نتيجهي انتخابات اخير، بحثهايي را دربارهي جايگاه و نقش احزاب در حوزهي سياسي ايران برانگيخت. تعدادي از فعالان دانشجويي دربارهي جايگاه، هدف و برنامهي احزاب اظهارنظر كردهاند كه حاصل آن در پي ميآيد.
يكي از آنها با تاكيد بر تفاوت كار حزبي با تودهيي، بر ضرورت تغيير برنامههاي احزاب تاكيد كرده و آنها را كليشهيي و قديمي خوانده است.
ديگري توجه به مولفههاي قومي، مذهبي و طبقاتي تاكيد دارد و آن را عامل موفقيت احزاب ميداند.
يك فعال دانشجويي ديگر با عينك بدبيني، معتقد است كه مردم ديگر به احزاب توجه ندارد، البته تاكيد ميكند كه براي تقويت ارتباط با مردم، احزاب بايد به نيازهاي جوانان را در نظر بگيرند و آرمانهاي واقعي به آنها تزريق كنند.
لزوم دادن فرصت فعاليت حزبي هم مورد تاكيد يكي ديگر از اين فعالان است كه از تمام جريانات سياسي از جبههي مشاركت گرفته تا حزب موتلفه چنين امري را انتظار دارد.
سخنگوي انجمن اسلامي صنعتي شريف:
اهداف احزاب براي مردم قابل لمس باشد
سخنگوي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف گفت: اگر احزاب بخواهند رابطهي دائمي و منطقي با مردم برقرار كنند بايد مولفههاي مورد توجه مردم را در نظر بگيرند، اين در حالي است مردم خيلي دوست ندارند زندگي آنها رنگ و بوي سياسي بگيرد.
«كيوان اميري» در گفتوگو با خبرنگار سياسي ايسنا تاكيد كرد: احزاب بايد در برنامهها و اهداف خود دو بعد خاص را در نظر بگيرند، يعني بعدي كه براي مردم قابل لمس است كه اين بخش قطعا روي مولفههاي قومي، مذهبي، فرهنگي طبقاتي تاكيد دارد، چون معمولا احزاب ميگويند كه براي غلبه بر بحرانهاي توسعه به وجود ميآيند.
وي بعد ديگري كه احزاب بايد روي آن تاكيد كنند را نخبگان دانست و گفت: يك حزب ميتواند روي مولفههاي طبقاتي تاكيد كند، در اين صورت مشخصههاي اصلي آن مسائل اقتصادي خواهد بود كه از طريق سنديكاهاي كارگري و كار گروههاي صنفي ميتواند ارتباط خود را افزايش دهد.
اميري اظهار كرد: در انتخابات رياست جمهوري كانديداهايي كه روي مسائل معيشتي و اقتصادي تاكيد داشتند مثل آقاي احمدينژاد و آقاي كروبي توانستند آراي بالايي بگيرند و اين نشان ميدهد اگر احزاب بخواهند رابطهي دائمي و منطقي با مردم برقرار كنند بايد مولفههاي مورد توجه مردم را در نظر بگيرند، اين در حالي است مردم خيلي دوست ندارند زندگي آنها رنگ و بوي سياسي بگيرد.
اين فعال دانشجويي ادامه داد: امروزه در دنيا احزاب جزء انجمنهاي جامعهي مدني هستند كه در واقع نهادهاي واسطي هستند بين مردم و دولت و به خاطر داشتن نقش واسطه، به عنوان ابزار قدرتمند براي حفظ آزاديهاي مشروع و جلوگيري از استبداد اكثريت استفاده ميشوند.
اميري افزود: ديگر دموكراسي را به صورت ساده تعريف نميكنند تا بخواهند حكومت اكثريت را تعريف يا ترجمه كنند، هستهي مركزي دموكراسي را در همه جاي دنيا و كشورهاي پيشرفته احزاب تشكيل ميدهند.
وي در ادامه اظهار كرد: مردم معمولا به دولت مركزي قدرتمند اعتماد چنداني ندارند و با احزاب و گروهها راحتتر ارتباط برقرار ميكنند، در اين صورت احزاب ميتوانند حلقهي ارتباطي باشند بين نخبگان، حكومت و مردم.
اميري گفت: گروههاي سياسي داخل كشور از چند جهت مولفههاي احزاب كامل را ندارند و نميتوان اسم آنها را حزب گذاشت، به طور مثال فقط در دورهي انتخابات شاهد شعارها و فعاليت احزاب هستيم ولي بعد از انتخابات اين رقابتها و شعارها پررنگ جلوه نميكنند.
سخنگوي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف اظهار كرد: هنوز اين تفكر كه فراجناحي بودن يك امتياز است وجود دارد، اين براي فعاليت حزبي مانع است. فراجناحي بودن خيلي قابل درك نيست ولي اگر چنين مقولهاي را بتوان تعبير كرد و كسي بتواند فراجناحي عمل كند امتياز خاصي ندارد.
دبير سياسي جامعهي اسلامي:
احزاب به نسلسوم مجال دهند
دبير سياسي جامعهي اسلامي دنشجويان گفت: از احزاب، چه احزابي مانند موتلفه و چه احزابي مانند مشاركت انتظار ميرود كه فضايي ايجاد كنند تا نسل سوميها مجالي براي عرضهي خود پيدا كنند.
«اميرحسين خليلي» در گفتوگو با خبرنگار سياسي ايسنا اظهار داشت: در ايدئولوژي اسلامي احزاب به سه گروه تقسيم ميشوند، احزاب اسلامي، شيطاني و احزاب خنثي. احزاب اسلامي احزابي هستند كه زير چتر ولايت الهي قرار داشته باشند، ما در رابطه با بحث حزب نيازمند يك تعريف بومي و متناسب با فضاي ايران هستيم و متعاقب آن بايد كار ويژههايي عمومي و متناسب با شرايط ايران را براي احزاب تعريف كنيم تا احزاب كارآمدي داشته باشيم.
وي ادامه داد: عموما كار ويژههاي احزاب واسطه بودن بين مردم و حكومت، بيان كردن مطالبات آنها، آموزش سياسي به مردم و سازماندهي اعضا و هواداران است. اما در ايران بايد احزاب را بر ساختهاي حقيقي قدرت و روابط حقيقي اجتماعي استوار كرد نه اينكه پايههاي آن را روي ساختهاي دولت ساخته بنا كنيم، چرا كه احزاب دولت ساخته دوام نداشته و لذا وقتي احزاب را بر آنها استوار كنيم با افول قدرت آن حزب دچار تلاطم خواهد شد اما اگر يك ساخت و جريان حقيقي را انتخاب كرده و حزب را نمايندهي آن جريان قرار دهيم، دوام و كارآمدي حزب افزايش خواهد يافت.
وي رسانهها، نشريات داخلي احزاب، نشريات سراسري آنها (به اصلاح ارگان حزب) جلسات هفتگي احزاب، وبلاگها و سايتهاي اينترنتي را كانال ارتباطي احزاب با مردم دانست و افزود: البته در برخي از كشورها متناسب با قوانين احزاب ميتوانند از راديو و تلويزيون نيز به عنوان كانالهاي ارتباطي خود استفاده كنند.
دبير سياسي جامعهي اسلامي دانشجويان خاستگاه و ايدئولوژي احزاب را در جذابيت آن حزب موثر خوانده و تصريح كرد: هر خاستگاه و ايدئولوژي قشر خاصي را به خود اختصاص ميدهد، مثلا احزابي كه خاستگاه آن دانشگاهيان هستند، رغبت دانشجويان و دانشگاهيان به آن بيشتر خواهد شد، همچنين اعضا نيز ميتوانند در جذابيت حزب موثر باشد، به هر حال حزبي كه اعضا و هيات موسس آن و همچنين شوراي مركزي آن نخبه باشند باعث ميشود جذابيت حزب افزايش يابد، برنامههاي حزب نيز جزء عوامل جذاب محسوب ميشود كه هر چه واقعيتر و راهحلهاي ملموستري براي رفع مشكلات مردم ارائه دهند، جذابيت آنها بيشتر خواهد شد، البته در اين ميان تبليغات را نبايد در جذابيت حزب فراموش كرد.
