• یکشنبه / ۱۰ مهر ۱۳۸۴ / ۱۱:۴۴
  • دسته‌بندی: سیاسی2
  • کد خبر: 8407-04779
  • منبع : خبرگزاری دانشجویان ایران

مشروح گزارش/2/ بررسي زمينه‌ي فعاليت انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان / ميزگرد ايسنا با حضور جمعي از اعضاي انجمن‌هاي اسلامي/‌

مشروح گزارش/2/
بررسي زمينه‌ي فعاليت انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان
/ ميزگرد ايسنا با حضور جمعي از اعضاي انجمن‌هاي اسلامي/‌

در ادامه‌ي ميزگرد ايسنا، « مصطفي طلوعي » دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي اصفهان، گفت: به نظر من انجمن‌ها دو بعد دارند كه بعد دوم كاملا وابسته به بعد اول است. يعني به عنوان اتحاديه‌اي كه تشكيل داديم، به عنوان تيمي هستيم كه خواسته‌هاي بدنه‌ي دانشجويي را مي‌دانيم؛ چون از درون آنها بيرون آمديم آنها را جمع مي‌كنيم و با يك زبان گوياتر وقتي جمع شد بيان كنيم. ايرادي ندارد كه وارد بحث درباره‌ي اختلافات هم بشويم!

انتقاد به مواضع سياسي تحكيم

اگر موبايل‌ها خاموش مي‌شد ...

وي ادامه داد: تحكيم در سال‌هاي اخير چند درصد از مطالبي كه مطرح كرد مطالبات واقعي دانشجويان بود؟ اگر از مسايل سياسي هم بگذريم، آيا واقعا مطالبات آموزشي و يا صنفي نداشتند؟ آيا در اين زمينه‌ها مشكلي نداشتند؟ يقينا همه‌ي مسايلي كه در زمينه‌هاي سياسي، آموزشي و ... است، ريشه در مسايل فكري دارد و مسوولان با تفكر خود در مورد مسايل مختلف تصميم‌گيري مي‌كنند. ما خودمان مي‌توانيم به عنوان جمعي از دانشجويان كه همه خود را از قشر روشنفكر مي‌دانند در اين مسايل راهكار ارايه داده و بحث كنيم. اما در مورد مسايل سياسي به قول يكي از دوستان در چند سال اخير اگر موبايل‌ها خاموش مي‌شد چيزي از تحكيم وجود نداشت؛ چرا كه ما با دانشجو ارتباط نداشتيم. در انتخابات اخير كه روزنامه‌ها را مي‌خواندم يا با برخي گفت و گو كردم همه مي‌گفتند كه در انتخابات اخير فاصله بين نخبگان و جامعه زياد شده است. به نظر من فاصله‌ي دانشجويان كه بالاخره فرزنداني هستند كه از قشرهاي مختلف جامعه بيرون مي‌آيند، يكي با درد فقر مي‌آيد و ديگري با مشكلات ديگر. پس يقينا فاصله‌ي دانشجو با جامعه زياد نشده بلكه بخشي از افرادي كه در بخش سياسي فعاليت مي‌كردند با جامعه فاصله پيدا كردند. آيا سعي شد كه اين فاصله از بين برود؟ يا مباحثي را مطرح مي‌كردند كه مبتلابه جامعه بود اما 10 درصد آن هم به گوش جامعه نرسيد و مطمئنا بسياري از بحث‌هايي كه مي‌كنيم به گوش جامعه نمي‌رسد و براي آنها اهميت ندارد، اما من اصل را در اين مي‌دانم كه ما به عنوان يك تشكل دانشجويي بايد مطالبات دانشجويان را مطرح كنيم؛ چرا كه اين دانشجويان از بطن جامعه بيرون آمدند و ما بايد مطالبات جامعه را با بياني منطقي‌تر و متناسب با شرايط جامعه بيان كنيم ولي آيا ما اين گام‌ها را برداشتيم؟

