در ادامهي ميزگرد ايسنا، حجتالاسلام والمسلمين نجفي نيز دربارهي جرم سياسي گفت: جرم سياسي را قانون تعريف ميكند، ما قانونگذار نيستيم و نبايد مقام مجري و قانونگذار خلط شود. چه تشكلها، چه مديريت، همه مجري قانون هستيم. توجه كنيم كه هرجا كليگويي كنيم ممكن است اشتباه كنيم و اگر توقع داشته باشيم هيچ خط قرمزي جلوي ما نباشد، چه تضميني براي ديگر فعاليتها وجود دارد؟ در تمام دنيا خطوط قرمزي وجود دارد و عدم وجود آن يك كار ضدسياسي و هرج و مرج است.
ــــــــــــ اشتباهات دانشجو كاملا قابل قبول است
مسوول نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاه علم و صنعت افزود: نقد نظري تا وقتي كه به جايي آسيب نميزند ارزش دارد. يك شرط اين است كه دانشجو از خودش باشد، به حرف بيگانه گوش ندهد، آنچه بيگانه گفت تكرار نكند و وابسته به بيرون از دانشگاه نباشد و حتي بهتر است خودش بينديشد. اشتباهات دانشجو كاملا قابل قبول است، بايد اشتباه كند تا ياد بگيرد، كار سياسي در دانشگاه ضرورت دارد باشد، اگر كسي صحبتي كرد فورا به او انگ نزنند ولي ما نقد را با تخريب اشتباه ميكنيم. هيچكس از نقد ناصحانه كه از روي سوز و گداز و در مقام اصلاح باشد بدش نميآيد و نبايد بيايد. به نظر من اينكه بگوييم در دانشگاه در و پيكري نباشد، امكانپذير نيست و بايد ديد پس دانشگاه بايد با چه ساز و كاري اداره شود و رييس دانشگاه چهطور ميتواند اداره كند؟
نجفي همچنين گفت: سياسي بودن اين است كه دوست و دشمنشناسي كنيم. ملاك ما تعالي انسان است كه به هدف غايياش برسد و اگر بنا شد با دروغ يا صفات ضدارزشي چيزي را مطرح كنيم اين سياست نيست، بايد سياستي باشد كه عين ديانت است و اگر انسان در چنين راهي كشته شود ارزش دارد. بايد تاكيد شود كه به آسياب دشمن آب نريزيم، در عين حال دانشجو به عنوان يك مدير سياسي ساخته شود؛ چرا كه بيتفاوتي دانشجو خطرناك و مضر است. اينكه دانشجو فكر كند ما دشمن اوييم، يا اينكه ما فكر كنيم او دشمن ماست صحيح نيست، اگر ملاك و معياري وجود نداشته باشد كه نميشود.
مسوول نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاه علم و صنعت اضافه كرد: دانشجو بايد تدبير شود و زمينهاي آماده شود كه با شجاعت و حريت بتواند نقد و حرفش را ابراز كند، بدون اينكه بوي خيانت و جاسوسي پيدا شود. به نظر من كميتهي انضباطي ميتوانست بهتر از اين عمل كند، قوهي قضاييه دوست ندارد وارد منزلتي كه خود براي دانشگاه قائل است شود. پيشنهادم اين است كه دادگاه و شعبهاي كه جوانشناس است و ظرافت كار را ميداند اين امور را به دست بگيرد، معيار هم ميتواند قانون موجود باشد گرچه ناقص است. قانون اشكالاتي دارد كه بايد حل شود.
وي ادامه داد: كميتهي انضباطي ميتواند در امور عادي خوب رسيدگي كند ولي بايد بر آن نظارتي باشد كه چه ميكرده و چهكار ميكند، امكاناتش بررسي و ريشهيابي شود. در نظام سياسي آزاد كه جرم سياسي صورت نميگيرد، آزادي كه در ايران و دانشگاههاي آن وجود دارد را با هر كشوري مقايسه كنيد. من فكر ميكنم دانشگاه محيط علمي است و بايد كار تربيتي كند و نبايد با خشونت و ضد رأفت برخورد كرد؛ چرا كه ارزشي كه خدا و دين براي جوان قرار داده است بسيار زياد است و با رأفت اين مشكل حل ميشود.
به گزارش ايسنا، در ادامه دكتر برخورداري اظهار داشت: دادگاه ويژهي دانشجويي كه شما ميگوييد، محقق شده است و همان كميتهي انضباطي است. در بحث جرم سياسي ما بيشتر در عمل مشكل داريم، تئوري و نظريه درست است كه در نظر هنوز جرم سياسي تعريف نشده ولي در چند سال آينده هم نخواهد شد و تازه به فرض هم كه تعريف شود به علت گستردگي تفسيرپذير است. تفسير آن در اختيار مرجع صاحب قدرت است و چندان تفاوتي ندارد.
ـــــــــــ افراط و تفريطها
رييس دانشگاه تربيت معلم تهران افزود: بايد ديد در عمل چه اتفاقي ميافتد، در عمل هم افراط هست و هم تفريط. مثلا دانشجويي با انگيزهاي اينكه ميخواهد در مورد فلان موضوع سياسي قدرت را نقد كند يا موردي مثل تظاهرات برعليه حكم آقاجري، وسط آن تظاهرات به فلان شخصيت توهين ميكند و تخلفاتي مرتكب ميشود كه نميتوان از آنها دفاع كرد. پس افراط بعضا از ناحيهي دانشجويان پيش ميآيد، درست است كه دانشجو بايد فعاليت كند اما در چارچوب قانون و با رعايت كرامت همهي انسانها، الزامي ندارد كه مثلا در اعتراض به شوراي نگهبان به شخصيتهاي آن فحش دهند، ميتوانند محترمانه شوراي نگهبان را نقد كنند، به اينكه تبعاتي دارد يا نه كاري ندارم.
وي ادامه داد: از طرفي هم افراط و سختگيريهاي از سوي مسوولان قضايي وجود دارد كه به نظر ما نبايد باشد. البته تا حدودي اجتنابناپذير است؛ چرا كه نقد قدرت به نظر من پارادوكس است و نقد و قدرت دو طيف متضاد هستند. هر قدرتي در حالت عادي و طبيعي ناخودآگاه از نقد بدش ميآيد ولي قدرتهاي مشروع و انساني سعي ميكنند به خودشان بقبولانند كه بايد نقد را بپذيرند. ممكن است اگر حتي دانشجو بيخود هم انتقاد كند، آدمهاي معقول بگويند جوان است، توقع بالايي دارد و مهم نيست. كس ديگري هم ممكن است اگر كسي به حق هم انتقادي كند، مدتي بعد از او انتقام ميگيرد، اين رفتارهاي عملي انسانهاست كه نسبي است و به راحتي نميتوان براي آن آييننامه نوشت. بستگي به كل جامعه دارد و دانشگاه هم از كل جامعه تابعيت ميكند كه مراجع قدرت در كشور تا چه درجهاي نقد را بپذيرند يا اينكه جامعهي باز را ميطلبند يا بسته؟
برخورداري افزود: البته مسوولان مختلف هم نگاههاي مختلفي دارند. بعضي مسوولان به دلايلي ترجيح ميدهند محيط باز باشد و مردم انتقاداتشان را ابراز كنند؛ چرا كه به نفع نظام و مملكت است، بعضي ديگر نيز اين را برنميتابند. اميدواريم شرايط به سمتي برود كه محيط هرچه بيشتر باز باشد. مثالي كه شما زديد جامعهي ايدهآل است و ما با آن خيلي فاصله داريم. دانشجو بايد آمادگي داشته باشد و درجهاي از هزينه را بپردازد، اگر ميخواهد محيط جامعه را جلو ببرد، لازمهي آن باز شدن جامعه است و باز شدن جامعه مستلزم تعاملات است تا به اين سمت برويم و در اين فاصله هم بايد دانشجو هزينههايي بپردازد و متقابلا مسوولان در اين كشاكش تعاملها به اين سمت ميرسند كه جامعه از نظر سياسي در حال تعادل قرار بگيرد.
ـــــــــــ بايد انتقادپذير بود
وي ادامه داد: پيشنهاد من اين است كه دانشجويان سعي كنند چارچوبهاي تعيين شده و مهمتر از همه كرامت انساني و شخصي هر فردي را رعايت كنند؛ چرا كه توهين كردن و فحاشي كردن هيچ شخصي در هيچ ملاكي مجاز نيست. ضربه زدن به بيتالمال و تعرضات فيزيكي را هيچ منطقي و حتي خود تشكلها نميپذيرند. من و حاج آقا نيز بايد در دانشگاهها سعي كنيم هم بلافاصله با دانشجويان متخلف برخورد كنيم و هم سعي كنيم اينها را هدايت كنيم و آموزش دهيم تا تخلفات كمتر شود، بقيهي مساله نيز خيلي در اختيار ما نيست. بايد بخواهيم و بخواهند از مسوولان قضايي، غيرقضايي، امنيتي، سياسي و اطلاعاتي كه به دانشجو با ديد باز نگاه كنند؛ چون راهي جز اين نداريم. اگر به اين سمت نرويم كه قدرت نخواهد انتقادها را بپذيرد، دانشجو زير بار فعاليت سياسي نميرود و وقتي نرفت همان ميشود كه همهي مسوولان هم قبول دارند كه براي مملكت گران تمام ميشود.
اصلاحچي نيز در ادامه دربارهي خلط مبناي نظر و عمل گفت: بعضا ميبينيم كه نظام سياسي در جامعهاي حاكم است و عدهاي قاعدتا اعتقادي به اين نظام سياسي ندارند و يا به آن انتقاد دارند، بايد به اين افراد اجازه داده شود كه حرفشان را بيان كنند و خواهان اين باشند كه حرفشان را براي ديگران بازگو كنند.
وي افزود: ما ميبينيم در نظامهاي دموكراتيك اين مساله وجود دارد كه افراد با طرز فكري كه در بيخ و بن با نظام حاكم تضاد دارد حزب تشكيل ميدهند و فعاليت ميكنند، چه برسد به منتقد عادي. به عنوان مثال در كشورهاي غربي احزاب كمونيست وجود دارند. البته من در مقام ارزشگذاري نيستم كه خوبي و بدي آن را در نظر بگيرم. آنها كادر حزبي و نشريه دارند و فعاليت ميكنند. اين كشورها به نوعي هرچه هم به سمت سكولاريسم رفتهاند ولي مذهب رسميشان مسيحيت است. احزاب كمونيست كه تفكر مذهبي ندارند و به نوعي الحادي هستند هم در آنجا تفكرشان را بيان ميكنند. نظامهاي غربي نظامهاي سرمايهداري هستند ولي اينها از بيخ و بن دشمن سرمايهدارياند.
ـــــــــــــ فعاليتهاي سياسي مسالمتآميز
اصلاحچي گفت: در يك نظام دموكراتيك، اين اصل پذيرفته شده كه فعاليتهاي سياسي مسالمتآميز آزاد است ولو اينكه اين فعاليت براي جابهجا كردن قدرت حاكمه يا براي تغيير قانون اساسي باشد. در كشور ما كه ميخواهيم به سمت دموكراسي برويم، طبيعي است قشري از دانشجويان عملكرد برخي از مسوولان را قبول نداشته باشند و آن را نقد كنند و يا انتقاداتي به قانون اساسي داشته باشند. آنها هم بايد حق داشته باشند انتقاداتشان را بيان كنند. اينها جزو اين كشورند و حق دارند با پذيرفتن اينكه به سمت فعاليتهاي مسالمتآميز بروند، بتوانند حرفشان را بزنند و به اين سمت بروند كه الان كه در اقليت هستند با فعاليتهاي خودشان به اكثريت تبديل شوند.
دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه علامه اضافه كرد: اگر ادعا داريم نظام كشورمان جمهوري است، بايد اين حق را براي اين اقليت قائل شويم كه اينگونه عمل كنند. در مورد قواعد بازي، طبيعي است كسي در اين كشور زندگي ميكند و اعتقادي به قانون اساسي ندارد ولي تا وقتي در اين كشور زندگي ميكند و تا زماني كه اين قانون بر اين كشور حاكم است بايد به آن التزام داشته باشند. دانشجويان در بسياري موارد التزامشان به قانون اساسي را در عملكردشان حفظ كردهاند، هر چند ممكن است بخشي از آنها اعتقادي به آن نداشته باشند.
ـــــــــــــ عمل و عكسالعمل
وي همچنين گفت: اما چرا جريانات دانشجويي به سمت افراط و تفريط رفته است؟ طبيعي است هر عملي يك عكسالعملي دارد. ببينيد از چه زماني جريانات سياسي دانشجويي به سمت افراط و تندروي رفت؟ در 8 سال گذشته از زماني كه برخوردهاي تند با جريان دانشجويي شروع شد و به طور خاص از بعد كوي دانشگاه، قشري در جريانات دانشجويي به سمت راديكاليسم رفتند و بعد از 24 خرداد 82 كه واقعهي كوي دانشگاه در خوابگاه طرشت دانشگاه علامه به وقوع پيوست، همين اتفاقات باز هم افتاد.
اصلاحچي افزود: افرادي درون جريانات سياسي در دانشگاه كه شناسنامهدار هستند - مثلا در انجمنهاي اسلامي فعاليت ميكنند - شناخته شدهاند، طبيعي است تمام نگاهها به سمت فعاليت اين افراد است ولي در تمام تجمعاتي كه برگزار ميشود، فرضا من به عنوان دبير انجمن علامه مسوول برگزاري تجمع هستم و حدود 500 نفر از 2000 نفر حاضر در تجمع، از اعضاي تشكل من هستند ولي افراد بسيار ديگري عضو تشكل نيستند، دانشجويي وارد تجمع ميشود و توهيني ميكند، آنوقت با مسوول تجمع برخورد ميكنند! درست است كه من مسوول تجمع هستم و بايد نظم را حفظ كنم و فضا را به سمتي ببرم كه قوانين در اين تجمع رعايت شود، من كه نميتوانم جلوي دهان همه را ببندم كه كسي وسط تجمع شعار نامربوطي ندهد. بسياري از اين برخوردهايي كه با افراد شناسنامهدار در تجمعها و تحصنها ميشود به خاطر اعمال عدهاي ديگر است. من مسوول تجمع هستم ولي مسووليت اعمال تمام كساني كه در اين تجمع شركت كردند با من نيست.
ادامه دارد ...
نظرات