خليلي در ادامه خاطر نشان كرد: اگر خاستگاه را فراگير تعريف كرده و آن را مختص به صنف خاصي نكنيم، اين خاستگاه عموم مردم را مخاطب خود قرار ميدهد و نكتهي مهم اينجاست كه احزاب در كشور ما بايد جوانگرايي كرده و نسل سوم هم اجازهي ورود به شوراي مركزي آنها را داشته باشند و احزاب، آنها را در برنامهريزيهاي استراتژيك خود دخليل كنند، چرا كه حزب بستري است براي تربيت كادرهاي استراتژيك و با توجه به كار ويژههايي كه در دههي سوم انقلاب ما نيازمند آن هستيم و احزاب ميتوانند نقش موثري در آن داشته باشند، تربيت كادرهاي استراتژيك است و بايد اين كادر از نسل سوم انقلاب انتخاب شود. اما اين بيم هم وجود دارد كه به خاطر ابقاي نسل اول و دوم انقلاب، نسل سوم آنچنان كه بايد و شايد تربيت نشود.
وي افزود: با نگاه به نسل اول و دوم احزاب روشن است كه اين دو نسل از زمان جواني وارد احزاب شده و مجالي براي عرضهي خود پيدا كردند، بنابراين به نسل سوم هم بايد چنين فضايي داده شود، چه احزابي مانند موتلفه و چه احزابي مانند مشاركت از آنها انتظار ميرود كه اين فضا را ايجاد كنند.
خليلي در ادامه افزود: توصيهي من به آنها اين است كه درصد خاصي از شوراي مركزي خود را به نسل سوميها يعني جوانان زير 30 سال اختصاص دهند و اصطلاحا احزاب ما علاوه بر حبيب ابن مظاهر بايد علي اكبر هم داشته باشند، يعني جوانها و پيرها در كنار يكديگر قرار بگيرند، چرا كه احزاب بستر مناسبي براي انتقال تجربه به جوانان بوده و پيرها هم ميتوانند از پتانسيل جوانترها بهره برده و استفاده كنند.
يك عضو بسيج دانشجويي:
احزاب در مردم و جوانان آرمان تزريق كنند
مسوول بسيج دانشجويي دانشگاه امام صادق(ع) گفت: اگر احزاب از دل مردم بيرون ميآمدند و نمايندگي قشرهاي مختلف را بر عهده داشتند، مشكل دوري آنها از بدنهي مردم وجود نداشت.
«عطاءالله بيگدلي» در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اظهار كرد: متاسفانه احزاب ما خودساخته نيستند و يا دولتي و مربوط به افراد خاصي هستند كه عملا قشر خاصي را نمايندگي نميكنند.
بيگدلي گفت: راهحل اساسي اين است كه احزاب از دل مطالبات مردم درآيند و احزاب فعلي با درك نيازهاي واقعي و جدي مردم و گام برداشتن واقعي در جهت خواست مردم ميتوانند ارتباط قويتري با مردم برقرار كنند.
وي همچنين گفت: احزاب بايد از سياسيكاري بكاهند؛ چرا كه مخاطبان فعلي آنها روشنفكران و تعداد معدودي از دانشجويان هستند. اين در حالي است كه اصولا مردم ديگر با احزاب كاري ندارند.
اين عضو شوراي تبيين مواضع بسيج دانشجويي استان تهران اظهار كرد: بين سياستورزي و سياستبازي تفاوت وجود دارد و مردم از سياسيبازي خسته شدهاند، اگر حزبي بخواهد مردم به ويژه جوانان را به طرفي بكشاند، بايد چند نكته را در نظر گيرد.
وي در توضيح اين نكات گفت: انعكاس نيازهاي واقعي جوانان و در نظر گرفتن آرمان، ميتواند در موفقيت احزاب موثر باشد؛ چرا كه جوانان ما آرمان معقولي ندارند، لذا تزريق آرمان واقعي بين مردم به ويژه جوانان در برقراري ارتباط احزاب با آنها بسيار موثر است.
دبير انجمن اسلامي دانشگاه گرگان:
احزاب برنامههاي كليشهيي و قديمي را كنار بگذارند
دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه گرگان گفت: طبق قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران احزاب بايد از آزاديهاي لازم براي برقراري ارتباط با توده برخوردار باشند، يعني راه رسيدن به دموكراسي ممكن است از طريق احزاب نباشد اما براي تثبيت دموكراسي وجود آنها لازم است.
«مهدي يزدانپناه» در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اظهار داشت: نبود احزاب باعث شكل گرفتن فساد در حكومت ميشود و راه ارتباط احزاب با تودهي جامعه نيز از طريقي است كه در تمام دنيا براي احزاب به رسميت شناخته شده كه از جملهي سادهترين حقي كه براي هر حزب وجود دارد، حق جلب عضو و داشتن تريبون است، از جمله حق داشتن نشريات منظم كه اولين گام براي ارتباط با بدنه است.
وي با اشاره به اينكه «احزاب در كشور ما پشتوانهي مالي ندارند»، افزود: با توجه به اينكه احزاب هنوز در كشور ما نهادينه نشده و دولت به روش حزبي اداره نميشود، اگر اين راه پيموده شود و احزاب بتوانند از طريق جلب هوادار درآمدي كسب كنند و به تبليغ بپردازند، ميتوانند در شهرهاي كوچك و روستاها پايگاهي براي خود ايجاد كنند.
اين فعال دانشجويي در ادامه تصريح كرد: اولين حقي كه احزاب بر حاكميت دارند دو مسألهي عضوپذيري و داشتن تريبون است.
يزدانپناه در ادامه گفت: اگر احزاب ما بخواهند به قدرت برسند بايد براي اكثريت جامعه برنامهريزي داشته باشند، به طور مثال براي فرهنگيان و قشر فرهيختهي جامعه برنامهريزي مشخص، و براي بخش ايدئولوژيك و مذهبي جامعه نيز بايد راهكار و برنامهي مشخصي داشته باشند و در حقيقت يك حزب براي جلب آراي عمومي نياز به تشكيل ائتلافي از افراد مختلف با عقايد مختلف دارد، ميتواند به صورت يك جبهه باشد، اما جبههي در سايه، يعني جبههاي نيست كه داراي مرامنامه و اساسنامه باشد، اين مرحلهي اول است و پس از جلب آراي عمومي و رسيدن به اكثريت، بايد در نيازهاي عمومي جامعه اجماع كند، از جمله امنيت اجتماعي، لزوم سرمايهگذاري و ... به وسيلهي آن آراي عمومي جامعه را جلب كنند.
دبير انجمن اسلامي دانشگاه منابع طبيعي گرگان، با بيان اين كه «مردم نسبت به احزاب بدبين هستند»، نبودن تريبون كافي را دليلي براي اين بدبيني عنوان كرده و افزود: اگر احزاب خود را به درون بدنهي جامعه وارد كنند ميتوانند در عقايد افراد و بخش خاموش جامعه تأثير بگذارند و بايد توجه داشته باشند كه براي جلب آراي عمومي نبايد مردم را تنها در يك مرحله همراهي كنند، پس بايد برنامههاي كليشهيي و قديمي را كنار گذاشته و كميتههاي خاصي را در هر بخشي داشته باشند تا پس از به كرسي نشاندن حرف خود، آراي مردم را بتوانند جلب كنند و براي انتخابات برنامهريزي كنند، كار حزبي يعني همين و با كار تودهيي متفاوت است.
انتهاي پيام
نظرات