رييس اداره سياسي سپاه: در كشور ما مرز مشخصي ميان نظاميان و سياسيون وجود ندارد استفاده غير صلحآميز از انرژي هستهاي، بهانه ديگري براي مخاصمه با ايران است
رييس اداره سياسي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي تصريح كرد: «نيروهاي سپاهي در بسياري از عرصهها ميتوانند فعاليت كنند، چراكه در كشور ما مرز مشخصي ميان نظاميان و سياسيون وجود ندارد.»
سردار يدالله جواني در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اين مطلب اظهار داشت: «در قانون اساسي ما، سپاه به عنوان يك نيروي صرفا نظامي تعريف نشده است كه بخواهيم آن را با ارتش مقايسه كنيم. يك بعد سپاه نظامي است. سپاه براي بسيج عمومي مردم به وجود آمد آن هم نه صرفا براي نظاميگري. امام مدنظر داشتند كه همه نيروهاي جواني كه قادر به كار و تلاشند، توانايي دفاع از كشور و منافع ملي را داشته باشند.»
وي به مديريت سپاه در دوران جنگ اشاره كرد و افزود: «سپاه يك مجموعه باز بود و از نيروهاي مردمي تشكيل ميشد. هركس با توجه به علاقه و توان خود ميتوانست در سپاه نقش ايفا كند. البته بعضي از آنها پس از جنگ نيز در اين مجموعه باقي ماندند و برخي به مجموعههاي ديگر پيوستند. جنگ زمان خوبي براي كشف استعدادها و پرورش آنها بود ولي با گذر زمان و با وجود برخي مسائل بعد از جنگ، براي استفاده از اين ظرفيتها بستر مناسب فراهم نشد.»
جواني معتقد است غائلههايي كه در برخي نقاط كشور در اوايل سال 1358 به وجود آمد باعث شد تا سپاه رشد قابل توجهي داشته باشد و اين، زمينهساز آمادگي اين مجموعه براي اداره جنگ بود.
وي در ادامه گفتوگو با ايسنا با بيان اينكه در آغاز جنگ، سازمان، امكانات و تجهيزات مناسبي در اختيار نداشتيم، افزود: «با اينكه با ارتش عراق قابل مقايسه نبوديم، ولي در مدت كوتاهي مانع از پيشروي نيروهاي عراقي شديم. يك مديريت كارآمد در سپاه توانست از همين امكانات و نيروهاي محدود نهايت استفاده را ببرد. البته در آغاز جنگ با توجه به تنگنظري و كارشكنيهاي نيروهاي بني صدر، موفقيتهاي بسيار كمي داشتيم. با گذشت زمان و در طول جنگ، سپاه توانست انسجام و توانايي لازم را به دست آورد و اين از عملياتهاي موفقي كه در مدتي كوتاه انجام داد كاملا مشهود است.»
وي ادامه داد: «در شش ماه اول جنگ، خاك ايران به سرعت توسط عراقيها اشغال شد و اين به دليل غافلگيري مسؤولان ما بود. در بسياري از محورها هيچ نيرويي مانع از پيشروي عراقيها نشد. ما در يك شهر مرزي مانند خرمشهر با تعداد محدودي نيرو بيش از 30 روز مقاومت كرديم، اگر اين نيروها در مناطق ديگر هم وجود داشت ورود به اراضي ايران چندان هم ساده نبود.»
سردار جواني در خصوص دلايل آغاز جنگ گفت: «جنگ را ميتوان از زواياي مختلف مورد تجزيه و تحليل قرار داد. در ايران يك انقلاب به وقوع پيوسته بود و منافع زيادهخواهانه بسياري را به خطر انداخته بود. برخي از كشورهاي منطقه نگرانيهاي شديدي داشتند. عراق نيز از مدتها قبل با ايران اختلافات مرزي داشت و قدرتطلبي حاكمان آن زمينهساز خوبي براي آغاز جنگ بود. آمريكاييها نيز پس از پيروزي انقلاب توطئههاي ناموفق زيادي را پيريزي كردند. جنگ نيز آخرين راهحل آنها بود. دلايل وقوع اين جنگ چيزي فراتر از اختلافات مرزي بود. اسناد و مدارك اواخر سال 1358 شاهد بر اين امر است كه صدام احساس ميكرد با پيروزي انقلاب، تغييرات ارتش و فرار برخي ژنرالها فاقد ارتش منسجم هستيم.»
رييس اداره سياسي سپاه با اشاره به فتح خرمشهر، ادامه داد: «اشغال خرمشهر يك برگ برنده در اختيار عراقيها قرار داد. آنقدر براي آنها اهميت داشت كه زمان استقرار در خرمشهر براي حفظ آن از هيچچيز ممانعت نكردند و خرمشهر را به يك دژ تسخيرناپذير تبديل كردند. آزادسازي خرمشهر ميتوانست يك شكست سنگين براي آنها بوجود بياورد. هيچكس تصور نميكرد كه نيروهاي ما بتواند بعد از گذشت يك مدت كوتاه از عمليات فتحالمبين توانايي اجراي عمليات بيتالمقدس را داشته باشند. صدام تقريبا اطمينان داشت كه نيروهاي ايراني توانايي بازپسگيري خرمشهر را ندارند تا جايي كه ادعا كرده بود در صورت فتح اين شهر، كليد بصره را به ما خواهد داد حتي تا چند روز بعد از فتح نيز، آزادسازي خرمشهر را انكار ميكردند.»
سردار جواني يادآور شد: «پس از فتح خرمشهر، عراقيها از كرده خود پشيمان نبودند و از بسياري از مناطق عقبنشيني نكردند. به همين خاطر نميتوانستيم جنگ را ادامه ندهيم. در آن زمان بحث آتشبس و مذاكره و گفتوگو مطرح بود و تضميني وجود نداشت كه اين گفتوگوها چه نتيجهاي داشته باشد. هيچ صحبتي از بازگشت به مرزها نبود، ارزيابي تمام نيروهاي نظام اين بود كه بحث صلح يك تاكتيك جنگي بود، ميخواستند جلوي پيشروي نيروهاي ما را بگيرند. آنها به دنبال يك نقطه اطمينانبخش بودند. اگر مذاكره و آتشبس را ميپذيرفتيم هيچ معلوم نبود كه حقوق ملت تأمين شود. آن مقطع نه زمان جنگ بود و نه زمان صلح. قطعنامهاي كه ما پذيرفتيم بعد از فتح خرمشهر نبود و تأمينكننده منافع ما نيز نبود. بعد از فتح خرمشهر نيز عراق مجددا حملات خود را آغاز كرد. صلحطلبي براي صدام مفهومي نداشتف چنانكه بعد از جنگ با ايران به كويت نيز حملهور شد. وقتي بحث مذاكره شد، صدام به دنبال بازتوليد قدرت بود. ما در زمان مناسبي براي صلح نبوديم.»
او مواضع آمريكا در قبال ايران در فضاي كنوني را در ادامه توطئههاي قبلي اين كشور دانست و گفت: «آمريكاييها خصومت خود با ايران را پس از انقلاب به شيوههاي مختلف ادامه دادهاند. بحث مبارزه با تروريسم نيز كه پس از حادثه 11 سپتامبر شروع شد از مشروعيت برخوردار نيست، چراكه عوامل اصلي اين قضيه هنوز مشخص نيستند. آمريكا با بهانه دستن داشتن القاعده و طالبان در اين ماجرا به خاورميانه لشگركشي كرده است و بحث استفاده از انرژي هستهاي با اهداف غير صلحآميز، بهانه ديگري براي مخاصمه با ايران است. ما ميتوانيم از اين تهديد به عنوان فرصت استفاده كنيم. رفتارهاي مجامع بينالمللي در ساليان اخير نشان داده است كه متأثر از مواضع كشورهاي قدرتمند هستند. آژانس بينالمللي انرژي اتمي نيز از اين قاعده مستثني نيست ولي بطور قطع با انسجام ميتوانيم از منافع خود دفاع كنيم.»
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات