي كليه تحركات حساس خارجي باشد.
اين كارشناس مسايل بينالملل خاطرنشان كرد: در آمريكا به محض اينكه دوگانگي پديد آمد، نيامدند هر دو (يعني خانم رايس و آقاي پاول) را نگه دارند و مسايل حساس ديپلماسي را به شوراي امنيت و خانم رايس بسپارند، بلكه خانم رايس را در راس دستگاه ديپلماسي قرار دادند. در دولت جديد ما اساسا دوگانگي از بين رفته بود و ضرورتي بر چينشي جهت تداوم وضع گذشته نبود.
وي گفت: تداوم اين وضع كه متولي مسايل مهم خارجي غير وزارت خارجه باشد، عملا وزارت خارجه را به اداره تشريفات تبديل ميكند و در كل توان ديپلماسي كشور را كاهش ميدهد، چنانچه امروز در ديپلماسي هستهيي كشور اين وضعيت را مشاهده ميكنيم.
نوبري ابراز داشت: جايگاه شوراي عالي امنيت ملي اجراي ديپلماسي نيست، بلكه نظارت عاليه، هماهنگي و داوري بر حسن اجراي امور است. وقتي ناظر و داور و مجري يكي شود، مانند دولت گذشته كليه امور غلط و غيرغلط توجيه شده و تداوم مييابد و تا دولت عوض نشود هيچ نهادي در درون سيستم وجود ندارد كه اشتباهات را گوشزد، اصلاح و كنترل و هدايت كند.
وي در اين باره كه اخيرا پيشنهاد شده از هاشمي رفسنجاني و خاتمي در مذاكرات هستهيي استفاده شود، چه نظري در اين باره دارد؟ گفت: اگر منظور از ورود اين شخصيتها اينست كه دوباره تيمهاي گذشته، فعال شوند كه مشكلات امروز ما ناشي از عملكرد آن تيمهاست، اما اگر منظور اينست كه اين شخصيتهاي عاليرتبه و متنفذ از نفوذ و اعتبار شخصيت خود به عنوان نمايندهي ويژه دولت به رايزني در جهان بپردازند، بسيار ارزشمند بوده و نمايش وحدت و قوت ملي حول مسالهي هستهيي خواهد بود و در جهان نيز رايج است، مثلا ديدهايم كه كارتر بعضا به عنوان نمايندهي ويژه بوش سفرهايي را انجام ميدهد.
اين كارشناس مسايل بينالملل در بخش پاياني اين گفتوگو دربارهي اظهارات اخير وزير امور خارجهي آمريكا مبني بر انجام مذاكره مستقيم بين دو سفارتخانهي ايران و آمريكا در عراق گفت: به مذاق آمريكاييها مذاكرات و همكاري با ايران در افغانستان خوش آمده كه بعد از بهرهبرداري از امكانات ايران در افغانستان، ايران را در محور شرارت قرار دادند، حالا هم ميخواهند در چارچوب مشكل خودشان كه عراق است، مذاكره كنند و بعد از استفادهشان از امكانات ايران لابد يك نشان بالاتر از محور شرارت خواهند داد. اينبار ايران نبايد اجازه چنين سوءاستفادهاي را به آمريكاييها بدهد. اگر آنها صادق هستند، چرا پيشنهاد مذاكره بين سفرا و نمايندگان ايران در آژانس هستهيي را نميدهند، در حالي كه ايران اعلام كرده آماده است طرفهاي جديدي به مذاكرات هستهيي وارد شوند؟
انتهاي پيام
نظرات