اختلافات قابل رفع است و بايد رفع شود

وي افزود: اما راهكار شرايط فعلي اين است كه انجمن‌هاي اسلامي بسياري از بحث‌ها را خرد كنند، برخورد با مسايل بسيار كار ساده‌اي است. در حال حاضر دو ديدگاه درباره‌ي انجمن‌هاي اسلامي مطرح است، يك ديدگاه مبني پارلمان دانشجويي بودن و ديدگاه ديگر مبني بر تشكل بودن است. به نظر من تا الان ما هيچ‌كدام نبوديم نه پارلمان دانشجويي نه تشكل! نه مسايل تشكيلاتي و نه اصل و ريشه‌يي انجمن‌هاي اسلامي را رعايت كرديم. اگر ديدمان را به سمت پارلمان دانشجويي ببريم مي‌بينيم يك پارلمان دانشجويي هم نبوديم. يعني خواسته‌ها و حرف‌هايمان با خواسته‌ها و حرف‌هاي دانشجويان متفاوت بود و اگر چارچوب فكري را براي هر طيف و فراكسيون در نظر بگيريم، بين آنها همگرايي زيادي وجود دارد و به نظر من خيلي‌ها حرف‌هايشان يكي است به خاطر تفاوت‌هاي فكري افرادي كه زماني تصميم‌گير بودند اين اختلافات به وجود آمده كه به نظر من قابل رفع است و چنان‌چه حل نشود انجمن‌هاي اسلامي حذف خواهند شد. به هر حال وقتي جنبه‌ي اتحاديه بودن انجمن‌هاي اسلامي را در نظر نگيريم، قبول كنيم كه در طيف علامه فعاليت كنيم يا طيف شيراز، برخورد حاكميت در داخل دانشگاه متفاوت خواهد بود و اين‌كه پس از اين چه سيستمي پيش خواهد آمد معلوم نيست، اما به هر حال بايد شرايط را در نظر گرفته و به نظر من اتحاديه بودن ما و نحوه‌ي برخورد كلي ما در برخوردهاي درون دانشگاهي موثر خواهد بود كه چگونه مطالبات آنها را برآورده كنيم.

عوامل تضعيف انجمن‌هاي اسلامي

سپس « مراد كاوياني » دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تربيت مدرس، گفت: برآيند صحبت‌هاي دوستان نشان مي‌دهد كه انجمن‌هاي اسلامي امروزه با يك نقص و كاستي مواجه هستند كه اگر اين نقص چه در دفتر تحكيم وحدت و چه در بدنه وجود نمي‌داشت طبيعتا اين انتقادات هم مطرح نمي‌شد. عواملي كه در چند سال اخير به نوعي باعث شد كه انجمن‌هاي اسلامي به سمت نوعي نقص و كاستي به پيش بروند در دو محور خلاصه مي‌شود، عوامل درون دانشگاهي و عوامل برون دانشگاهي. در عوامل درون دانشگاهي كه مي‌شود به تشكيلات مختلفي كه در دانشگاه‌ها وجود دارند و به نوعي فعاليت را تحت تاثير خود قرار مي‌دهند اشاره كرد، از جمله كميته‌هاي انضباطي كه به صورت مستقيم يا غيرمستقيم با برخي از نهادهاي بيروني در ارتباط هستند نه اين‌كه بخواهند با دانشجو برخورد كنند اما به نوعي با اعضاي انجمن‌هاي اسلامي برخورد مي‌كنند كه نمونه‌هاي آنها را در دانشگاه ترتيب مدرس داشتيم. بحث بعدي بحث وزارت علوم است كه تا كنون نشان داده توانايي بالايي در جهت‌دهي به فعاليت‌هاي انجمن‌هاي اسلامي نداشته و يك رويكرد توام با آشفتگي را در پيش گرفته. يعني هر زماني كه قرار بوده كه صحبت كند نشان داده كه از خود توان مستقلي براي حرف زدن نداشته، حداقل عملكرد آنها در مورد طيف شيراز و طيف علامه اين را نشان داده است. هم‌چنين مي‌توان به هيات‌هاي نظارت حاكم بر تشكل‌هاي دانشجويي اشاره كرد كه آن‌جا هم فاقد توانايي لازم هستند كه بخواهند يا توان آن را داشته باشند كه با مطالبات دانشجويي در حوزه‌هاي مختلف كه مطرح مي‌شود موافقت كنند. طبيعتا آنها در چارچوب‌هاي خاصي كه از طرف نهادهاي مختلفي به آنها مي‌رسد امكان مانور دارند كه به دانشجو اجازه‌ي فعاليت بدهند يا نه؛ كه متاسفانه الان ما با جواب‌ها «نه» در برخورد با اين دوستان مواجه مي‌شويم.

حمايت دانشگاه از برخي از تشكل‌ها

وي افزود: در مورد تشكل‌هاي دانشجويي كه گرايش سياسي متفاوتي با انجمن‌هاي اسلامي دارند كه من به طور مشخص به بسيج اشاره مي‌كنم - چرا كه دانشگاه تربيت مدرس فقط بسيج دارد - به خاطر منافعي كه عضويت در بسيج دارد بسياري از دانشجويان به سمت اين نهاد جذب مي‌شوند. به هر حال نكته‌ي مهم اين‌جاست كه به شدت برخي تشكل‌ها در دانشگاه حمايت مي‌شوند، چنان‌چه يكي از اعضاي همين تشكل‌ها پس از فارغ‌التحصيلي شهردار يكي از شهرهاي غرب كشور شد و از طرفي به نوعي با انجمن‌هاي اسلامي برخورد مي‌شود و من به شخصه جرأت اين‌كه بگويم عضو انجمن اسلامي هستم را ندارم. البته اين موضوع چند آفت براي بسيج دارد و چند آ‌فت براي انجمن‌هاي اسلامي. اين منافع در بسيج باعث شده برخي كساني كه حتي اعتقاد به مباني گفته‌هاي امام(ره) ندارند و فقط بنا بر منافعي كه وجود دارد - خواه كوتاه‌مدت يا بلندمدت - به سمت آن كشيده شوند.

تغييرپذيري در انجمن‌هاي اسلامي

كاوياني همچنين گفت: جوانان ما كه دانشجويان بخشي از آنها تشكيل مي‌دهند و به نوعي با مسايل كلي كه در جامعه براي جوان‌ها وجود دارد براي آنها نيز وجود دارد و آنها خارج از اين قضيه نيستند، اما نكته‌اي كه نبايد فراموش كرد، راديكال و آرماني بودن است. مساله‌اي كه آرماني مطرح مي‌شود با نياز امروز قشر جوان كاملا متفاوت است، ارزش انديشه تابع شرايط مكان و زمان است و يكي از شاخص‌هاي فرهنگ تغييرپذيري آن و عناصر تشكيل‌دهنده‌ي آن در طول زمان است و اگر 20 سال پيش انديشه‌اي وجود داشته است و انتظار داشته باشيم كه در انديشه و آرمان‌ها تغييري ايجاد نشود به نظر من نوعي مرداب ماندن انجمن‌هاي اسلامي است. وظيفه‌ي انجمن‌هاي اسلامي 20 سال پيش ارتباط قشر روشنفكري با مردم بود، اما در فضاي كنوني سطح سواد واقعي مردم و اطلاعات عمومي مردم با ايجاد رسانه‌ها، ماهواره، اينترنت و ... بالا رفته، در نتيجه ديگر وظيفه‌ي انجمن‌هاي اسلامي ايجاد ارتباط ميان دو قشر نيست.

حساسيت‌هاي انجمن‌هاي اسلامي

وي ادامه داد: مساله‌ي بعدي برمي‌گردد به موضع‌گيري‌هاي مسوولان نسبت به مسايل داخلي و بين‌المللي. من يك دانشجو هستم كه امنيت ملي و منافع ملي برايم جزو تقدسات محسوب مي‌شود، هرگاه احساس كنم صحبت‌هاي مسوولان با منافع و امنيت ما سازگار نيست، در بيانيه‌ها و سخنانم حتما انعكاس خواهم داد و اين باعث مي‌شود مسوولان سياسي با بدبيني به من نگاه كنند. نكته‌ي بعدي شاخصه‌ي انجمن‌هاي اسلامي است كه بايد مورد توجه قرار بگيرد؛ يكي اين‌كه افرادي كه وارد اين انجمن‌ها مي‌شوند افرادي هستند كه علاقه‌مند به فعاليت‌هاي جمعي و طرفدار رفتارهاي نقادانه هستند. يعني مانند افراد ديگر نيستند كه مقلد محض سياسيون جامعه باشند و به نوعي نسبت به هيات حاكمه و يا صاحبان قدرت بدبيني دارند يا حساس هستند. هم‌چنين انجمن‌هاي اسلامي، محفلي هستند براي انتقادات غيررسمي. مثلا بنده به عنوان شخصي كه نسبت به مسوولان منتقد هستم نمي‌توانم آن را شخصي مطرح كنم، در نتيجه وارد انجمن اسلامي مي‌شوم و از آن طريق انتقاداتم را مطرح مي‌كنم. صحبت ديگري كه كمتر به آن پرداخته مي‌شود روابط آزاد ميان اعضاي اين تشكل است كه هر سال تقويت مي‌شود و با توجه به اشاره‌ي آقاي علامه كه به تاريخچه‌ي انجمن‌هاي اسلامي اشاره كردند بسيار مفيد بود، اما آن‌چه باعث ماندگاري انجمن‌هاي اسلامي شد بحث عدالت‌محوري و رويكردهاي آرمان‌گرايانه‌ي انجمن‌هاي اسلامي از ابتدا تا به امروز دارد. درست است كه ممكن است ضعيف شده باشد اما هميشه وجود داشته است. به علت آن‌كه دانشجويان وارد مناسبات قدرت نشدند و كمتر از منافع احزاب و مضرات آن برخوردار بودند، خيلي راحت‌تر از آرمان‌هايشان صحبت مي‌كنند.

انجمن اسلامي بايد عدالت اجتماعي بازگردد

وي گفت: نكته‌ي مهم ديگر برمي‌گردد به انتخاب آقاي احمدي‌نژاد به عنوان رييس‌جمهور كه نوعي اعتراض محرومان بود كه در زمان آقاي خاتمي ناديده گرفته شده بود و زير چرخ اقتصادي له شدند و طبيعتا اين انتخابات بهترين راه براي عقده‌گشايي اجتماعي بود. مثلا من هر چند روز كه به سمت كرج مي‌رفتم، با اعتصاب كارگران مواجه بودم، بنابراين مسلم است كه تبديل به عقده‌هاي اجتماعي مي‌شود. پس انجمن‌هاي اسلامي چاره‌اي ندارند كه به اصل اساسي كه عدالت اجتماعي است بازگردد، اگر غير از اين باشد مطمئنا با توجه به تحول قدرت انجمن‌هاي اسلامي در نهايت حذف خواهند شد.

حفظ هويت اصيل انجمن‌ها

سپس « محمد حسن‌زاده » دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تبريزوعلوم پزشكي، اظهار داشت: هر مجموعه‌ي انجمن اسلامي و هر دانشگاهي ويژگي‌هاي خاص خود را دارد و نمي‌توان با يك نسخه‌ي واحد سراغ همه‌ي انجمن‌ها را گرفت. تاريخچه‌ي جنبش دانشجويي بايد مورد توجه قرار بگيرد. در مورد رويكرد مجموعه‌ي انجمن‌ها معتقدم افق كلي ما همان چيزي است كه بنيان‌گذاران مجموعه مدنظر داشتند، يعني سيري كه مجموعه به خود ديده و تحولاتي كه با توجه به اقتضائيات زماني و مكاني در كشور بوده است. مهم است بدانيم ما به عنوان تشكلي ادعا داريم كه بخشي از جنبش دانشجويي را سردمداري مي‌كنيم به چه نحو با بدنه ارتباط داريم؟ كاركرد اصلي انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان در دوران آتي، حفظ هويت اصيل انجمن‌هاست كه آن را به آرمان كل مجموعه ارجاع مي‌دهيم كه از اهداف بنيان‌گذاران بود. ديگر توجه به مطالبات جنبش اجتماعي ايران است كه در همين راستا بحثي كه خود را نشان مي‌دهد اجتناب از سياست‌زدگي و توجه عميق‌تر به مقولات اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي است كه در جامعه‌ي ما بيشترين مطالبات را دارد و نيز تك‌بعدي نديدن مسايل و پديده‌ها. ديگر كاركرد اصلي، نقد دوجانبه است؛ نقد از خود، عملكرد و نقد از شيوه‌هاي غيردموكراتيك و ناقض حقوق بشر كه در مقياس كلي‌تر حاكميت را فرا مي‌گيرد، همچنين شيوه‌هايي كه برخي دسته‌جات، احزاب دارند را هم فرا مي‌گيرد.

تحول در فضاي سياسي

وي ادامه داد: در فضاي سياسي كشور تغييراتي صورت گرفته است. ما نياز داريم كه تغيير رفتار سياسي جامعه را تحليل كنيم كه انتخابات اين فرصت را براي ما فراهم مي‌كند. در آخرين انتخاباتي كه برگزار شد، عمده‌ترين پيامي كه مي‌توانيم از آن بگيريم اين بود كه جامعه‌ي ما خواهان تحول است و آن را در چارچوب مي‌خواهد. بحث ديگر ورود پارامترهايي به مطالبات مردمي است. يكي از آنها حقوق اقليت‌هاي قومي و مذهبي و پررنگ شدن مقوله‌ي عدالت اجتماعي است كه در اين انتخابات شاهد آن بوديم؛ غفلتي كه در عرض ساليان گذشته و مشخصا هشت سال دوران اصلاحات انجام شد.

مشكل انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان

حسن‌زاده افزود: متاسفانه نبود فضاي متكثر در دانشگاه‌ها با تابلوهاي مختلف موجب شده هركسي كه علاقه‌مند به فعاليت سياسي در شكل مخالف با فعاليت بسيج، جامعه و برخي از نهادهاست، وارد انجمن اسلامي مي‌شود؛ در حالي كه ما در اين مجموعه بايد هويت را هم مدنظر قرار دهيم كه به دنبال چه هستيم؟ جمع كردن تفكرات ليبرال دموكراسي تا اسلام فقاهتي كار سختي است كه نتيجه‌ي آن را در قالب شقه شدن دفتر تحكيم ديديم و مشكلاتي كه در تمام انجمن‌هاي اسلامي هست. ما در دانشگاه تبريز توجهي همه‌جانبه به مطالبات دانشجويي داشتيم. سعي مي‌كرديم اينها را در نبود فضاي متكثر با حفظ هويت مجموعه‌ي انجمن اسلامي نمايندگي كنيم. مجموعه‌ي انجمن تبريز برنامه‌اي در شب‌هاي قدر ماه رمضان برگزار مي‌كند كه در طي 3 شب 20 هزار نفر شركت مي‌كنند، تريبون آزاد رفراندوم جمهوريت هم مي‌گذارد و نشريات خود را دارد كه به طرح مطالبات حقوقي مي‌پردازد. بنابر تجربه، سعي‌مان اين بوده كه در راستاي حفظ هويت مجموعه‌ي انجمن به پيشينه توجه بيشتري كنيم. اين‌كه چه كساني در اين مجموعه بودند و بنيان‌گذاران چه كساني بودند؟ چه تفكري داشتند؟ مجموعه چه مسيري را طي كرده؟ شايد ما تنها مجموعه‌اي باشيم كه هنوز عكس شهدايش را در اتاق‌ها داشته باشد. ما در كنار اين‌كه معتقديم حاكميت را بايد نقد بي‌رحمانه كرد، ارتباط داشتن با حاكميت را يك پديده‌ي منحوس و پليد نمي‌دانيم و ارتباط داريم. نمونه‌ي اين حاكميت در سطح دانشگاه، بدنه‌ي مديريت دانشگاه است كه تعامل مثبتي با آن داشتيم و داريم. ديگر رويه‌ي مستقلي است كه دانشگاه تبريز داشت. مشخصا اين رويه خود را در بحث نقد تحكيم و اتحاديه‌ي انجمن‌هاي اسلامي نشان داد. ما با تحليلي كه دوستان ارايه دادند اين جريان را افراط و تفريط دانستيم و خود را از اين جريانات كنار كشيديم و رويه‌ي مستقل خود را ادامه مي‌دهيم. فكر مي‌كنم اگر مجموعه‌ي انجمن‌هاي اسلامي بخواهند دور از هم به فعاليت‌هايشان ادامه دهند نتيجه‌اي نخواهد داشت به جز اضمحلال تدريجي مجموعه‌ها؛ چرا كه فشارهايي كه در مجموعه‌ها هست بايد تقسيم شود وگرنه مجموعه در مقابل فشارها نمي‌تواند دوام بياورد.

پيشنهاد حل معضل در دفتر تحكيم

«در تحكيم نياز به موضع واحد نيست»

وي سپس تصريح كرد: پيشنهاد من براي حل معضل اتحاديه اين است: نيازي نيست كه ما وقتي در اتحاديه دور هم مي‌نشينيم موضع واحد بگيريم، همين كه از وضع هم آگاه شويم و تبادل افكار و آرا در جلساتمان صورت بگيرد، بهترين كاركرد را در قالب خواهيم داشت. مجموعه‌ها رويه‌ي مستقل خود را دارند ولي در قالب اتحاديه با هم ارتباط دارند و نياز به موضع واحد نيست. مجموعه‌ي تبريز هم به عنوان مجموعه‌اي كه اين رويه را داشته كه مستقل از بحث و جريانات وارد عمل شده از ساير انجمن‌هاي اسلامي دعوت مي‌كنيم به تبريز بيايند و براي اين وضعيت اتحاديه فكر اساسي‌تر بكنيم. اين‌كه يك طيف خود را در مقابل نظام قرار دهد و طيف ديگر خود را زيرشاخه‌ي نظام و در آغوش آن قرار دهد، فكر نمي‌كنم عاقبت خوب و خوشي داشته باشد. ضعف عمده‌اي كه مجموعه‌ي انجمن‌هاي اسلامي را تهديد مي‌كند از نظر من ضعف تئوريك و سواد سياسي ـ اجتماعي اعضاي اين مجموعه‌هاست. متاسفانه مطالعات مجموع دوستان به دليل روزمره شدن فعاليت‌ها و اين‌كه روزمرگي تاثير خود را در فعاليت دوستان گذاشته، ضعف تئوريك مشخص است و در كنار اين هم ضرورت بازسازي تشكيلاتي مجموعه‌ها را با دوري گزيدن از بوروكراسي سنگين كه شاهديم پيشنهاد مي‌كنيم.

اين تحكيم دوباره تحكيم شود ...

« ايمان صلواتي‌نژاد »، دبير سياسي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اهواز نيز با اشاره به پراكندگي سخن، گفت: اين واقعيتي است كه وجود دارد. وقتي آقاي علامه از تاريخچه‌ي انجمن‌هاي اسلامي سخن مي‌گويد و در تحليل دسته‌بندي ششم آنطور كه بايد اين دوره‌ي هشت ساله كه فصل افتراقات مجموعه‌ي دفتر تحكيم و انشقاق‌هايي بود كه از آن گريزانيم، پاشنه‌ي آشيل مي‌شود به نحوي كه آقاي اصلاح‌چي هم در صحبت‌هايشان گفتند كه نمي‌خواهم جواب علامه را بدهم، چرا كه او با برداشت فراكسيون و گروه خود نگاه كرد و اصلاح‌چي هم علي‌رغم اينكه دوست دارد به اين موضوع دامن نزند ولي صحبت‌هاي علامه را اصلاح مي‌كند. در نهايت هم آقاي طلوعي قضيه را زير و زبر مي‌كند. كاوياني هم كه از ديد خود به قضيه نگاه مي‌كند و آسيب‌هاي انجمن اسلامي را به عوامل بيروني و داخلي تقسيم مي‌كند و در نهايت انجمن اسلامي مي‌شود نقطه‌ي مركزي اتفاقاتي كه در عالم هستي رخ مي‌دهد. دوستان من قبلا مصاحبه مي‌كردند و مي‌گفتند اگر نشست تحكيم برگزار نشود راديكال‌تر عمل مي‌كنيم و هزينه مي‌دهيم. الان دقيقا از مبحث‌هايي كه پيرامون نشست بود يك ماه مي‌گذرد، اما هنوز نشست برگزار نشده است. اين نشان مي‌دهد اين مجموعه آن چنان پويا نيست و مجموعه‌اي نيست كه بشود روي آن دقيقا بحث كرد. آقاي اصلاح‌چي گفتند ما گسترده‌ترين جرياني هستيم كه مي‌توانيم ارتباط بين گروه‌هاي فكري، روشنفكري و مردم را برقرار كنيم. درست است نهاد مدني نداريم اما چه لزومي دارد ما چنين قضيه‌اي را بر عهده بگيريم؟ ما چه توانايي و پتانسيلي براي به عهده گرفتن اين موضوع داريم؟ يا مثلا يكي مي‌گفت راديكاليسم و اتوپياييسم، ويژگي‌هاي اساسي جريان دانشجويي است. درست است ولي در جرياني با اين پراكندگي چه ارتباط مي‌شود برقرار كرد؟ در نهايت مي‌خواهيم اين را به كجا برسانيم؟ اين اشتباه است كه بگوييم از اختلافات صحبت نكنيد. اتفاقا من فكر مي‌كنم فراكسيون و طيف‌هاي شكل گرفته بر حسب ضرورت‌هايي بوده، اينقدر بدبينانه نگاه نكنيم كه حتما جرياني از بيرون اين را خواسته است. من با اين صحبت آقاي اصلاح‌چي واقعا مخالفم كه مي‌گويند چه تفاوتي بين جو دانشگاه علامه و تهران وجود دارد؟ و اختلافات مجازي هستند. در حالي كه من مي‌گوييم به جاي اينكه روي اين قضايا تكيه كنيم كه ما قطب عالم امكان هستيم، اعتدال را رعايت كنيد، اگر اين تحكيم دوباره تحكيم شود و به آرمان‌هاي ما برگردد به كار و تلاش نياز دارد. تقريبا يك ماه پيش جلسه‌ي فراكسيون‌هاي مختلف برگزار شد، دوستان بحث مي‌كردند، بعد از چندي، جلسات تعطيل شد، كسي گفت به من به زور مي‌گفتند كه بيا، كسي مي‌گفت ما بايد با بدنه صحبت كنيم، بعد مشخص مي‌شود با راس صحبت شده است. اين پراكندگي باعث مي‌شود كه اگر هزار جلسه‌ي ديگر هم تشكيل دهيم و بگوييم از اختلافات صحبت نكنيد و روي مشتركات جمع شويد در نهايت به خانه‌ي اول برمي‌گرديم. بر فرض مثال اگر من اصلاح‌چي را حمايت كنم، فردا اگر راس فراكسيون با راس فراكسيون اصلاح‌چي با هم مشكل داشته باشند، اگر هر كدام از ما بخواهيم از راس فراكسيون خود انتقاد كنيم، اوضاع به هم ريخته مي‌شود، نه جلسه‌اي تشكيل نمي‌شود و نه تحكيمي خواهيم داشت.

لزوم اخذ استراتژي جديد انجمن‌هاي اسلامي

وي افزود: فضايي براي انجمن‌هاي اسلامي به وجود آمده است كه با توجه به تجربه‌ي حداقل هشت سال گذشته‌ي خود ضرورت اتخاذ يك استراتژي، روش و برنامه‌ي جديد براي پيشبرد اهداف خاصي براي آنها مشخص مي‌شود. به نظر من اين اهداف مستقل از فضاي جامعه، دانشگاه و سياست حاكم بر كشور نخواهد بود. بايد به اين پرسش پاسخ دهيم كه اگر بر فرض مثال چمران امروز زنده بود، بايد مجموعه‌ي انجمن‌هاي اسلامي به آن شكل كه مدنظر چمران بوده است، باشد؟ بايد بچه مسلمان بودن را دقيق تعريف كرد. وقتي مي‌گوييم دختر و پسر در انجمن روابط‌شان شايد فراتر از نرم معمول جامعه و نرم تعريف شده‌ي دانشگاه در گذشته باشد باعث مي‌شود در دانشگاه نسبت به انجمن اسلامي حساسيت‌هايي ايجاد مي‌شود.

تفاوت فضاي سياسي جديد با گذشته

« امير حبيب‌دوست » دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه گيلان نيز گفت: انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه گيلان در سال 1356 به صورت غيررسمي تاسيس شد كه در واقع هدف از تاسيس آن برپاي شعائر مذهبي و پياده‌سازي افكار امام راحل در دانشگاه، جامعه، هم‌چنين حفظ انقلاب بود. پياده‌سازي اسلام سياسي كه بر مبناي انديشه‌ي سياسي امام(ره) استوار است، محور اصلي فعاليت سياسي آن دوران را تشكيل مي‌دهد. البته من قصد بيان اهداف انجمن‌هاي اسلامي با عطف به گذشته را ندارم، بلكه اين مقدمه‌ي كوتاه را عرض كردم براي رسيدن به اين سوال كه آيا مساله‌ي اجراي شعائر مذهبي و اسلام سياسي در دانشگاه حقيقتا در حال حاضر برطرف شده يا خير؟ به نظر مي‌رسد در فضاي حال حاضر دانشگاه و جامعه نه تنها مساله‌ي فوق مطرح است بلكه به شدت اين سه مورد در چالش با فضاي جديد دانشگاهي هستند. براي روشن‌تر شدن بحث درباره‌ي فضاي كنوني به اين نكته اشاره مي‌كنم كه تفاوت اصلي و بارز فضاي فعلي با گذشته كه البته گريبانگير انجمن‌هاي اسلامي نيز شده است، وجود فضاي احساسي و حاكم بودن فضاي سوت و كور و اطلاعات ژورناليستي در حوزه‌هاي انديشه و سياست است. در واقع انديشه‌ي ليبراليستي در جامعه‌ي دانشگاهي به دليل برخورد غيرعقلاني دچار مظلوميت كاذب شده و در اين فضاي احساسي بنا بر مظلوميت كاذب به وجود آمده و از طرف ديگر به دليل ضعف تئوريك فعالان دانشجويي، اين انديشه‌ي ليبراليستي به محبوبيت و مقبوليت رسيده است.

وي افزود: اگر دقت كنيم در حال حاضر فضاي كنوني حساس‌تر و خطرناك‌تر از فضاي گذشته‌ي دانشگاه‌هاست و با توجه به اين مساله مي‌توان وظايف انجمن‌هاي اسلامي را به چند نكته تقسيم كرد. از جمله ارتقاي سطح مطالعاتي و غناي فكري مجموعه‌ي انجمن‌هاي اسلامي و بازسازي تشكيلاتي خود، كمك به ايجاد فضاي منطقي و عقلاني در حوزه‌ي سياست و انديشه در دانشگاه و تبليغ آنها به جامعه و هم‌چنين نقد منصفانه‌ي حاكميت و تلاش در جهت بيان و پويايي انديشه‌ي سياسي امام راحل.

لزوم حركت تحكيم طبق اساسنامه
امكان تعريف به‌روزتر از اساسنامه

حبيب‌دوست تاكيد كرد: در پاسخ آقاي اصلاح‌چي بايد بگويم كه انجمن‌هاي اسلامي و دفتر تحكيم وحدت پارلمان دانشجويي نيستند، بلكه داعيه‌دار يك انديشه‌ي خاص بوده و بايد طبق اساسنامه و مرامنامه‌ي خود حركت كنند. معتقدم مي‌توان تعريف مناسبت‌تر و به‌روزتري از اساسنامه نسبت به گذشته تهيه كرد، اما شالوده‌ي اصلي انجمن‌هاي اسلامي در واقع همان انديشه‌ي اسلام سياسي است؛ چرا كه در واقع پسوند «اسلامي» تفكرات اسلامي را در حيطه‌هاي فرهنگ، سياست و اجتماع به همراه خود خواهد داشت. البته اين موضوع كه به ساير تشكل‌ها با تفكرات غيراسلامي اجازه‌ي تاسيس داده نمي‌شود بحثي است كه وجود دارد اما دليل درستي براي تغيير ماهيت انجمن‌هاي اسلامي نيست. كما اين‌كه انجمن‌هاي اسلامي در بسياري از برنامه‌هايشان (مانند تريبون آزاد) فضاي بيان دانشجويان با تفكرات مختلف را فراهم مي‌كنند.

انجمن‌هاي اسلامي دهه‌ي 60 و 70

در ادامه‌ي نشست، « امين قلعه‌يي » عضو شوراي عمومي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اصفهان، با تاكيد بر دو ضعف عمده در انجمن‌هاي اسلامي گفت: من بر دو مولفه تكيه مي‌كنم، يكي ضعف در ساختار و ديگري ضعف در استراتژي. حاصل بازشناسي در روند انجمن‌هاي اسلامي بر كارويژه‌ي اين انجمن‌ها تاكيد مي‌كند. انجمن‌هاي اسلامي در دهه‌ي 60 در قامت منتقدان جناح راست بودند كه در زمره‌ي دانشجويان خط امام[ره] به آنها نگاه مي‌كردند. اقداماتي نظير تسخير سفارت آمريكا، حمايت از موضوع انقلاب فرهنگي و كمك به گزينش‌ها حتي در انجمن‌هاي اسلامي دانشگاه اصفهان. پس از فوت امام[ره] و پوست اندازي حاكميت در دهه‌ي دوم از سال 70 به بعد بين دوستان انجمن اسلامي كه ديدگاه‌هاي متفاوتي را نسبت به گذشته داشتند، گسست ايجاد شد، بنابراين اين گسست بين انجمن‌ و حاكميت برقرار شد و حتي در سياست‌هاي فرهنگي جريان پيدا كرد.

بياييد به سمت حل مشكلات برويم

سپس « قدرت علي‌نيا » دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه زابل، اظهار داشت: بياييد ببينيم الان كجاييم و مي‌خواهيم چه كنيم؟ حتما قبول داريد كه جنبش و پيكره‌ي دانشجويي در طي چند سال گذشته تضعيف شده است. وقتي تاريخ انقلاب را بررسي مي‌كنيد، در دوران جنگ و انقلاب دانشجوها حرف اول را مي‌زدند. من جنبش دانشجويي را به اتومبيلي تشبيه مي‌كنم كه كم كم حركتش كند شده است. من دفتر تحكيم وحدت را موتور جنبش دانشجويي مي‌دانم كه متاسفانه كل اين مجموعه زير سوال رفته است. دوست عزيزمان گفتند فراكسيون‌بندي‌ها مصحلت تحكيم بوده است، ولي من اين مصحلت را نمي‌خواهم كه من و جنبش دانشجويي را در اين مقطع به بن‌بست برساند. فراكسيوني را به جامعه‌ي دانشگاهي پيشنهاد شود كه بتواند برود و به هدف خاصي برسد، ولي متاسفانه اينطور نشده است. انجمن اسلامي زبان گوياي دانشجو است، دانشجو هم زبان جامعه است. اينقدر نگوييم دانشجو احساسي عمل مي‌كند، آن را تضعيف نكنيم. انجمن اسلامي بايد در تغييرات سياسي جامعه حرف اول را بزند. من باز هم پيشنهاد مي‌دهم كه پيشنهادي بدهيم و انجمن‌هاي اسلامي و در سطحي بالاتر دانشگاه، جامعه‌ي دانشجويي و در سطح بعد جامعه را از اين سردرگمي نجات دهيم. وضع به حدي رسيده كه حتي آقاي علامه ناكارآمدي سيستم را مطرح مي‌كند. چرا جنبش دانشجويي بايد اجازه دهد نظام ناكارآمد باشد، اين ضعف جنبش دانشجويي به ما برمي‌گردد. بياييد به سمتي برويم كه مشكلات را حل كنيم و ان‌شاءالله با پيشنهادهايي كه مي‌دهيد، مشكلات و گره‌هاي اصلي را باز كنيم. به نظر من اين بحث در اين مقطع كار مفيدي است، اعضاي دفتر تحكيم وحدت كه اين كار را نمي‌كنند و وقتي يك علامه و يك شيراز سر يك ميز مي‌نشينند اگر خيلي خيلي لطف كنند فقط همديگر را نمي‌زنند و همين طور جلسه را ترك مي‌كنند و مي‌روند، ولي حداقل در فضاهايي بايد وضعيت را بررسي كنيم و تاريخ جنبش دانشجويي را مطالعه كنيم.

ادامه دارد ...

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha